چیزیه که میخواستم به خود شما بگم؟؟؟!!!گفتم که منم دارم با دین پیش میرم و عمل میکنم بهش..تعصب ندارم روش(به اندازه ای باعث شه حرف های منطقی دیگران رو قبول نکنم)...بحث کردن درباره ی این چیزا حوصله نمیخواد...اطلاعات میخواد...تحقیق میخواد...از همه مهمتر...تعصبی نظر ندادن میخواد...همینجا بحثم با شما تمومه...شما هنوز درک نکردین منظور من از حمله پیامبر به ایرن(نه حمله خلیفه ی دوم) چیه
نوشته اصلی توسط Adam Hart
به نظرتون دیگه جای بحث باقی میذاره !!!
البته شک شما در مورد یک واقعه ی تاریخی میتونه قابل تقدیر باشه ...
اما انتظار دارم با همون منطقی (درست)که نسبت به بعضی مسائل تاریخی دارین استدلال کنین...
حکومت خلفای راشدین هرچند نقاط قوتی داشت و قابل احترامه اما تفاوتهای چشمگیری با مدینه ی فاضله محمد داشت...مطمئنا تمایل ندارین این بحث ادامه پیدا کنه چون جفتمون از این تفاوتها آگاهی داریم و بحث سرش بی فایدست... اما با اجازتون من به یقین بگم اگر محمد بود شیوه ی سیاست بسیار متفاوت بود...
این یقین از شیوه ی زندگی محمد پیداست و ایضا شیوه ی سیاستش در جنگهای صدر اسلام
دوست عزیز عالم دانا محقق نا متعصب میشه شما به ما بگی پیامبر توی کدوم از سخنانشون گفته به این ور اون ور لشکر کشی کنیدچیزیه که میخواستم به خود شما بگم؟؟؟!!!گفتم که منم دارم با دین پیش میرم و عمل میکنم بهش..تعصب ندارم روش(به اندازه ای باعث شه حرف های منطقی دیگران رو قبول نکنم)...بحث کردن درباره ی این چیزا حوصله نمیخواد...اطلاعات میخواد...تحقیق میخواد...از همه مهمتر...تعصبی نظر ندادن میخواد...همینجا بحثم با شما تمومه...شما هنوز درک نکردین منظور من از حمله پیامبر به ایرن(نه حمله خلیفه ی دوم) چیه
شما که دانا هستید و عالم و محقق و تعصبی نیستید مارو روشن کنید
طمع به خاک فرو می برد حریصان را
ز حرص بر سر قارون رسید آنچه رسید
درود بر دل من باد کز ستم کیشان
ستم کشید ولی بار منتی نکشید
بله علی (ع) بارها شیوه های سیاسی خلفا رو مورد نکوهش قرار داده وبر کسی مستور نیست
شورای عمر
تا آنکه دوران او نیز گذشت، وامر خلافت را به جمعی سپرد که می پنداشت من هم یکی از آنهایم. پناه به خدا از آن شورا! چه زمانی فظیلت و برتری من بر اولین آنها { = اوبکر } مورد شک و تردید بود تا امروز بخواهم در کنار و همپایه اینان {=اعضای شورا} قرار داده شوم؟! {در عین حال باز هم راه شکیبایی را در پیش گرفتم و ج در کنار آن مرغان به پرواز در آمدم و با آنان در جریان شورا گاهی بالا و گاهی پایین می رفتم. در آن شورا یک نفر به خاطر کینه ای که در دل داشت به من رای نداد،و دیگری به برادر زنش تمایل یفات،و چیز دیگری که بیان آن صلاح نیست
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)
LinkBack URL
About LinkBacks
