آرزویم این است در شهر و دیار خود به مردم جامعه خدمت کنم.
به گزارش شیرازه، نوید غلامی متولد سال 1374 شهر خنج است. هنگامی که دو ساله بود، پدرش را از دست داد و از آن موقع طعم تلخ فقدان پدر را چشید. مادرش که به گفته خودش برایش هم پدر بود و هم مادر، وظیفه تربیت او را به عهده گرفت. نوید دارای یک خواهر و دو برادر می باشد. او با معدل 19/31، تحصیلات متوسطه خود را به پایان برد. نوید غلامی موفق شد در کنکور 92، رتبه 618 رشته تجربی را کسب کند. آنچه در ادامه می آید گفتگوی خنج کهن با این جوان درس خوان شهرستانی است.
از دوران ابتدایی تا کنکور:
دوران ابتدایی را در دبستان عالی پور شهر خنج گذراندم. سال اول و دوم ابتدایی درس بسیار ضعیفی داشتم اما به مرور در کلاس چهارم و پنجم درسم بهتر شد. دوران راهنمایی وارد مدرسه کوکبی شدم. در دوران راهنمایی با یکی از هم کلاسی هایم که درس بسیار خوبی داشت، رفیق شدم. درس خوب او روی من هم ﺗﺄثیر گذاشت و باعث شد به مرور درسم خیلی خوب شود تا جایی که معدل سال سوم راهنمایی من 19/83 شد.
با اینکه دبیرستان نمونه دولتی شهید مفتح جهرم قبول شدم، اما ترجیح دادم تحصیلات متوسطه را در شهر خنج و در دبیرستان اسماعیل زاده ادامه دهم. درسم را در رشته تجربی ادامه دادم. البته در ابتدا رشته ریاضی انتخاب کردم اما به توصیه اقوام، به رشته تجربی برگشتم. از سال سوم دبیرستان در کانون فرهنگی آموزش (قلم چی) ثبت نام کرده و در آزمون های آن شرکت می کردم. در امتحانات نهایی سال سوم دبیرستان تلاش زیادی نمودم و خیلی درس خواندم. این تلاش زیاد منجر شد که معدل دیپلم من 19/31 بشود.
از تیرماه 1391 به طور جدی برای کنکور شروع به درس خواندن کردم. در میانه های سال و در پیش دانشگاهی، بارها از درس خواندن ناامید می شدم، زیرا همکلاسی هایم خیلی اهل درس خواندن نبودند و این موضوع مرا نیز از درس ناامید می کرد. در آن موقع، فقط برای اینکه در کنکور قبول شوم درس می خواندم و اصلا به فکر کسب رتبه نبودم.
به طور متوسط 25 تا 26 ساعت در هفته درس می خواندم و این برای کسب رتبه خوب، خیلی کم بود.
اسفند 91 اوج ناامیدی من بود. حتی تصمیم گرفتم برای سال دوم کنکور بدهم. از دوران طلایی نوروز نیز استفاده ای نکرده و هیچ مطالعه ای نداشتم.
ده روز مانده به کنکور، ورق برگشت!
ده روز مانده به کنکور ورق برگشت و حس درس خواندن در من زنده شد و دوباره شروع به درس خواندن کردم. علاقه عجیبی به درس خواندن در من پیدا شده بود؛ این علاقه به حدی بود که در یک بعد از ظهر، کل کتاب زیست را مطالعه کردم!
روز قبل از کنکور
با اینکه می گویند روز قبل از کنکور مطالعه را کنار بگذارید و درس نخوانید، اما من دلم راضی نشد و آن روز نیز درس خواندم.
روز کنکور آرامش داشتم.
یک ساعت و ربع قبل از شروع کنکور، در محل آزمون حاضر بودم. اولین نفری که آمده بود، من بودم. زمانی که به آنجا رسیدم، فقط سرایدار مدرسه آنجا بود و هنوز عوامل برگزاری کنکور نیز نیامده بودند.
پایان کنکور انتظار رتبه خوب داشتم.
کنکور خیلی خوبی بود، انتظار این را داشتم که رتبه سه رقمی بیاورم.
مهمترین دلیل موفقیتتان چه بود؟
مادرم مهمترین دلیل موفقیت من بوده است. از دو سالگی برایم هم پدر بود و هم مادر. همیشه و همه جا پشتیبان من بوده است.
در روز چند ساعت مطالعه می کردید؟
همان طور که گفتم، من مطالعه کمی داشتم، به طور متوسط 3 تا 4 ساعت در روز مطالعه داشتم.
برای این موفقیت حتماً برنامه ریزی دقیقی داشته اید. برنامه روزانه خود را بگویید.
ایام مدرسه صبح ساعت 7:30 به مدرسه میرفتم و ساعت 12:30 نیز برمی گشتم. بعد از استراحت، معمولاً ساعت 15 شروع به درس خواندن می کردم و تا شب ادامه داشت. البته این درس خواندن به صورت پراکنده و نامنظم بود. شب هم ساعت 12 می خوابیدم.
اگر بخواهید از افرادی تشکر کنید، از چه کسانی تشکر می کنید؟
اول خدا را شکر می کنم و از خداوند ممنونم که این رتبه را کسب کردم. سپس مادرم که واقعاً پشتیبان من بود و زحمات زیادی برایم کشید. همچنین از اعضای خانواده، پشتیبان من در کانون فرهنگی آموزش سرکار خانم خادمی که همیشه در درس ها راهنمای من بود، همه اعضای کانون فرهنگی آموزش خنج و تمامی دبیران زحمت کش و پرتلاشم در طول دوران تحصیل.
در اینجا جا دارد از دو نفر از بهترین دوستانم، آقایان عبدالخالق و سهیل قدرتی که واقعاً در همه جا همراه من بودند، تشکر ویژه کنم.
اگر به شما پول زیادی بدهند و بگویند بیا خارج از ایران ادامه تحصیل بده و در آنجا خدمت کن، آیا قبول می کنی؟ چرا؟
به هیچ وجه! من همیشه گفته ام در آینده می خواهم یا پزشک و یا معلم شوم و در شهر خودم خدمت کنم. به مشاورهای کانون هم این مسئله را گفته ام. پول برایم آنقدر ارزش ندارد که به خاطرش از شهر و وطن خود بروم و در کشوری غریبه زندگی کنم. من متعلق به این دیار هستم و آرزویم این است که حتماً در همین شهر و دیار خدمت کنم.
درصدهای شما در کنکور چقدر بوده است؟
ادبیات 53 درصد، عربی 61/4 درصد، دین و زندگی 75 درصد، زبان انگلیسی 40 درصد، زمین شناسی 8 درصد، ریاضی 46 درصد، زیست 67 درصد، فیزیک 64 درصد و شیمی 47 درصد.
در انتخاب رشته، انتخاب اول شما چه خواهد بود؟
رشته پزشکی را انتخاب خواهم کرد.
بزرگترین آرزویتان چیست؟
مادرم همیشه می گوید مردم پشتیبان تو بودند، تو هم باید در آینده به کمک آنها بروی و به آنها خدمت کنی. بزرگترین آرزوی من این است که به مردم جامعه خدمت کنم.
فكر كردم اين مقاله به دردتون بخوره.منبعشیرازه