سهم "من" از "تو" عشق نیست ،
ذوق نیست ،
اشتیاق نیست ،
همان دلتنگی بی پایانی ست که روزها دیوانه ام می کند .
سهم "من" از "تو" عشق نیست ،
ذوق نیست ،
اشتیاق نیست ،
همان دلتنگی بی پایانی ست که روزها دیوانه ام می کند .
کودک که بودم؛
تاب بازی، بهانه ی خنده های بلندم بود؛
حالا که بزرگ شده ام؛چه بیتاب شده ام ...
ﺗﻼﺵ ﺑﺮﺍﯼ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻥ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺭﯼ
ﺩﺭﺳﺖ ﻣﺜﻞ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺨﻮﺍﻫﯽ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﻧﺪﯾﺪﻩ ﺍﯼ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺑﯿﺎﻭﺭﯼ !
کودک که بودم؛
تاب بازی، بهانه ی خنده های بلندم بود؛
حالا که بزرگ شده ام؛چه بیتاب شده ام ...
عشق مگر حتما باید پیدا و آشکار باشد تا به آدمیزاد حق عاشق شدن،عاشق بودن بدهد؟ گاه عشق گم است،اما هست،هست،چون نیست.عشق مگر چیست؟ آن چه که پیداست؟
نه،عشق اگر پیدا شد که دیگر عشق نیست. معرفت است. عشق از آن رو هست،که نیست! پیدا نیست و حس می شود. می شوراند. منقلب می کند. به رقص و شلنگ اندازی وا می دارد. می گریاند. می چزاند. می کوباند و می دواند. دیوانه به صحرا!
گاه آدم، خود آدم، عشق است. بودنش عشق است. رفتن و نگاه کردنش عشق است. دست و قلبش عشق است. در تو می جوشد، بی آنکه ردش را بشناسی. بی آنکه بدانی از کجا در تو پیدا شده، روییده. شاید نخواهی هم. شاید هم بخواهی و ندانی. نتوانی که بدانی. عشق، گاهی همان یاد کمرنگ سلوچ است و دست های آلوده تو که دیواری را سفید می کنند!"
فقط 17 سال دارد اما از 10 سالگی اش سیگار می کشد ...
فقط 17 سال دارد اما چند سال معتاد بوده است و به سختی ترک کرده ...
فقط 17 سال دارد اما از خانه طرد شده است ...
قلبم ترکید .................................................. ................
.
.
.
همیشه یک جای یک قضیه ی لعنتی می لنگد ... چرا جفت پای قضیه ها اندازه ی هم نیستند ؟؟؟؟؟
پــرنــده ای کــه اســارت را مــی خــواهــد؛در قفــس آواز مــی خــوانــد،خــودش را بــه زندگــی مــی زنــد
تو نقش اول این عاشقونه ای
من با تو گیشه ها رو فتح میکنم
دلم به حال پسرک سوخت! وقتی گفتم کفش هایم را خوب واکس بزن..گفت خیالت راحت مثل روزگارم سیاهش می کنم...!
تو نقش اول این عاشقونه ای
من با تو گیشه ها رو فتح میکنم
پتروس فرار می کند
کبری تصمیـم نمی گیرد
دهقان فداکاری نمی کند
پسر ِ شجـاع،ترسو شده است
لوک خوش شانس ، بــدشانسی می آورد
پلنگ ِ صورتی ، زرد شده است
میتـی کومان ، استعفـا داده است
پروفسور بــالتازار، جعلی مدرک گرفته است
ای کیــو ســان،مـُـدل ِ مو عوض می کند
دو قلـــوها،دست ِ هــم را نمـــی گیــرند
رابین هـود،بــا دزد ها رفیق شده است
پینوکیـو،به فکر ِ جرّاحی ِِ بینی است
یـوگی،دوستـانش را مـی فروشـد
پـت و مـت،پُست وزارت گرفته اند
دخترک ِکبریت فروش، رفته دُبی
ولـــــــــــــی
چوپـان ِدروغگو هنوز دروغ می گوید..!
.
از خدا بخواین بهم آرامش بده چون واقعا بهش نیاز دارم
واقعا....
درد يعنــی عاشــقانه هــايی که مــينويــســی هــمه را به يــاد عشــقــشان
بينــدازد و تو همــچنــان بنــويــسی بــدون اينــکه عــشق کــسی باشــی يا
حــتی در يــاد کــســی...!!!
.
از خدا بخواین بهم آرامش بده چون واقعا بهش نیاز دارم
واقعا....
هـــــى رفيـــق ...
زيـــــاد خـــوبــــــى نكــــــــن !
انســــان استـــــــــــــ ، فـــرامــوشكـار استــــــــــــــ !
از تنهايــــــى اش كــه در بيــايــــــد ، تنهــــايـــى اتــــــ را دور مـــــي زنــــد !
پشتــــــــ مــــى كنـــــد بــه تـــو ، بـــه گـــذشتـــه اش !
حتّــــى روزى مـــــي رســـــد كـــه به تـــو مــــي گـــويـــــد : شمــــا...؟
.
از خدا بخواین بهم آرامش بده چون واقعا بهش نیاز دارم
واقعا....
.
از خدا بخواین بهم آرامش بده چون واقعا بهش نیاز دارم
واقعا....
میدانی تنهایی کجایش درد دارد !!؟
انکارش ...
.
از خدا بخواین بهم آرامش بده چون واقعا بهش نیاز دارم
واقعا....
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)