هرکی تازه شروع کرده به خوندن بیاد تو

[storm001]

خب اینکه من چیکار کردم همین بس که رتبمو از180هزار قلمچی رسوندم بهحدود20 هزار کنکور تو اون سال
یعنی ازمون اول جمع بندی قلمچی چنان حالمو گرفت که تا دو روز تو شک بودم و گریه میکردم ولی خودمو جمع و جور کردم
تا میتونستم خوندم
خوندم و خوندم و خوندم
فقط خوندم
غذا میخوردم وسطش درسم میخوندم
تمام درصدام تو ازمون اول صفر یا منفی یا نهایتا2-3درصد بود من هیچروش خاصی هم یه مدت نداشتم (تو اون سالی کهاین تاپیکو زدم)تو ششرایط بحرانی برنامه ریزی همیشه هم خوب نیست
یه کتاب بازمیکردم تا حالشو داشتم میخوندم یهو میدیدی سه فصل ازش خورده بودم!خسته که میشدم میرفتم یه درس دیگه و ... ضمن اینکه من اون سال حذفیات زیاد داشتم
اون سال من نه مشاور داشتم نه کلاس رفتم نه روش خاصی بلد بودم ولی رتبم حدود یک پنجم شد
پرستاری ازاد قبول شدم و نرفتم و دولتی هم انتخاب رشته نکردم و نشستم به امید پزشکی
که خب بهتره کارای سال بعد موندنو نگم که تاثیر منفی نداشته باشه روی بچه ها که از الان بخوان بمونن

20 هزار کشوری؟

[پریسان1375]

20 هزار کشوری؟

کاربر استورم صندوق پیامتون رو حذف کنین کلی تایپ کردم بعد گفت جاندارین

[afshin_moghtada]

سلام
من از علیرضا Mr.mTf تشکر میکنم که پستی رو که باعث سوتفاهم و ناراحتی برخی از دوستان شده بود را پاک کرد و از strom و آقا ارمیا و Edis عزیز هم خواهش میکنم در صورت امکان پست های مرتبط رو پاک کنن که کوچکترین لطمه ای به دوستی بچه های این تاپیک وارد نشه. دمتون گرم

پا نوشت: تشکر از ارمیا و storm و Edis که محبت کردن و پست های مرتبط رو پاک کردن. اینشالا که هیچ عاملی دوستی بچه های این تاپیک رو تحت تاثیر قرار نده و حتما هم همینطور خواهد بود.

[mahsa92]

20 هزار کشوری؟

اون سال اره

افتخار اصليه من رسيدن به رتبه پزشكي با معدل ١٤ و با پايه صفره
كه بخاطرش حتي سلامتيمو واسه هميشه ازدست دادم! ولي كم نيوردم

بيماري منم كوليت عصبي مزمن يا به اصطلاح ibs و غير قابل درمان قطعي
و فقط بخاطر كنكور !

منظورم اينه واسه هدف از جونتون مايه بذارين

من همين الان دو تا شاگرد دارم كه دارن تمام تلاششونو ميكنن و همين الان كنكور بدن مجاز نميشن
ولي مردونه استارت زدن،يكيشون اين هفته و يكي از يك هفته قبل
انشالله بعد كنكور ميگم چطور درخشيدن

[Revival]

اون سال اره

افتخار اصليه من رسيدن به رتبه پزشكي با معدل ١٤ و با پايه صفره
كه بخاطرش حتي سلامتيمو واسه هميشه ازدست دادم! ولي كم نيوردم

بيماري منم كوليت عصبي مزمن يا به اصطلاح ibs و غير قابل درمان قطعي
و فقط بخاطر كنكور !

منظورم اينه واسه هدف از جونتون مايه بذارين

من همين الان دو تا شاگرد دارم كه دارن تمام تلاششونو ميكنن و همين الان كنكور بدن مجاز نميشن
ولي مردونه استارت زدن،يكيشون اين هفته و يكي از يك هفته قبل
انشالله بعد كنكور ميگم چطور درخشيدن

دمت گرم
باعث افتخار همه ی مایی

[saeedee]

سلام به همه دوستان. دلم برای تک تکتون به اندازه یک الکترون شده.
ایشالا که همه میزون هستین و حسابی ترکوندین. حالا بعد از این پست میرم پستای شما رو هم میخونم ببینم اوضاعتون چظوره.
راستش همونجوری که گفتم تصمیم داشتم به دلیل حاشیه های ایجاد شده توسط دوستان منفی باف و زمانی که پاسخگویی به این دوستان از من میگرفت، دیگه مزاحمتون نشم. اما به دو دلیل تصمیمم رو عوض کردم.
اولا از طریق برخی از دوستان که در خارج از انجمن باهاشون در ارتباط بودم، شنیدم که بعضی ها رفتن بنده رو به این علت دونستن که از درس خوندن خسته شدم و بریدم و خلاصه خواستم تا سنجش بعدی رو گند نزدم خداحافظی کنم. ایشالا روز جمعه با گذاشتن کارنامه سنجش بیشتر با این دوستان عزیز صحبت میکنم.
دلیل دوم اظهار لطف برخی از دوستان نسبت به بنده و همچنین علاقه من به تک تک دوستانی هست که در این انجمن پیدا کردمو بالاخره دلتنگی شدید من برای کلیه این دوستان. به قول شاعر

بی همگان به سر شود بی تو به سر نمی شود ----- داغ تو دارد این دلم، جای دگر نمیشود.

جاه و جلال من تویی، ملکت و مال و من تویی ----- آب زلال من تویی، بی تو به سر نمیشود.

اما نکته اینکه بنده خدمت دوستان منفی باف عرض میکنم از این به بعد، جهت دوری از حاشیه و صرفه جویی در وقت، پاسخ هیچ کدوم از پیام های خصوصی و مسیج های تلگرام و غیره که از طرف دوستان منفی باف میاد رو نمیدم. جواب بنده به این دسته از دوستان در نهایت کارنامه کنکور اصلی خواهد بود. فقط و فقط در خدمت دوستان قوی و مثبت خواهم بود.
ایشالا روز چهارشنبه یک گزارش مفصل درسی میذارم. علت اینکه میگم چهارشنبه این هست که میخوام این یکمی از درسایی هم که باقی مونده رو لت و پار کنم که بتونم کامل گزارش بدم. فقط اینو میگم که همه چی اوکی هست و کنکور رو به سیخ کشیدم و دارم کبابش میکنم. فعلا این کارت ورود به جلسه سنجش رو داشته باشید. گزارش درسی هم که خواهم گذاشت و روز جمعه هم شرح نبرد با کنکور و کارنامه رو خدمتتون تقدیم میکنم. از الان به شما قول درصد های بالای 60 در دروس اختصاصی رو میدم.
فایل پیوست 53341

خوشحالم ک برگشتی تو جمعمون!

پستای قبلیتو خوندم.. همشون عالی و پرانرژیای مثبت
(بنظرم در آینده میتونی ی مشاور انگیزشی فوق العاده شی)
حضورت تو تاپیک و نحوه ی بیانی ک داری پر انرژیه واسه هممون

از خودت مطمعن ترم ک رتبت زیر 200..!
ایشالله ک دو رقمی شی

[masoomejaliliyan]

اون سال اره

افتخار اصليه من رسيدن به رتبه پزشكي با معدل ١٤ و با پايه صفره
كه بخاطرش حتي سلامتيمو واسه هميشه ازدست دادم! ولي كم نيوردم

بيماري منم كوليت عصبي مزمن يا به اصطلاح ibs و غير قابل درمان قطعي
و فقط بخاطر كنكور !

منظورم اينه واسه هدف از جونتون مايه بذارين

من همين الان دو تا شاگرد دارم كه دارن تمام تلاششونو ميكنن و همين الان كنكور بدن مجاز نميشن
ولي مردونه استارت زدن،يكيشون اين هفته و يكي از يك هفته قبل
انشالله بعد كنكور ميگم چطور درخشيدن

الان پزشکی قبول شدی ؟

[mahsa92]

الان پزشکی قبول شدی ؟

بله

[mahsa92]

سوال يه دوست كه اسمشم نيوردم شايد دوست نداشته باشه
و اما جواب من :من از الان هيچ رتبه خاصي اعلام نكردم كه بدست بيارت ولي قطعا ماكسيمم تلاش هر شخص بيشتر از چيزيه كه بشه با عدد بيانش كرد
من اگه بهشون بگم تو ٧هزار مياري ولي اگه ظرفيتشون بيشتر از اين باشه كه با حرف من جلوي پيشرفتشون گرفته ميشه
شما اگه هدفتون زير ٧٠٠٠ كشوريه بتركونيد بخونيد روزي nساعت با عشق
اصلا هم حساب نكنيد چند ساعت ميتونيد بخونيد! هر قانون و منطقي رو حذف كنيد از الان تا كنكور
فقط به فكر جمع كردن درصد باشيد




و سوال دوست بعديمون كه گفته بود مشكل مالي داره و چون بهم ثابت شده با ايشون هم قرار شد رايگان كار كنيم ان شالله موفق شه

و توضيح بيشتر از اينكه دوتا شاگرد برداشتم اينه كه من هزينه زيادي بابت كمك نگرفتم ازشون ولي ماكسيمم تلاشمو ميكنم كه فقط اطلاعاتمو منتقل كنم بهشون
تا الان حدود ٩٠٪‏ كتابهاي بازارو بررسي كردم با مشاوراي خوب شهرمون حرف زدم كلي كتاب خوندم كه بتونم به بچه ها كمك كنم اونم نه با هزينه هاي سرسام اور

به اميد موفقيت تك تكتون

[storm001]

و هزارمین پست تاپیک

خوب دوستان به سلامتی این تاپیک هم 1000 پسته شد.
دیشب پستایی رو که تو این مدت نخونده بودم خوندم. یک نکته به نظر بنده حقیر رسید که با شما در میان بذارم. ببینید به نظر من تواناییهای افراد با هم متفاوت هست. همونجوری که قیافه و وضع مالی و خیلی چیزهای دیگه آدما متفاوته. بنابراین اگر میبینید یکی مثلا 14 یا 15 ساعت در شبانه روز درس میخونه، دلیل نداره من و شما هم بتونیم همونقدر درس بخونیم. من خودم که دارم بکوب میخونم به ندرت ساعت مطالعه ام از 11 ساعت بیشتر میشه. تو پستا دیدم بعضی هاتون به صورت روال میگید از فردا 14 ساعت میخونم بعدش شب می آیید به زمین و زمان و خودتون بد و بیراه میگید که مثلا فقط 5 ساعت خوندم ولی از فردا دیگه 15 ساعت کمتر امکان نداره و باز هم فردا میگید شرمنده ام که بازم نشد که بشه.

به عنوان یکی از دوستای کوچیکه شما، به نظرم میرسه خیلی وقتا برنامه سنگین تعیین کردن اثر معکوس داره. یعنی وقتی به این فکر میکنی که باید تو اون روز 14 ساعت بخونی تا مطابق برنامه ات جلو بری، اصلاً حس درس خوندن رو تو خودت میکشی. شاید اگر برنامه ات رو روی 9 یا 10 ساعت بذاری، بتونی هر شب هم بیای اینجا و بگی شکر خدا به برنامه ام رسیدم. اینجوری چیزهایی هم که باید بخونی رو بهتر انتخاب می کنی.

مثلا وقتی برنامه ات رو میذاری روی 15 ساعت مطالعه در روز، واسه هر مبحث یک خروار تست هم در نظر میگیری که بعد عملاً میبینی که نمیرسی. در نتیجه مثلاً فصل اول یک درس رو با 400 تا تست میبندی، ولی فصل های آخر رو خود درس هم نمیرسی درست و حسابی بخونی. مثل این دخترایی که فرضاً 15 کیلو اضافه وزن داره بعد میخواد در عرض یک ماه بشه باربی. بعد همچین برنامه سنگینی واسه خودش از نظره ورزش و رژیم میذاره که یک روز هم نمیتونه اجراش کنه و بعد از یک ماه بهش میگی چی شد، میگه نشد که بشه و 4 کیلو هم چاقتر شدم. همون آدم اگر برنامه اش رو متعادل میکرد، میتونست تو 4 ماه مثلا 10 کیلو لاغر کنه. در مورد درس هم همینطوره. یک مثال از خودم بزنم. من اولش که شروع کردم، برنامه گذاشتم که هر روز یک صفحه لغت عربی حفظ کنم. تا زمانی که عربی راهنمایی بود، خوب پیش میرفت. اما رسید به عربی دبیرستان یهو پوکید. از فکر اینکه باید یک صفحه لغت حفظ کنم اصلا حسم نمیکشید کتابو باز کنم. واسه همین لغت عربی رو از برنامه ام جا موندم. اما بعدش برنامه رو نصف کردم یعنی شبی نصف صفحه لغت و اینجوری کار جلو رفت.

یک داستانی هم معلم فیزیکمون تعریف میکرد که بد نیست اینجا بگم. در مسیر جاده چالوس یک تونل معروف به اسم کندوان هست که احتمالا همتون دیدینش. این تونل زمان رضا شاه در ارتفاع 3000 متری در دل کوههای البرز احداث شد. یکبار کارگرها به یک قسمت صخره ای خیلی سخت میرسن و پیشرفت کار متوقف میشه و به دلیل امکان ریزش کوه روی یک روستا، امکان استفاده از دینامیت هم نبوده. وضعیت رو به رضا شاه اطلاع میدن و رضا شاه خودش به محل تونل میاد. به کارگرها میگه درسته صخره خیلی سختی هست اما یکی از شما از من 20 تومن (پول زیادی بوده اون زمان) بگیره و 20 سانتیمتر این صخره رو بکنه. یکی از کارگرها قبول میکنه و با هر سختی بوده 20 سانتیمتر رو میکنه. رضا شاه میگه حالا 20 تومنی بگیرید و 20 سانت 20 سانت تونل رو جلو ببرید و نتیجه همین 20 سانتیمترها، احداث تونل کندوان با طول 1800 متر و عرض 7 متر و ارتفاع 6 متر بود.

بنابراین ما هم اگر یک زمانی دیدیم درسها خوب پیش نمیره، مطمئناً میتونیم با تقسیم درسها به قسمت های کوچک، در نظر گرفتن یک برنامه متعادل و با کار مستمر و پیوسته، یک تونل کندوان از دل درسهای سخت و صخره ای حفر کنیم که مستقیماً ما رو از منزل به رشته و دانشگاه مورد نظر وصل کنه. به امید اون روز.

احسنت داداش....گل گفتی

[storm001]

کاربر استورم صندوق پیامتون رو حذف کنین کلی تایپ کردم بعد گفت جاندارین

چشم

[storm001]

اون سال اره

افتخار اصليه من رسيدن به رتبه پزشكي با معدل ١٤ و با پايه صفره
كه بخاطرش حتي سلامتيمو واسه هميشه ازدست دادم! ولي كم نيوردم

بيماري منم كوليت عصبي مزمن يا به اصطلاح ibs و غير قابل درمان قطعي
و فقط بخاطر كنكور !

منظورم اينه واسه هدف از جونتون مايه بذارين

من همين الان دو تا شاگرد دارم كه دارن تمام تلاششونو ميكنن و همين الان كنكور بدن مجاز نميشن
ولي مردونه استارت زدن،يكيشون اين هفته و يكي از يك هفته قبل
انشالله بعد كنكور ميگم چطور درخشيدن

از اینکه کنارمونی،مایه افتخاره

[Mr.mTf]

سلام
من از علیرضا Mr.mTf تشکر میکنم که پستی رو که باعث سوتفاهم و ناراحتی برخی از دوستان شده بود را پاک کرد و از strom و آقا ارمیا و Edis عزیز هم خواهش میکنم در صورت امکان پست های مرتبط رو پاک کنن که کوچکترین لطمه ای به دوستی بچه های این تاپیک وارد نشه. دمتون گرم

من قصد بدی نداشتم ولی خوب مهمتر از همه دوستیمونه که ارزش اینو داره ک اثبات نکنی حق با کیه

[storm001]

[tear_goddess]

دقیقا دفعه سومی هست که دارم این و مینویسم -_-
خیلی تاپیک خوبی هست و خوشحالم که جزءتون هستم امیدوارم خدا هم کمکمون کنه
من امروز دو ساعت کلاس عربی داشتم ... زیست سوم فصل 10 + سینتیک و تعادل تست + مغناطیس و همه عمومی ها

""من هرروزبهتر و بهتر ميشوم. آينده من بسیار درخشان است و من مثل خورشيد در زندگيم مى درخشم زندگى من يك معجزه است وخداوند مرا بسیار دوست دارد
اين جملات راهرروز با خود نجواكنيد. تاثير آن بر سرنوشت شماشگفت انگيز است
دکتر آزمندیان""