خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    نمایش نتایج: از 1 به 9 از 9
    1. Top | #1

      نمایش مشخصات

      Nde - تجربه نزدیک به مرگ

      پاک شد
      ویرایش توسط Un-known : 29 آبان 1394 در ساعت 13:23

    2. Top | #2
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      سلام
      هرچیزی امکان داره در این دنیا اتفاق بیوفته و برداشت هر کس هم به نظرم به درکی که از خدا داره بر میگرده
      من دوتا نظریه در این رابطه دارم:
      ۱-در عوالم بالا بعضی وقتا اختلالاتی به وجود میاد و نتیجه اش هم همین اتفاق میشه
      ۲-شاید خدا هدف خاصی از این کار داشته باشه
      لبخند بزن:>
      این را مطمئن باش
      هیچ چیز در این دنیا ارزش محو شدن لبخند زیبایت را ندارد


    3. Top | #3
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      اگه کنکورت خراب کرده باشی موقع دیدن نتیجه توسط خودت و خانواده به این تجربه دست پیدا میکنی

    4. Top | #4
      کاربر فعال

      نمایش مشخصات
      بچه ها این بحث خوب و جالبیه .. با اسپم خرابش نکنیم
      تشنه ی اشک هایی هستم که وحشیانه بر روی گونه هایت جاری خواهد شد ..

      M-aB

    5. Top | #5
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      خب جهت رفع اسپم من یه سری کتاب خوندم یا تو سایت خارجی سر بزنید تجربه شون متفاوت تره از چیزی که ما تحت زندگی پس از مرگ و انتظاراتی داریم
      اکثرا به احساس سبک بالی -صعود-تونل نور - یا شناور شدن روی جسم(این مشابه با نظریات خودمون) اشاره دارن
      درواقع کسایی که بودن چند روز تو سردخونه هم بودن میگن که با روحمون به کان یا اشخاص مورد علاقمون رفته ولی خب ما از همون شب اول منتظر سوال و جواب عذابیم
      البته اکثریتی که من خوندم خیلی کوتاه بوده زمانی که به اصطلاح مرده بودن
      البته من این حرفا حدودا واسه 10-8 سال پیشه که متافیزیک و...برام جالب بود و منابعو یادم نیست همون زمانم توجهه من رو مسائل دیگه بود تا این چون واقعا تو این مورد انقدر این اتفاق شوکه کننده و البته غیر قابل اثباته که نشه بر اساس اون نتیجه حالا تا درصدی قطعی انجام بدی

    6. Top | #6
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر
      مدیر برتر

      Na-Omid
      نمایش مشخصات
      تجربه اش رو پدر بزرگم داشته....یه داستان جالبی هست....

      اون برای یک ساعت میمیره....و وارد یه دنیای دیگه میشه....پیمونه هایی رو میبینه که بعضی ها پر...بعضی ها نصفه...بودن...و صدای قطره های آب رو میشنیده...

      آل...جن ...تمام موجودات ماورایی رو به عینه دیده....وصدا میشنوه....یه صدا که میگه: مگه من نگفتم برو فرهاد رو بکش...پس چرا اینو کشتی؟؟؟

      دوباره یه صدا میگه این فرهاده....

      ندا میاد من فرهاد کناری رو گفتم..نه این!!!

      پدر بزرگ زنده میشه....یک ربع بعد در خونه زده میشه....خبر مرگ فرهاد همسایه ی دیوار به دیوار پدربزرگم رو میدن....

      من مطمئن نیستم...ولی خودش تعریف کرد!!!!

    7. Top | #7
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر
      مدیر برتر

      Na-Omid
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط AliRZ نمایش پست ها
      خیلی ممنون از نظرتون
      من حرف های شما رو باور میکنم یعنی مطمئنم این تجربه رو شنیدید
      ولی یه مقدار برام عجیبه که دستگاه کائنات اینقد بی در و پیکر باشه که به جای اینکه جون همسایه بغلی رو بگیرن جون یکی دیگه هم نام رو بگیرن !!!
      من هم خودم کم از این قضایا نشنیدم ((از افراد مسن )) در هر صورت ممنون از شما
      گفتم که مطمئن نیستم....

      من خودم باور نکردم....گفتم خواب دیدی خیر باشه آقاجون

    8. Top | #8
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Mehrabon
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Wild Rose نمایش پست ها
      تجربه اش رو پدر بزرگم داشته....یه داستان جالبی هست....

      اون برای یک ساعت میمیره....و وارد یه دنیای دیگه میشه....پیمونه هایی رو میبینه که بعضی ها پر...بعضی ها نصفه...بودن...و صدای قطره های آب رو میشنیده...

      آل...جن ...تمام موجودات ماورایی رو به عینه دیده....وصدا میشنوه....یه صدا که میگه: مگه من نگفتم برو فرهاد رو بکش...پس چرا اینو کشتی؟؟؟

      دوباره یه صدا میگه این فرهاده....

      ندا میاد من فرهاد کناری رو گفتم..نه این!!!

      پدر بزرگ زنده میشه....یک ربع بعد در خونه زده میشه....خبر مرگ فرهاد همسایه ی دیوار به دیوار پدربزرگم رو میدن....

      من مطمئن نیستم...ولی خودش تعریف کرد!!!!
      ینی ازرائیلم اشتباه میکنه؟؟؟؟خخخ عجب بابا

      تو شهر ماهم یکی اتفاق افتاده بود مادرو مادربزرگم رفته بودن پیشش...یه زن بودانگار اشتباهی برده بودنش....بهش یه سیلی زده بودن صورتش سرخ شده بود گفته بودن هیچی نگو
      ویرایش شده توسط مدیریت
      خلاف قوانین.

    9. Top | #9
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Wild Rose نمایش پست ها
      تجربه اش رو پدر بزرگم داشته....یه داستان جالبی هست....

      اون برای یک ساعت میمیره....و وارد یه دنیای دیگه میشه....پیمونه هایی رو میبینه که بعضی ها پر...بعضی ها نصفه...بودن...و صدای قطره های آب رو میشنیده...

      آل...جن ...تمام موجودات ماورایی رو به عینه دیده....وصدا میشنوه....یه صدا که میگه: مگه من نگفتم برو فرهاد رو بکش...پس چرا اینو کشتی؟؟؟

      دوباره یه صدا میگه این فرهاده....

      ندا میاد من فرهاد کناری رو گفتم..نه این!!!

      پدر بزرگ زنده میشه....یک ربع بعد در خونه زده میشه....خبر مرگ فرهاد همسایه ی دیوار به دیوار پدربزرگم رو میدن....

      من مطمئن نیستم...ولی خودش تعریف کرد!!!!
      امکان نداره
      چه زیباست
      اگر حاجت دلت..
      با حکمت خدایت...
      یکی باشد

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن