دیر گاهیست که تنها شده ام
قصه ی غربت صحرا شده ام
من بی تاب شقایق بودم
هم دم سردی یخ ها شده ام
کاش چشمان مرا خاک کنید
تا نبینم چه تنها شده ام...
دیر گاهیست که تنها شده ام
قصه ی غربت صحرا شده ام
من بی تاب شقایق بودم
هم دم سردی یخ ها شده ام
کاش چشمان مرا خاک کنید
تا نبینم چه تنها شده ام...
ميــیدونـی چيـه؟
يـِـه وقْــتايـی پُست گُـــذاشـتَن بـَهونـه اســـتْ .
بَــهونه اينـــكِه بِبينـی كی مياد واسَــــت لايـك ميُكنِــــه؟؟
كـی ميـاد توpv بـِگــه چِتـــــه؟؟
كـی ميـاد بِگــــه مــــن هَـواتو دارَم غُصــــِـه نَخـــــور؟
كـی ميـاد دِلـداريــتْ بِــــده؟
ولـی می بینـی.... هـــه
بـــازم
خــــودتی و خـــــودت ...
قبلنــــــا داشتيم زندگيمونو ميکرديماااااااااااااااا
يه سري هم به نت ميزديم...
حالا هميشه تو نتيم يه سري هم به زندگي ميزنيم!!!
قديما: موي بلند.. ناخن دراز.. واه واه واه
الان: موي بلند.. ناخن دراز... ماه ماه ماه
قديما: هرکي روزه نبود بايد مي رفت يه گوشه اي يه چيزي ميخورد بقيه نبيننش
الان: هر کي روزه ست بايد بره يه گوشه مزاحم غذا خوردن بقيه نشه
قديما مراسم خواستگاري واسه معرفى دخترو پسرا بود ولى حالا فقط واسه معرفى پدر مادرا ست
قديما مردم الکي حلقه دست ميکردن که همه فکر کنن متاًهلن مثلاً کسي مزاحم نشه.. امروز اونا که ازدواج کردن قايم ميکنن که موارد جديدو از دست ندن
خدايي
چي بوديم چي شديم??!!!
گاهی دلم برای خودم تنگ می شود
گاهی دلم برای باورهای گذشته ام تنگ می شود
گاهی دلم برای پاکی های کودکانه ی قلبم می گیرد
گاهی آرزو می کنم ای کاش دلی نبود
تا تنگ شود، تا خسته شود، تا بشکند...
حرف هــایی هست بــرای نگفتــن، همـــان حرف هــایی کـه تبدیــل بـه فریاد هــایی می شونـد کـه ترجیح می دهی در گلــو خفـه شــان کنی... همـــان حرف هــایی کـه تبدیـل بـه بغض هــایی می شونـد کـه در گلویت گیــر می کننـد... همــان حرف هــایی کـه حجمشـان آن قدر زیــاد است کـه اضافـه شــان از گوشـه ی چشمت می چکــد...!!!!
سکوت
چرا همیشه گفته میشود
"سکوت نشانه ی رضایت است"
چرا نمیگویند:
نشانه ی دردیست عظیم که لب ها را
به هم دوخته است؟
چرا نمیگویند:نشانه ی ناتوانی گفتار
از بیان سنگینی رفتار افراد است؟
چرا نمیگویند:نشانه ی دلی شکسته است که
نمیخواهد با باز شدن لب هااز
همدیگر صدای شکسته شدنش را
نامحرمان متوجه شوند!!!!!؟؟؟؟؟
در مجلس تـرحيم اگر تار و دف آورد
يـا جاي گلايل سر قبـرم علف آورد
مـنـعـش نـکـنـيـد ! ايـن جگر آزرده ي طناز
يـک عمر بـه اين شيـوه دلم را بـه کـف آورد
ﮔــﺎﻫــﯽ ﺑـﺎﯾـــﺪ ﺯﻝ ﺑــﺰﻧــﯽ ﺑﻪ ﺁﯾــﻨﻪ
ﺧﯿـــﺮﻩ ﺑﺸـــــﯽ ﺑﻪ ﭼﺸـــﻤات و ﺑﮕـــــﯽ
" ﺑﻪ ﺩﺭﮐـــ ﮐﻪ کســـی ﺩﻭﺳــﺘﻢ ﻧـــــﺪﺍﺭﻩ " —
از یه جایی به بعد،
دیگه دوست ندارم هیچکس رُو به خلوتِ خودم راه بدم،
حتی اگه تنهایی کلافه ام کرده باشه!
از یه جایی به بعد،
وقتی کسی بهم می گه دوستت دارم،
لبــخند می زنم و ازش فاصـــله می گیرم…!
از یه جایی به بعد ، فقط یه حس دارم،
حسِ بی تفاوتی
نه از دوست داشتن ها خوشحال می شم
و نه از دوست نداشتن ها ناراحت
در بهشت میوه ای را برداشتم ..
سر و تهش معلوم نبود ... گاز زدم .. تلخ بود .. دیدم ته خیارسبز است ..
میدونم حیلی احساسی بود
وقتی چشمت را باز میکنی
می بینی
بزرگترین ضربه ها را همانهایی زده اند
که زمانی
با چشم بسته و از ته دل دوستشان داشته ای
"هوشنگ ابتهاج"
تشنه ی اشک هایی هستم که وحشیانه بر روی گونه هایت جاری خواهد شد ..
M-aB
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)