خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 3 از 8 نخستنخست ... 234 ... آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 31 به 45 از 106

    موضوع: احادیث

    1. Top | #31
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات
      امام على علیه السلام:
      « لو قد قام قائمنا لا نزلت السماء قطرها و لا خرجت الارض ‏نباتها و لذهبت الشحناء من قلوب العباد و اصطلحت السباع والبهائم »
      اگر قائم ما ( آل محمد ) قیام كند ، آسمان قطرات خود را فروفرستد و زمین گیاهان خود را بیرون دهد و كینه‏ها از سینه‏هابیرون رود و ددان و چهارپایان در صلح و صفا باشند.

    2. Top | #32
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات
      هشت را در بخشندگي و جوانمردي يافتم.
      و سنگيني ترازوي اعمال را در گواهي به يگانگي خدا تعالي و رسالت حضرت محمد (ص) يافتم.
      و سرعت در ورود به بهشت را در كار خالصانه براي خداي تعالي يافتم.
      و دوست داشتن مرگ را در پيش فرستادن ثروت (انفاق) براي خشنودي خداي تعالي يافتم.
      و شيريني عبادت را در ترك گناه يافتم.
      و رقت (نرمي) قلب را در گرسنگي و تشنگي (روزه) يافتم.
      و روشني قلب را در انديشيدن و گريستن يافتم.
      و آساني عبور بر صراط را در صدقه يافتم.
      و فضيلت جهاد را در بدست آوردن هزينه زندگي زن و فرزند يافتم.
      و دوستي خداي تعالي را در دشمني با گنهكاران يافتم.
      و سروري و بزرگي را در خيرخواهي براي بندگان خدا يافتم.
      و آسايش قلب را در كمي ثروت يافتم.
      و كارهاي پر ارزش را در شكيبايي يافتم.
      و بلندي قدر و حسب را در دانش يافتم.
      و عبادت را در پرهيزكار يافتم.
      و آسايش را در پارسايي يافتم.
      برتري و بزرگواري را در فروتني يافتم.
      وعزت و ارجمندي را در راستي و درستي يافتم.
      و نرمي و فروتني را در روزه يافتم.
      و توانگري را در قناعت يافتم.
      و آرامش و همدمي را در خواندن قرآن يافتم.
      و همراهي و گفتگوي با مردم را در خوشرويي يافتم.
      و خشنودي خداي تعالي را در نيكي به پدر و مادر يافتم.

      امام صادق(ع)
      مستدرك الوسائل، ج12،ص173 -174، ح13810

    3. Top | #33
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات
      متن و ترجمه حدیث شریف کساء

      اعوذ و بالله من الشیطان الرجیم
      بسم الله الرحمن الرحیم
      عَنْ فاطِمَةَ الزَّهْراَّءِ عَلَيْهَا السَّلامُ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ

      از فاطمه زهرا سلام اللّه عليها دختر رسول خدا صلى اللّه عليه


      وَآلِهِ قالَ سَمِعْتُ فاطِمَةَ اَنَّها قالَتْ دَخَلَ عَلَىَّ اَبى رَسُولُ اللَّهِ فى

      و آله ، جابر گويد شنيدم از فاطمه زهرا كه فرمود: وارد شد بر من پدرم رسول خدا در


      بَعْضِ الاَْيّامِ فَقالَ السَّلامُ عَلَيْكِ يا فاطِمَةُ فَقُلْتُ عَلَيْكَ السَّلامُ قالَ

      بعضى از روزها و فرمود: سلام بر تو اى فاطمه در پاسخش گفتم : بر تو باد سلام فرمود:

      اِنّى اَجِدُ فى بَدَنى ضُعْفاً فَقُلْتُ لَهُ اُعيذُكَ بِاللَّهِ يا اَبَتاهُ مِنَ الضُّعْفِ

      من در بدنم سستى و ضعفى درك مى كنم ، گفتم : پناه مى دهم تو را به خدا اى پدرجان از سستى و ضعف

      فَقَالَ يا فاطِمَةُ ايتينى بِالْكِساَّءِ الْيَمانى فَغَطّينى بِهِ فَاَتَيْتُهُ بِالْكِساَّءِ

      فرمود: اى فاطمه بياور برايم كساء يمانى را و مرا بدان بپوشان من كساء يمانى را برايش آوردم



      الْيَمانى فَغَطَّيْتُهُ بِهِ وَصِرْتُ اَنْظُرُ اِلَيْهِ وَاِذا وَجْهُهُ يَتَلاَْلَؤُ كَاَنَّهُ الْبَدْرُ و او را بدان پوشاندم و هم چنان بدو مى نگريستم و در آن حال چهره اش مى درخشيد همانند ماه



      فى لَيْلَةِ تَمامِهِ وَكَمالِهِ فَما كانَتْ اِلاّ ساعَةً وَاِذا بِوَلَدِىَ الْحَسَنِ قَدْ شب چهارده پس ساعتى نگذشت كه ديدم فرزندم حسن وارد شد و



      اَقْبَلَ وَقالَ السَّلامُ عَلَيْكِ يا اُمّاهُ فَقُلْتُ وَعَلَيْكَ السَّلامُ يا قُرَّةَ عَيْنى گفت سلام بر تو اى مادر گفتم : بر تو باد سلام اى نور ديده ام



      وَثَمَرَةَ فُؤ ادى فَقالَ يا اُمّاهُ اِنّى اَشَمُّ عِنْدَكِ راَّئِحَةً طَيِّبَةً كَاَنَّها راَّئِحَةُ و ميوه دلم گفت : مادرجان من در نزد تو بوى خوشى استشمام مى كنم گويا بوى



      جَدّى رَسُولِ اللَّهِ فَقُلْتُ نَعَمْ اِنَّ جَدَّكَ تَحْتَ الْكِساَّءِ فَاَقْبَلَ الْحَسَنُ جدم رسول خدا است گفتم : آرى همانا جد تو در زير كساء است پس حسن بطرف



      نَحْوَ الْكِساَّءِ وَقالَ السَّلامُ عَلَيْكَ يا جَدّاهُ يا رَسُولَ اللَّهِ اَتَاْذَنُ لى اَنْ كساء رفت و گفت : سلام بر تو اى جد بزرگوار اى رسول خدا آيا به من اذن مى دهى



      اَدْخُلَ مَعَكَ تَحْتَ الْكِساَّءِ فَقالَ وَعَلَيْكَ السَّلامُ يا وَلَدى وَيا كه وارد شوم با تو در زير كساء؟ فرمود: بر تو باد سلام اى فرزندم و اى



      صاحِبَ حَوْضى قَدْ اَذِنْتُ لَكَ فَدَخَلَ مَعَهُ تَحْتَ الْكِساَّءِ فَما كانَتْ صاحب حوض من اذنت دادم پس حسن با آن جناب بزير كساء رفت

      اِلاّ ساعَةً وَاِذا بِوَلَدِىَ الْحُسَيْنِ قَدْ اَقْبَلَ وَقالَ السَّلامُ عَلَيْكِ يا اُمّاهُ

      ساعتى نگذشت كه فرزندم حسين وارد شد و گفت : سلام بر تو اى مادر



      فَقُلْتُ وَعَلَيْكَ السَّلامُ يا وَلَدى وَيا قُرَّةَ عَيْنى وَثَمَرَةَ فُؤ ادى فَقالَ گفتم : بر تو باد سلام اى فرزند من و اى نور ديده ام و ميوه دلم فرمود:



      لى يا اُمّاهُ اِنّىَّ اَشَمُّ عِنْدَكِ راَّئِحَةً طَيِّبَةً كَاَنَّها راَّئِحَةُ جَدّى رَسُولِ مادر جان من در نزد تو بوى خوشى استشمام مى كنم گويا بوى جدم رسول



      اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ فَقُلْتُ نَعَمْ اِنَّ جَدَّكَ وَاَخاكَ تَحْتَ الْكِساَّءِ خدا (ص)است گفتم آرى همانا جد تو و برادرت در زير كساء هستند



      فَدَنَى الْحُسَيْنُ نَحْوَ الْكِساَّءِ وَقالَ السَّلامُ عَلَيْكَ يا جَدّاهُ اَلسَّلامُ حسين نزديك كساء رفته گفت : سلام بر تو اى جد بزرگوار، سلام



      عَلَيْكَ يا مَنِ اخْتارَهُ اللَّهُ اَتَاْذَنُ لى اَنْ اَكُونَ مَعَكُما تَحْتَ الْكِساَّءِ بر تو اى كسى كه خدا او را برگزيد آيا به من اذن مى دهى كه داخل شوم با شما در زير كساء



      فَقالَ وَعَلَيْكَ السَّلامُ يا وَلَدى وَيا شافِعَ اُمَّتى قَدْ اَذِنْتُ لَكَ فَدَخَلَ فرمود: و بر تو باد سلام اى فرزندم و اى شفاعت كننده امتم به تو اذن دادم پس او نيز با



      مَعَهُما تَحْتَ الْكِساَّءِ فَاَقْبَلَ عِنْدَ ذلِكَ اَبُوالْحَسَنِ عَلِىُّ بْنُ اَبى طالِبٍ آن دو در زير كساء وارد شد در اين هنگام ابوالحسن على بن ابيطالب وارد شد



      وَقالَالسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ فَقُلْتُ وَعَلَيْكَ السَّلامُ يا اَبَا و فرمود سلام بر تو اى دختر رسول خدا گفتم : و بر تو باد سلام اى ابا



      الْحَسَنِ وَ يا اَميرَ الْمُؤْمِنينَ فَقالَ يا فاطِمَةُ اِنّى اَشَمُّ عِنْدَكِ رائِحَةً الحسن و اى امير مؤ منان فرمود: اى فاطمه من بوى خوشى نزد تو استشمام مى كنم



      طَيِّبَةً كَاَنَّها راَّئِحَةُ اَخى وَابْنِ عَمّى رَسُولِ اللَّهِ فَقُلْتُ نَعَمْ ها هُوَ مَعَ گويا بوى برادرم و پسر عمويم رسول خدا است ؟ گفتم : آرى اين او است كه



      وَلَدَيْكَ تَحْتَ الْكِساَّءِ فَاَقْبَلَ عَلِىُّ نَحْوَ الْكِساَّءِ وَقالَ السَّلامُ عَلَيْكَ با دو فرزندت در زير كساء هستند پس على نيز بطرف كساء رفت و گفت سلام بر تو



      يا رَسُولَ اللَّهِ اَتَاْذَنُ لى اَنْ اَكُونَ مَعَكُمْ تَحْتَ الْكِساَّءِ قالَ لَهُ وَعَلَيْكَ اى رسول خدا آيا اذن مى دهى كه من نيز با شما در زير كساء باشم رسول خدا به او فرمود: و بر تو



      السَّلامُ يا اَخى يا وَصِيّى وَخَليفَتى وَصاحِبَ لِواَّئى قَدْ اَذِنْتُ لَكَ باد سلام اى برادر من و اى وصى و خليفه و پرچمدار من به تو اذن دادم



      فَدَخَلَ عَلِىُّ تَحْتَ الْكِساَّءِ ثُمَّ اَتَيْتُ نَحْوَ الْكِساَّءِ وَقُلْتُ اَلسَّلامُ پس على نيز وارد در زير كساء شد، در اين هنگام من نيز بطرف كساء رفتم و عرض كردم سلام



      عَلَيْكَ يا اَبَتاهُ يا رَسُولَ اللَّهِ اَتَاْذَنُ لى اَن اَكُونَ مَعَكُمْ تَحْتَ الْكِساَّءِ بر تو اى پدرجان اى رسول خدا آيا به من هم اذن مى دهى كه با شما در زير كساء باشم ؟



      قالَ وَعَلَيْكِ السَّلامُ يا بِنْتى وَيا بَضْعَتى قَدْ اَذِنْتُ لَكِ فَدَخَلْتُ تَحْتَ فرمود: و بر تو باد سلام اى دخترم و اى پاره تنم به تو هم اذن دادم ، پس من نيز به زير



      الْكِساَّءِ فَلَمَّا اكْتَمَلْنا جَميعاً تَحْتَ الْكِساَّءِ اَخَذَ اَبى رَسُولُ اللَّهِ كساء رفتم ، و چون همگى در زير كساء جمع شديم پدرم رسول خدا



      بِطَرَفَىِ الْكِساَّءِ وَاَوْمَئَ بِيَدِهِ الْيُمْنى اِلَى السَّماَّءِ وَقالَ اَللّهُمَّ اِنَّ دو طرف كساء را گرفت و با دست راست بسوى آسمان اشاره كرد و فرمود: خدايا



      هؤُلاَّءِ اَهْلُ بَيْتى وَخ اَّصَّتى وَح اَّمَّتى لَحْمُهُمْ لَحْمى وَدَمُهُمْ دَمى اينانند خاندان من و خواص ونزديكانم گوشتشان گوشت من و خونشان خون من است



      يُؤْلِمُنى ما يُؤْلِمُهُمْ وَيَحْزُنُنى ما يَحْزُنُهُمْ اَنَا حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَهُمْ مى آزارد مرا هرچه ايشان را بيازارد وبه اندوه مى اندازد مراهرچه ايشان را به اندوه در آورد من در جنگم با هر كه با ايشان بجنگد



      وَسِلْمٌ لِمَنْ سالَمَهُمْ وَعَدُوُّ لِمَنْ عاداهُمْ وَمُحِبُّ لِمَنْ اَحَبَّهُمْ اِنَّهُمْ و در صلحم با هر كه با ايشان درصلح است ودشمنم باهركس كه با ايشان دشمنى كند و دوستم با هر كس كه ايشان را دوست دارد اينان



      مِنّى وَاَ نَا مِنْهُمْ فَاجْعَلْ صَلَواتِكَ وَبَرَكاتِكَ وَرَحْمَتَكَ وَغُفْرانَكَ از منند و من از ايشانم پس بفرست درودهاى خود و بركتهايت و مهرت و آمرزشت



      وَرِضْوانَكَ عَلَىَّ وَعَلَيْهِمْ وَاَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَطَهِّرْهُمْ تَطْهيراً و خوشنوديت را بر من و بر ايشان و دور كن از ايشان پليدى را و پاكيزه شان كن بخوبى



      فَقالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ يا مَلاَّئِكَتى وَي ا سُكّ انَ سَم و اتى اِنّى ما خَلَقْتُ پس خداى عزوجل فرمود: اى فرشتگان من و اى ساكنان آسمانهايم براستى كه من نيافريدم



      سَماَّءً مَبْنِيَّةً وَلا اَرْضاً مَدْحِيَّةً وَلا قَمَراً مُنيراً وَلا شَمْساً مُضِيَّئَةً وَلا آسمان بنا شده و نه زمين گسترده و نه ماه تابان و نه مهر درخشان و نه



      فَلَكاً يَدُورُ وَلا بَحْراً يَجْرى وَلا فُلْكاً يَسْرى اِلاّ فى مَحَبَّةِ هؤُلاَّءِ فلك چرخان و نه درياى روان و نه كشتى در جريان را مگر بخاطر دوستى اين



      الْخَمْسَةِ الَّذينَ هُمْ تَحْتَ الْكِساَّءِ فَقالَ الاَْمينُ جِبْراَّئيلُ يا رَبِّ وَمَنْ پنج تن اينان كه در زير كسايند پس جبرئيل امين عرض كرد: پروردگارا كيانند



      تَحْتَ الْكِساَّءِ فَقالَ عَزَّوَجَلَّ هُمْ اَهْلُ بَيْتِ النُّبُوَّةِ وَمَعْدِنُ الرِّسالَةِ در زير كساء؟ خداى عزوجل فرمود: آنان خاندان نبوت و كان رسالتند:



      هُمْ فاطِمَةُ وَاَبُوها وَبَعْلُها وَبَنُوها فَقالَ جِبْراَّئيلُ يا رَبِّ اَتَاْذَنُ لى اَنْ آنان فاطمه است و پدرش و شوهر و دو فرزندش جبرئيل عرض كرد: پروردگارا آيا به من هم اذن مى دهى



      اَهْبِطَ اِلَى الاَْرْضِ لاَِكُونَ مَعَهُمْ سادِساً فَقالَ اللَّهُ نَعَمْ قَدْ اَذِنْتُ لَكَ كه به زمين فرود آيم تا ششمين آنها باشم خدا فرمود: آرى به تو اذن دادم



      فَهَبَطَ الاَْمينُ جِبْراَّئيلُ وَقالَ السَّلامُ عَلَيْكَ يا رَسُولَ اللَّهِ الْعَلِىُّ پس جبرئيل امين به زمين آمد و گفت : سلام بر تو اى رسول خدا، (پروردگار) علىّ



      الاَْعْلى يُقْرِئُكَ السَّلامَ وَيَخُصُّكَ بِالتَّحِيَّةِ وَالاِْكْرامِ وَيَقُولُ لَكَ اعلى سلامت مى رساند و تو را به تحيت و اكرام مخصوص داشته و مى فرمايد:



      وَعِزَّتى وَجَلالى اِنّى ما خَلَقْتُ سَماَّءً مَبْنِيَّةً وَلا اَرْضاً مَدْحِيَّةً وَلا به عزت و جلالم سوگند كه من نيافريدم آسمان بنا شده و نه زمين گسترده و نه



      قَمَراً مُنيراً وَلا شَمْساً مُضَّيئَةً وَلا فَلَكاً يَدُورُ وَلا بَحْراً يَجْرى وَلا ماه تابان و نه مهر درخشان و نه فلك چرخان و نه درياى روان و نه كشتى در



      فُلْكاً يَسْرى اِلاّ لاَِجْلِكُمْ وَمَحَبَّتِكُمْ وَقَدْ اَذِنَ لى اَنْ اَدْخُلَ مَعَكُمْ جريان را مگر براى خاطر شما و محبت و دوستى شما و به من نيز اذن داده است كه با شما



      فَهَلْ تَاْذَنُ لى يا رَسُولَ اللَّهِ فَقالَ رَسُولُ اللَّهِ وَعَلَيْكَ السَّلامُ يا در زير كساء باشم پس آيا تو هم اى رسول خدا اذنم مى دهى ؟ رسول خدا(ص ) فرمود و بر تو باد سلام اى



      اَمينَ وَحْىِ اللَّهِ اِنَّهُ نَعَمْ قَدْ اَذِنْتُ لَكَ فَدَخَلَ جِبْراَّئيلُ مَعَنا تَحْتَ امين وحى خدا آرى به تو هم اذن دادم پس جبرئيل با ما وارد در زير



      الْكِساَّءِ فَقالَ لاَِبى اِنَّ اللَّهَ قَدْ اَوْحى اِلَيْكُمْ يَقُولُ اِنَّما يُريدُ اللَّهُ كساء شد و به پدرم گفت : همانا خداوند بسوى شما وحى كرده و مى فرمايد: ((حقيقت اين است كه خدا مى خواهد



      لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً فَقالَ عَلِىُّ لاَِبى پليدى (و ناپاكى ) را از شما خاندان ببرد و پاكيزه كند شما را پاكيزگى كامل )) على عليه السلام به پدرم گفت :



      يا رَسُولَ اللَّهِ اَخْبِرْنى ما لِجُلُوسِنا هذا تَحْتَ الْكِساَّءِ مِنَ الْفَضْلِ عِنْدَ اى رسول خدا به من بگو اين جلوس (و نشستن ) ما در زير كساء چه فضيلتى (و چه شرافتى ) نزد



      اللَّهِ فَقالَ النَّبِىُّ وَالَّذى بَعَثَنى بِالْحَقِّ نَبِيّاً وَاصْطَفانى بِالرِّسالَةِ نَجِيّاً خدا دارد؟ پيغمبر(ص ) فرمود: سوگند بدان خدائى كه مرا به حق به پيامبرى برانگيخت و به رسالت و نجات دادن (خلق )



      ما ذُكِرَ خَبَرُنا هذا فى مَحْفِلٍ مِنْ مَحافِلِ اَهْلِ الاَْرْضِ وَفيهِ جَمْعٌ مِنْ برگزيد كه ذكر نشود اين خبر (و سرگذشت ) ما در انجمن و محفلى از محافل مردم زمين كه در آن گروهى از



      شَيعَتِنا وَمُحِبّينا اِلاّ وَنَزَلَتْ عَلَيْهِمُ الرَّحْمَةُ وَحَفَّتْ بِهِمُ الْمَلاَّئِكَةُ شيعيان و دوستان ما باشند جز آنكه نازل شود بر ايشان رحمت (حق ) و فرا گيرند ايشان را فرشتگان



      وَاسْتَغْفَرَتْ لَهُمْ اِلى اَنْ يَتَفَرَّقُوا فَقالَ عَلِىُّ اِذاً وَاللَّهِ فُزْنا وَفازَ شيعَتُنا و براى آنها آمرزش خواهند تا آنگاه كه از دور هم پراكنده شوند، على (كه اين فضيلت را شنيد) فرمود: با اين ترتيب به خدا سوگند ما



      وَرَبِّ الْكَعْبَةِ فَقالَ النَّبِىُّ ثانِياً يا عَلِىُّ وَالَّذى بَعَثَنى بِالْحَقِّ نَبِيّاً رستگار شديم و سوگند به پروردگار كعبه كه شيعيان ما نيز رستگار شدند، دوباره پيغمبر فرمود: اى على سوگند بدانكه مرا بحق به نبوت



      وَاصْطَفانى بِالرِّسالَةِ نَجِيّاً ما ذُكِرَ خَبَرُنا هذا فى مَحْفِلٍ مِنْ مَحافِلِ برانگيخت و به رسالت و نجات دادن (خلق ) برگزيد ذكر نشود اين خبر (و سرگذشت ) ما درانجمن ومحفلى از محافل



      اَهْلِ الاَْرْضِ وَفيهِ جَمْعٌ مِنْ شيعَتِنا وَمُحِبّينا وَفيهِمْ مَهْمُومٌ اِلاّ مردم زمين كه در آن گروهى از شيعيان و دوستان ما باشند و در ميان آنها اندوهناكى باشد جز



      وَفَرَّجَ اللَّهُ هَمَّهُ وَلا مَغْمُومٌ اِلاّ وَكَشَفَ اللَّهُ غَمَّهُ وَلا طالِبُ حاجَةٍ اِلاّ آنكه خدا اندوهش را برطرف كند و نه غمناكى جز آنكه خدا غمش را بگشايد و نه حاجتخواهى باشد جز آنكه



      وَقَضَى اللّهُ حاجَتَهُ فَقالَ عَلِىُّ اِذاً وَاللَّهِ فُزْنا وَسُعِدْنا وَكَذلِكَ خدا حاجتش را برآورد، على گفت : بدين ترتيب به خدا سوگند ما كامياب و سعادتمند شديم و هم چنين

      شيعَتُنا فازُوا وَسُعِدُوا فِى الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ وَرَبِّ الْكَعْبَة


    4. Top | #34
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات
      سوال و جواب مرد اعرابی از پیامبر

      عرض کردم میخواهم داناترین مردم باشم؟
      حضرت فرمود از خدا بترس

      عرض کرد میخواهم از خاصان درگاه خدا باشم؟
      حضرت فرمود شب و روز قرآن بخوان
      عرض کردم میخواهم همیشه دل من روشن باشد؟
      حضرت فرمود که یاد مرگ را فراموش مکن

      عرض کرد میخواهم همیشه در رحمت حق باشم؟
      حضرت فرمود با خلق خدا نیکی کن
      عرض کرد میخواهم از دشمن به من آفتی نرسد؟
      حضرت فرمودهمیشه توکل بخدا کن

      عرض کرد میخواهم در چشم مردم خوار نباشم؟
      حضرت فرمود پرهیزکار باش

      عرض کرد میخواهم عمر من طولانی باشد؟
      حضرت فرمود صله رحم کن

      عرض کرد میخواهم روزی من وسیع گردد؟
      حضرت فرمود همیشه با وضو باش
      عرض کرد میخواهم به آتش دوزخ نسوزم؟
      حضرت فرمود چشم و زبان خودرا ببند

      عرض کرد میخواهم بدانم گناه به چه چیز ریخته می شود؟
      حضرت فرمود تضرع و توبه به حال بیچارگی

      عرض کرد میخواهم سنگین ترین مردم باشم؟
      حضرت فرمود از کسی چیزی مخواه

      عرض کرد میخواهم پرده عصمتم دریده نشود؟
      حضرت فرمود پرده ی عصمت کسی را مدر

      عرض کرد میخواهم که گورم تنگ نباشد؟
      حضرت فرمود مداومت کن به قرائت سوره ی تبارک

      عرض کرد میخواهم مال من بسیار شود؟
      حضرت فرمود مداومت کن به قرائت سوره ی واقعه هر شب

      عرض کرد میخواهم فردای قیامت ایمن باشم؟
      حضرت فرمود میان شام و خفتن به ذکر خدا مشغول باش

      عرض کرد میخواهم خدای تعالی را در نماز حضور یابم؟
      حضرت فرمود در وقت وضو گرفتن بسیار دقت کن

      عرض کرد میخواهم از خاصان باشم؟
      حضرت فرمود در کارها راستی و درستی پیشه کن

      عرض کرد میخواهم برای من عذاب قبر نباشد؟
      حضرت فرمود جامه ی خود را پاک نگهدار
      عرض کرد میخواهم در نامه ی عمل من گناه نباشد؟
      حضرت فرمود با پدر و مادرت به نیکی رفتار کن

    5. Top | #35
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات
      چهل حديث از حضرت فاطمه (س):

      1-حضرت فاطمه(س)میفرمایند: و من، آن کلمه ي نيكوي خداوندم. (الفضائل/80)

      2- حضرت فاطمه(س)میفرمایند: و ما وسیلهی ارتباط خدا با مخلوقاتیم. (دلائلالامامه/32)

      3- حضرت فاطمه(س) میفرمایند: و ماییم برگزیدگان خدا و جایگاه پاکیها. (ارشاد شیخ مفید/1/270)

      4- حضرت فاطمه(س) ميفرمايند: ... و ما دليلهاي روشن خداييم. (ارشاد شيخ مفيد/1/270)

      5- حضرت فاطمه(س) ميفرمايند: ... و ما وارثان پيامبران الهي هستيم. (ارشاد شيخ مفيد/1/270)

      6- حضرت فاطمه(س) ميفرمايند: خداوند، حج را براي استواري و تحكيم دين قرار داد. (بحارالانوار/29/223)

      7- حضرت فاطمه(س) ميفرمايند: خداوند، رسيدگي به خويشان را براي طول عمر و باعث فزوني در خويشان قرار داد. (بحارالانوار/29/223)

      8- حضرت فاطمه(س) ميفرمايند: خداوند، اطاعت از ما- اهلبيت عليهمالسلام- را براي ايجاد نظم و همبستگي در مردم قرار داد. (بحارالانوار/29/223)

      9- حضرت فاطمه(س) ميفرمايند: خداوند، صبر را وسيلهي استحقاق و شايستگي پاداش قرار داد. (بحارالانوار/29/223)

      10- حضرت فاطمه(س) ميفرمايند: خداوند، شرك را به منظور اخلاص بندگي، حرام نمود. (بحارالانوار/29/223)

      11- حضرت فاطمه(س) ميفرمايند: خداوند، وفاي به نذر را براي رسيدن به مغفرت و آمرزش خويش قرار داد. (بحارالانوار/29/223)

      12- حضرت فاطمه(س) ميفرمايند: خداوند، نيكي به پدر و مادر را سبب امان از خشم خود قرار داد. (بحارالانوار/29/223)

      13- حضرت فاطمه(س) ميفرمايند: خداوند، جهاد را مايهي عزّت و شكوه اسلام قرار داد. (بحارالانوار/29/223)

      14- حضرت فاطمه(س) ميفرمايند: خداوند، امر به معروف را براي حفظ مصالح عمومي جامعه قرار داد. (بحارالانوار/29/223)

      15- حضرت فاطمه(س) ميفرمايند: از مؤمنين نيست كسي كه همسايهاش از شر و آزار او در امان نباشد. (دلائلالامامه/1)

      16- حضرت فاطمه(س) ميفرمايند: از بخل دوري كن، زيرا بخل درختي است در جهنم كه شاخههايش در دنيا ميباشد و هركس به آن شاخهها بياويزد، داخل در جهنم ميشود. (دلائلالامامه/4)

      17- حضرت فاطمه(س) ميفرمايند: سخاوت، درختي است در بهشت كه شاخههايش در دنيا گسترده است و هركس شاخهاي از آن را بگيرد داخل بهشت ميشود. (دلائلالامامه/4)

      18- حضرت فاطمه(س) ميفرمايند: همانا از بندگان خدا، تنها دانشمندان از خدا ميهراسند. (بحارالانوار/2/45)

      19-حضرت فاطمه(س) ميفرمايند: دو لشكر ظلم، با هم برخورد نميكنند جز اينكه خداوند، آنها را به خودشان واميگذارد. (كشفالغمه/2/581)

      20- حضرت فاطمه(س) ميفرمايند: بهترين شما كساني هستند كه با تواضع، ديگران را ياري ميكنند. (دلائلالامامه/7)

      21- حضرت فاطمه(س) ميفرمايند: اگر به آنچه شما را امر نموديم عمل ميكني و از آنچه شما را بر حذر داشتهايم دوري ميكني از شيعيان ما هستي و گرنه هرگز. (بحارالانوار/65/156)

      22- حضرت فاطمه(س) ميفرمايند: از بخل دور باش، زيرا بخل مرضي است كه در شخص كريم وجود ندارد. (دلائلالامامه/4)

      23- حضرت فاطمه(س) ميفرمايند: همانا خداوند، نيكوكار بردبار با عفت را دوست ميدارد. (دلائلالامامه/1)

      24- حضرت فاطمه(س) ميفرمايند: همانا حيا از ايمان است و نتيجهي ايمان، بهشت ميباشد. (كافي/2/106)

      25- حضرت فاطمه(س) ميفرمايند: شيعيان ما از بهترين افراد اهل بهشتند. (بحارالانوار/65/156)

      26- حضرت فاطمه(س) ميفرمايند: همانا خوشبخت واقعي كسي است كه علي را چه در زمان حياتش و چه پس از وفاتش دوست بدارد. (بحارالانوار/27/74)

      27- حضرت فاطمه(س) ميفرمايند: جانم فداي تو و جان و روح من سپر بلاهاي جان تو يا اباالحسن! همواره با تو خواهم بود- اگر تو در خير و نيكي به سر ببري با تو خواهم زيست و اگر در سختيها و بلاها گرفتار شدي باز هم با تو خواهم بود. (كوكب الدري/1/196)

      28- حضرت فاطمه(س) ميفرمايند: آن لحظهاي كه زن در خانهي خود ميماند- و به امور تربيت فرزند ميپردازد- به خدا نزديكتر است. (بحارالانوار/43/92)

      29- حضرت فاطمه(س) ميفرمايند: بعد از غدير خم، خداوند براي هيچكس عذر و بهانهاي باقي نگذاشته است. (دلائلالامامه/37)

      30- حضرت فاطمه(س) ميفرمايند: كسي كه عبادتهاي خالصانهي خود را به سوي خدا فرستد، پروردگار بزرگ، برترين مصلحت او را به سويش فرو خواهد فرستاد. (بحارالانوار/67/249)

      31- حضرت فاطمه(س) ميفرمايند: اول همسايه بعد اهل خانه. (وسائلالشيعه/7/112)

      32- حضرت فاطمه(س) ميفرمايند: لذتي كه از خدمت حضرت حق ميبرم، مرا از هر خواهشي بازداشته است. (رياحينالشريعه/1/105)

      33- حضرت فاطمه(س) ميفرمايند: بهشت، زير پاي مادران است. (مستدرك/15/180)

      34- حضرت فاطمه(س) ميفرمايند: خشنودم به آنچه كه خدا و پيامبر او براي من رضايت دادند. (مناقب ابنشهرآشوب/3/351)

      35- حضرت فاطمه(س) ميفرمايند: مثَلَ امام، مانند كعبه است. مردم بايد در اطراف آن طواف كنند نه آن كه دور مردم طواف نمايد. (بحارالانوار/36/353)

      36- حضرت فاطمه(س) ميفرمايند: آنچه براي زنان نيكوست اين است كه- بدون ضرورت- مردان نامحرم را نبينند، و نامحرمان نيز آنها را ننگرند. (بحارالانوار/43/54)

      37- حضرت فاطمه(س) ميفرمايند: پاداش خوشرويي در برابر مؤمن، بهشت است. (بحارالانوار/72/401)

      38- حضرت فاطمه(س) ميفرمايند: تا زندهام، همواره به ارزشهاي امام علي(ع) معترف خواهم بود. (بحارالانوار/43/38)

      39- حضرت فاطمه(س) ميفرمايند: خداوند متعال، امامت ما را براي ايمني از تفرقه قرار داد. (بحارالانوار/29/223)

      40- حضرت فاطمه(س) ميفرمايند: خداوند، روزه را براي پابرجايي اخلاص واجب نمود. (بحارالانوار/29/223)

    6. Top | #36
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات
      بله چشم

      اما خب بعضیاشون کلی ان
      نمیتونم جدا بذارمشون

      امام حسین (ع) :
      جز به یکى از سه نفر حاجت مبر: به دیندار ، یا صاحب مروت ، یا کسى که اصالت خانوادگى داشته باشد.
      امام حسین (ع) :
      كسی كه بخواهد از راه گناه به مقصدی برسد ، دیرتر به آرزویش می رسد و زودتر به آنچه می ترسد گرفتار می شود.

      امام حسین (ع) :
      هر یک از دو نفـرى که میان آنها نزاعى واقع شده و یکـى از آن دو رضایت دیگرى را بجـویـد ، سبقت گیـرنـده اهل بهشت خـواهـد بــود.

      امام حسین (ع) :
      از نشانه های عالم ، نقد سخن و اندیشه خود و آگاهی از نظرات مختلف است .

      امام حسین (ع) :
      عاجزترین مردم کسی است که نتواند دعا کند .


      امام حسین (ع) :
      هیچ کس در قیامت در امان نیست ! مگر کسی که در دنیا ترس از خدا در دل داشته باشد .

    7. Top | #37
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات
      کسی که غمی از دل مؤمنی بردارد خداوند غمهای دنیا وآخرت او را برطرف خواهد کرد.
      حضرت علی(ع)
      کشف الفقه جلد2 ص241

      کسی که یک حاجت برادر دینی خود را برآورده نماید خداوندبسیاری از حاجتها و خواسته های او را برآورده خواهد نمود.
      مام جعفر صادق(ع)
      قرب الاسناد ص56

      به دیگران رحم کن تا خدا به تو رحم کند.
      حضرت علی(ع)
      نهج البلاغه

    8. Top | #38
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات
      قال على علیه السلام: واها لک ایتها التربة لیحشرن منک قوم یدخلون الجنة بغیر حساب. (۴)
      امیرالمومنین علیه السلام خطاب به خاک کربلا فرمود: چه خوشبویى اى خاک! در روز قیامت قومى از تو به پا خیزند که بدون حساب و بى درنگ به بهشت روند.

    9. Top | #39
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات
      امام حسين عليه ‏السلام :بر هيچ چشم مؤمنى روا نيست كه ببيند خدا نافرمانى مى‏شود و چشم خود را فرو بندد ، مگر آن كه آن وضع را تغيير دهد .

      امام حسين عليه ‏السلام :من كشته اشكم ؛ هر مؤمنى مرا ياد كند ، اشكش روان شود .

    10. Top | #40
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات
      امام حسين عليه ‏السلام : هر كه خدا را ، آن گونه كه سزاوار او است ، بندگى كند ، خداوند بيش از آرزوها و كفايتش به او عطا كند .

    11. Top | #41
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات
      امام حسين عليه ‏السلام :چيزى را بر زبان نياوريد كه از ارزش شما بكاهد .

    12. Top | #42
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات
      امام حسين عليه ‏السلام :نياز مردم به شما از نعمت هاى خدا بر شما است ؛ از اين نعمت افسرده و بيزار نباشيد .

    13. Top | #43
      همکار سابق انجمن

      Geryeh
      نمایش مشخصات
      امام کاظم(ع):
      «إِنَّ مِنْ أَوْجَبِ حَقِّ أَخیکَ أَنْ لا تَکْتُمَهُ شَیْئًا یَنْفَعُهُ لاَِمْرِ دُنْیاهُ وَ لاَِمْرِ آخِرَتِهِ.»:
      همانا واجبترین حقّ برادرت بر تو آن است که چیزى را که سبب نفع دنیا و آخرت اوست، از او پنهان و پوشیده ندارى.

    14. Top | #44
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      حدیث دارم ، راستش نمیدونم از کدوم یک از ائمه هست ، میفرمایند که :
      " چیزی را که بر خود نمی پسندید ، بر دیگران هم نپسندید "
      جــدی خیلی جـــای تامل داره این جـــمــله !!
      آیــا ما خودمون اینجوری هستیم ؟!!!
      نمیدونم ...
      عشــــــق ؛
      همین خنده های ساده توست . . . !

      وقتی با تمام غصه هایت میخندی ؛
      تا از تمام غصه هایم رها شوم . . .

    15. Top | #45

      نمایش مشخصات
      امام زمان علیه السلام : إنَّ اللّه‏َ مَعَنا ، فَلا فاقَةَ بِنا إلی غَیرِهِ و الحَقُّ مَعَنا فَلَن یُوحِشَنا مَن قَعَدَ عَنّا؛ خدا با ما است و نیازمند دیگری نیستیم . حق با ما است و باكی نیست كه كسی از ما روی بگرداند .





      چقد بزرگ شدین شماها !!! خخخ ! دم همه بچه های انجمن کنکور گرم





    صفحه 3 از 8 نخستنخست ... 234 ... آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن