.....
پرسپولیس که برد تو شهرما موتوریها همه ریختن بیرون ..بخصوص کنار دریا خیلی شلوغ بود
.....
پرسپولیس که برد تو شهرما موتوریها همه ریختن بیرون ..بخصوص کنار دریا خیلی شلوغ بود
میخواهی قضاوتم کنی؟؟؟
کفش هایــــم را بپــوش
راهـــم را قــدم بزن
دردهایـــم را بکــش
سـال هایـم رابگـذران
بعـــد قضـاوت کن...!!!
ویرایش توسط -ava- : 26 اردیبهشت 1394 در ساعت 13:15
واااي اصلا حق سپاهان نبود كه قهرمان بشه
نفت و تراكتور تو ليگ خيلي بهتر بودن
قهرماني سپاهانم فقط بخاطر حضور فركي تو تيمشون بود
در پشت چارچرخه فرسوده ای / كسی
خطی نوشته بود:
"من گشته ام نبود !
تو دیگر نگرد
نیست!"...گر خسته ای بمان و اگر خواستی بدان:
ما را تمام لذت هستی به جستجوست.
پویندگی تمامی معنای زندگی ست.
هرگز
"نگرد! نیست"
سزاوار مرد نیست... فریدون مشیری
میخواهی قضاوتم کنی؟؟؟
کفش هایــــم را بپــوش
راهـــم را قــدم بزن
دردهایـــم را بکــش
سـال هایـم رابگـذران
بعـــد قضـاوت کن...!!!
میخواهی قضاوتم کنی؟؟؟
کفش هایــــم را بپــوش
راهـــم را قــدم بزن
دردهایـــم را بکــش
سـال هایـم رابگـذران
بعـــد قضـاوت کن...!!!
گل چهارم رو میزد؟! 10 دقیقه اخر بازی تراکتور فکر میکرد قهرمان شده و اتلاف وقت میکرد. تعویض ها ، رو زمین خوابیدن حامد لک و ...
در حالی که سپاهانیا اونور داشتن به ریش 100 هزار نفر طرفدار که توی اون سرما و بارون تو ورزشگاه بودن میخندیدن...
تراکتور اگه میدونست قهرمانی داره از دستش میره آخر بازی 10 نفره حمله میکرد! یا گل میزد. و یا گل میخورد. خیلی بهتر از این بود که با نامردی سپاهان رو قهرمان کنند.
کلا قرار نبود تراکتور ببره...
میخواهی قضاوتم کنی؟؟؟
کفش هایــــم را بپــوش
راهـــم را قــدم بزن
دردهایـــم را بکــش
سـال هایـم رابگـذران
بعـــد قضـاوت کن...!!!
از اخراج تیموریان تا جشن اشتباهی قهرمانی
روایت دقیق از ماجراهای دیشب تبریز
هنوز اتفاقاتی که قهرمانی را از تراکتور سازی گرفت برای هواداران این تیم هضم شدنی نیست.
به گزارش "ورزش سه"، در حالی که تراکتور پس از گل زیبای فرید کریمی با نتیجه قاطع 3-1 از حریف پیش افتاده بود، کارت قرمز علیرضا فغانی به آندرانیک تیموریان همه چیز را تغییر داد و جام را از اصفهان به تبریز پرتاب کرد.
*اخراج آندو
در صحنه اخراج تیموریان که حالا باعث سر و صدا و اعتراض به فغانی شده است، تیموریان در واقع قربانی کار خود شد. او که با یک گل و یک پاس گل روز خوبی پشت سر گذاشته بود، در صحنه اخراج در جنگ برای تصاحب یک توپ با سیامک کوروشی و وحید حمدی نژاد درگیر شده و دشنامی علیه آنها به زبان می آورد که با کارت زرد فغانی که از پشت به صحنه نزدیک می شده مواجه می شود. البته ظاهرا داور سال فوتبال آسیا اطلاع نداشته آندو یک کارت زرد دارد و الا احتمالا این اخطار را به کاپیتان تیم ملی نمی داد. اما این اتفاق افتاد تا حاشیه هایی جدی جشن را در تبریز به هم بزند و شرایط را تغییر دهد.
*بازگشت نفت
نفت تهران با اخراج آندو بازگشتی فوق العاده به بازی داشت و روی دو ضربه ایستگاهی توسط کوروشی و پادووانی به گل رسید. آنها که می توانستند گل های بیشتری هم به ثمر برسانند، در حالی ناگهان با یک تراکتورِ دفاعی مواجه می شوند که در این لحظات، اینترنت و تلفن ورزشگاه یادگار امام هم قطع شده بوده تا به تراکتوری ها اینطور از اصفهان خبر برسد که بازی در آنجا به تساوی انجامیده است و آنها با نگه داشتن بازی و یک امتیاز قهرمان می شوند؛ خبری که البته دروغ بود.
*شایعه از کجا ؟
یک بازیکن تراکتور که دوست ندارد اسمش را قید کنیم می گوید: خبر تساوی سپاهان از روی سکوها به پایین رسید.
جالب اینکه رسانه های اطراف تراکتور در تماس با دوستان تهرانی از خبر اصلی باخبر می شوند اما جو ورزشگاه اجازه خبررسانی سریع را از آنها می گیرد. یکی دیگر از بازیکنان در اینباره با جزییات توضیح می دهد: بازی شش دقیقه وقت اضافه داشت اما تماشاگران در 5 دقیقه و 20 ثانیه به زمین ریختند و آقای فغانی هم سوت پایان را زد. ما وقتی دیدیم که مردم شادی می کنند فکر کردیم سپاهان قهرمان شده البته بعضی بچه ها هم از نتیجه خبر داشتند اما جو طوری بود که فکر کردیم بهتر است با مردم شادی کنیم تا اتفاق بدی نیفتد ...
بازیکن شماره یک می گوید: این که گفته شده بازی در اصفهان مساوی شده شاید برای محافظت از آقای فغانی بوده چون مردم به شدت از اخراج آندو ناراحت بودند و ممکن بود اتفاق بدی برای ایشان بیفتد اما به هرحال خدا را شکر ایشان به سلامت از ورزشگاه خارج شدند. ما داخل زمین بودیم و بازی مان را می کردیم که دیدیم مردم داخل زمین مشغول جشن هستند و بقیه ماجرا از کنترل خارج بود.
او در پاسخ به این سوال که آیا اعلام اشتباهی نتیجه بازی سپاهان به کادر فنی تراکتور و طرفداران در قهرمان نشدن تراکتور تاثیر داشته یا نه هم می گوید: به هر حال هم ما و هم نفت ضرر کردیم. شما دیدید که تونی در دقایق آخر ادینهو را بیرون کشید یا حامد لک دو دقیقه روی زمین بود. درحالی که اگر واقعا مطمئن بودیم اینطور نیست بی محابا می رفتیم جلو تا گل بزنیم یا حتی گل بخوریم چون قهرمانی حق ما یا نفت بود.
به هرحال معما در منشاء این خبر است. اینکه آیا واقعا عمدی در کار بوده که کسی از نتیجه بازی سپاهان مطلع نشود؟ جالب این که علیرضا منصوریان و تونی اولیویرا سرمربیان هر دو تیم شاکی این قضیه اند. منصوریان گفته است: متاسفانه در دقایق پایانی بازی یکی از مسئولان فوتبال استان درحالی که ارتباط ما با خارج از ورزشگاه قطع شده بود، اعلام کرد بازی اصفهان مساوی شده و همین خبر باعث شد تراکتوری ها به لاک دفاعی بروند و بعد هم اتفاقاتی که همه مردم دیدند. من فقط می توانم بگویم این 8 دقیقه تلخ تا همیشه در ذهن فوتبال ایران می ماند.
@sara1895
بخونید این خبرو کامل
اولیویرا در سرزمین عجایب : بیچاره تونی
ما همه از این که تیم شایسته مان قهرمان نشده واقها عزاذاریم . در آستانه عید سعید مبعث دیشب کسی در تبریز شاد نبود علتش هم معلوم است. .
در میان لابلای خبر ها به عکس منتشر شده و پریشان اولیویرا چشمم افتاد
پیرمرد شاید دراین 50 سالی که سرو کار شبا فوتبال است این اولین باری بود که با یک چنین صحنه ای روبرو می شد . او که مسئولیت غم وشادی صدهزار نفری که پشت سرش ایستاده بودند را بردوش خود احساس میکرد به ناگاه با خبر
کذبی فکر کرد که به آرزوی خود در شادکردن و قهرمان کردن تیم این هواداران شده است . بالا پرید خندید و قهقه زد . .........
اما به ناگاه خبر رسید که این شایعه ای بیش نبوده .........
همه دیدند که کمرش شکست . حالا فهمید که در طول این سالیان بر دل هواداران تراکتور چه ها رفته است ...
او شاید غمگین تراز همه باشد دل شکسته ، غمگین و بغض آلود .
اما فکر کنم او در شگفت باشد از این همه اتفاق که یک شرلوک هولمز را برای واکاوی و کشف حقیقتش لازم دارد.!
تونی امشب خسته است ولی نمی تواند بخوابد . در شگفت از این همه نامردی !
او کجا آمده است ؟ راستی چرا چنین شد ؟ چرا بازیکنش بی دلیل اخراج شد؟ پنالتی تیم اش گرفته نشد ، چراخبر کذب شایع شد ؟ چرا گوینده ورزشگاه خبر جشن را به کذب داد ؟ چرا اینترنت و گیرنده ای تلویزیون در ورزشگاه قطع شد ؟
اینجا کجاست ؟
همه جا در هاله ای از ابهام است .
صد هزار نفر از دیروز در پشت ادرهای استادیوم و حالا پشت سرش ایستاده اند و او ....... احساس شرمندگی می کند .
اما من به او می گویم: " پیرمرد تو مقصر نیستی ... تو کارت ار کردی تیمت برده بود ....... بخواب و خواستی برو . همین فردا برو .. اینجا جای عجیبی است . "
شاید او بگوید: " حال واسکودو گامی کاشف را دارم که به دنبال کشف سرزمین های ناشناخته بود :که گیر آدم خوارها افتاد و ..... "
به هر حال او و ما شکسته ایم .
فردا عید است وباید که شاد باشیم اما دلو دماغ شادی کردن نداریم . گویا دراین دیار فقط داد از حق زدن فقط شعار است .
هرچه باشد ، باشداما ما از خدای محمد حق مان را میخواهیم . .
روزی که خدا گریه کرد…
جام آنها از جنس آهن بود، جنس ما از الماس است. صاف و تیز، بی آلایش، مثل دلهای کودکان روستایی. جاده ها پیموده، با لبان خشکیده بی جرعه ای نوشیده. صف به صف ایستاده، خسته اما عاشق.
صحبت از یک بازی است! ملتی می آید تا بازی را ببیند حیف که نمی داند خود جزئی از این بازیست. تاب باختن داریم اما نه اینگونه. نه اینگونه!
روزی که تراکتور در تبریز ۲-۰ بازانده می شود و داور بازی راست راست راه می رود به قضاوت مشغول است باید هم فکر اینجا را می کردیم. روزی که یک داور ما را در اصفهان می بازاند و دوباره داور بازی فینال می شود و جیک کسی در نمی آید باید هم فکر اینجا را می کردیم.
اصلاً داور را بیخیال، مطمئناً در شایعه پراکنی تساوی اصفهان، نه داور دخالت داشت، نه اصفهان و نه تهران! آن شایعه در تبریز، نیمکت و سکوهای یادگار را دو متر به هوا پراند! آن شایعه اندک کور سوی امید ما را نیز نقش بر آب کرد. آن شایعه تیمی که به حمله نیاز داشت را جانانه در دفاع فرو برد. آن شایعه و آن تعویض های پایانی…
اصلا اینها هم بکنار! چرا با احساسات یک استادیوم پر بازی شد؟ آن هواداران و آن بازیکنان جوان تیم چه گناهی داشتند که به گمان قهرمانی دور افتخار زدند؟ آن هزاران نفری که در چمن سبز در شور و نشاط بودند چه گناهی داشتند؟
امروز هم تراختور برد هم مردم، اما شما بد باختید! بد باختید.
تراختور امروز قهرمان بود و نفت ِ شایسته، نایب قهرمان. فقط یک چیز نمی دانم چه کسی مهر برادری ما و شما را زد؟ اصلا کجا زد؟ ما مردمان جوانمردی هستیم و با ناجوانمردان نه حرف و سخنی داریم و نه برادری و برابری ای. امروز کاغذ این برادری خود ساخته را از هم می دریم. نه اشتباه نکنید. چون شایسته نبودید.
با هیچ کس دشمنی نداریم، به احد الناسی خط و نشان نمی کشیم. روزی که ۱۰۰ هزار نفر بازیچه یک شایعه کثیف می شود مگر سخنی باقی می ماند.
شما را به روزگار و صاحب روزگار می سپاریم. اگر این حق ما بود که هیچ و گرنه؛
آقای تاج، آقای فغانی، آقای عسگری، آقای گردانی، آقای مسؤل شایعه پران خودی! و … همه شما را به برادر علی می سپاریم. به عباس قسم که اگر حق خوردید بد خواهید دید. نه از جانب این مردم همیشه مظلوم، اما این مردم از قسم عباس هراس دارند. به عباس قسم که میان ما و شما او قضاوت خواهد کرد.
امروز یک روز بیاد ماندنی بود، روزی که در پس خیانت خودی و ناخودی یک پیرمرد اجنبی بالا پایین می پرید، یک مسیحی جانانه جنگید و دو اجنبی و چند جوان. در مقابل شما با این مردم چه کردید؟
آسمان ما دیگر آبی نیست. نم نم باران و ابرهای تیره و تاریخ شهر مه آلود. امروز خدا هم گریه کرد.
اولش متوجه نشدم که چی شده و اینا فکر میکردن قهرمان شدن
تماشاچیا ریختن وسط زمین مثه ملخ منم مونده بودم کسی واسه نائب قهرمانی اینجوری خوشحالی نمیکنه که بعدا فهمیدم قضیه از چه قراره!!
میخواهی قضاوتم کنی؟؟؟
کفش هایــــم را بپــوش
راهـــم را قــدم بزن
دردهایـــم را بکــش
سـال هایـم رابگـذران
بعـــد قضـاوت کن...!!!
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)