بزار داستانش رو کامل بگم.اول رفتم پیش یه دکتر گوش حلق و بینی. گفت سینوزیت داری.برو عکس بنداز تا ببینم.نگاه عکس کرد گفت باید عمل بشه.یه عالمه چرک خشک کن قوی داد گفت تموم شد بیا.دو ماه بعد رفتیم دوباره پیشش،گفت یکشنبه باید عمل بشه.بعد رفتیم مسافرت.توی مسافرت هم پیش یه دکتر عمومی رفتیم و اونم چرک خشک کن(همون آنتی بیوتیک
) خیلی قوییی داد! اونم خوردم(این قرص سردردم رو خیلی می کردن و فکر می کردم که داره چرک ها رو میبره) و بعد از چند ماه رفتیم بیمارستان اهواز.دکتر گوش حلق و بینی گفت که سینوزیت نیست و هر کی گفته غلط کرده.گفت میگرن هست و برو پیش دکتر مغز و اعصاب.دکتر مغز و اعصاب هم باز گفت عکس بنداز(تا ببینن سرطان دارم یا نه) که خداروشکر نداشتم و قرص نوشت و گفت تموم شد بیا. کمی از قرص ها رو خوردم،دیوانه دیوانه ام کرد.اصلا نمی تونستم 2+2 چند میشه.خیلی قرص های بدی بود.قلبم هم یکجوری می زد. بعد قرصا رو قطع کردم و رفتیم پیش دکتر مغز و اعصاب یه شهری دیگه،اون گفت درست برات تجویز کرده!برام نوار مغز گرفت و قرص های دیگه داد.همون قرص هایی که بالا نوشتم. دو دوره این قرص ها رو خوردم و دیگه پیش دکتر نرفتم. کل عمرم رفت.ای خدا.این پدر و مادر دلشون میسوزه ولی اندازه...عقل ندارن. نمی دونی موقع ای که فکر می کردن سینوزیته، چه روش های سنتی مسخره ای پیشنهاد دادن!انبر نسا! حجامت! راستی یه چند وقت هم دکتر سنتی وقتم رو گرفت.در کل دو بار سی تی اسکن از سینوس و یکبار سی تی اسکن از جمجمعه انداختم. رشد قدم متوقف شد(مطمئنم به خاطر همون انتی بیوتیک هایی بود که بیخودی می خورم.چقدر خوردم) و اینو هر جا میگم مسخره میکنن.لاغر لاغر و ضعیف شدم. معدل راهنماییم 19 و الان 14 هست(البته نهایی های خرداد رو غیبت کردم و شهریور دارم)!