خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 3 از 3 نخستنخست ... 23
    نمایش نتایج: از 31 به 45 از 45
    1. Top | #31
      کاربر نیمه فعال

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Powerfullll نمایش پست ها
      من چند نفر قبل بجز آقای آرتور رو ندیدم کسی تلنگر مشخص باشه توی حرفاش.‌‌بعدشم دوست عزیز مرز بین تمسخر و تلنگر بسیار باریکه . این چیزایی که غالبا میبینیم واقعا به سخره گرفتن نگرانی یه عده است که خیلی هم واضحه.
      نمیخواستم این تاپیک آپ کنم ولی ...
      کنکور و ماه های آخرش ، تجربه ای هست ک اکثرمون تجربه کردیم یا خواهیم کرد اگ گذر مسیرمون از این وادی بوده باشه، پس قضاوت معنا نداره.
      این سوال به نوع خودش مسخره هست (از الان شروع کنم میشه؟ ) من خودم سال اول کنکورم اینقدر این سوال سرچ کرده بودم ک بعد کنکور نسبت به هر مضمون اینچنینی آلرژی پیدا کرده بودم!
      بقول dawn کسی ک این سوال میپرسه چیزی برای از دست دادن نداره ، درسته ولی اصلا شما بگو تلنگر نبوده قصد مسخره کردن بوده ، باشه ، بزار این سوال مسخره باشه اصلا همه کنکوری ها بفهمن مسخره هست ، شاید حداقل این چرخه معیوب بشکنه و دیگه بیانش نکنیم ، بجای پرسیدن از بقیه خودمون ی حرکتی بزنیم . بهتره بجای اینکه آیه و قصه بیاریم و دنبال استحقاق حقمون باشیم ، توی عمل ی حرکتی بزنیم

    2. Top | #32
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      ینی اگ بگن نمیشه نمیخونی؟
      کاری ب سوال ندارم بشه یا نشه بالاخره باید بخونی
      اگ امسال شد ک خیلیم خوب
      نشدم برا سال بعدش پایت قویه

    3. Top | #33
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط sanazz نمایش پست ها
      از این حرفا نزنید زمین گرده میچرخه میچرخه یجایی خرتو میگیره نمیفهمی از کجا خوردی
      اصلا بحث تمسخر نبود
      اونی که باید میفهمید فهمید

    4. Top | #34
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر
      پاسخگو و راهنما

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Bamby نمایش پست ها
      خب این عادت سازی اصولی که میگین چجوری باید ساخته شه ؟؟؟
      توضیح میدین یکم ؟
      فکر کنم باید اینطوری باشه که (مثلا) هر روز صبح که بیدار شدی به ۲ ساعت زیست خوندن عادت کنی بعد صبحانه ۲ ساعت ریاضی داری و بعد ریاضی نیم ساعت استراحت داری و باید بعد نیم ساعت استراحت ریاضی شیمی بخونی
      یا بعد ناهار بلافاصله عمومی ترمیم می خونی و بعد عمومی هم فیزیکه و هر روز این چرخه رو تکرار کنی باید
      حتی اگر بعد صبحانه حوصله ریاضی نداشته باشی حتی اگه بعد عمومی دلت نخواد فیزیک بخونی حتی شده با گریه باید همین روندو تکرار کنی
      درسته ‌؟ باید همینطوزی که گفتم مشخص بشه چه تایمی از روز برای چه درسیه و هر روز تکرار بشه تا بعد یه مدت ناخودآگاه چه بخوای چه نخوای بری اون تایم درسی که باید رو بخونی یا نه مهم نیست مشخص کردن اینوه چه تایمی باید چه درسی خونده شه ؟
      اینطوریه عادت سازی ؟
      اگر اینطور نیست یکم توضیح میدین چطوریه ؟
      و اینکه چقدر طول میکشه عادت کردن ؟یعنی اگر منظم پیش بری و عادت سازی رو نصفه ول نکنی بعد چند روز عادت در تو ایجاد میشه ؟
      و اینکه توی این مسیر عادت سازی به غیر از درس خوندن باید چه عادت های دیگه ای ساخت ؟ گوشی باید کامل کنار گذاشته شه یا استفاده ازش محدود شه ؟
      یا تا چه حد مجازیم ازش استفاده کنیم ؟
      مثلا باید شبکه ای مثل اینستا که وسوسه میکنه ازش استفاده کنیم کلا حذف شه یا نه کلا باید همه این شبکه های مجازی کنار گذاشته شن ؟
      سلام

      خیلی وقتا رفع یکسری باگها خودش نشون میده شما در حال پی ریزی عادات درستی هستید، حالا این باگها انقدری زیادن که تا صبح فردا میشه راجع بهشون حرف زد اما مهم تریناش که به درد این بحث مون بخوره اینان:

      ایلوژن Omnipotent Memory یا وهم حافظه بی نهایتی حالتیه که فرد درک نادرستی از یه محرک واقعی داره و اصطلاحا به این خطای ادراکی، ایلوژن میگن.
      نکته اینه: توانایی‌های انسان محدودن و در بسیاری موارد، در انجام بسیاری از امور عاجزیم. درک این ناتوانی‌ بخصوص در ارزیابی توانایی‌ حافظه، به شما کمک میکنه که برنامه‌ریزی درسی در حیطه واقعیت و نه خیال داشته باشید. بسیاری از دوستان با انتظار "همه توانی" از حافظه، در دام برنامه‌ریزی «وهم گونه» گرفتار میشن. درحالیکه اولین قدم برای شروع درس خواندن، شناساییِ کف و سقف توانایی‌ها و پذیرش ضعف‌ها و عجزها و ناتوانی‌هاست. رشدی مبتنی بر درک ابعاد عاجز بودن، رشدی محسوب میشه که احتمال افتادن در دام ایلوژن رو کمتر میکنه؛ و این هم از پارادوکس‌های دنیاست که وقتی می‌فهمی که عاجزی، قوی‌تر میشی.
      بسیاری از مشکلات سلامت روان و از طرفی رشدهای روانی افراد رو میشه از این نگاه هم بررسی کرد، مسائلی که حاصل شکسته شدن این ایلوژنها در زندگی افرادن، مثل ایلوژن نامیرایی، جاودانگی، آسیب‌ناپذیری، همه توانی و ...
      شاید یکی از متغیرهایی که پیامد این شکسته شدن ایلوژنها رو به سمت رشد شخصیت یا بیماری تعیین میکنه، سرعت رخ دادن این اتفاق و اختیار فرد در این حیطه باشه، پس سعی کنید اختیاری و به‌تدریج این ایلوژنها رو بشکنید.یکی از این ایلوژنای مهم در حیطه روش مطالعه، ایلوژن «حافظه بی‌نهایت» هست. این وهم میتونه همه ابعاد برنامه‌ریزی درسی رو متأثر ‌کنه؛ به‌نحوی‌که بر انتخاب جزوه یا کتاب موردنظر، نوع خلاصه‌نویسی، تعداد دورها، تعداد تستا، فاصله بین مرورها و... تأثیر بگذاره. درواقع بیشترین افرادی که در پشت آزمون‌ها گیر می‌افتند کسانی ان که این ایلوژن رو هنوز حفظ کردن و از یه طرف، بسیاری از کتابای کمک درسی، مبتنی بر حفظ این ایلوژنه و یا کاملا برعکس منابع بسیار کم‌حجم و ساده‌ای ارائه میشه که در حقیقت بیشتر مبتنی بر باور ناتوانی‌های حافظه هستن تا توانایی‌هاش. بسیاری از افراد با فرار به سمت این منابع (فیل، لقمه، جمع بندی، نکته تست و ...) ، ضمن حفظ ایلوژن حافظه بی‌نهایت خود، به ایلوژن دیگری که «همه دانایی آن دیگری» ( موسسه موردنظر) است، پناه میبرن و از خوبی و نتیجه بخشی اش قصه‌ها میگن و افسانه‌های تبلیغاتی می‌سازن.

      زیاد از این شاخه به اون شاخه پریدن:
      شما ممکنه راننده بی دقتی باشی که یه ماشین لوکس میرونه و در آخر بعد از مالیدن به در و دیوار و انواع تصادفات، بعد از از دوچرخه همسایه به مقصد برسه، واقعیت دیر رسیدن این ماشین به معنی بی کیفیت بودنش نیست، تنها مسئله بی دقتی در رانندگی باعث شده که این اتفاق بیفته. در واقع در ادامه دادن یک مسیر تکراری و مداوم دچار مشکلی و دائم از خط خارج میشی در واقع مطالعه بیش از 3-4 ساعت پشت سرهم برات بسیار کار سختیه و معمولا بیش از 15-20 دقیقه نمیتونی مطالعه کنی و مجبوری بلند شی راه بری یا سراغ یخچال بری و کارهای دیگه انجام بدی. در واقع مثل گنجشک از این شاخه به اون شاخه میپری. حالا بحث ما درمان نیست اما یه راه خوب که توصیه می کنم و اتفاقا خیلی اثربخش هست تست زدنه، از راه تست یادگیری معکوس کنید. ماهیت تست و آزمون و خطا مثل از شاخه به شاخه پریدنه، و باعث میشه کمتر خسته بشی و بتونی مسیرو ادامه بدی، راه حل بعدی اینه که کتابای کم حجم با تست بیشتر جایگزین کتاب های حجیم با درسنامه های آنچنانی کنی از جزوات با جزئیات زیاد استفاده نشه، از کلاس هایی که دبیر به جزئیات بیش از حد خاصی پرداخته و نتیجتا تایم تدریس طولانی شده استفاده نکنی. آیا منظور اینه که این منابع خوب نیستن؟ نه اصلا. نکته اینجاست: از کنکور تا آزمون شب اول قبر تمام آزمون های ایران مبتنی بر فُرم مطالعه هستند و محتوای مطالعه اهمیت چندانی نداره. این نکته رو هرچقدر به آزمون شب اول قبر نزدیک شید بهتر درک می کنید. در واقع روش مطالعه شما تعیین میکنه چقدر خوب خوندی و روش مطالعه هم چیزی نیست که راهنمای جامع براش چاپ شده باشه. هرکی سبک خاص خودش رو داره و چیزی که این بین اهمیت داره نزدیک شدن به نقطه اشباع از خودآگاهیه.

      به گیجی رسیدن ناشی از تغییر ناگهانی روش‌ها و تجربه شرایط جدید
      بسیاری از ایرادات موجود در روش مطالعه شما حاصل تغییر روند درس خوندن در نتیجه قرار گرفتن در فضای جدیدی از رقابت کنکوره، خیلی وقت ها نیاز به تغییر روش نیست شاید یه اصلاح کوچیک نیاز باشه تا شروع کنی به رشد کردن اما نکته اینجاست که اصلاح روش مطالعه به معنی از صفر شروع کردن نیست و این به معنی این نیست که کلا روش مطالعه شما بدرد نمی‌خورده و باید از صفر شروع کنید، خیلی از بچه ها در برخورد با نتیجه آزمون‌ها دست به اقدامات هیجانی و نسنجیده میزنن، خیلی ها در برخورد با نظرات مردم دست به تعویض منبع و روش مطالعه می زنند، مجموعه این اقدامات زمینه شروع از صفر رو فراهم میکنه و در نهایت اولین سوالی که برای فرد بوجود میاد این هست که خب حالا آیا زمان برای اعمال تغییرات جدید بقدر کافی دارم یا خیر؟ خیلی وقتا ما به این موضوع توجه کافی نداریم که آنچه بودیم تا 14 نمره رو تضمین کرده (از 20 مثلا) حالا شما باید 14 رو به 17 ارتقا بدی تا قبول شی نه 0 رو به 17؛ ما دقیقا برعکس فکر می کنیم، یعنی همیشه می خوایم 0 رو به 17 و حتی بالاتر برسونیم و اگر این‌طور فکر کنی کلا خودت رو میبازی و اعتماد به نفست از دست میره و حق هم داری، کسی که نمره خودش رو صفر میدونه ولی همچنان اعتماد به‌ نفس خوبی داره، احتمالا حالش خوب نیست. این حالت مثل کسی هست که سال ها در یک کشور زندگی کرده و بعد یک‌ شب خوابیده و صبح در کشور دیگری بیدار شده و حالا از اون کشور هیچی نمیدونه، اصلا نمیدونه که کجا باید بره؟ چیکار باید کنه؟ برگرد به خودت، راهی جز این برای بیرون اومدن از سرگشتگی وجود نداره. ابتدا به خویشتن خویش برگرد و نقاط قوت و ضعفت رو شناسایی کن و برای اصلاح نقاط ضعفت برنامه‌ریزی کن.

      کمال گرایی پاتولوژیک
      اگه فردی کمالگرا نباشه پیشرفت نخواهد کرد. هدف گذاری و به جلو رفتن مستلزم پذیرفتن وجود نقص در موقعیت قبلی و بهتر بودن موقعیت بعدیه. ولی گاهی اوقات این کمالگرایی ماهیت پاتولوژیک یا آسیب رسان پیدا میکنه و برخلاف ظاهر قشنگ تبدیل به ابزاری برای پیشرفت نکردن و یا حتی عقب رفت کردن میشه. در این حالت فرد توان اولویت گذاری رو از دست میده و همه موضوعات اهمیت یکسان پیدا میکنن. بنابراین اگر قرار باشه فردی برای یک آزمون مهم آماده شه با کمالگرایی پاتولوژیک، تمامی سطرها و نکات منابع درسی اهمیتی یکسان پیدا میکنن، همه به یک اندازه مهم میشن.
      با اینحال گاهی با این نوع کمالگرایی میشه موفق شد ولی به شرطی که زمان کافی برای این حد از تسلط روی مطالب فراهم باشه که با توجه به حجم بسیار بالای مطالب منابع آزمون، چنین تسلطی دور از ذهنه. حالا فردی رو تصور کنید که کمالگرایی پاتولوژیک داره (خیال باطل تسلط 100 درصدی به همه مطالب) و زمان کافی هم نداره و حجم مطالب بسیار زیاده، نتیجه چیزی جز اضطراب، ناامیدی و افت تمرکز نمیشه و این خودش آغازگر دور باطل اضطراب و کمالگرایی بیشتره؛ فرد برای کاهش اضطراب از همون روش همیشه آشنای خودش استفاده میکنه، یعنی کمالگرایی پاتولوژیک؛ برای دور موندن از ناکامل و ناخوب بودن شروع به تلاش برای 100 درصد خوب بودن میکنه و مابقی ماجرا قابل حدسه...
      در شرایط معمول نیاز به درمان با هدف تغییر نگاه به موضوعات و در حالت کلی زندگی داره (درمانش هم طولانیه و بحث زیاد داره) اما خب میشه تاحدی رفع اثر کرد. محور همه روشا اینه که فرد بتونه موضوعات درسی رو اولویت بندی کنه و از روی موضوعات با درجه اولویت کمتر عبور کنه. به عنوان میشه به مطالب مهم با بررسی بودجه بندی کنکور سال های اخیر اولویت داد. یا میشه با بررسی طرح درس کلاس‌های کنکور فهمید که استاد روی کدوم مطالب بیشتر مونده و کدوم رو سریع تر رد شده بنابراین مطالب مهم مشخص میشن. چیزی که واضحه در تمام این روشها فرد در حال نخوندن یکسری مطالبه بدون اینکه از انجام این کار حس بدی داشته باشه. پس نکته مهم اینه: بدست آوردن توانایی نخواندن و یا به عبارتی 100درصد خوب نبودن. سر جلسه آزمون هم از خیلی سوالات باید بتونید که عبور کنید و این 100 نبودن اتفاقا یه مهارته و نه یه ضعف که شما رو از بقیه رقبا عقب بندازه.

      وسواس شدید روی اعداد و ارقام
      آمادگی برای هر آزمونی یه دو ماراتنه و 100 متر آخر همه چیز و مشخص می کنه.
      درگیر وسواس گونه در اعداد نباشید؛ تعداد تست، ساعت مطالعه در روز، تعداد دور و ..... بیشتر جنبه کنترل اضطراب دارن تا حقیقتی تاثیر گذار. مهم اینه شما بتونی از زمانی که در اختیار داری بازده بیشتری بیرون بکشی. معمولا اکثر کنکوری ها عادت دارن به شمارش تک تک ثانیه هایی که تست زدن، که مطالعه کردن که آزمون دادن ولی داریم بچه هایی که خیلی وقتا اصلا متوجه نمیشن این موقع روز دقیقا دارن چیکار میکنن، به خودشون که میان می بینن نشستن پای کتاب زیست، پای تست زدن. بدون هیچ حساسیت خاصی نشستن دارن درس میخونن چطور شما هر روز یا روز خاصی در هفته بدون هیچ مقاومتی میری حمام؟. درس خوندن مثل زندگی کردنه، روش درس خوندن ما، معمولا روش زندگی کردن ما هم هست.

      مطالعه بعنوان یک روش مقابله‌ای یا coping mechanism
      این یکی از خطاهای ظریف در مطالعه ست که ممکنه به سختی قابل‌ مشاهده برای فرد باشه، درواقع تو این روش، خود مطالعه یا قسمتی از اون به‌عنوان راهی برای کنار اومدن با احساسات منفی یا تعارضات بین فردی استفاده میشه، احساسات اولیه و پایه چیان؟ اضطراب و ترس، خشم و پرخاشگری، تعلق و دل بستگی، احساس ناکامی و ... حالا اگه یه نفر برای کنترل این احساسات از درس خوندن استفاده کنه، یعنی مثلا برای کنترل رابطه، از درس به‌عنوان وسیله کمک بگیره، در این صورت ممکنه که نتیجه مطالعه، موفقیت در آزمون نباشه، درواقع تو این حالت هدف درس خوندن، به یاد سپردن و آزمون دادن نیست هدف کنترل ترس‌ و اضطراب‌ یا ... هست که معمولا میتونه تا حد زیادی در این امور موفق باشه ولی به عنوان راهی برای به یاد سپردن، به خوبی عمل نمیکنه و نتیجه ای حاصل نمیشه. در حقیقت از همون اول، این نوع از مطالعه نمی تونست و قابلیت نتیجه بخشی در آزمون رو نداشت؛ مثلاً ورزش کردن میتونه یه روش مقابله‌ ای مناسب برای کنترل اضطراب باشه ولی این به این معنی نیست که این نوع از ورزش کردن میتونه منجر به موفقیت در مسابقات حرفه ای شه؛ به عبارتی باید به یادسپاری و موفقیت در آزمون، هدف اصلی فردی باشه که در حال مطالعه است؛ اما کار وقتی پیچیده میشه که فهمیدنش برای خود فرد، معمولا سخته، مثلاً فردی که بعد از حداکثر توان مطالعه‌ که مثلاً حدود 8 ساعته، برنامه درسی رو تا 12 ساعت برای کنترل اضطراب ادامه میده، خیلی زود متوجه میشه که کیفیت مطالعه به شدت افت کرده.

      و ...
      کسی هرگز نمیداند
      چه سازی می زند فردا
      چه میدانی تو از امروز،
      چه میدانم من ازفردا،
      همین یک لحظه رادریاب
      که فردا قصه اش فرداست.
      ویرایش توسط mahdi_artur : 14 بهمن 1401 در ساعت 19:37

    5. Top | #35
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط mahdi_artur نمایش پست ها

      سلام

      خیلی وقتا رفع یکسری باگها خودش نشون میده شما در حال پی ریزی عادات درستی هستید، حالا این باگها انقدری زیادن که تا صبح فردا میشه راجع بهشون حرف زد اما مهم تریناش که به درد این بحث مون بخوره اینان:

      ایلوژن Omnipotent Memory یا وهم حافظه بی نهایتی حالتیه که فرد درک نادرستی از یه محرک واقعی داره و اصطلاحا به این خطای ادراکی، ایلوژن میگن.
      نکته اینه: توانایی‌های انسان محدودن و در بسیاری موارد، در انجام بسیاری از امور عاجزیم. درک این ناتوانی‌ بخصوص در ارزیابی توانایی‌ حافظه، به شما کمک میکنه که برنامه‌ریزی درسی در حیطه واقعیت و نه خیال داشته باشید. بسیاری از دوستان با انتظار "همه توانی" از حافظه، در دام برنامه‌ریزی «وهم گونه» گرفتار میشن. درحالیکه اولین قدم برای شروع درس خواندن، شناساییِ کف و سقف توانایی‌ها و پذیرش ضعف‌ها و عجزها و ناتوانی‌هاست. رشدی مبتنی بر درک ابعاد عاجز بودن، رشدی محسوب میشه که احتمال افتادن در دام ایلوژن رو کمتر میکنه؛ و این هم از پارادوکس‌های دنیاست که وقتی می‌فهمی که عاجزی، قوی‌تر میشی.
      بسیاری از مشکلات سلامت روان و از طرفی رشدهای روانی افراد رو میشه از این نگاه هم بررسی کرد، مسائلی که حاصل شکسته شدن این ایلوژنها در زندگی افرادن، مثل ایلوژن نامیرایی، جاودانگی، آسیب‌ناپذیری، همه توانی و ...
      شاید یکی از متغیرهایی که پیامد این شکسته شدن ایلوژنها رو به سمت رشد شخصیت یا بیماری تعیین میکنه، سرعت رخ دادن این اتفاق و اختیار فرد در این حیطه باشه، پس سعی کنید اختیاری و به‌تدریج این ایلوژنها رو بشکنید.یکی از این ایلوژنای مهم در حیطه روش مطالعه، ایلوژن «حافظه بی‌نهایت» هست. این وهم میتونه همه ابعاد برنامه‌ریزی درسی رو متأثر ‌کنه؛ به‌نحوی‌که بر انتخاب جزوه یا کتاب موردنظر، نوع خلاصه‌نویسی، تعداد دورها، تعداد تستا، فاصله بین مرورها و... تأثیر بگذاره. درواقع بیشترین افرادی که در پشت آزمون‌ها گیر می‌افتند کسانی ان که این ایلوژن رو هنوز حفظ کردن و از یه طرف، بسیاری از کتابای کمک درسی، مبتنی بر حفظ این ایلوژنه و یا کاملا برعکس منابع بسیار کم‌حجم و ساده‌ای ارائه میشه که در حقیقت بیشتر مبتنی بر باور ناتوانی‌های حافظه هستن تا توانایی‌هاش. بسیاری از افراد با فرار به سمت این منابع (فیل، لقمه، جمع بندی، نکته تست و ...) ، ضمن حفظ ایلوژن حافظه بی‌نهایت خود، به ایلوژن دیگری که «همه دانایی آن دیگری» ( موسسه موردنظر) است، پناه میبرن و از خوبی و نتیجه بخشی اش قصه‌ها میگن و افسانه‌های تبلیغاتی می‌سازن.

      زیاد از این شاخه به اون شاخه پریدن:
      شما ممکنه راننده بی دقتی باشی که یه ماشین لوکس میرونه و در آخر بعد از مالیدن به در و دیوار و انواع تصادفات، بعد از از دوچرخه همسایه به مقصد برسه، واقعیت دیر رسیدن این ماشین به معنی بی کیفیت بودنش نیست، تنها مسئله بی دقتی در رانندگی باعث شده که این اتفاق بیفته. در واقع در ادامه دادن یک مسیر تکراری و مداوم دچار مشکلی و دائم از خط خارج میشی در واقع مطالعه بیش از 3-4 ساعت پشت سرهم برات بسیار کار سختیه و معمولا بیش از 15-20 دقیقه نمیتونی مطالعه کنی و مجبوری بلند شی راه بری یا سراغ یخچال بری و کارهای دیگه انجام بدی. در واقع مثل گنجشک از این شاخه به اون شاخه میپری. حالا بحث ما درمان نیست اما یه راه خوب که توصیه می کنم و اتفاقا خیلی اثربخش هست تست زدنه، از راه تست یادگیری معکوس کنید. ماهیت تست و آزمون و خطا مثل از شاخه به شاخه پریدنه، و باعث میشه کمتر خسته بشی و بتونی مسیرو ادامه بدی، راه حل بعدی اینه که کتابای کم حجم با تست بیشتر جایگزین کتاب های حجیم با درسنامه های آنچنانی کنی از جزوات با جزئیات زیاد استفاده نشه، از کلاس هایی که دبیر به جزئیات بیش از حد خاصی پرداخته و نتیجتا تایم تدریس طولانی شده استفاده نکنی. آیا منظور اینه که این منابع خوب نیستن؟ نه اصلا. نکته اینجاست: از کنکور تا آزمون شب اول قبر تمام آزمون های ایران مبتنی بر فُرم مطالعه هستند و محتوای مطالعه اهمیت چندانی نداره. این نکته رو هرچقدر به آزمون شب اول قبر نزدیک شید بهتر درک می کنید. در واقع روش مطالعه شما تعیین میکنه چقدر خوب خوندی و روش مطالعه هم چیزی نیست که راهنمای جامع براش چاپ شده باشه. هرکی سبک خاص خودش رو داره و چیزی که این بین اهمیت داره نزدیک شدن به نقطه اشباع از خودآگاهیه.

      به گیجی رسیدن ناشی از تغییر ناگهانی روش‌ها و تجربه شرایط جدید
      بسیاری از ایرادات موجود در روش مطالعه شما حاصل تغییر روند درس خوندن در نتیجه قرار گرفتن در فضای جدیدی از رقابت کنکوره، خیلی وقت ها نیاز به تغییر روش نیست شاید یه اصلاح کوچیک نیاز باشه تا شروع کنی به رشد کردن اما نکته اینجاست که اصلاح روش مطالعه به معنی از صفر شروع کردن نیست و این به معنی این نیست که کلا روش مطالعه شما بدرد نمی‌خورده و باید از صفر شروع کنید، خیلی از بچه ها در برخورد با نتیجه آزمون‌ها دست به اقدامات هیجانی و نسنجیده میزنن، خیلی ها در برخورد با نظرات مردم دست به تعویض منبع و روش مطالعه می زنند، مجموعه این اقدامات زمینه شروع از صفر رو فراهم میکنه و در نهایت اولین سوالی که برای فرد بوجود میاد این هست که خب حالا آیا زمان برای اعمال تغییرات جدید بقدر کافی دارم یا خیر؟ خیلی وقتا ما به این موضوع توجه کافی نداریم که آنچه بودیم تا 14 نمره رو تضمین کرده (از 20 مثلا) حالا شما باید 14 رو به 17 ارتقا بدی تا قبول شی نه 0 رو به 17؛ ما دقیقا برعکس فکر می کنیم، یعنی همیشه می خوایم 0 رو به 17 و حتی بالاتر برسونیم و اگر این‌طور فکر کنی کلا خودت رو میبازی و اعتماد به نفست از دست میره و حق هم داری، کسی که نمره خودش رو صفر میدونه ولی همچنان اعتماد به‌ نفس خوبی داره، احتمالا حالش خوب نیست. این حالت مثل کسی هست که سال ها در یک کشور زندگی کرده و بعد یک‌ شب خوابیده و صبح در کشور دیگری بیدار شده و حالا از اون کشور هیچی نمیدونه، اصلا نمیدونه که کجا باید بره؟ چیکار باید کنه؟ برگرد به خودت، راهی جز این برای بیرون اومدن از سرگشتگی وجود نداره. ابتدا به خویشتن خویش برگرد و نقاط قوت و ضعفت رو شناسایی کن و برای اصلاح نقاط ضعفت برنامه‌ریزی کن.

      کمال گرایی پاتولوژیک
      اگه فردی کمالگرا نباشه پیشرفت نخواهد کرد. هدف گذاری و به جلو رفتن مستلزم پذیرفتن وجود نقص در موقعیت قبلی و بهتر بودن موقعیت بعدیه. ولی گاهی اوقات این کمالگرایی ماهیت پاتولوژیک یا آسیب رسان پیدا میکنه و برخلاف ظاهر قشنگ تبدیل به ابزاری برای پیشرفت نکردن و یا حتی عقب رفت کردن میشه. در این حالت فرد توان اولویت گذاری رو از دست میده و همه موضوعات اهمیت یکسان پیدا میکنن. بنابراین اگر قرار باشه فردی برای یک آزمون مهم آماده شه با کمالگرایی پاتولوژیک، تمامی سطرها و نکات منابع درسی اهمیتی یکسان پیدا میکنن، همه به یک اندازه مهم میشن.
      با اینحال گاهی با این نوع کمالگرایی میشه موفق شد ولی به شرطی که زمان کافی برای این حد از تسلط روی مطالب فراهم باشه که با توجه به حجم بسیار بالای مطالب منابع آزمون، چنین تسلطی دور از ذهنه. حالا فردی رو تصور کنید که کمالگرایی پاتولوژیک داره (خیال باطل تسلط 100 درصدی به همه مطالب) و زمان کافی هم نداره و حجم مطالب بسیار زیاده، نتیجه چیزی جز اضطراب، ناامیدی و افت تمرکز نمیشه و این خودش آغازگر دور باطل اضطراب و کمالگرایی بیشتره؛ فرد برای کاهش اضطراب از همون روش همیشه آشنای خودش استفاده میکنه، یعنی کمالگرایی پاتولوژیک؛ برای دور موندن از ناکامل و ناخوب بودن شروع به تلاش برای 100 درصد خوب بودن میکنه و مابقی ماجرا قابل حدسه...
      در شرایط معمول نیاز به درمان با هدف تغییر نگاه به موضوعات و در حالت کلی زندگی داره (درمانش هم طولانیه و بحث زیاد داره) اما خب میشه تاحدی رفع اثر کرد. محور همه روشا اینه که فرد بتونه موضوعات درسی رو اولویت بندی کنه و از روی موضوعات با درجه اولویت کمتر عبور کنه. به عنوان میشه به مطالب مهم با بررسی بودجه بندی کنکور سال های اخیر اولویت داد. یا میشه با بررسی طرح درس کلاس‌های کنکور فهمید که استاد روی کدوم مطالب بیشتر مونده و کدوم رو سریع تر رد شده بنابراین مطالب مهم مشخص میشن. چیزی که واضحه در تمام این روشها فرد در حال نخوندن یکسری مطالبه بدون اینکه از انجام این کار حس بدی داشته باشه. پس نکته مهم اینه: بدست آوردن توانایی نخواندن و یا به عبارتی 100درصد خوب نبودن. سر جلسه آزمون هم از خیلی سوالات باید بتونید که عبور کنید و این 100 نبودن اتفاقا یه مهارته و نه یه ضعف که شما رو از بقیه رقبا عقب بندازه.

      وسواس شدید روی اعداد و ارقام
      آمادگی برای هر آزمونی یه دو ماراتنه و 100 متر آخر همه چیز و مشخص می کنه.
      درگیر وسواس گونه در اعداد نباشید؛ تعداد تست، ساعت مطالعه در روز، تعداد دور و ..... بیشتر جنبه کنترل اضطراب دارن تا حقیقتی تاثیر گذار. مهم اینه شما بتونی از زمانی که در اختیار داری بازده بیشتری بیرون بکشی. معمولا اکثر کنکوری ها عادت دارن به شمارش تک تک ثانیه هایی که تست زدن، که مطالعه کردن که آزمون دادن ولی داریم بچه هایی که خیلی وقتا اصلا متوجه نمیشن این موقع روز دقیقا دارن چیکار میکنن، به خودشون که میان می بینن نشستن پای کتاب زیست، پای تست زدن. بدون هیچ حساسیت خاصی نشستن دارن درس میخونن چطور شما هر روز یا روز خاصی در هفته بدون هیچ مقاومتی میری حمام؟. درس خوندن مثل زندگی کردنه، روش درس خوندن ما، معمولا روش زندگی کردن ما هم هست.

      مطالعه بعنوان یک روش مقابله‌ای یا coping mechanism
      این یکی از خطاهای ظریف در مطالعه ست که ممکنه به سختی قابل‌ مشاهده برای فرد باشه، درواقع تو این روش، خود مطالعه یا قسمتی از اون به‌عنوان راهی برای کنار اومدن با احساسات منفی یا تعارضات بین فردی استفاده میشه، احساسات اولیه و پایه چیان؟ اضطراب و ترس، خشم و پرخاشگری، تعلق و دل بستگی، احساس ناکامی و ... حالا اگه یه نفر برای کنترل این احساسات از درس خوندن استفاده کنه، یعنی مثلا برای کنترل رابطه، از درس به‌عنوان وسیله کمک بگیره، در این صورت ممکنه که نتیجه مطالعه، موفقیت در آزمون نباشه، درواقع تو این حالت هدف درس خوندن، به یاد سپردن و آزمون دادن نیست هدف کنترل ترس‌ و اضطراب‌ یا ... هست که معمولا میتونه تا حد زیادی در این امور موفق باشه ولی به عنوان راهی برای به یاد سپردن، به خوبی عمل نمیکنه و نتیجه ای حاصل نمیشه. در حقیقت از همون اول، این نوع از مطالعه نمی تونست و قابلیت نتیجه بخشی در آزمون رو نداشت؛ مثلاً ورزش کردن میتونه یه روش مقابله‌ ای مناسب برای کنترل اضطراب باشه ولی این به این معنی نیست که این نوع از ورزش کردن میتونه منجر به موفقیت در مسابقات حرفه ای شه؛ به عبارتی باید به یادسپاری و موفقیت در آزمون، هدف اصلی فردی باشه که در حال مطالعه است؛ اما کار وقتی پیچیده میشه که فهمیدنش برای خود فرد، معمولا سخته، مثلاً فردی که بعد از حداکثر توان مطالعه‌ که مثلاً حدود 8 ساعته، برنامه درسی رو تا 12 ساعت برای کنترل اضطراب ادامه میده، خیلی زود متوجه میشه که کیفیت مطالعه به شدت افت کرده.

      و ...
      مرسییی آقاای آرتور
      فقط یک مقدار سنگین بود سه چهار بار خوندم تا متوجه شدم 😅
      ولی در کل راهنمایی شدم مرسی واقعا دست گلتون درد نکنه که راهنمایی میکنید.

    6. Top | #36
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      خیلی کوتاه و مختصر بگم....واقعا رفتار بعضی آدما و درک نمیکنم....میدونی اگر اینقدر مغز درست و سالمی داشته باشی متوجه میشی که شاید این آدم منتظر یک انرژی...یکی حرفی که بتونه زندگیشو زی رو کنه و مثبتش کنه...ولی متاسفانه فقط حرف های میزنید که طرف رو با خاک یکسان میکنید....میدونید چرا تعداد این تاپیک ها زیاد میشه چون طرف امروز سوالشو می‌پرسه و با طوماری از حرفهای نامید کننده و مایوس و حرف های به اصطلاح علمی که اصلا جاش اینجا نیست رو به رو میشه...و چند روز بعد بازم برای حتی یک امید کوچیک هم شده دوباره می‌پرسه.....اشتباه نکنید و نگید چرا تو این چند روز تلاش خودشو نکرده چون استرسی که امثال بعضی افراد بهش وارد میکنن باعث میشه که کل انرژی طرف رو میگیریم و نابودش میکنین.....واقعا برای بعضی از افراد متاسفم....یکم به خودتون بیایید...زمین می‌چرخه....حواستون خیلی باشه....شاید تو موضوع کنکور نباشه ممکنه هر جای دیگه شما فقط نیاز به کلمه حرف خوب باشین که رها بشین،انرژی و امید بگیرین ولی چنان نامید روبه روتون قرار میگیره که فکرشم نکنید....کنکور زندگی آینده یک انسان رو تا آخر عمرش میسازه پس حواستون باشه با کل زندگی و عمر یک آدم به همین راحتی شوخی نکنید������������� ����

    7. Top | #37
      کاربر انجمن

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط مالفیسنت نمایش پست ها
      ن عزیزم ، واقع بین باش ، کمال گرا نباش
      ولی اگ پکیج کنکور سخت هست رو تهیه کنی و با ممد مشاوره بگیری حتی به پزشکی شریف هم میشه امیدوار شد .
      پزشکی شریف چه سمیه

    8. Top | #38
      کاربر انجمن

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      ولی جدایی از شوخی کسی بخواد واقعا بخونه نمیاد از شما نمیپرسه میشه یا نمیشه کار خودشو میکنه میره جلو
      تو رشته های ریاضی و تجربی و انسانی هر سال ۱۰۰۰نفر رتبه یک تا ۱۰۰۰ اول کشور میشن که در مجموع میشه هر سال ۳۰۰۰نفر
      یعنی همه ی این ۳۰۰۰نفر از اول سفت و سخت نشستن خوندن؟یعنی امکان نداره یک نفر از این ۳۰۰۰نفر هم دیر شروع کرده باشه و بشه رتبه ی برتر؟؟؟
      حتما بین این همه ادم یکی هم بوده دیر شروع کنه و رتبه ی خوبی بیاره
      ولی اونی که بخواد واقعا بخونه کار خودشو میکنه و توی این بحث های پوچ و تو خالی خودشو نمیندازه

      من برم که جنگ عظیمی به پا میشه بعد این پست
      ویرایش توسط ghasem.az : 15 بهمن 1401 در ساعت 10:53

    9. Top | #39
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Powerfullll نمایش پست ها
      من شخص شما منظورم نبود ‌‌ کلا علامه هایی رو گفتم که توی این تاپیک یا تاپیک های مشابه فاز برمیدارن و این موضوع رو که دغدغه یه عده هست مسخره و بیخود جلوه میدن‌ ‌.
      علتشم اضطرابه فقط و نشناختن راه . همین
      حق گفتی واقعا . اکثر بچه هایی که ذهنشون با این سوال درگیره کسایی هستن که برای اولین باره کنکور میدن و اغلبشون هم از دی یا بهمن به تکاپو افتادن و تجربه ی کمی دارن . من خودمم پارسال دقیقا همین موقع ها بود که این سوال مثل خوره افتاده بود به جونم . از هر مشاور و رتبه برتر و دانشجویی که در دسترسم بود میپرسیدم . جواب همه شونم این بود که فقط شروع کن . تکرار این سوال که ریشه تو ناامیدی و اضطراب داره باعث میشه این دوتا حس منفی در نهایت از پا درت بیارن . منم همچین اتفاقی برام افتاد و از فروردین به بعد کاملا رها کردم کنکورو چون به این نتیجه رسیده بودم که نمیشه و نشد. نه بخاطر اینکه کلا نمیشد ، بخاطر اینکه من نخواستم که بشه . الان که دارم از دور به تصمیماتم نگاه میکنم و گذشته رو مرور میکنم واقعا به این نتیجه میرسم که میشد . دی و بهمن زمان ریزش کنکوریاس. یه پیچ مرگباره که خیلیا رو چپه میکنه . پنج ماه واقعا زمان کمی نیست . اگر بخوای قطعا میشه .

    10. Top | #40
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      واقعا تاپیک سمی بود !
      هیچکس نمیتونه بگه از الان میشه
      هیچکسم نمیتونه بگه از الان نمیشه (قابل توجه اونهایی که با اطمینان کامل میگن میشه یا نمیشه)
      من الان بخوام برم یه لیوان آب بخورم از هیچکس نمیپرسم
      ایا میشه ایا نمیشه چرا ؟ چون 1/ایمان دارم به کاری که میخوام بکنم2/ راهشو بلدم
      کسی این سوالو می پرسه که به خودش اطمینان نداره
      حالا ایکس و ایگرگ بگن میشه تو بخاطر حرف اونا
      دو روز امیدوار میشی روز سوم شارژت تموم میشه
      دوباره میای می پرسی ایا میشه ؟
      ولی درون خودت نا مطمئنی .بر عکسش اگه به خودت و مسیرت
      مطمئن باشی به تایید هیچ کس نیاز نداری
      .
      و مورد بعد سوال رو از کسی بپرسید که یا تجربه مشابه داره
      یا علم کار دستشه ،
      وقتی میای تو یه محیط عمومی سوال می‌پرسی خیلی از جوابا نه بر اساس تجربس نه علم .شما یکنفر بیار که مثلا از صفر یا از سطح x
      شروع کرده و در مدت مثلا شش ماه یا دو ماه یا یک هفته موفق شده اون شخص جواب این سوال رو بلده نه اونی که احساسی
      و بخاطر روحیه دادن میگه میشه
      نه اونی که بخاطر نا امید بودن خودش و اینکه در خودش نمی بینه بتونه چنین کاری انجام بده میگه نمیشه .
      هیچ جوینده ندانست که جای تو کجاست...

    11. Top | #41
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      با کمال احترام باید بگم که من احساس خوبی از تاپیک‌تون دریافت نکردم.
      لطفاً لطفاً لطفاً بیاید عادت کنیم به تمام دغدغه‌ها و نگرانی‌ها (فارغ از منطقی بودن یا نبودشون از نگاه خودمون) احترام بذاریم.
      ما از کجا می‌دونیم اونی که پشت این سواله، چی بهش گذشته؟؟؟
      باید به نوعی زندگی کنید که گویی برای دومین بار به دنیا آمده‌اید
      و اینک خطاهایی که در زندگی نخست انجام داده بودید را اصلاح می‌کنید...

    12. Top | #42
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      کامل و جامع این موضوع رو اینجا بازگو کردم و نیازی به این همه تمسخر و حرفهای صد من یه غاز نبود

      http://forum.konkur.in/thread79121.html
      اگر تمام دنیا هم از تو بدشان بیاید و تو را آدم بدی بدانند، تا وقتی که وجدانت تو را تایید می کند و تو را گناهکار نمی داند،تو بدون دوست نمی مانی.

    13. Top | #43
      کاربر انجمن

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      این تاپیک ولی با همه ی تاپیک هایی که تا الان راجب این موضوع زده شده فرق میکنه که از نظر من درستش هم همینه باعث امید الکی یا دلسردی و نا امیدی کسی که میخواد شروع به تغییر کنه نمیشه
      هرچند همونطور که قبلا گفتم کسی بخواد تغییر کنه نمیاد از کسی سوال نمیکنه که میشه یا نه

    14. Top | #44
      کاربر فعال

      نمایش مشخصات
      پاسخ سوال شما:
      چرا خودت امتحان نمیکنی که ببینی میشه یا نه؟

    15. Top | #45
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Mina_1996 نمایش پست ها
      خیلی کوتاه و مختصر بگم....واقعا رفتار بعضی آدما و درک نمیکنم....میدونی اگر اینقدر مغز درست و سالمی داشته باشی متوجه میشی که شاید این آدم منتظر یک انرژی...یکی حرفی که بتونه زندگیشو زی رو کنه و مثبتش کنه...ولی متاسفانه فقط حرف های میزنید که طرف رو با خاک یکسان میکنید....میدونید چرا تعداد این تاپیک ها زیاد میشه چون طرف امروز سوالشو می‌پرسه و با طوماری از حرفهای نامید کننده و مایوس و حرف های به اصطلاح علمی که اصلا جاش اینجا نیست رو به رو میشه...و چند روز بعد بازم برای حتی یک امید کوچیک هم شده دوباره می‌پرسه.....اشتباه نکنید و نگید چرا تو این چند روز تلاش خودشو نکرده چون استرسی که امثال بعضی افراد بهش وارد میکنن باعث میشه که کل انرژی طرف رو میگیریم و نابودش میکنین.....واقعا برای بعضی از افراد متاسفم....یکم به خودتون بیایید...زمین می‌چرخه....حواستون خیلی باشه....شاید تو موضوع کنکور نباشه ممکنه هر جای دیگه شما فقط نیاز به کلمه حرف خوب باشین که رها بشین،انرژی و امید بگیرین ولی چنان نامید روبه روتون قرار میگیره که فکرشم نکنید....کنکور زندگی آینده یک انسان رو تا آخر عمرش میسازه پس حواستون باشه با کل زندگی و عمر یک آدم به همین راحتی شوخی نکنید������������� ����
      اتفاقا دوست عزیز کسی که این سوالو میپرسه برای گرفتن امید نیست
      غالبا برای راحت شدن خیالشون و ادامه دادن به اهمال کاریه
      یعنی اون شخص این سوالو میپرسه و دنبال کلمه" میشه" از یک نفر میگرده و بعدش که خیالش راحت شد میشه هم شروع نمیکنه و همینطور ۴ ماه مونده به کنکور و ۳ ماه مونده و ۲ ماه و ... این سوالو میپرسه
      این دسته احتمالا زیر فشار و استرس دارن له میشن و خودشونو اینقدر سرگرم میکنن که به درس های موندشون فکری نکنن و هر از چندگاهی میان میپرسن میشه یا نه که برن و دوباره این چرخه رو تکرار کنن
      و اینکه مطمئن باشین کسی با یه نمیشه گفتن بیخیال هدفش نمیشه مگر اینکه خودش اون هدفو نخواد
      جدا از این بحثا
      انگیزه باید حالت درونی داشته باشه و حتی هدف هم بیان نشه
      چون با بیانش و دادن نظر یا گرفتن نظر از دیگران از انرژی ما کم میشه برای رسیدن به هدف
      و به نظرم بیشتر کسایی که این سوالو میپرسن پشت کنکوری هستن فارغ از تجربه ای که دارن بخاطر سطح استرسی که روشونه
      دوستان کنکوری
      ما درکتون میکنیم که چقدر سخته و بهتون افتخار میکنیم که تو این شرایطم برای هدفتون تلاش می کنید پس بخاطر خودتون از این مدل تاپیکا فاصله بگیرید

      روی صحبت شما ریپلای کردم ولی نظرم رو به جمع بود

    صفحه 3 از 3 نخستنخست ... 23

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    موضوعات مشابه

    1. بنظرتون تو كنكور ١٤٠٢ موفق ميشم؟😔
      توسط Nargesamiri در انجمن پرسش و پاسخ دانش آموزی
      پاسخ: 0
      آخرين نوشته: 03 آبان 1401, 21:49
    2. 🤓دانشجوها،روزی چقدر میخونید؟😩
      توسط rogi در انجمن ساعت مطالعه کنکوریها
      پاسخ: 18
      آخرين نوشته: 22 اردیبهشت 1399, 03:41
    3. 🍓آزمون27 دی؛قلم چی یا سنجش؟🍓
      توسط Toot Farngi در انجمن مشاوران و مدرسان و موسسات کنکوری
      پاسخ: 11
      آخرين نوشته: 02 بهمن 1398, 21:30
    4. سوال از دنباله!چرا من ۱۶ درمیارم ولی تو پاسخ نیست!؟😲
      توسط bande khoda در انجمن پرسش و پاسخ ریاضیات و حسابان
      پاسخ: 5
      آخرين نوشته: 22 آبان 1398, 23:30
    5. عمل کردم.مشکل واسه رشته های پزشکی ندارم؟😕
      توسط Adamkhob در انجمن مصاحبه دانشگاه ها
      پاسخ: 27
      آخرين نوشته: 05 آذر 1396, 13:12



    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن