خخخخ
چرا خب؟ من که دیدم الکی میرم خسته میشم
من که زبان نمیرم پس کنکورشم ندم بهتره
یادمه پارسال عصر بابام بهم گفت خودت برگرد شلوغه اینجا من نمیتونم بیام دنبالت
بعدش گفتم باشه یادم رفت ازش پول بگیرم
دوستمم بود بعده کنکور زبان قرار شد بریم با مترو
کل دانشگاه فردوسی رو دور زدیم گم شده بودیم
همینطوری میرفتیم یهو رسیدیم یه جا هیچکی نبود عینهو بیابون
یهو یه پسره رد شد بهش میخورد از پرسنل دانشگاه باشه
گفتیم ما گم شدیم از کجا باید بریم
نامرد بهمون آدرس اشتباه داد
من رسیدم خونه ساعت فک کنم نزدیک 8 بود
بابام سرکوچه واستاده بود منتظر من خخخخخخ
اومدم خونه یادمه ستایش نشون میداد بعدشم والیبال داشت خخخخخخ
امسال میام راحت ناهار میخورم بعدم میخوابم
.gif)
به تو میخندم که میری کنکور زبان
.gif)