خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 1 به 15 از 17
    1. Top | #1
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات

      اولین روز دبستان بازگرد!

      همه مطمئنن روز اول دبستان و یادشونه چون خاطر انگیزترین روز برای دوران تحصیلاته
      بعضیا اون روز کلی خوشحال بودن بعضیام طبق عادت کودکی گریه میکردن
      کیا دوست دارن دوباره برگردن به اون دوران ؟!
      شما اولین روز دبستان گریه میکردید یا خوشحال بودید ؟!


      اولین روز دبستان بازگرد
      کودکی های شاد و خندان بازگرد
      بازگرد ای خاطرات کودکی
      بر سوار اسب های چوبکی
      خاطرات کودکی زیباترند
      یادگاران کهن ماناترند
      درسهای سال اول ساده بود
      اب را بابا به سارا داده بود
      درس پند آموز روباه و خروس
      روبه مکار و دزد چاپلوس
      کاکلی گنجشککی باهوش بود
      فیل نادانی برایش موش بود
      روز مهمانی کوکب خانم است
      سفره پر از بوی نان گندم است
      با وجود سوز و سرمای شدید
      ریزعلی پیراهن از تن می درید
      تا درون نیمکت جا میشدیم
      ما پر از تصمیم کبری می شدیم
      پاک کن هایی زپاکی داشتیم
      یک تراش سرخ لاکی داشتیم
      کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت
      دوشمان از حلقه هایش درد داشت
      گرمی دستانمان از آه بود
      برگ دفتر هایمان به رنگ کاه بود
      مانده در گوشم صدایی چون تگرگ
      خش خش جاروی بابا روی برگ
      همکلاسی های من یادم کنید
      باز هم در کوچه فریادم کنید
      همکلاسی های درس و رنج و کار
      بچه های جامه های وصله دار
      کاش هرگز زنگ تفریحی نبود
      جمع بودن بود تفریقی نبود
      کاش می شد باز کوچک می شدیم
      لااقل یک روز کودک می شدیم
      یاد آن آموزگار ساده پوش
      یاد آن گچ ها که بودش روی دوش
      ای معلم ، هم نام و هم یادت بخیر
      یاد درس آب بابایت بخیر
      ای دبستانی ترین احساس من
      بازگرد این مشق ها را خط بزن


      البته برای ما فکر نکنم با این غلظت بوده باشه ولی تمامش قشنگی و کودکی بود




      ویرایش توسط sahel. : 31 شهریور 1393 در ساعت 20:00

    2. Top | #2
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      من ک خودم روز اول دبستان تو پوست خودم نمی گنجیدم عاشق مدرسه بودم









    3. Top | #3
      کاربر اخراجی

      نمایش مشخصات
      فایل پیوست 14295 ایادش بخیر دلم تنگ شد واقعا واسه ان روزها :yahoo (19):

    4. Top | #4
      کاربر اخراجی

      نمایش مشخصات

    5. Top | #5
      کاربر اخراجی

      نمایش مشخصات
      مدرسه و میزها کجا رفتن

      لعنت به تکنولوژی

      یاد ان ادمها بخیر و یاد سرگرمی های ان زمان

      فایل پیوست 14298

    6. Top | #6
      کاربر انجمن

      divoone-shodam
      نمایش مشخصات
      من روز اول مدرسه خیلی خوشحال بودم.

      تا اینکه زنگ آخر شد مامانم نیومد دنبالم. هر چقدر منتظر شدم مامانم نیومد 1 ساعت شده بود که مامانم نیومده بود که زدم زیر گریه هر چقدر هم بهش زنگ زدن از مدرسه تلفن رو جواب نمیداد

      همینطور داشتم گریه میکردم که دیدم یه دختر همسن خودم که غریبه بود اومد بهم گفت گریه نکن بعد بهم نون قندی داد.

      وای نمیدونید چقدر اون نون قندی واسه ی من دوست داشتنی بود هنوز طعمش زیر دندونامه . کلی نشستیم با هم حرف زدیم تا گریه ی من بند اومد و دیدم مامان خانوم تازه وارد مدرسه شدن

      بهش گفتم چرا نیومدی گفت ساعت رو کوک کردم که بیام دنبالت ولی دکمه پشتش رو یادم رفت بزنم که کوک شه.

      ولی باور کنید من دیگه گریه نکردم.
      هی چقدر پیر شدیم.....

    7. Top | #7
      کاربر اخراجی

      Maghror
      نمایش مشخصات
      خیلی داستان باحال و جذابی بود!

      روز اول مدرسه ناظم اومد تو کلاس گفت الان جراغ میترکه! بچه ها جیغ کشیدن!

      من گفتم چرا وقتی ادیسون برقو اختراع میکرد نترسید؟ گفت ادیسون و میشناسی؟ گفتم اره دیگه مخنرع برق!

      گفت تلفونو کی اختراع کرده! گفتم گراهامبل:yahoo (94):

      برد دفتر مدرسه یه مداد جایزه داد بهم

    8. Top | #8
      کاربر باسابقه

      Daghon
      نمایش مشخصات
      یادش بخیر....
      کی یادشه؟؟؟؟

      خداوندا خداوندا......خدایا
      تویی برتر تویی یکتا......خدایا
      توهستی آفریننده.....خدایا
      تویی غفارو بخشنده....خدایا
      الهی حق پیغمبر.........امین
      و آل پاک آن سرور..........آمین
      نگهدار امت و رهبر..........آمین
      ...بقیش چی بود؟؟؟؟
      یادش بخیر همیشه سر خوندن این دعا سر صف دعوا میکردیم....


      - - - - - - پست ادغام شده - - - - - -

      یادش بخیر....
      کی یادشه؟؟؟؟

      خداوندا خداوندا......خدایا
      تویی برتر تویی یکتا......خدایا
      توهستی آفریننده.....خدایا
      تویی غفارو بخشنده....خدایا
      الهی حق پیغمبر.........امین
      و آل پاک آن سرور..........آمین
      نگهدار امت و رهبر..........آمین
      ...بقیش چی بود؟؟؟؟
      یادش بخیر همیشه سر خوندن این دعا سر صف دعوا میکردیم....


    9. Top | #9
      در انتظار تایید ایمیل

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      من دلم تنگ شده برا اون روزها.

    10. Top | #10
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      یادش بخیر روز اول دبستان صبح خیلی زود مامانم کشید منو برد مدرسه ... کلا علاقه داشتم به مدرسه ...
      رفتیم اونجل دیدیم هیشکی نیست دو سه تا از والدین هم با بچه ها بیرون در مدرسه بودن... ما رفتیم تو حیاط مدرسه نشستیم رو پله ها... یکی از بچه ها هم به مادرش اومده بود که همون شد اولین دوست دوران دبستانم ... البته اولاش نشسته بودیم پیش هم رو همون پله ها و مادرامون هم جلومون بودن گیر داده بود بیا با هم دوست شیم

      یادمه سال سوم بودیم معلم بهش گفت دوشان دیش ( به ترکی میشه دندون خرگوشی ) منم بچه برگشتم بهش گفتم اقا این چه حرفیه ! برداشت خط کش پلاستیکیی که تازه خریده بودمو تو دستم شکست ... اون روز کلا دستم کبود شده بود میسوخت... ( کلا معلم مریضی بود خیلی ازش کتک خوردم)

    11. Top | #11
      کاربر باسابقه

      Ashegh
      نمایش مشخصات
      شايد باورتون نشه ولي
      من يادم نيست :دي:yahoo (94)::yahoo (94):
      ماهي هم خودتي
      به هر حال دوران خوشي بود
      كاش بچه ميمونديم
      كااااااااااااااش
      I love all the stars in the sky, but they are nothing compared to the ones in your eyes

      Hesam

    12. Top | #12
      کاربر اخراجی

      نمایش مشخصات
      فایل پیوست 14302

      پاک کن ها که 3 ساعت وامیسادیم پاک می کردیم

    13. Top | #13
      کاربر باسابقه

      AkhmooAsabani
      نمایش مشخصات
      یادش بخیر
      عالی بوددد
      تا زنگ اخر معلممون هی میگفت نقاشی بکشید،منم زیاد بلد نبودم همش یه توپ میکشیدم
      اخر سر اینقد همون نقاشی تکراریو کشیدم معلمم بهم گفت عزیزم این دفعه چند تا توپ بکش
      خبر نداشت همونم دوستم رنگ میکرد برام(اونم به خاطره اینکه باهاش تو کوچه بیشتر بازی کنم)
      خیلی دلم میخواستم دوباره برگردم به اون روزا خیلییییییییییی

      - - - - - - پست ادغام شده - - - - - -

      نقل قول نوشته اصلی توسط mojtabarezaie93 نمایش پست ها
      فایل پیوست 14302

      پاک کن ها که 3 ساعت وامیسادیم پاک می کردیم
      حالا من یه مدله سارا دارایی داشتم
      امکان نداشت کتابمو پاره نکنه

    14. Top | #14
      کاربر اخراجی

      نمایش مشخصات
      فایل پیوست 14303

      حسنک یادش بخیر

    15. Top | #15
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      یادش بخیر؛ در به در دنبال یکی میگشتیم کتابامونو جلد کنه !

    صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن