خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    نمایش نتایج: از 1 به 3 از 3
    1. Top | #1
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات

      ماکـــــــــه ترازو نداریــــــــــــم


      مرد فقیری بود که همسرش کره درست می کرد.

      زن کره ها را به صورت دایره های یک کیلویی می ساخت. مرد آنرا به یکی از بقالی های شهر می فروخت و مایحتاج خانه را می خرید.

      روزی مرد بقال به اندازه کره ها شک کرد و آنها را وزن کرد . اندازه هر کره ۹۰۰ گرم بود.

      او عصبانی شد و به مرد فقیر گفت:

      دیگر از تو کره نمی خرم، تو کره را به عنوان یک کیلو به من می فروختی در حالی که وزن آن ۹۰۰ گرم است.

      مرد فقیر سرش را پایین انداخت و گفت:

      ما ترازویی نداریم و یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن را به عنوان وزنه قرار می دادیم .

      مـــــــــــا آزمـــــــــوده ایمــــــ در این شهــــــــــــــر

      بختــــــــــــــــــــ خویش

      بیــــــــــــــرون بایــــــد کشیـــــــــد از این ورطــــه

      رختـــــــــــــــــ خویش


    2. Top | #2
      کاربر باسابقه

      Tajob
      نمایش مشخصات
      دمت گرم
      حرف پیر مرد خرابم کرد

      ​انجام تمامی خدمات پرینتر سه بعدی


    3. Top | #3
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه
      مدیر برتر

      نمایش مشخصات
      احساااااااسااااتم بدجووووووووووووووووووووری جریحه دار شد خیلی متنت قشنگ بود

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن