همه مطمئنن روز اول دبستان و یادشونه چون خاطر انگیزترین روز برای دوران تحصیلاته
بعضیا اون روز کلی خوشحال بودن بعضیام طبق عادت کودکی گریه میکردن
کیا دوست دارن دوباره برگردن به اون دوران ؟!
شما اولین روز دبستان گریه میکردید یا خوشحال بودید ؟!
اولین روز دبستان بازگرد
کودکی های شاد و خندان بازگرد
بازگرد ای خاطرات کودکی
بر سوار اسب های چوبکی
خاطرات کودکی زیباترند
یادگاران کهن ماناترند
درسهای سال اول ساده بود
اب را بابا به سارا داده بود
درس پند آموز روباه و خروس
روبه مکار و دزد چاپلوس
کاکلی گنجشککی باهوش بود
فیل نادانی برایش موش بود
روز مهمانی کوکب خانم است
سفره پر از بوی نان گندم است
با وجود سوز و سرمای شدید
ریزعلی پیراهن از تن می درید
تا درون نیمکت جا میشدیم
ما پر از تصمیم کبری می شدیم
پاک کن هایی زپاکی داشتیم
یک تراش سرخ لاکی داشتیم
کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت
دوشمان از حلقه هایش درد داشت
گرمی دستانمان از آه بود
برگ دفتر هایمان به رنگ کاه بود
مانده در گوشم صدایی چون تگرگ
خش خش جاروی بابا روی برگ
همکلاسی های من یادم کنید
باز هم در کوچه فریادم کنید
همکلاسی های درس و رنج و کار
بچه های جامه های وصله دار
کاش هرگز زنگ تفریحی نبود
جمع بودن بود تفریقی نبود
کاش می شد باز کوچک می شدیم
لااقل یک روز کودک می شدیم
یاد آن آموزگار ساده پوش
یاد آن گچ ها که بودش روی دوش
ای معلم ، هم نام و هم یادت بخیر
یاد درس آب بابایت بخیر
ای دبستانی ترین احساس من
بازگرد این مشق ها را خط بزن
البته برای ما فکر نکنم با این غلظت بوده باشه ولی تمامش قشنگی و کودکی بود .gif)