هرچند که وقت بنده خیلی تنگ است
اما ترک انجمن نموندن ننگ است
افسانه به چالشم کشیدی اما...
عمریست درون من ستیزوجنگ است
گردغدغه های ذهنی ام میپرسی
شعراست و کتاب ودفتروآهنگ است
1-اولیشو که همتون میدونین.شتریه که درخونه ی همه میخوابه ولی نمیدونم چرا در خونه ی من ر....ه کفاثت...کنکورو میگم معرف حضور که هستند
2-ازکودکی شروع میکنم...فکرمیکنید اولین الگویی که توزندگیم شکل گرفت کی بود؟؟؟؟خخخخ ((بروسلی)).پنج سالم بود کل محله رو اسیر کرده بودم...
3-شش سال از زندگیم به طور کامل توفوتبال گذشت درست موقعی که داشتم به نتیجه میرسیدم مجبورشدم ولش کنم...اونموقع بود که قبول کردم فوتبال ایران خیلی کثیفه
4-عمده ی چالش های زندگیم درمورد مسائل فلسفی اعتقادی و روانشناسیه...
5-مریض فلسفه ام...فکر کنم اول فلسفه بودم بعد دست وپا در آوردم شدم انسان...
6-هنوز دقیق نمیدونم ششم به دنیا اومدم یا هفتم...چون حدود ساعت12شب به دنیا اومدم ولی توشناسنامم ششم زدن متاسفانه...ماه های تولدمو خیلی دوست دارم چه شمسی چه قمری وچه میلادی آحه خیلی شاخن...
7-اگه اندازه ای که رومسائل روانشناسی فکر کردم رو مسائل درسی فکر میکردم الان بورسیه ی هاروارد رو میگرفتم...
8-تنها چیزی که روش افراطی تعصب داشتم استقلال بوده...یادش بخیر چقدر سرش دعوا کردم
9-یک آریــــــــــــــــــــــ ــــایی ام ......با قدرت و با اقتدار....یه پا فاشیسمم تو این مورد...اصلا با کسی تو این مورد شوخی ندارم...خدا یکی ، وطن یکی...
10-کرم درونم خیلی فعاله...اما وقتی تو کلاس میشینم به مرز جنون میرسه...اگه بخوام خلافهای سنگینی که تو زندگیم کردمو بگم در خوشبینانه ترین حالت ممکن سنگسار میشم...
11-خیلی جدی شوخی میکنم...جز ویژگی هاییه که هم خودم خیلی دوست دارم هم اطرافیام...اگه رو فرم باشم و شرایطش باشه دورو بریام رو تا استانه ی انفجار ناشی از خنده پیش میبرم...
12-سال دوم دبیرستان به یه خلسه ی فکری اعتقادی رسیدم...همون موقع بود که قبول کردم عقل انسان علاوه بر قدرت خارق العادش
توبعضی از مسائل به شدت ضعیفه...درست مثل ماشین حسابی که جوری برنامه ریزی شده تا بعضی معادلات نجومی رو حل کنه اما از
انجام یه سری محاسبات ساده عاجزه...
13-بعضی از چالش های فکریم اطرافیامو آزار میده...یادمه یه بار ازمعلم دین وزندگیمون که از قضا دکترای فلسفه هم داره چند تا سوال
پرسیدم،بیچاره اونقدر کلافه شده بود که برگشت بهم گفتاگه یه بار دیگه از این سوالابپرسی تا اخر سال از کلاس اخراجی))
14-هنوز دقیقا نمیدونم چی شد که ازموسیقی سر در اوردم ولی همین قدر میدونم که خیـــــــــــــــــلی عــــــــــــــــــــــــ ــــاشقشم...
15-هنر رو دوست دارم...دوست دارم عکاسی رو حرفه ای یاد بگیرم سرفرصت البته یه چیزایی بارمه...
http://s5.picofile.com/file/81578895...42013302_1.jpg
http://s5.picofile.com/file/8157890050/200120131755.jpg
http://s5.picofile.com/file/8157890642/11092013784.jpg
http://s5.picofile.com/file/8157890876/090120131479.jpg
هر از گاهی شعر میگم...ادبیات با سرشتم عجین شده...اطرافیام که کلی باشعرام حال میکنن(خوبه اگه پزشک نشم از گشنگی نمیمیرم...):yahoo (4):
16-اصلا آدم درسخونی نبودم...تا دوم دبیرستان تو فکر ترک تحصیل بودم تااین که سرم به سنگ خوردو الان مثل مرد نشستم برا کنکور میخونم...
17-چیزی که تو رنج هم سن و سال خیلی اذیتم میکنه بعضی از روابط دوستانست...این که یه عده بخاطر یه سری کمبود های عاطفی به یه سری دوستیا تن میدن و بعد یه مدت کات میکنن و میرن با یکی دیگه اصلا تو کتم نمیره...به نظرم عده ی زیادیشون مریض روحین...
18-دوست دارم اولین دختری که پاش تو زندگی و احساسم وا میشه همسرم باشه...البته بهش حسودیمم میشه چون خوشبخت ترین آدم دنیاست...
19-دینی که دارم تو دنیا تکه... تک...کلی هم دشمن داره ولی تا حالا هیچکس از پسش برنیومده...
چراغی را که ایزد برفروزد
گر ابله پف کند ریشش بسوزد
حرف من تنها نیست ...خیلی از افراد بزرگ جهان به عظمتش اعتراف کردند...ازدانشمندا و فیلسوفا گرفته تا هنرمندا و رهبران بزرگ دنیا...دین و نژادم چیزایی هستندکه خیلی به پیشرفتم کمک کردن...
20-هنوز نمیدونم بیشتر مرد علمم یا هنر...(از دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست...)
دیگه چیزی یادم نمیاد ......بسه دیگه مغزم پکید
خدا بگم این افسانه رو چیکار کنه...فکر کنم اگه یه تن آسفالت بیارن چالش هام پر نمیشن...
خب وایسا بینم کی رو باید بندازم تو هچل...
امممممممم
خب ... بنده نفر بعدی که به اینجا دعوت میکنم کسی نیست جز...
جز...
بعله.........@آقای الف
باشد که مدتی از فضای درسی برون آید و به خانه ی وجودش سری بزند
البته این آدمی که من میشناسم شاخ میزنه بجای سر...
تا درودی دیگر بدرود.....