یادداشت شدیداللحن یک جراح پلاستیک خطاب به مهران مدیری: یادته سر قلب یخی انگشت دستت قطع شد؟ سراغ معروفترین پزشکان نرفتید؟!
به گزارش نامه نیوز ، قصدم اين نيست كه به خاطر مبارك بياورم در ايامي كه انگشت كوچك دست شما در سريال قلب يخي قطع شد، مستاصل سراغ معروفترين جراحان اين عرصه رفتيد.
پخش سریال «در حاشیه» به کارگردانی مهران مدیری از رسانه ملی؛ نارضایتی شدید جامعه پزشکی را در پی داشت.
همانگونه که از قبل نیز قابل پیش بینی بود؛ سریال «در حاشیه» مهران مدیری ، خود « در حاشیه» قرار گرفت و خبرها از اعتراض جدی جامعه پزشکی در پی پخش چندین قسمت این سریال که از ششم فروردین بر روی آنتن شبکه سه رفت؛ حکایت دارد.
شنیده می شود که پزشکان و متخصصان به انحای مختلف در شبکه های مجازی و اجتماعی این اعتراض شدید الحن خود را به گوش مهران مدیری رسانده و تمامی شبکه های اجتماعی منتسب به این کارگردان را مملو از شکوائیه های اعتراضی خود نموده اند.
البته بنظر می رسد که با اتمام تعطیلات نوروزی بر شدت اعتراضات جامعه پزشکی نسبت به پخش این سریال افزوده شود. همچنین سازمان نظام پزشکی کشور در پورتال رسمی خود اقدام به نظرسنجی با این موضوع که « آیا در اعتراض حضوری (با کسب مجوزهای لازم) به پخش برنامه هتاکانه "در حاشیه" و رویه صدا و سیما، بصورت قطعی حضور مییابید؟» نموده است.
در عین حال جنجالی ترین متن اعتراضی که در نوع خود بی سابقه است از صبح دهم فروردین ماه بر روی پورتال رسمی سازمان نظام پزشکی جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت که بازخورد گسترده ای نیز در فضای مجازی پیدا نمود.
این متن از سوی دکتر رضا علوی و خطاب به «کارگردان در حاشیه» منتشر شده و ظریف آنکه نه با عنوان مدیران شبکه 3 و یا رسانه ملی بلکه خطاب به شخص مهران مدیری نگارش یافته است.
متن این نامه شدید الحن از این قرار است:
آقاي مديري
چو به گشتي طبيب از خود ميازار
چراغي بهر تاريكي نگه دار
قصد اين يادداشت اين نيست كه به خاطر مبارك بياورد در ايامي كه انگشت كوچك دست راست شما در فصل سوم سريال قلب يخي قطع شد، شما مستاصل سراغ معروفترين جراحان اين عرصه رفتيد.
شما يادتان نيايد من يادم هست كه بسياري از قسمتهاي سريال ويلاي من با دستكش سياه بازي مي كرديد.
جناب مديري به حمدالله و والمنه دستان شما به هنر پنجه هاي "طلايي"كساني كه امروز با همان انگشتان نشانه رفته ايد و به تمسخر نشسته ايد پيوند زده شده و نجات يافت، آن روزهاي سخت و همچنين روزهاي افسردگي پس از قهوه تلخ نيز گذشت، دستكش سياه فراموش شد ولي هميشه سياهي ها به اين زودي فراموش نمي شوند، گاهي زمستان ميرود و سياهي مي ماند به ذغال.
جناب مديري! كسي در هنرمندي شما شك ندارد، در موقعيت شناسي تان نيز! تمسخر نمايندگان اصلاح طلب مجلس ششم در نقطه چين و همچنين برنامه هجو موسوم به بمب خنده (ماهواره) بخواهيد، يا نخواهيد جزيي از كارنامه كاري شماست. شما همواره نشان داده ايد كه از هر آب گل آلودي ميتوان شاه ماهي گرفت.
پس از سالها حالا به تلويزيون بازگشته ايد و چه سوژه اي بهتر از پزشكاني كه در اين يكسال از هر رسانه اي كوفته شدند، بله بالاخره در اين تنور داغ نانهاي خوبي مي شود چسباند! و شما هم استاد مسلم موج سواري هستيد....
جناب مديري از شما ممنونم، ازين كه در كنار طنز الگوهاي نيك نيز به ما معرفي مي كنيد، پزشك درستكاري كه در مطب بسيار شلوغ و شيكش جاي سوزن انداختن نيست، پرداخت ويزيت الزامي نيست، پول دارو نيز بصورت زير نسخه اي به بيمار داده مي شود، همان روز هم قصد دارد به مناطق محروم جهت كمك رساني به بيماران برود.
شما كه چنين الگوهايي نمايش مي دهيد چرا خودتان الگو نمي گيريد!؟
چرا قهوه تلخ را بخاطر مسايل مالي و بالابودن دستمزد درخواستي از تلويزيون بيرون كشيديد و به ميليون ها بيننده و هوادار خودتان پشت كرديد و سود خود را بر بينندگان تلويزيون خود رجحان داديد؟
نمي گوييم شما هم مثل همان پزشك رايگان كار كنيد، اجاره مطب و منشي را از جيب خود بدهيد و در نهايت به مناطق محروم خدمت كنيد! نه! فقط اگر كمي از حاشيه سود خودتان مي كاستيد نه قهوه تلخ بي سرانجام ميماند، نه جوايز قول داده شده و قرعه كشي شده به خريداران سي دي فراموش مي شد، و نه دستمزد برخي بازيگران معوق مي شد، نه اين مجموعه جديد از هنرمندي هادي كاظمي(باباشاه) بي نصيب مي ماند.
آقاي مديري شما كه فرياد واسفاها سر مي دهيد و بداخلاقي جراحي كه خارج تعرفه طلب مي كند را نقد مي كنيد، بفرماييد تعرفه شما چقدر است؟ در سال ٩١ پايگاه خبري بولتن نيوز از دستمزد هفت ميليارد توماني شما براي قهوه تلخ خبر ميدهد، و شما اين مبلغ را براي ١٠٢ قسمت چهل دقيقه اي گرفته ايد، يعني شما به ازاي هر دقيقه حضور ١،٧٠٠،٠٠٠ تومان دريافت كرده ايد كه ميزان حقوق كارگر ايراني در همان سال (٨٩) ماهانه ٣٠٣ هزار تومان بوده است!
شايد بگوييد هنر شما بيش از هنر كارگر ارزش داشته باشد، قبول! هنر آن پزشكي كه انگشت قطع شده شما را ترميم كرد چطور؟ آن پزشكي كه شما را از افسردگي پس از قهوه تلخ رهاند چطور؟ آن جراحان پلاستيكي كه پنجه هاي طلايي شان را به تمسخر مي گيرد و هنرشان اكنون بر رخ و بدن نيمي از بازيگرانتان خود نمايي ميكند چطور؟
شما كه تيغ نقدتان تيز است چرا كمي خودتان را نقد نمي كنيد؟ چطور پس از سركارگذاردن ميليونها بيننده در سريال قهوه تلخ و همچنين سرگرداني برندگان جوايز خانه و ماشين، تنها به چند دقيقه اظهار تاسف اكتفا مي كنيد ولي تيغ انتقادتان را بروي جراحي مي كشيد كه در جراحي عارضه دار بايد دستبند بر دستش بزنيد؟
چطور مرفه بودن يك جراح پلاستيك براي شما جاي ايراد دارد ولي از درامد خود چيزي نميگوييد؟
از قرارداد يك ميلياردي و هفتصد ميليوني براي حضور كوتاه در فيلم پل چوبي و يا قرار داد ١٠٠ ميليوني در سال ٨٨ به استناد گفته هاي رضا استادي در برنامه چهارسو چيزي نمي گوييد، در همان برنامه اي كه دستمزد آقاي بازيگر، علي نصيريان ٢٥ ميليون و يك چهارم شما اعلام شد!
آقاي مهران مديري، گرچه از تعرفه خود چيزي نمي گوييد ولي ما همگي به قيمت شما واقف شده ايم.