سلام! سلام به دانشآموزان عزيزي که در اين روزهاي بهاري در تلاش و تکاپو هستند تا آخرين هفتههاي برنامه درسي خود را به نحو شايستهاي به پيش ببرند و با يک تير دو نشان بزنند؛ از يک طرف امتحانات پاياني سال را با موفقيت تمام کنند و از طرف ديگر، آمادگي خود را براي رقابت نهايي در آزمون سراسري بيشتر کنند.
سلام به دانشپژوهان عزيزي که دريافتهاند «بهشت را به بها ميدهند» و دارند بهاي آن را ميپردازند تا انشاءا... با توکل به خدا، وارد بهشت تحصيل شوند و با قبولي در کنکور، آينده تحصيلي و شغلي خود را رقم بزنند. سلام بر عزيزاني که در همه حال، در سرما و گرما و در موفقيت و حتي عدم موفقيتهاي ظاهري، خداوند متعال را از نظر دور نميدارند و همواره با توکل بر ايزد منان برنامههاي خود را پيش ميبرند و در همه امور مثبتنگر هستند و هيچگاه نااميد و مايوس نيستند.
دانشآموزان و پژوهشگران و دانشجويان آينده! اين هفته اتفاق جالبي برايم افتاد که مدتي بود بر حسب تجربه انتظارش را ميکشيدم. موضوع از اين قرار بود که يکي از دانشآموزاني که قبلاً شاگردم بود، نشانيام را پيدا کرده بود و مضطرب و نگران پيشم آمد؛ آنچنان مضطرب و نگران که ترسيدم؛ با رنگي پريده و چشماني که در حدقه دو دو ميزد کنارم نشست و از حال رفت؛ رفتارش نشان ميداد که خيلي مضطرب و نگران است، به حدي که با شربت و آب قند از او پذيرايي کردم و قدري که گذشت و حال آمد، دليل اين همه نگرانياش را پرسيدم.
با دلواپسي و ترديد گفت: آقا! يک سال تمام است که براي کنکور برنامهريزي کردهام و درس ميخوانم و کلاس ميروم؛ اما از يکي دو هفته قبل، خيلي نگران شدم و احساس ميکنم که هيچ چيز بلد نيستم؛ اصلاً هر چه بلد بودم يادم رفته است و ديگر چيزي توي مخم فرو نميرود و نميتوانم حواسم را جمع کنم و شبها دايماً کابوس ميبينم. به اينجا که رسيد خيالم راحت شد و مثل فالگيرها و پيشگوها حالا من ادامه دادم: احساس ميکني که دچار فراموشي و نيسان شدي، قوه ادراکت کم شده و مثل کسي که دچار ضربه مغزي ميشود همه چيز را از ياد بردهاي؟ بلافاصله گفت: بله، درست است؛ همينطور است. من ديگر بريدهام و مايوس شدهام و فکر ميکنم که هيچ موفقيتي در کنکور امسال نخواهم داشت و دست از پا درازتر از سر جلسه آزمون سراسري برخواهم گشت.
آري، دانشآموزان و دانشپژوهان عزيز! همه ساله در اين فصل و در اين آخرين روزهاي بهاري چنين حالتي به عدهاي از داوطلبان گرامي کنکور دست ميدهد و آنها سخت مضطرب، نگران و حتي مايوس ميشوند؛ ولي بدانند و بدانيد که اين حالت، خيلي نگران کننده نيست و راه مقابله با آن آسان است و حتي تا حدودي طبيعي است که بعد از چندين ماه تلاش و برنامهريزي، گاهي ما دچار دو دلي، شک و ترديد بشويم. آري، داوطلبان آزمون سراسري در اين روزها به چند گروه و دسته بزرگ قابل تقسيم هستند:
يک دسته داوطلباني هستند که با دورانديشي و برنامهريزي خود و همه خانواده، ميدانند که منزلگه مقصود دور است و از ناملايمات خسته نميشوند و سرزنشهاي خار مغيلان و عوامل بازدارنده، آنها را مايوس و نااميد نميکند؛ خسته و کسل ميشوند، اما مايوس و افسرده هرگز.
آنها هم با خدا معامله کردهاند و هم به برنامه و تلاش خود ايمان دارند و ميدانند که راه موفقيت پرفراز و نشيب است و مرد راه ميخواهد؛ به همين خاطر، در اين هفتههاي پاياني، نه تنها مثل آن دانشآموز عزيز ما مايوس و دلسرد نيستند، بلکه با آرامش و اميد و توکل، برنامه تحصيلي خود را به پيش ميبرند و سخت باور دارند که وظيفه آنها تلاش و کوشش تا آخرين مراحل است.
و اما گروه دوم آنهايي هستند که دنيا را آب ببرد، آنها را خواب ميبرد؛ نه تلاشي ميکنند و اضطرابي دارند، و بيخيال بيخيال، انگار نه انگار که دو ماه ديگر کنکور دارند و سرنوشت تحصيلي خود را ميخواهند رقم بزنند. اصلاً برايشان تابستان و زمستان معني ندارد و آن قدر غرق کارهاي جنبي و کماهميت هستند که رقابت کنکور را از ياد بردهاند و از اين بابت هيچگونه استرس و نگراني به خود راه نميدهند و ريلکس ريلکس هستند! صد البته نوع آرامش اين گروه با آرامش گروه نخست که در بالا ذکر خير آنها شد متفاوت است و براي اين گروه نميتوان آينده خوبي را متصور شد و به نظر ميرسد که اين گروه از همين حالا کارنامه عملکرد کنکور زير بغل چپشان قرار ميگيرد و تابستان دست از پا درازتر به آغوش خانواده بازميگردند و تازه آن زمان، نگراني و ياس خدمتشان ميرسد و نهيب ميزند که: آدم حسابي! فرصتهاي طلايي زندگي را از دست دادي و حالا خودت را گرفتار کردي و ديگر آب رفته به جوي بازنميگردد و خرق عادتي رخ نميدهد و به موفقيتي نميرسي؛ مگر اينکه «تخم ديگر به کف آرند و بکارند ز نو» و از اول شروع کني که آن هم کاري است مشکل و مرد خودش را ميخواهد و کار هر کس نيست.
اما گروه سوم آنهايي هستند که در اين روزها دچار دلهره و نگران ميشوند و با اينکه خوب مطالعه کرده يا اينکه وقت گذاشته و برنامه داشتهاند، به يکباره «دشارژ» شده و از درون خالي ميشوند و احساس ميکنند که چيزي بلد نيستند و آمادگي لازم براي شرکت در اين رقابت بزرگ را ندارند.
در اين هفتههاي پاياني، اين گروه از عزيزان غالباً دچار پريشاني و ياس ميشوند و مثل آن دانشآموز عزيز ما خود به استقبال مرگ ميروند و خود را شکست خورده قبل از جنگ ميدانند؛ در حالي که اين چنين نيست و اين رويکرد توهمي بيش نيست و معمولاً اين گروه از افراد، به علت فکر و خيال اضافي و توهم بيش از حد دچار اين وهم و خيال ميشوند و فکر ميکنند که کار نکرده بسيار دارند و از سايرين خيلي عقب هستند؛ لذا به اين عزيزان توصيه ميکنيم که در اين يکي دو ماه باقيمانده، نه تنها اميدوار بوده، بلکه به تلاشهاي خود ايمان داشته باشند، و نه تنها دست از تلاش برندارند، بلکه کاري را که به اينجا رسانيدهاند با اميدواري به اتمام برسانند و باور داشته باشند که: «کار را کِه کرد؟ آنکه تمام کرد»؛ لذا براي اتمام موفقيتآميز کار اين دسته از داوطلبان گرامي کنکور چند توصيه داريم که حاصل تجربه گذشته ما و برخورد با داوطلبان سالهاي قبل است:
1- به اندوختههاي ذهني و علمي خود ايمان داشته باشيد و به اينکه وضعيت سايرين هم کم و بيش مثل شماست.
2- آرامش خود را حفظ کنيد و به جاي فکر کردن دايمي به آزمون سراسري و نتايج آن، کار مطالعاتي خود را پي بگيريد و برنامه تحصيلي خود را به پيش ببريد.
3- با خدا معامله کرده و به درگاه الهي توکل کنيد و به عنوان بنده خوب خدا بعد از نماز بگوييد: خدايا! من تلاش خودم را ميکنم، تو آنچه را صلاح است پيش پايِ من قرار بده.
آري، بنده خوب و مؤمن خدا هيچ گاه مايوس و نااميد نميشود و ميداند که نااميدي نزديک به کفر است؛ پس دراين هفتههاي باقيمانده، با سکون و آرامش تمام، دانستههاي قبلي خود را مرور کنيد و به کار خود ايمان داشته و مثبتنگر باشيد و حسابتان را با خودتان تسويه کنيد که همه تلاش خود را کردهايد و کم فروشي نداشتهايد. اگر چنين نگاه لطيفي پيدا کرديد نتايج کنکور فرع زندگيتان خواهد شد و مهمتر از آن، نوع برنامهريزي و باور شما خواهد بود که در طول زندگي به کمکتان خواهد آمد و به قول حافظ (لسانالغيب) شيرازي:
کار خود گر به کرم باز گذاري حافظ! چه بسا عيش که با بخت خدا داده کني