توهم یا به فارسی پریشانپنداری به دو صورت حسی و اطلاعاتی میباشد : 1- حسی : درک اشتباه یکی از حواس پنجگانه است که در فقدان یک محرک خارجی مربوط به آن حس به وجود میآید و توسط شخص درک میشود.[۱] مثلاً فرد فکر میکند که صدای حرف زدن فرد دیگری را در تنهایی میشنود یا او را میبیند. برای اینکه یک ادراک توهم محسوب شود، دو معیار لازم است: اول اینکه به صورت یک ادراک واقعی حس میشود و نه به صورت یک تصور و دوم اینکه به نظر میرسد که از دنیای خارج شخص نشأت میگیرد. در صورتیکه یک تجربه ادراکی فقط یکی از دو معیار لازم را داشته باشد، آن گاه توهم کاذب نامیده خواهد شد. اغلب توهم جزئی از علائم یک بیماری مانند سایکوز است.
2- اطلاعاتی : درک اشتباه یکی از حواس پنجگانه درباره ی وجود درد یا لذت و یا عدم وجود حس
توهم در افراد سالم
گاهی در افراد سالم هم در هنگام به خواب رفتن و یا برخاستن از خواب، توهم ایجاد میشود. توهمهای هنگام به خواب رفتن را توهم هیپناگوژیک و توهمهای هنگام برخاستن از خواب را توهم هیپناپومپینگ میگویند. این توهمها معمولاً بسیار کوتاه و ساده میباشند و مثلاً به صورت شنیدن صدای زنگ یا نام شخص بوجود میایند.
منابع
- Kaplan & Sadock, Clinical Psychiatry, 2001.
وهم چیست؟
توهم حالتی از تغییر هشیاری است که در آن فرد موضوعاتی را احساس و ادراک میکند که واقعیت خارجی ندارند ولی فرد مبتلا به توهم آنها را واقعی میپندارد و بر واقعی بودن آنها اصرار دارد. توهم معمولا به عنوان یک نشانه اساسی در اختلالات روانی محسوب میشوند و لازمه بررسی و علت یابی و تشخیص گذاری مفید است.
اشکال توهم
توهم شنوایی
توهم به اشکال مختلفی ممکن است در فرد دیده میشود. برخی از بیماران مبتلا به توهم شنوایی هستند یعنی صداهایی را میشنوند که وجود خارجی ندارد و افراد دیگر قادر به شنیدن آنها نیستند. محتوای این نوع توهم در برخی اوقات ممکن است مهم و خطرناک باشد، چون اغلب این بیماران صداهایی را میشنوند که دستورات انجام کارهای خطرناک مثل ضرب و جرح و کشتن دیگران ، اقدامات خطرناک مثل آتش سوزی و خرابکاری را به آنها میدهند.
توهم بینایی
برخی اوقات توهم بینایی رخ میدهد. توهم بینایی با دیدن تصاویری که واقعیت عینی ندارند مشخص میشوند. فرد ممکن است موجودات یا تصاویر دیگر را رویت کنند و آنها را واقعی بپندارد. دیدن چنین تصاویری بویژه در مراحل اولیه شروع بیماری برای فرد ترسناک و وحشت آور است.
سایر توهمات
توهمات دیگری نیز وجود دارند که نادرتر از توهم بینایی و شنوایی هستند. مثل توهم بویایی ، توهمات لمسی و... در توهم بویایی فرد بوهایی را احساس میکند که اغلب بوهایی آزار دهنده هستند. در توهمات لمسی ممکن است فرد احساس کند حشراتی روی بدن او راه میروند و غیره.
علل بروز توهم
توهم با دلایل گوناگونی ممکن است بروز کند. اکثر توهمها ناشی از وجود برخی از اختلالات خاص روانی هستند و در واقع وجه مشخصه این دسته از اختلالات به شمار میروند مثل اسکیزوفرنی که در آن فرد با مشکلات شدید روانی و کناره گیری شدید از واقعیت گریبانگیر است.
مصرف برخی مواد و داروها نیز میتواند توهم زا باشد. دستهای از مواد مخدر با حالاتی از توهم همراه هستند و سو مصرف آنها اختلالات توام با توهم را موجب میشود، برخی از گیاهان نیز با توجه به نوع ترکیباتی که دارند در صورت مصرف ایجاد توهم میکنند مثل مسکالین.
تفاوت توهم با اختلالات ادراک
توهم حالتی است که در آن فرد چیزهایی را احساس میکند که وجود خارجی ندارند ولی فرد وجود آنها را واقعی میداند و بر آن اصرار میورزد. اما اختلالات ادراکی در حالتی اتفاق میافتد که فرد که یک امر واقعی را به گونه دیگری درک میکند. موضوعات خارجی در حالت اختلالات ادراکی تحریف شده و تغییر شکل یافته به نظر می رسند.
تفاوت توهم با هذیان
هذیان عمدتا به باورها و ذهنیاتی که فرد در رابطه با مصنوعات مختلف دارد اطلاق میشود. در حالت هذیانی فرد باورهایی دارد که خلاف واقعیت هستند اما فرد بر صحت این باورها و ذهنیات اعتماد راسخ دارد. مثلا فردی که در حالت هذیانی به سر میبرد ممکن است این هذیان را داشته باشد که افرادی قصد جان او را کردهاند و نقشههایی برای از بین بردن او میکشند. در حالت توهم ممکن است فرد شخصی یا موجودی را ببیند که به او حمله میکند و قصد دارد او را نابود کند. هم توهم و هم هذیان از نشانههای اساسی در تشخیص اختلالات روانی شدید مثل سایکوزها و از جمله اسکیزوفرنی هستند.
درمان توهم
توهم خود به تنهایی به عنوان بیماری نیست بلکه به عنوان نشانهای از برخی اختلالات مورد توجه هستند از اینرو از بین بردن توهم معمولا مدنظر متخصصان بالینی نیست. آنها با عنوان نشانه شناسی بیماریهای روانی وجود یا عدم وجود توهم را مدنظر قرار میدهند و در صورت وجود چنین مورد و با تشخیص نوع اختلال به درمان اختلال مبادرت میورزند که کاهش حالات توهمی را به دنبال دارد.
*******************
پارانویا، در تعریف عام آن، حالتی است كه شخص در آن با اهمیت فوق العاده و خارج از اندازه ای كه به سلامت جانی و مالی خود میدهد، خود را شكنجه میدهند. این گونه از افراد مدام در این فكر هستند كه عواملی انسانی، طبیعی یا ماورا طبیعی خودشان، دارایی و افراد خانواده شان را تهدید میكنند و همه، در فكر توطئه چینی بر ضد آنها هستند.
امیل كریپلین (Emil Kraepelin 1929-1856) روانشناس آلمانی، در تلاش اولیه خود برای دسته بندی بیماریهای روانی، از اصطلاح پارانویای مطلق برای شرح حالت روانی ای استفاده كرد كه توهم، جزء اصلی آن باشد اما این توهم هیچ صدمه و زوال آشكاری به سلامت عقل شخص وارد نكند و نشانه بیماریهای دیگری چون جنون زودرس (یا dementia prae***) ، كه اصطلاح قدیمی بیماری شیزوفرنی است، در آن نباشد.
پارانویا، در معنای اصیل یونانی خود، به معنای دیوانگی است (پارا para = خارج و نوس nous = عقل). كریپلین با استفاده از این ریشه لغوی، نامی برای تشخیص افكار توهمی به وجود آورد.
بنا به تعریف او هرگونه افكار توهمی، بدون احساسات خودآزارانه، در این دسته میگنجند. برای مثال كسی كه دچار این توهم شده است كه یك شخصیت مهم سیاسی یا ادبی است، میتواند در دسته مبتلایان به پارانویای مطلق بگنجد.
هرچند كه اصطلاح پارانویای مطلق دیگر چندان استفاده ندارد و اصطلاح اختلال توهم یا Delusional disorder جایگزین آن شده است اما جدیدا، از این لغت برای شرح حالتی به كار میرود كه شخص مبتلا به آن، از توهمات خود بسیار آزار میبیند زیرا
1- این شخص تصور میكند كه صدمه یا حادثه آزار دهنده در حال رخ دادن است یا قرار است رخ دهد.
2- شخص تصور میكند كه شخصی قصد آزار و صدمه رساندن به او را دارد.
مثالهایی از پارانویای بالینی
به طور كلی و با استفاده بی قید و شرط از اصطلاح پارانویا، میتوانیم بگوییم توهمات پارانویید میتوانند شامل مواردی چون اینكه شخص تصور میكند تحت تعقیب است، مسموم شده است یا شخصی بسیار مهم (مانند یك شخصیت سینمایی، سیاسی یا ورزشی)، دورادور عاشق اوست. چنین توهماتی به عنوان جنون جنسی نیز شناخته میشوند.
توهمات پارانویید معمول دیگر شامل این باور است كه شخص خود را مبتلا به بیماریی تخیلی یا آلودگی انگلی میداند، یا اینكه باور دارد ماموریتی ویژه داشته و یا اینكه برگزیده خداوند است، یا اینكه اعمال وی توسط نیرویی خارجی كنترل میشود.
بسیاری از حكام مستبد، به پارانویا مبتلا بوده اند. برای مثال استالین (Stalin) نمونه بارزی از شخص پارانویید بوده است. این مورد میتواند سوال خوبی را به وجود بیاورد كه در مورد استالین، در واقع دشمنان زیاد او توهم نبودند.
آیا این ممكن است كه داشتن دشمنان زیاد، برای ابتلا به پارانویا كافی نیست؟ این مبحث، موجب بروز مباحث فلسفی فراوانی شده است كه به این لطیفه نیز منجر شده است:
" اینكه تو پارانویا داری دلیل نمیشود كه كسی آن بیرون نخواهد تو را بكشد."
بروز پارانویا در فرهنگ عمومی
در فرهنگ عامه امروز، پارانویا اشكال و روشهای مختلفی برای ابراز خود پیدا كرده است از جمله :
• اعتقاد به اینكه قدرت خاصی دارند یا در یك ماموریت مخصوص هستند (هذیان عظمت)
• تئوری ئوطئه یا اعتقاد به اینكه اخبار و وقایع كاملا نامربوط، درواقع اجزا یك نقشه بزرگ و توطئه آمیز هستند.
• تعقیب شدن توسط دشمنان قدرتمندی چون تروریستها، بشقاب پرنده، سازمانهای مخفی یا شیاطین
• كنترل افكار توسط اشعه نامرئی و دستگاههای پیشرفته
• ترس از مسموم شدن و اعتقاد به اینكه بعضی مواد غذایی اصولا برای مسموم كردن بشر ساخته شده اند (مانند قند مصنوعی و آبهای معدنی)
درمان پارانویا
درمان پارانویا بیش از هرچیز با رفتار درمانی (behavior therapy) انجام میشود كه هدف آن كاستن از حساسیتهای فرد مبتلا، نسبت به انتقادها و همچنین تقویت تواناییهای اجتماعی او است. سر و كار داشتن با افراد پارانیید بسیار مشكل است زیرا بسیار زودرنج هستند و رفتارشان معمولا خصمانه است و از نظر احساسی بسیار بسته و نسبت به هر فعالیتی بی میل هستند.
به همین دلیل، درمان این مشكل، از پیشرفت كندی برخوردار است.برای درمان این افراد باید كوشش شود كه در ابتدا چرخه شك و تردید او شكسته شود و او با تمرینهای آرامش بخش و روشهای كنترل اضطراب، از حالت انزوا خارج شود و كمكم با كمك پزشك و اطرافیان خود، تغییراتی اساسی در رفتارهای خود به وجود آورد.