حیوان درونی شما گرگ است!
شما بدید! ما اینو می دونیم
اخه چرااااااااااا![]()
؟
حیوان درونی شما خوک است!
به هر حال شما می دونستید. نمی دونستید؟
![]()
خوک ها خیلی عالی خودشان را مطابقت میدهند با
![]()
![]()
![]()
Buttercup
حیوان درونی شما یک جغد برفی است.
شما تابستان را دوست ندارید.
و واقعا من چقدر از تابستون و گرماش فراری ام![]()
تو را به ترانهها بخشیدم
با من نمان
عمر هیچ درختی ابدی نیست
باید به جدایی از زندگی عادت کرد
-شمس لنگرودی-
حیوان درونی شما یک آفتاب پرست است!
شما زود مضطرب می شوید
آفتاب پرست ها به خوبی سازگار می شوند با
کفش دوزک / جغد برفی / پرنده دودو
حیوونای سازگار کجایین همو پیدا کنیم
سوفی آموندسن از مدرسه به خانه میرفت. تکهیِ اول راه را با یووانا آمده بود.
به فروشگاه بزرگ که رسیدند راهشان از هم جدا شد. سوفی بیرون شهر زندگی میکرد و راهش تا مدرسه دو برابر یووانا بود.
بعد از باغِ آنها بنایِ دیگری نبود، خانهشان انتهای دنیا مینمود.
کتابِ دنیایِ سوفی
نوشتهی یوستین گردر
ترجمهی حسن کامشاد
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)