کلیشه از نو ✏ خستگی

[Zero_Horizon]

سلام وقت همگی بخیر

داخل تاپیک های " کلیشه از نو " هربار موضوعاتی مطرح میشن که اغلب برای ما کلیشه ای شدن
کلیشه از بابت اینکه بارها به گوش مون خورده اما شاید هنوز دقیقا تکلیف مون باهاش مشخص نیست یا نیاز به دیدی بهتر و تازه تر نسبت به اون موضوع یا مفهوم داریم
پس این تاپیک ها زده میشن تا شما دیدگاه های تازه تر و موثرتری رو ارائه بدید که منجر به تحقق دو هدف بشن :
اولی بهبود کیفیت تعقل و تفکر خود ما که داخل بحث ها و گوش کردن نقطه نظرات همدیگه رخ میده
دومی استفاده از این بحث ها داخل زندگی برای کارامدتر کردنش یا ارتقای شخصیت خودمون

مطالب آغازین این دست از تاپیک ها قرار نیست طولانی و پراز جزئیات باشن بلکه قراره یه مقدمه کوچیک ارائه بشه تا جرقه های بحث و گفت و گو شکل بگیره
تجربه ها و دانسته های خودتون درارتباط با موضوع رو بیان کنید ، در کمال احترام و آرامش و دوستانه دیدگاه های همدیگه رو به چالش بکشید و اگر مخالفتی دارید با دلیل د استدلال بیانش کنید

سعی میشه موضوعات انتخابی هم پوشانی با جنس نیازها و دغدغه های این فضا و این جمع داشته باشن ، هرچند ممکنه گاهی گریزی هم به موضوعات اجتماعی زده بشه چرا که همه مون به هرحال انسانیم و یک موجود اجتماعی و توی هیچ برهه ای از زندگی تک بعدی نیستیم که فقط جنس مشکلات مون و دغدغه هامون درس یا کنکور یا... باشه.
به امید اینکه بحث های خوب و کمک کننده ای داخل این تاپیک ها شکل بگیرن


موضوع این تاپیک
خستگی

فکر نمیکنم نیازی باشه تا خیلی درمورد توضیح و تفسیر خستگی صحبت کنم چون همه مون همیشه خدا باهاش درگیریم
بیشتر میخوام به یک رویکرد و زاویه دید جدیدی دراین مورد اشاره کنم که باعث میشه خستگی رو کمرنگ ترش کنیم ، رویکردی که به خستگی اجازه غلبه تام نده

ولی اگه علاقه مند هستید که یکبار هم عمیق تر و با زاویه دیدهای جدیدتری به چیستی و چرایی خود مقوله خستگی بپردازید دیدن و شنیدن این ویدئو رو پیشنهاد میکنم:








خب
سریع و سیر برم سراغ اون راهکار و لپ کلام رو کوتاه بگم
اسمش هست " راهبرد نزدیکی_شناختی در کاستن از خستگی "

اینجا منظور ما از خستگی بشکل خاص مربوط به همچین شرایطی میشه :
شخص باید خودش رو درگیر یک مسئولیتی کنه ( که چون اینجا فضای کنکوری و درسی هست پس بذار این مسئولیت رو خوندن درس درنظر بگیریم)
اما در مواجهه با این مسئولیت حس خستگی و دلزدگی بر او غلبه میکنه درنتیجه توی دور باطل گیر میوفته و این خستگی براو غالب میشه دیگه کلا طرف خسته ست خسته به تمام معنا

این راهبرد و راهکاری که قراره درموردش صحبت بشه توی چندین حیطه قابل استفاده ست
رفتاری ، ادراکی و...
یعنی قراره از باورها ، ادراکات، تصمیمات و رفتارها استفاده کنیم

پس ما اون مسئولیت و موقعیت رو درسی فرض کردیم
حالا بیاید اول از جنبه ادراکی و باورها وارد بشیم
اگر شما این باور رو قفل و محکم کنید که این درس و محتوا هیچ گونه ارزشی ندارد درنتیجه اون احساس خستگی چندین برابر میشه
حالا تو میخوای اون خستگی رو ازبین ببری و کمترش کنی
پس راهبردت باید ارزش گذاری بر این مسئولیت و موقعیت باشه ، یعنی شما باید افکار و باورهات رو درمورد موقعیت تغییر بدی
باید اون ارزش تصوری پایین درمورد تکلیف و مسئولیتت رو مورد هدف قرار بدی و به چالش بکشی تا از جنبه هایی بهش نگاه کنی که بجای کاهش دادن ارزش ، ارزش اون تکلیف و مسئولیت رو در باور تو افزایش بدن
فکر کردن به صورت متفاوت ، طوری که ادراک از موقعیت تغییر یابد


حالا جنبه رفتاری رو یکم درموردش بحث کنیم...
ممکنه فضا و محیطی که برای خودت شکل دادی تاثیر زیادی روی القای این حس خستگی داشته باشه
تصمیم های متفاوت تری بگیر تا موقعیتت رو از اون حالت کسل کننده بودن خارج کنی
انجام اقداماتی برای تغییر موقعیت... که انرژی و پویایی شما رو در اون مسئولیت و تکلیف افزایش میده

[Zero_Horizon]

داخل این تاپیک هم به راهکارها و زاویه دید هایی درمورد غلبه بر حس خستگی و دلزدگی اشاره شده :

\ (•◡•) / شور و اشتیاق یک عنصر کلیدی \ (•◡•) /
http://forum.konkur.in/thread78561.html

[_invincible_]

فیلم رو دیدم از اونجایی که من خیلی علاقه دارم کلن پای مباحث اخلاقی رو بکشم وسط...
عارضم خاطرتون خیلی جالب بود برام اون بحث self binding... من ازش اینجوری برداشت کردم که به جای اینکه سعی کنی تکانه هاتو سرکوب کنی...بیای مسئله رو ریشه ای تر حل کنی.. یعنی بیای موقعیتی ایجاد کنی که اصن تمایلی به ایجاد تکانه در تو شکل نگیره.. به جای اینکه سعی کنی با خویشتن داری مسئله رو حل کنی...
مثلن به ما گفتن که مراقب ورودی های ذهنمون باشیم هرچیو نریم ببینیم و بخونیم بگیم روی ما تاثیر نداره یا بخوایم برا خودمون عادیش کنیم یا مقاوم شیم بهش...ظاهرا نمیشه و فقط انرژی میسوزونیم.. یا اینکه مثلا دوستامون آدمایی باشن که ذاتا هدفشون همسو با و مال ما باشه... تا اینکه کسی باشه که برعکس ما راه بره ما هی مجبور باشیم باهاش مخالفت کنیم.. اونچیزی که بعد انقلاب صنعتی رخ داد هم رو میشه باعث خستگی دونست چون این همه تبلیغات نیاز کاذب ایجاد میکنن و تو دوست داری یه تکانه ای در برابر این همه جنسای خیره کننده داشته باشی ولی متاسفانه جیبت اجازه خرید نمیده...
فکر کنم از بحث اصلی خیلی خارج شدم... پوزش

[Zero_Horizon]

Up

[StarryNight]

up