یاحق....!!
خیلی زودتقریبا 6 ماهش گذشت...6 ماه گذشتوفقط 6 ماه دیگه فرصت باقی مونده!نظرخیلیا راجع به این 6ماه متفاوته!ازنظریکی خیلی دیگه فرصت مونده،ازنظریکی دیگه فرصت زیادی نمونده و....!!نظربقیه رو بیخیال!نظرخودت چیه؟؟6 ماه فرصت زیادیه واست یاکم؟؟اصن 6 ماه باقی مونده روهم رهاش میکنیم و میریم سراغ همون 6 ماهی که گذشت!به نظرت چطوربود؟خوب،بد،متوسط،افتض اح یا....؟؟کدوم؟؟!! نظرت راجع به تلاشی که تواین مدت داشتی چیه؟چقدرازش راضی هستی؟چقدرتونسته تورو به هدفایی که واسه خودت تعیین کردی برسونه؟!!
وجدانا بیایم ی ذره باخودمون رو راست باشیم!!اصن تاحالا شده به اینا فکرکرده باشیم؟به اینکه چی میخوایمو چقدر داریم واسش تلاش میکنیم؟!نه،نه...اشتباه نکنید!نمیگم بیایم حسرت گذشته روبخوریم...نمیگم بیایم فقط دست روی دست بذاریموافسوس بخوریم..نه منظورمن این نیست!!منظورم این بود خوبه یه وقتایی بیایم خودمون و عملکردامونوارزیابی کنیم تا چیزای خوبی دستگیرمون بشه!خب حداقل وضعیت و جایگاه خودمونو که متوجه میشیم!خب حداقل بادونستن اینکه چیکارا کردیم میتونیم یه تصمیم عالی بگیریم...میتونیم 6ماه پیش رومون رو معرکه بگذرونیم!!پس از امروز یه وقت کوچیک رو به نظرم بدنیست اگر اختصاص بدیم تا بفهیم کجاییمو باید کجا باشیم...به نظرم این خودش میتونه یه قدم بزرگ واسه ساختن 6 ماه طلایی باشه!!!پس قدم اول:ارزیابی خودمون!!
خب!!حالا میخوام برم سر اصل مطلب...اونا همش قصه بود:d اصل مطلب...اصل مطلب...هدفه!!
اصن واسه چی داریم درس میخونیم؟؟واسه چی داریم این همه سختی میکشیم؟؟واسه چی دوهفته یه بار کله سحر بلند میشیم میریم سرآزمون؟؟که چی بشه مثلا؟؟که خودمونو واسه کنکورآماده کنیم؟خب آماده کنیم که چی مثلا؟؟ ترازامون بالا بشه؟؟خب بشه بعدش که چی؟!!و........................................ ..
چندبار تاحالا به این سوالا و جواباش فکرکردیم؟!وجدانا چندبار؟؟اصلا تاحالا فکر کردیم؟چقدرواسمون مهمه که اززندگیمون،ازآیندمون چی میخوایم؟؟اصلا واژه هدف چقدر واسمون آشناست؟چنددرصد؟؟!!اصن هدف رتبست یا رشته؟رشتست یا دانشگاه؟دانشگاهه یا شهر؟؟همش؟هیچکدوم؟؟همه گزینه ها؟؟و...............
بچه ها!!میگما بیایم یه کاری کنیم!یه حرکتی بکنیم،یه قدمی برداریم...بیایم ببینیم اصلا باخودمون چند چندیم؟ببینیم بابا اصلا چی میخوایم ازاین کنکور لعنتی؟؟؟؟؟؟؟
خب!من یه پیشنهاددارم!بیایم یه ذره فکرکنیم...فکرکنیم به علایقمون،به استعدادامون و...کلا به هرچیزی که کمکمون میکنه تا بتونیم یه هدف واسه آیندمون و کنکورمون مشخص کنیم...تابتونیم با کمکش یه انرژی فوق العاده بگیریمو تا آخرحفظش کنیم...تابتونه اگه یه جاهایی کم اووردیم سفت دستمونو بگیره...تا نزاره ازخیلی چیزا غافل بشیم، نزاره بیخیال بشیم،نزاره......خودت بگو بقیشو!!
خیلی هم خوب!واسه اینکه قدم دوم روبرداریم،بازم بیایمو یه کوچولو چند دقیقه ای روواسه مشخص کردن هدف یاهدافامون اختصاص بدیم!(البته اگه تاالان این کارو نکردیم).بعدش بشینیمو خوب دربارشون فکرکنیم!ببینیم چقدرواسمون مهمند،ببینیم چقدرنداشتنشون اذیتمون میکنه!بعد بیایمو واسه رسیدن بهشون یه برنامه ریزی توپ بکنیم!یه برنامه ریزیه کامل و بدون نقص!بعدش هدفامون رو با اعتماد به نفس کاااااااااااااااامل روی یه برگه مینویسیمو یه جا میذاریمشون!یه جا میذاریمو روزی چندبار نگاهشون میکنیم!(بااعتماد به نفس کامل!!!).اگه بدونی چه انرژی میده!!خفن آروممون میکنه!!
تازه یه پیشنهاد دیگم دارم!وقتاییم که داریم استراحت میکنیم یا یه کمی بیکار شدیم خودمونو تصور کنیم که بعد از کلی تلاش و زحمت به هدفامون رسیدیم!!
اینکه دیگه آخرشه...معرکست!!
فقط یه چیزی!اینم بگما که این به هیچ وجه خیال یارویاپردازی نیستش!به هیچ چ چ چ وجه!خیال پردازی که دیگه نیاز به برنامه ریزی نداره!اونکه نیاز به تلاشو کوشش نداره!درست میگم ،نه؟؟!!
راستی این یادم رفت!تعهد به هیچ وجه فراموش نشه...!!اصلا قدم سوم:تعهد!
بیایم نسبت به خودمون مردونه تعهد بدیمو آستینامونو بالا بزنیم!اجازه ندیم هیچ چیزو هیچکس جلودارمون شه!فقط خودمونو تعهدمون!یه جمله یه جا خوندم دلم نمیاد نگمش!قول میدم همین حرف آخرم باشه و بس!!
((تاوقتی متعهد نشده ای تردید داری...ازلحظه ای که آدمی باتمام وجود متعهدمیشودمشیت الهی نیزبه کمک اومی آید.اتفاقاتی می افتد که در غیراینصورت هرگزاتفاق نمی افتاد!جریان کاملی ازحوادث به نفع فرد شکل میگیرد...اتفاقات پیش بینی نشده وملاقات هاوکمک های مادی که هیچکس در خواب هم نمیدید سر راهش قرار میگیرند...!!))


بچه ها!بجنگیدچون شما لایق بهترینایید.... تابعد!یاعلی(: