جانم از آتشفشان ها گذر مي کند
با خويشتن در جنگم
از خود عبور مي کنم
تو آن سوي من ايستاده اي
و لبخند مي زني
و لبخند تو آن قدر بها دارد
که به خاطرش از آتش بگذرم
من طلا خواهم شد
مي دانم .
[B][
دریـ~~ا نیــازیــ نــــدارـهـ بــــــزرگـــــیــشـو ثــابـتــ کــنـهــ
ـهــیــــچ صـخـــرـهـ ایــ نـمـیــتــونــهــ رودخـ~~ـونـهــ رو ســ ــاکـتــ کــنــهــ
/B]
ویرایش توسط طراوت : 09 تیر 1394 در ساعت 15:31 دلیل: یادم رفته بود زنشو مسخره کنم خخخخخ
...
ویرایش توسط Mr.Dr : 09 تیر 1394 در ساعت 17:28
گفتم دوستت دارم
.
و همه چیز فرو ریخت
.
چون جان دادن دسته گنجشکها
.
در بی قراری درخت زیر دستان صاعقه
.
👤یحیی صفی آریان
گفتم دوستت دارم
.
و همه چیز فرو ریخت
.
چون جان دادن دسته گنجشکها
.
در بی قراری درخت زیر دستان صاعقه
.
👤یحیی صفی آریان
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)