فرزند آدمی در زمان تولدش در حالت وحدت وجود قرار دارد بدین معنی که او و پیرامونش جزئی از یک واحد هستند.اما با گذشت زمان در می یابد که او نه جزئی از یک کل بلکه موجودی کاملا مستقل و متفاوت است و در حوالی ۱۸ماهگی خود را به عنوان موجودی کاملا مجزا و مستقل به رسمیت شناخته و مفهوم من و مال من در ذهن او شکل می گیرد و در اینجاست که پایه های حرمت نفس شروع به ساخته شدن و شکل گیری می کنند و تا اواخر بلوغ به یک سطح نسبتا پایداری می رسد.
کودک تا سن ۶ و ۷ سالگی هنوز قدرت تفکر منطقی و استدلالی ندارد و لذا هر آنچه در ذهن و ضمیر او گذاشته و کاشته می شود بسیار عمیق و نافذ خواهند بود.اما با پیدایش و تکامل نسبی قدرت تفکر و استدلال در دوران کودکی و نوجوانی هنوز پدر و مادر این فرصت را دارند که با برخورد صحیح و حمایت صدماتی که در دوران خردسالی به فرزندشان وارد کرده اند را جبران کنند.
اما بعد از بلوغ به کمک فرد متخصص می توان حرمت نفس را افزایش داد ولی لازمه آن این است که خانه مغز و ذهن خود را بطور کامل خراب کرده و آن را دوباره از نو و درست بسازد.
راه عملی افزایش حرمت نفس
برای سلامت ذهن و شخصیت آدمی چهار چیز بایستی در حد تعادل باهم برآورده و فراهم شوند:
۱ـ سیستم فکری سالم پایدار و منسجم ۲ـلذت بردن ۳ـتعلق و ارتباط ۴ـحرمت نفس نسبتا بالا.
اساس افزایش حرمت نفس آگاهی ـ تمرین و پشتکار طولانی مدت است و یک شبه حاصل نمی شود.
الف: بازنگری و اصلاح سیستم فکری :سیستم فکری ما تا اواخر نوجوانی تقریبا باثبات و پایدار می شود و دیگر اکثر اعمال ـ رفتار ـ احساسات و حتی فکر کردن ما بصورت یک روند ناخودآگاه عمل می کند.اگرچه این توانایی مغز یک نعمت است اما اشکال کار در افراد با حرمت نفس پایین در این است که بسیاری از چیزهای یادگرفته شده اساسا نادرست و اشتباه بوده اند و برای اصلاح آنها بایستی آنها را از ضمیر ناخودآگاه و نیمه خود آگاه به ضمیر خود آگاه برد و در آنجا آنرا اصلاح کرد
برای این سیستم فکری جدید و نو بایستی به مرحله ای برسیم که از تمامی افکار ـ احساسات و اعمال خود در هر لحظه آگاه باشیم و برای چرای آن پاسخی درست و عقلانی داشته باشیم و یا پیدا کنیم.برای چنین کاری بایستی نکاتی را رعایت کرد:
۱: آگاهی لحظه به لحظه از خود:تمرین کنید برای هرنوع فکر ـاحساس ـپاسخ و رفتار خاص تان که شما رامنقلب یا تحریک و یا ناراحت می کند یک علامت سوال بزرگ قرار دهید؟ و از خود بپرسید چرا؟و پاسخ آن را برای خودتان توضیح دهید.
۲: واقع نگری ـ پذیرش و زندگی با واقعیت : تمام نظام هستی بر پایه قاعده و قانون است مثلا یک قرعه کشی با حضور صد نفر شرکت کننده احتمال اینکه نام شما در اید یک درصد خواهد بود .اما در بسیاری از موارد قضیه به این شفافی نیست و مشکل اکثر افراد در افتراق واقعیت از تصورـخیال و ارزو است.
۳: بازنگری در ارزش ها و باورها:ما بایستی معیارهای ارزشی و باورهایمان که تعیین کننده احساسات ـ افکارو رفتار و مسیر زندگی مان هستند را بطور جدی به چالش بکشیم و با منطق ناخالصی ها و خرافات آن را الک کرده و دور بریزیم.
۴: پذیرش خود:یکی از تعابیر حرمت نفس بالا پذیرش هر آنچه که هستیم چه خوب چه بد .دوست داشتن خوبی هایمان و تلاش در جهت اصلاح نقص هایمان و بهتر شدن.
الف: دست از مسابقه و مقایسه بردارید:هر کس در دنیا تک و بی نظیر است و همانند و مشابه ندارد.اگرچه مقایسه و مسابقه می تواند انگیزه ای برای پیشرفت باشد ولی در اکثر موارد مخرب و زیانبار است.بایستی سعی کرد که خوب خود شد نه خوب دیگران ـ رکوردخودمان را بشکنیم نه رکورد دیگران ـ برای خودمان زندگی کنیم نه برای دیگران و از داشته های خود لذت ببریم و برداشته های دیگران حسادت نکنیم.
ب: در مورد خود واقعیت ها را بپذیرید:جلوی آینه بایستید و هر نکته مثبت و منفی را که در مورد بدنتان می بینید بپذیرید.دیگر در ضمیر خودآگاه خود می دانید مثلا چشم و لب های زیبا دارم و...
در مورد خصوصیات شخصی تان آنها را بر روی کاغذ پیاده کنید مثلا خجالتی و بدبین بودن و آنگاه نکات زیر را در نظر بگیرید.
۱: در حد توان و واقعیت عیب و نقص فیزیکی که خودتان باور دارید نه گفته دیگران ـمد و ...را اصلاح کنید.
۲: روزی دو نعمت یا دو نکته یا ویژگی مثبت خودتان را در یک دفترچه بنویسیدو هر هفته آنها را مرور کنید.
۳ هر فردی دارای توانمندی های خاصی است که آن را در مورد خود یافته و تقویتش کنید.
۴: اکثر افراد استثنایی ـزیبا و معروف و ثروتمند بدلیل حرمت نفس بسیار پایین هیچگاه احساس خوشبختی پایدار نکردند"عادی و معمولی بودن یک نعمت است"به عبارت دیگر حرمت نفس و احساس ارزشمندی با پول شهرت و زیبایی تنها بدست نمی آید.
پ: نه گفتن را تمرین کنید:افراد با حرمت نفس پاییناز طریق توجه بیش از حد به دیگران و پذیرش خواسته های آنها و گذشت از خواست و نظر خود سعی می کنند تا احساس ارزشمندی را از آنها در واقع گدایی کنندو این خود باعث تشدید احساس ناتوانی و بی ارزشی و در نهایت خشم و نفرت درآنها خواهد شد .این گروه معمولا دلایل به ظاهر قابل توجیهبرای چنین رفتار خود می سازند"مهربانی ـخجالتی بودن"
بایستی بیاموزیم و عادت کنیم تا هرجا لازم است نه بگویییم.
البته برخی از افراد با حرمت نفس پایین در ارتباط با دیگران رفتار و گفتار خصمانه و نیش داری دارند.تا مبادا درون خالی شان بر انها اشکار شود.
توجه: محبت و مهربانی یعنی انجام کاری درست با میل و رضایت خاطر کامل بدون هیچ چشم داشتی .اما اگر به خاطر ناراحت شدن کسی تن به کاری می دهید این مهربانی در حق کسی نیست ضعف و درماندگی است.
ت: احساس تقصیر و گناه را از بین ببرید : خالق هستی انسان را ناقص افرید تا با خطا اشتباه و به کمک عقل و معرفت به کمال برسد.همه ما در لحظاتی از زندگی خود دچار اشتباه خطا و حتی گناه می شویم .اصولا ما در بسیاری موارد فقط از طریق اشتباه و خطا و شکست می اموزیم.
این افراد در هر موقعیت و زمانی که دست بدهد بر روی اشتباهات گذشته خود انگشت گذاشته و خود را مدام سرزنش می کنند و تنها راه این است که خودمان را ببخشیم و اگر میتوانیم اشتباهات خود را جبران کنیم.
ث: پذیرش مسئولیت:تنها راه موفقیت در زندگی پذیرش و بدست گرفتن مسئولیت زندگی خودمان است هیچ کس مسئول بدبختی ما نیست.
بایستی نقش شانس بخت و اقبال را در زندگی مان به صفر برسانیم.
هیچ کس نمی تواند ما را خوشبخت کند جز خودمان.
ج: داشتن هدف در زندگی:از ویزگی های فرد با حرمت نفس بالا لذت بردن از زندگی و احساس خوشبختی و داشتن احساس لیاقت است واین میسر نخواهد شد مگر با داشتن هدف و معنی در زندگی و حرکت در ان مسیر.