X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
    نمایش نتایج: از 16 به 30 از 30

    موضوع: خودکشی

    1. Top | #16
      کاربر نیمه فعال

      تاریخ عضویت
      25 دی 1401
      نوشته ها
      230
      امتیاز
      4649
      رای موافق دریافتی
      2,396
      رای مخالف دریافتی
      10
      نمایش مشخصات
      چقدر بعضيا حتى از دور هم ترسناكن…
      نترسم كه با ديگرى خو كنى

      تو با من چه كردى كه با او كنى؟


    2. Top | #17
      کاربر انجمن

      رشته تحصیلی
      تجربی
      مقطع تحصیلی
      فارغ از تحصیل
      جنسیت
      آقا
      تاریخ عضویت
      01 بهمن 1401
      نوشته ها
      31
      امتیاز
      27
      رای موافق دریافتی
      16
      رای مخالف دریافتی
      17
      نمایش مشخصات
      فک کنم خودشو کشته چون تاپیکو ساعت ۴ صبح زده و دیگه چیزی نگفته خدابیامرز ادم *** بود
      💎
      ویرایش توسط Araz : 05 خرداد 1402 در ساعت 12:32 دلیل: ادب رو رعایت کن

    3. Top | #18
      کاربر انجمن

      رشته تحصیلی
      تجربی
      جنسیت
      خانم
      تاریخ عضویت
      13 دی 1401
      نوشته ها
      21
      امتیاز
      248
      رای موافق دریافتی
      220
      رای مخالف دریافتی
      0
      نمایش مشخصات
      خب ببین علاقه انقدرا هم مهم نیست مثلا تو ۳۰ ساگی تو پول رو به علاقه ترجیح میدی البته الان احتمال زیاد همینه فقط یکم برات شاید پذیرفتنش سخت باشه.فشار و استرس زیادی رو احتمالا بخاطر کنکور تحمل میکنی ولی بدون فقط تو نیستیقدت هم خیلی مناسبه بنظرم،ورزش های کششی انجام بده،اگه قوز داری اصلاح کن یه چن سانتی بلند تر میشی،و در اخر همین الانم تو یه چند سانت ازم بلند تری

    4. Top | #19
      کاربر انجمن

      Khoshhalam
      رشته تحصیلی
      تجربی
      مقطع تحصیلی
      دبیرستان
      جنسیت
      خانم
      تاریخ عضویت
      08 اردیبهشت 1401
      نوشته ها
      63
      امتیاز
      20
      رای موافق دریافتی
      121
      رای مخالف دریافتی
      0
      نمایش مشخصات
      من میتونم ....

    5. Top | #20
      کاربر نیمه فعال

      Khoshhalam
      رشته تحصیلی
      تجربی
      مقطع تحصیلی
      فارغ از تحصیل
      جنسیت
      آقا
      شهر
      البوکرکی، نیومکزی
      تاریخ عضویت
      12 اسفند 1401
      نوشته ها
      113
      امتیاز
      404
      رای موافق دریافتی
      458
      رای مخالف دریافتی
      0
      نمایش مشخصات
      اولا به هیچ وجه این چیزارو سرسری ازش نگذر و حتما برو پیش یک متخصص. حتما برو. ماشالله همه دکتر و متخصص شدن.
      یکی هم من.
      ------------------------------------------------------------
      فضای مجازی (اینستاگرام) مسبب خیلی از مشکلاتت هست. (مقایسه زندگی خودت و خودِ خودت با بقیه)
      ------------------------------------------------------------
      این تاپیکو ادامه نده وگرنه شاهد خوشمزه بازی خیلی از آدم ها میشی.
      اولین راهت حرف زدن با متخصص - اگه شرایط مالی و زندگی نداری که بری پیش متخصص، سامانه هایی هستند که میتونی بهشون رایگان زنگ بزنی و حرف بزنی باهاشون. کافیه تو نت سرچ کنی.
      He who conquers himself'
      'is the mightiest warrior
      Confucius-

    6. Top | #21
      همکار سابق انجمن
      کاربر برتر
      کاربر فعال

      رشته تحصیلی
      پزشکی
      مقطع تحصیلی
      دکتری
      نوع دانشگاه
      سراسری روزانه
      تاریخ عضویت
      20 تیر 1397
      نوشته ها
      483
      امتیاز
      3239
      رای موافق دریافتی
      2,025
      رای مخالف دریافتی
      20
      نمایش مشخصات
      اون چیزی که من از حرفای شما برداشت کردم،درست یا غلط این طوری به نظرم میرسه که...
      شما دقیقن خودتون هم نمی دونید دوست دارید زندگی تون چه جهتی داشته باشه
      شما یه نفرید نمیشه همه چی رو بخواید با هم داشته باشید که
      از یه طرف میگید پزشکی از یه طرف حرف از کیهان شناسی می زنید.هنوز درگیر کنکورید ولی نگران اپلای شدن یا نشدن هستید.خوبه که دغدغه آینده رو داشته باشید ولی نه به این شکل و توی موقعیت نادرستش.
      بشینید اول با خودتون کنار بیاید و ببینید برآیند علاقه،استعداد و.. چیه و واقعن کدوم رشته رو توی کنکور می خواید شرکت کنید و به امید کدوم رشته دانشگاهی.الان دقیقن تو سه راهی انسانی،تجربی و ریاضی هستید
      با خودتون که کنار اومدید می تونید با خانواده تون هم صحبت کنید مثل یه بزرگسال...اونجوری شاید بشه با حرفاتون کنار بیان.
      یه چیزاییم گفته بودید در مورد حرف فامیل وتمسخر و این چیزا...دو حالت داره یا این که حساس شدید رو همه چی به دلیل فشارهایی که از همه طرف روتون هست و یادتون رفته سطح فرهنگ اکثر افراد جامعه در چه حدیه و یه جورایی باید به این عادت داشت به این که یه سری ها مثل آینه ی ... باشن! و یا اینکه فامیل هاتون به شدت آدم های سمی هستن و بازم کلا بی خیالشون.شما مسئول رفتار اون ها نیستید
      وقتی که اهدافتون رو مشخص کردید و فهمیدید کجایید و تقریبا به کجا می خواید برسید توی یکی دوسال آینده این جوری ذهنتون آروم تر میشه وهر چیزی از بیرون به راحتی نمی تونه بهمتون بریزه.
      فکر کردن زیادی به آینده دورخودش ناامیدی و افسردگی به همراه میاره

      اینجا اصلن فضای مناسبی برای زدن این حرف ها نیست،نمکدون بازی های یه سریا رو هیچ جوره نمیشه جلوشو گرفت.
      این که به یه روان شناس کاربلد مراجعه کنید می تونه مفید باشه.هم تو زمینه مشاوره و تصمیم گیری هم توی زمینه افسردگی تون
      ویرایش توسط Wonderland : 05 خرداد 1402 در ساعت 13:03

    7. Top | #22
      کاربر نیمه فعال

      رشته تحصیلی
      دندانپزشکی
      مقطع تحصیلی
      دکتری
      سن
      31
      جنسیت
      آقا
      تاریخ عضویت
      20 تیر 1398
      نوشته ها
      382
      امتیاز
      862
      رای موافق دریافتی
      479
      رای مخالف دریافتی
      72
      نمایش مشخصات
      ببخشید استاد اگه هنوز خودکشی نکردین، میشه بفرمایین چطوری تحقیق کردین که فهمیدین اپلای با پزشکی تقریبا محاله؟ از آقا مجیدشون پرسیدین؟ یعنی با کارشناسی ارشد الهیات و معارف اسلامی راحت تر از پزشکی میشه اپلای کرد؟


    8. Top | #23
      کاربر نیمه فعال

      جنسیت
      آقا
      تاریخ عضویت
      27 فروردین 1397
      نوشته ها
      370
      امتیاز
      3560
      رای موافق دریافتی
      1,792
      رای مخالف دریافتی
      53
      نمایش مشخصات
      تمسخر و بی مبالاتی در چنین مواردی که ممکن است یک هزارم درصد به نتیجه ای غیرقابل جبران ختم شود، فقط از دست شخصی جاهل بر می آید، البته جالب آن است من باب خودکشی بخوانی و سیلی در دهان بزنی...
      باری، متنی چند وقت پیش نوشتم، در باب اوردوز شخصی که با رفتنش... به دلیل قرار دادن در اینجا، قسمت های خصوصی متن حذف شده، خدمت شما، ضمنا سلامت و برقرار باشید:

      اگرچه چشمانم به متون رمان عقل و احساسِ جین آستین خیره بودند اما ذهنم در جای دیگری، چیزهایی را باهم قاطی میکرد و چیزهای جدیدی میساخت.
      ذهنم به چیزهایی میپرداخت مانند: « زندگی برای اکثریت یک کلکسیون است » ، « انتظار از خود بیماری است » ، « همواره حس میکنیم باید در مقابل یک شخص پاسخگو باشیم » ، « شکاف عظیمی که بین آنچه هست و آنچه باید باشد (یا میتوانست باشد) وجود دارد و اعتیاد، خودکشی، *** و... میتواند این شکاف را پر کند » و البته اینکه اینها بهم بی مربوط نیستند، مفاهیمی که چند وقتیست در ذهنم موج میزنند. آنچه خروجی ذهنم بود این بود:
      وقتی زندگی را به شکل یک کلکسیون و مجموعه دارایی تفسیر کنیم، همچنین قدم بگذاریم در راه تصاحب عناوینی چون همسر، خانه، مدرک تحصیلی، خودرو، عشق و...، با دیواری سرسخت به نام واقعیت برخورد میکنیم. واقعیتی که میگوید هر کاری کنی مجموعه ات تکمیل نمیشود. هر عنوانی اگر چیستی و چرایی برایش نداشته باشی، نه تنها موجب رضایت درونی ات نمیشود، که ملال داشتن آن را نیز به گردنت می آویزد. نیازهای واقعی خودت را باید بشناسی، نیاز های متوهمانه عاریه از دیگران به تو انگیزه تلاش برای رفع نیاز نمیدهند.
      زندگی کلکسیون وار و غفلت از واقعیت، سبب میشود در فرآیند زندگی همواره احساس عقب ماندگی کنیم، احساس کنیم چیزی کم است، به دنبال چیزی بگردیم که اصلا گم نکرده ایم و مجموعه خودمان را در قیاس با مجموعه دیگران قرار بدهیم و اضطراب بر سر خود آوار کنیم. اینها یعنی انتظار، انتظار از خود (بیخیال انتظار از دیگری، ما دیگری را هم برای خود میخواهیم).
      شکاف میان آنچه هست و آنچه باید باشد را، قیاس میان دو مجموعه میبینم، قیاسی که هزاران هزار نفر را در میدان اعتیاد و خودکشی و... سر برید.
      آنچه باید باشد، توهم است، واقعیت همین است که هست، بنا به دلایل موجود از بیگ بنگ تا انقلاب پنجاه و هفت. تنها چیزی که به ذهنم میرسد این است که باید دست به دامن توصیف و تبیین شد. آنچه هست را توصیف کرد و چرایی آنچه هست را تبیین. شاید در آن لحظه بتوان نقش خود را پیدا کرد، و مسئولیت انتخاب ها را به گردن گرفت و کنشی متفاوت را اتخاذ کرد. چیزی بیش از این نمیدانم...
      من از انتهای جنون آمدم(!)...

    9. Top | #24
      کاربر نیمه فعال

      جنسیت
      خانم
      تاریخ عضویت
      07 مهر 1401
      نوشته ها
      144
      امتیاز
      184
      رای موافق دریافتی
      133
      رای مخالف دریافتی
      2
      نمایش مشخصات
      دوست خوبم سعي كن پذيرش و كم كم وارد زندگيت كني
      اولين قدم واسه تلاش كردن اصلا اولين قدم تلاش پذيرش واقعيتي كه هستيد و داريد بايد باشه. يعني چي؟ يعني اينكه اول قبول كنيد از اين خانواده ايد از اين محله با اين ويژگي هاي ظاهري و اين سطح مالي خانواده و مسائلي كه قابل به تغييرش نيستيد يا در بهترين حالت خيلي سريع نميتونيد تغيير بديد
      با تسليم شدن اشتباه نگيريد كه فكر كنيد چون خانوادتون در اين سطح مالي هست پس تا ابد هم اينجور قراره بمونه ابدا اين شكلي نيست!! كسي كه معلوليت جسمي داره ميشه گفت از زاويه هايي با كسي كه محدوديت مالي مثل شما و يا خيلي هاي ديگمون داره فرقي نميكنه
      ما نميتونيم صرفا بخاطر خواستن يه سري از جبر هاي زندگيمون و تغيير بديم بعضيا امكان نا پذيره بعضيا سخت و بهاي سنگيني داره
      همونجور كه كسي كه معلوليت جسمي داره اولين قدم واسه اينكه تو زندگيش پيشرفت كنه پذيرش اين موضوع هست!
      بهت توصيه ميكنم باور كن ميتوني ارامشتو اروم اروم پيشرفتتون حس كني وقتي كم كم زندگيتو اونجوري كه هست ببيني و درتلاش باشي براي بهتر كردنش
      منم مدت ها بخاطر اينكه هميشه خانوادم سعي ميكردن فراي تواناييشون بهترين مدارس منو بفرستن هميشه تو جمع هايي بودم كه ضعيف ترين فرد از لحاظ مالي من بودم! زندگي ديگران شباهتي به زندگي من و دغدغه هاي من نداشت
      منم دلم ميخواست چشماي ابي يكي و داشته باشم يا مثل اون يكي برم انگلستان پزشكي بخونم
      تا روزي كه تو پيله ي غصه ام و چرا من گفتنم بودم ارامش نداشتم
      اما روزي كه قبول كردم بله سخته بله بغض كردم بله واقعا دلم شكست كه منم ميتونستم توي شرايط خيلي ها باشم اما تنها راه پيش روم بود كه قبول كنم بله من از اين محله ام من از اين سطح مالي و خانواده هستم اما قرارم نيست اينطوري بمونه! قراره درست بشه
      حتي اگه نشونه اي از درست شدن وضعيت نباشه اما ارامشم هزاران برابر بيشتره تا وقتي كه دنبال چرا هاي زندگي بودم..
      اميدوارم كمي اروم كرده باشه تورو حرفاي من در نهايت كه حتما تو فقط خودتو داري خودتو الان تنها نذار اروم دست خودت و بگير و به خودت كمك كن افكارتو از بين ببر
      و به خودت فرصت جديدي بده
      حتي اشكال نداره اگه نميدوني چي ميخواي و چيكار بايد بكني
      درك ميكنم گاهي اونقدر زندگي سخت ميگيره ادم نميدونه چي و بخواد معقول تره..

    10. Top | #25
      کاربر انجمن

      تاریخ عضویت
      27 اردیبهشت 1398
      نوشته ها
      49
      امتیاز
      34
      رای موافق دریافتی
      15
      رای مخالف دریافتی
      1
      نمایش مشخصات
      وای کاش میتونستم بزنم دهن کسایی که چنین چیزای مهمی رو مسخره میکنن! نذار بی توجهیشون دل سردت کنن.

      اول از همه برو روان درمانی. اگه هزینه‌ش واست زیاده برو روانپزشک تا دارو درمانی رو شروع کنی. افسردگی بعضی وقت‌ها وقتی زیاده تنهایی نمیتونی از پسش بربیای. افسردگی حتی دی ان اِی رو هم تغییر میده بعد فقط با روان شناس رفتن درستش کنیم؟ مثل یه بیماری قند خونه که باید براش دارو مصرف کنی. ازش خجالت نکش!

      من تجربی خوندم، دانشگاه هنر خوندم و سال سوم بودم که فهمیدم اشتیاقم همون نویسندگی‌ای هست که از بچگی داشتم. نمیفهمم چرا وقتی همه بهم میگفتن نویسنده میشی چرا رفتم طراحی لباس خوندم. ولی از اشتباهم درس گرفتم. ببین چقدر به نجوم علاقه داری. یه علاقه‌ی گذراست (مثل طراحی لباس من) یا نه، از بچگی بهش علاقه داری و تمام درس‌های دانشگاهش رو دوست داری (مثل ادبیات انگلیسی من). فهمیدن این موضوع زمان میبره. براش کتاب و مستند نگاه کن تا جوابت رو پیدا کنی. ببین اصلا به فیزیک و ریاضی علاقه داری یا فقط ستاره‌ها قشنگن!! من خودمم فضا رو دوست دارم و بخاطر همین دارم کتاب «نقطه آبی کمرنگ» رو میخونم. میتونی از اونجا شروع کنی. از کتابخونه‌ی شهرت کتاب نجوم امانت بگیر. دست روی دست نذار.

      الان هیجاناتت بالاست و خودخوری تنها چیزیه که میبینی. از ظاهرم متنفرم، از آدمها متنفرم، از همه‌ی آدمهایی که شانسم رو ازم گرفتن متنفرم. این چیزاییه که وقتی حالمون بده و رسما روی لبه زندگی هستیم میگیم. ولی نیاز داری از لبه کنار بری. الان یا اواخر نوجوونیته یا اوایل دهه‌ی بیست سالگی. بعضی‌ها تا سی سالشون میشه نمیفهمن راه رو اشتباه رفتن و تازه میگیرن از نو شروع میکنن. تو حتی از منم جلوتری. به آینده فکر کن. چون از بچگی هممون گفتیم میخوایم پزشک بشیم به این معنی نیست که واقعا باید پزشک بشیم. منم هر روز از بچگی شغل مختلف انتخاب میکردم. رییس جمهور، معلم، طراح لباس، نویسنده، پلیس، آتش نشان، مهندس هوا فضا و برنامه نویس. تهش دیدم همونجوری که از بچگی همه بهم میگفتن نویسندگی توی خونمه. هم بهش علاقه دارم و از همه مهمتر استعداد. من توی طراحی لباس استعدادی نداشتم و رسما با بدبختی درس‌هام رو پاس کردم و سال سومم معادل مدرک فوق دیپلمم رو گرفتم تا کنکور زبان بدم.

      خانواده‌های ایرانی کلا مزخرفن. اونها هم هدف نویسندگی یا دانشگاه هدفم رو مسخره میکنن اونم وقتی هیچوقت داستان‌هایی که بخاطرشون جایزه گرفتم یا متن‌هایی که توی کلاس ادبی نوشتم رو نخوندن. حرف‌هاشون واسم مهم نیست. من به خودم و هدفم اعتماد دارم. پلنم رو چیدم. متاسفانه هنوز پلن بی ندارم ولی یه کاریش میکنم.

      راستی برای موهات این کار رو بکن. دیدی بعضی پسرها موهاشون رسما یه نخوده؟؟ کچل نیستن. فقط یه اپسیلون مو دارن. موهات رو اونجوری بزن. معمولا به همه‌ی پسرها میاد و کم پشتیت توی چشم نیست!

      امیدوارم این روزهای بد بگذرن. ممکنه چند ماه تا چند سال (برای من چندین ساله) بگذرن ولی بدون یه روز توی اواخر دهه‌ی بیست یا اوایل سی میبینیم به هدفمون رسیدیم.

    11. Top | #26
      کاربر باسابقه

      bache-mosbat
      جنسیت
      خانم
      تاریخ عضویت
      03 مرداد 1395
      نوشته ها
      893
      امتیاز
      16351
      رای موافق دریافتی
      741
      رای مخالف دریافتی
      7
      نمایش مشخصات
      با توجه به محتوایی که توی تاپیک نوشتید بهتون میگم که حتما به روانشناس و روانپزشک مراجعه کنید
      مشکل شما ریشه ایه و توی این سایت کسی نمیتونه کمکتون کنه

    12. Top | #27
      کاربر باسابقه

      bache-mosbat
      جنسیت
      خانم
      تاریخ عضویت
      03 مرداد 1395
      نوشته ها
      893
      امتیاز
      16351
      رای موافق دریافتی
      741
      رای مخالف دریافتی
      7
      نمایش مشخصات
      چقدر بعضیا بیشعور و بی شخصیتن که دارن استارتر رو مسخره میکنن
      حیف اکسیژنی که مصرف میکنید

    13. Top | #28
      کاربر انجمن

      رشته تحصیلی
      ادبیات و علوم انس
      مقطع تحصیلی
      فارغ از تحصیل
      جنسیت
      آقا
      تاریخ عضویت
      21 اردیبهشت 1402
      نوشته ها
      18
      امتیاز
      28
      رای موافق دریافتی
      19
      رای مخالف دریافتی
      8
      نمایش مشخصات
      [QUOTE=MoeinSanjary;1868842]ببخشید استاد اگه هنوز خودکشی نکردین، میشه بفرمایین چطوری تحقیق کردین که فهمیدین اپلای با پزشکی تقریبا محاله؟ از آقا مجیدشون پرسیدین؟ یعنی با کارشناسی ارشد الهیات و معارف اسلامی راحت تر از پزشکی میشه اپلای کرد
      با پزشکی اپلای دشواره غیر ممکن نیست ، با رشته های دیگه علوم تجربی مثل شیمی ، زیست شناسی یا پرستاری اپلای خیلی خیلی راحت تره ، تازه اپلای اصلا آسون نیست کلی هزینه داره ، هزینه حمل و نقل ، تمکن مالی ، مقاله و ...
      در رابطه با پرسش دوم گمانم بر این هست که خود تو پاسخ رو بهتر می دونی ، فقط اینو بگم بعید بدونم شما با این طرز حرفتان دانشجو پزشکی باشید
      ویرایش توسط 202130 : 06 خرداد 1402 در ساعت 21:11

    14. Top | #29
      کاربر انجمن

      مقطع تحصیلی
      فارغ از تحصیل
      جنسیت
      آقا
      تاریخ عضویت
      08 آذر 1397
      نوشته ها
      64
      امتیاز
      41
      رای موافق دریافتی
      67
      رای مخالف دریافتی
      10
      نمایش مشخصات
      طرف هیتلر‌ از آب در اومد
      دلم برای اونایی میسوزه که میشینن برای این تاپیک ها وقت میذارن با صبروحوصله تایپ می کنند.

    15. Top | #30
      کاربر انجمن

      رشته تحصیلی
      ادبیات و علوم انس
      مقطع تحصیلی
      فارغ از تحصیل
      جنسیت
      آقا
      تاریخ عضویت
      21 اردیبهشت 1402
      نوشته ها
      18
      امتیاز
      28
      رای موافق دریافتی
      19
      رای مخالف دریافتی
      8
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Username_Copied نمایش پست ها
      طرف هیتلر‌ از آب در اومد
      دلم برای اونایی میسوزه که میشینن برای این تاپیک ها وقت میذارن با صبروحوصله تایپ می کنند.
      مشخصه والدینت بهت ادب یاد ندادن
      ویرایش توسط 202130 : 06 خرداد 1402 در ساعت 21:09

    صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن