...
تنها ترسی که تو زندگیم دارم اینه که پشت کنکور بمونم
اصلا نمیشه اصلاااااااااا من از نوشتنش هم میترسم :/
سلطان فوبيا وارد ميشود
واى من چيزاى دون دون ميبينم سكتهههههه ميكنم
مثلا يه چيزى كه پر از دون دون باشه
ايييييى نميتونم بيشتر توضيح بدم
مثالشو بخوام بگم شكل ريشه و ساقه در گياه تك لپه و دولپه فصل ٦ زيست دهم :/
تاریکی
تنهایی
دریا و اقیانوس ، در حقیقت موجودات توی دریا و اقیانوس
دعوا و جنگ و جدال
( با همه موارد بالا میتونم کنار بیام ، به سختی ، با این یه مورد اصلا ، بعدش تمام وجودم میلرزه )
من به غمگین ترین حالت ممکن شادم !
من فوبیا جاهای تنگ و تاریک رو دارم
مثلا داخل تابوت زیر خاک!
واسه همین بچه بودم همیشه از اینکه پتو رو بزنم رو سرم میترسیدم :/
من فوبیای آمپول دارم
قبل از تزریق غش میکنم
این ریشه در کودکیم داره واقعا
بخوام تعریف کنم جریانشو خیلی دلتون واسم میسوزه
فوبیای سگ خیابونی هم دارم
ینی اگه یه کیلومتریمم باشه، میدوئم فرار میکنم
فوبیای عنکبوت، تاریکی و انواع و اقسام دعوا رو هم دارم
.Well, here I am
?What are your other two wishes
من فوبیای غورباقه دارم از شانسمم جایی زندگی می کنم که غورباقه زیاده یعنی حتی صداشم میتونه منو بهم بریزه
من فوبیای از خیابون رد شدن دارم ریشه این فوبیا هم برمیگرده به چندبار تصادفی که داشتم..
فوبیای هر نوع حیوان زنده ای هم دارم ..
سلام علیکم
یه چی که به شدت رو مخه فوبیای این وسایل سوراخ سوارخ و دون دونه واقعا
حتی دلم نمیخواد سرچ کنم اسم لاتینشو پیدا کنم مبادا چشمم بخوره بهش
علت انچنان هم یادم نمیاد براش فقط یادمه یکی از فامیلا داشت میگفت من فوبیای این مدل چیزا رو دارم
منم با سیس عقاب گفتم مگه اینم ترس داره؟ وقتی دیدم فهمیدم بله
وضع خودم بدتر بود.
یکیم حشرات
خلقتشون واقعا درده. حالا خوبه ابعادشون کوچیکه وگرنه تصور یه سوسک هم اندازه فیل اصلا چیز جذابی نیست
نمیدونم اسمش فوبیاعه یا نه ولی خب از اینکه دستم با کاغذ ببره یا ناخونم خراشیده بشه با سطح ماشین خیلی عصبی میشم
الا بذکر الله تطمئن القلوب
***
کاش مستی داشت هر حرامی چون شراب
آن زمان معلوم میشد در جهان هوشیار کیست
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)