خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 19 از 19 نخستنخست ... 91819
    نمایش نتایج: از 271 به 282 از 282
    1. Top | #271
      کاربر باسابقه

      Sarkhosh
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Bahar20 نمایش پست ها

    2. Top | #272
      در انتظار تایید ایمیل

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      من اصولا ادم ارومی هستم .. کم حرف .. اهل ماجراجویی و پر حرفی هم نیستم .. کم سوتی میدم ..

      یه بار سر درس عربی .. دقیقا اسونترین قسمتش بود .. منم دقیقات یه نکته رو خونده بودم...
      منو میبره پای تخته .. همون نکته رو ازم میپرسه . و من نتونستم جواب بدم ..

      بعدش یه کفر از زبونم در رفت ...

      نمیدونم شاید تو زندگیم 5 بار اینطوری شده باشه .. که متاسفانه این یکش سر کلاس عربی بود

      معلم هم گفت .. تو نمیخونی چیکار خدا داری ...
      خیلی باهام مدارا کرد.. دمش گرم

    3. Top | #273
      کاربر فعال

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط amirdostaneh نمایش پست ها
      داداش من جوک شما رو 100 جا دیدم

      اولا من همون موقع هم گفتم ک سوتی خودم نیست و یکی از دوستام تعریف کرده...

      پس ب من ربطی نداره...چون اگ پستمو خوب بخونی میبینی ک قبل از گفتنش

      اینو گفتم....



      نقل قول نوشته اصلی توسط amirdostaneh نمایش پست ها
      سگ هار !

      اینم نمونه
      دوما همون موقع یکی ازدوستان اومدن و گفتن ک جوک بوده و لینکشم گذاشتن...

      نمیدونم الان پستام دقیقا چ ص اییه ولی ازاین تعجب میکنم ک باوجود حوندن

      نقل قولا چرا بازهم نقل قول گرفتی؟؟!!

      را:سال دوم دبیرستان باوجوداینکه شاگرد اول کلاس بودم ولی با۴ازدوستام دونیمکت

      اخرو گرفته بودیم و همیشه سرکلاس یا سر ب سرمعلما میذاشتیم یا بچه های دیگ

      یا یکی ازخودمون...بااین وجود چون مدیرو معاونامون خودم و پدرمو خوب

      میشناختن هیچ وقت کاری نمیکردم ک برم دفتر...

      ی بار سرکلاس زبان فارسی ی برگه آوردیم و یکی ازخودمون رو سوژه کردیم و بقیه

      مون هم درموردش فحش میدادیم...کلا آدم بدشانسیم ...اون روز خ سرحال بودم

      و خودم شروع کردم و خودمم بیشترینشو نوشتم....برگه رو همینطور ک ردو بدل میکردیم

      و میخندیدیم یهو معلممون فهمید و ورق رو ازمون گرفت...باخوندنش گفت همه تون برید

      دفتر...منم بیش ازحد بامعاونون رو دربایستی داشتم...و....

      فقط خاستم رفع اسپم کرده باشم وگرنه خودمم میدونم سوتی نبود و فقط بدشانسی

      بود...
      دوتا خبر دارم یک خبر خوب... یک خبر بد!
      خبر خوب اینکه هیشکی از زندگی هیشکی خبر نداره...
      و خبر بد هم اینکه هیشکی از زندگی هیشکی خبر نداره...


    4. Top | #274
      کاربر فعال

      نمایش مشخصات
      منم زیاد سوتی نمیدم خداروشکر





      صبح روز امتحان عجله داشتم ،ازراه پله ی خونه پرت شدم پایین.....




      وااای دوست داداشمم همون لحظه همون جابود




      کلا گندزدم به امتحانم




      یه بار توخیابون عجله داشتم حواسم نبود دقیقا یه ماشین،جلو پام ترمز کرد.....





      وااای منم هول شدم بلند گفتم:«سلام»






      بنده خدا کبود شد ازخنده........
      Başka bir dünyayam
      Ele dünyayam ki , orde ğem yox



    5. Top | #275
      در انتظار تایید ایمیل

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      یه بار سر کلاس عربی بودم .. (سوم راهنمایی)

      پشت پنجره کلاس ما زمین والیبال بود .. بچه های اول راهنمایی داشتن بازی میکردن..
      یکی از این بچه ها رفیق من بود .. یه توپیو خراب کرد ..
      منم محو تماشای بازی اینا بودم .. حواسم نبود سر کلاسم .. بلند گفتم خاااااااااک بر سرت ..

      معلم ما هم ارومترین معلمی که تو عمرم داشتم .. کلا صداش نیمیومد بالا ..

      وقتی ایو گفتم پژواک صدام به خودم رسید...

      خودم هنوز بهش فکر میکنم این چه کار ااحمقانه ای بود ........ و به هیچ جوابی نمیرسم :/

    6. Top | #276
      کاربر نیمه فعال

      Khabalod
      نمایش مشخصات
      من كلا يا حرف نميزنم يا اگه حرف ميزنم ٧٠٪‏ش سوتي هست
      يه بار تو مدرسه با دو تا از دوستام وايساده بوديم بعد يه خانمي داشت زور ميزد تا با پرايدش دنده عقب بره منم با قيافه چپكي برگشتم گفتم هم ماشينش قراضن هم خودش ديدم يكيشون چشماش گرد شد بعد دو تا شون نگاه هم كردن خنديدن بعد فهميدم خانمه مامان يكي از همون دوستام بود خلاصه آب شدم

      من از مدرسه هميشه با ١٣٣ ميرفتم خونه يه دفعه هوا خيلي سرد بود زنگ زده بودم منتظر بودم بيادش يه دفعه ديدم يه ١٣٣ اونور خيابون پارك كرده گفتم وا مگه ميشه انقد سريع بياد رفتم محكم كوبوندم به شيشه ش گفتم به نام ... گف من اومدم دنبال دخترم.از شانس مزخرف من دخترش دوستم بود. دقيقا همون دختري كه بالا درباره مامانش سوتي دادم :/

      صبح كنكور بود رفته بوديم توي حياط حوزه منتظر بوديم با دو تا از دوستام ميگفتيم ميخنديديم بعد اين مامان باباها از پشت ميله ها مارو نگا ميكردن و بچه هاشونو صدا ميزدن و اينا من برگشتم گفتم واي اينا رو عين قحطي زده هاي سومالي ببينين چجوري ريختن پشت ميله يكيشون گفت بيشعور مامان و خواهر منم اونجا وايسادن هيچي ديگه اصن اين شد يكي از عوامل گند زدن كنكورم

      ديگه نميگم آبروم ميره اين سه تايي كه اول يادم اومدو نوشتم

    7. Top | #277
      کاربر نیمه فعال

      Maghror
      نمایش مشخصات
      بلاخره ی سوتی یادم اومد!
      داشتم از ی جایی میرفتم ی جای دیگه
      فرض کن از تهران میرفتم رشت
      رسیدم ب ایستگاه ماشینای رشت
      گفتم تهران میری؟

      خنده دار نبود نه
      همینه ک هست
      : )))



      We are our choices
      -J.P.Sartre-

    8. Top | #278
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      من کتابخونه حوزه میخونم گرچه زیادمذهبی نیستم.وسط نمازآلارم گوشیم خودکارپخش شدمنم که اول حمدوسوره پیشنمازم یه مرد80ساله که یه نمازش اندازه سه نمازمنه..یهوخوند:آی دنیادلگیرم ازت آی زندگیم سیرم ازت....یعنی لگدبودکه میزدم هی بلندترهم میشد.هی طرف میگف الله اکبرالله اکبرلااله الاالله نمازموشکستم.الان کنارمیزم فرادامیخونم.گوشیمم ترک کردم.هرصیح که میرم همه طلبه هاچپ چپ نگام میکنن...یه آقاهه هی میگه دلگیریت حل شد؟؟میخام اسیدبپاشم جلوطلبه جماعت پنچرشدم............

    9. Top | #279
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      من سوتی دادم ولی اینجا تایپ کنم اخراج میشم
      خوشا دیدار ما در خواب ...

    10. Top | #280
      کاربر باسابقه

      Sarkhosh
      نمایش مشخصات
      سوتی خودم نیست سوتی دبیر تاریخمون ولی من هنوزم بعد 4 هفته بهش می خندم...

      سرکلاس تاریخ نشته بودیم دبیر داشت سوال می گفت برای هر قسمت می نوشتیم بنده خدا اومد بگه جواب کنار اسم شیخ فضل الله نوری ک ی دفعه بر گشت گفت برید بغل شیخ فضل الله....فقط در این حد بگم کلاس چند ثانیه سا کت شد بعد ترکید

    11. Top | #281
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      سوم راهنمایی که بودم دبیر دفاعیمون دراوند گفت واسه چی به درس گوش نمیدید
      واسه چی کلاسو شلوغ میکنید و.....
      شاید شما نخاین از کلاس استفاده کنین اما یه سریا میخان از کلاس استفاده کنن(خخخخخخخخخخخ اخه کی میخاد از کلاس دفاعی استفاده کنه؟؟)
      در اومد گفت اگه میخاید حرف بزنید برید بیرون حرف بزنید
      من ناراحت نمیشم مشکلی هم نداره از نمرتون هم کم نمیکنم
      خدااایییش انقدر جدی گفت که همه کلاس منهای 4/5نفر اوندیم بیرون
      تو حیاط مدرسه بودیم که یکهوووو معاون اومد هرچی از دهنش دراومد بمون گف
      تازه معلم دفاعیمون گفت اینا به من بی احترامی کردن و بدون اجازه رفتن بیرون
      از نمرمونم کم کرد
      ​تو به هیچکس غیر از خودت نیاز نداری

    12. Top | #282
      در انتظار تایید ایمیل

      نمایش مشخصات
      کلاس دوم ابتدایی، سر کلاس نشسته بودیم که یهو حالت تهوع گرفتم
      منم بچه مودب، گفتم زشته همینجوری بلند شم برم بیرون بزار اجازه بگیرم.... ولی هر چی زور زدم انقد که حالم بد بود نتونستم با معلم حرف بزنم، برگشتم به بغل دستیم بگم که اون اجازه بگیره، تا دهنم رو باز کردم ......
      هیچی دیگه... دو سه سالی باهام قهر بود

      اخرشم معلم با اون حال خراب کلی دعوام کرد

    صفحه 19 از 19 نخستنخست ... 91819

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    موضوعات مشابه

    1. ضد حال یعنی چی؟
      توسط جسیکا در انجمن تاپیکهای دنباله دار تفریحی (عدم شمارش پستها)
      پاسخ: 222
      آخرين نوشته: 15 بهمن 1397, 18:36
    2. اگه یه تابلوی بزرگ تو آسمون بود که همه میدیدنش، روش چی مینوشتی؟
      توسط نیلگون_M5R در انجمن تاپیکهای دنباله دار تفریحی (عدم شمارش پستها)
      پاسخ: 256
      آخرين نوشته: 27 آبان 1397, 15:57
    3. پاسخ: 180
      آخرين نوشته: 02 دی 1393, 00:39
    4. با جرئت هستید یا بچه ننه؟ و به نظرتون با جرئت بودن یعنی چی؟
      توسط جسیکا در انجمن تاپیکهای دنباله دار تفریحی (عدم شمارش پستها)
      پاسخ: 72
      آخرين نوشته: 26 شهریور 1393, 20:49
    5. چند درصد پایه وپیش بخونم تو تجربی؟
      توسط VCP در انجمن پرسش و پاسخ زیست شناسی
      پاسخ: 2
      آخرين نوشته: 28 دی 1392, 02:27

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن