LinkBack URL
About LinkBacks...
صورت مسئله =
حفظ کردن اسامی ای که هیچ جوره توی مخ ادم نمیره
راهکار =
ذهن ادم به این صورت هست که معمولا مطالب و موارد اغراق شده ، مسخره یا طنزآمیز رو راحت تر به یاد میسپاره
مثلا اگه شما عکس یک فیل معمولی رو ببینید بیشتر در ذهنتون میمونه یا اگه عکس فیلی رو ببینید که دامن صورتی پوشیده ؟
یا اگه یک توت فرنگی عادی رو ببینید راحت تر توی ذهنتون میمونه یا اگه یه توت فرنگی غول آسا به بزرگی یه خونه رو ببینید ؟
این راهکار به این شکل هست که شما اسامی خشک و سختی که درحالت عادی به راحتی نمیشه حفظش کرد رو با استفاده از ذهن و خلاقیت خودتون
با استفاده از اغراق یا با استفاده از طنز و شوخی یا استفاده از این ها در تصویرسازی ، اون اسامی رو از حالت خشک خارج و بهشون جون میبخشین
و یا اینکه از کدگذاری های اسمی که حالت طنز دارن استفاده میکنید
یسری از کدها یا رمزهای یادآوری تون میتونه حتی چیزای سمی یا بی ادبانه (همچین کلمه ای داریم اصلا؟! ) باشه... مثلا من برای امتحان انگل شناسیم اسم یسری از انگل ها رو که مثلا ممکن بود سه تا حرف اولش شبیه یه فوحش خاک بر سری باشه حفظ کردم چون اول توی ذهنم اون فوحش رو میاوردم بعدش سریع اسم انگل یادم میومد ( حواستون باشه اگه این مدلی استفاده میکنید یهو جلوی بقیه بلند بلند فکر نکنید )
شاید بنظرت راهکار مسخره ای بیاد اما با همین راهکار امتحان انگل عملی رو نمره عالی اوردم... امتحانی که خیلی ها میوفتن...
مسئله نداشتن تمرکز
راهکار ؛یه کاغذ کوچیک کنارت باشه فکرهایی که سراغت میاد یادداشت برداری کنم سر یه زمان تعیین شده بهشون فکر کن اقدامات لازم انجام بشه
مسئله:کندخوانی ( ویژه کسایی که همش فصل اول میمونن تو درسا!!)
راهکار: فقط از یه کتاب درسنامه بخونین تعدد منابع مخصوصا تو این برهه سمه کتابای اضافی رو بذارین کمد تا چشمتون بهش نیفته و تمرکزتون فقط رو یه منبع باشه
مسأله: وقتی درس میخونم هی حواسم پرت میشه حالا دو تا عامل داره یا بیرونیه یا درونی یعنی یا افکار مزاحم داری و نشخوار ذهنی یا عوامل خارجی مثل صدای تلویزیون یا حتی بیرون رفتن مداوم از اتاقتون باشه
من خودم مشکلی که داشتم اینکه یه جا بند نمیشدم و بیشتر از 1 ساعت نمیتونستم تمرکز کنم و به بهانه های مختلف ( اب خوردن غذا خوردن ) از اتاقم میرفتم بیرون .
حالا راهکار: یه برگه کوچک برمیدارین جدولی که عکسشو گذاشتم رو میکشین سمت چپ عوامل مزاحم درونیه مثلا افکار مزاحم هر وقت فکری اومد ذهنتون یه ضربدر بکشید. سمت راست هم بیرون رفتن های مداوم و عوامل خارجیه.
اوایل تعداد ضربدر هاتون زیاده ولی ناامید نباشین و با خودتون قرار بذارین مثلا فردا باید 2 تا ضربدر کمتر داشته باشم و ادامه بدین و میبینین بعد یه مدت ضربدر هاتون به کمتر از 5 تا رسیده. مشکل ما ها اینه که مثلا میگیم 12 ساعت درس خوندم ولی این 12 ساعت چقدرش مفیده؟ تایم خالصه؟؟؟ یا ناهار خوردن و بیرون رفتن از اتاق و صحبت با اعضای خانواده رو هم لحاظ میکنیم؟ با خودت قرار بذار بیشتر از 5 بار از سنگرت( اتاقت و کتابات) نیای بیرون اونم فقط برای کارای ضروری
صورت مسئله : عدم استمرار در درس خوندن و ساعت مطالعه نوسانی (سه چهار روز ده ساعت روز پنجم به بعد صفر ساعت)
راهکار= ؟!
"دردی که انسان را ب سکوت وا میدارد
بسیار سنگین تر از دردیست
ک انسان را ب فریاد وا میدارد!
و انسان ها فقط به فریاد هم میرسند
نه به سکوت هم.."
فروغ فرخزاد
صورت مسئله =
اول صبح بیدار میشم و اصلا دلم نمیخواد اون روز کارهای واجبی که دارم رو انجام بدم ...
راهکار =
روی دست حداکثر دو سه تا کش میبندیم
که هرکدوم نشانه یه کار بخصوصی هست که باید اون روز انجام بدیم
و وقتی اون کار خاص انجام شد کش مربوط بهش رو از دست باز میکنیم و درش میاریم...
اینو یادم نیس کجا خوندم یا شنیدم...
خودم تاحالا امتحانش نکردم الانم کش دم دستم نیس
هرکی امتحانش کرد فیدبک و بازخوردش رو بهم بگه
صورت مسئله : کنکوری هستی و اورثینکر
راهکار : به شدتتت از هرگونه فضای مجازی دوری کن ، از اغلب ادما هم دوری کن ( اونایی ک باعث میشن ذهنت مشغول شه حتی خانواده )
مسئله. وقت کم اوردن در حین مطالعه. معمولا برای یه درس به سه یا چهار ساعت زمان نیاز دارم.
راهکار؟؟؟؟!
صورت مسئله : هرکار میکردم هر قولی که میدادم به خودم نمیتونستم بازم صبح قبل ۶ الارم و خاموش میکردم
راهکار : برنامه alarmy مانوریت بهم میده تا بلند نشم از سینک توی حمام عکس نگیرم قطع نمیشه . و البته نذاشتم اگه یه روزی هم برگشتم خوابیدم خودمو سرزنش کنم. انگار یه من دومی دارم که بچه اس هرچی سرزنشش میکردم که کل دنیا ۶ صبح بیدارن تو نمیتونی بیشتر لج میکرد بیشت تو خودش میرفت ولی وقتی یه روزکه بیدار نمیشه میکم تلاشتو کردی نیم شاعت زودتر دیروز بودااا فرداش بازم سعی میکنم خودمو بیدار نگه دارم
من و اون یکی بلوندی بدجنس به قول خودم که انگار کنترلم و میگرفت دستش و دختر شیطونیه وقتی تو یک تیم اومدیم( منظورم اینه از وقتی با خود درونم با اشتباهاتم با همه کم و کاستیان کنار اومدم و قبول کردم و جای سرزنش تشویق کردم و همراه خودم شدم اومدیم توی یک تیم انگار و خیلی راحتتر پیش میره واسم) قبلا گریه میکردم روی تخت که من الان پای درسم باشم چرا چشمام باز نمیشه از خواب! نه میخوابیدم نه بلند میشدم ..
هم راهکارش واسم یه اپ بود هم بیشتر از لحاظ روانی رو خودم کار کردم
راهکار
صورت مسئله : از مهر که شروع کردم کم کم عادت کردم به نشستن پشت صندلی تایم زیاد منظورم یک پارت درس خوندن مثلا ۱/۳۰ ساعت هم میخوندم الان همون ساعت مطالعه و دارم ولی سر ۳۰ دقیقه یجا بند نمیشم.
یعنی خیلی میرم و میام از سر درسم.
با اینکه تعداد تستم بیشتر شده پیشرفت کردم ولی بی نظمی دارم و نتونستم ساعت مطالعه ام و افزایش بدم
راهکاری اگر دارید
مسئله=برای ریاضی و فیزیک میخام یه سری مطالب حذف کنم و به درصد موردنظرم برسم ولی واسه 20گرفتن توی ترمیم این 2درس باید مطالب حذف شده خونده بشه.نمیدونم چیکار کنم؟
راهکار؟؟؟؟؟!
مسئله
خیلی دوست دارم بخوابم...اصلا ولم کنن همش خوابم
از اون طرف اگه قرار نباشه درس بخونم میتونم در طول شبانه روز 2 ساعت بیشتر نخوابم و اصلا احساس خستگی نکنم
انگار نفرین کرده اند... این خاک را اجداد ما
تا بوده زاری بوده و... تا مانده غم در یاد ما
ما نسل بازی خورده ایم...آتش به پرهامان زدند
شاهان به آتش بازی و... نیرنگ و استبداد ما
بازندگان بازی شطرنج قدرت نسل ماست
پایان بازی مات بود...از کیش مادرزاد ما...
با اجازه من این رو جواب میدم چون زمان هایی مسئله خودم بوده .
نوشته اصلی توسط Paradise.x
من به این نتیجه رسیدم بعد از مانیتور کردن رفتار های خودم برای یک مدت طولانی که خواب بهترین گزینه ای هست که دارم حالا چرا؟
چون وقتی خوابم نمی‌فهمم کی با کی دعواش شد توی خونه ، کسی نمیتونه بهم بگه بیا فلان کار رو بکن و اینجا و اونجا کمک کن ، چشم کسی بهم نمیوفته بنابراین کمتر بهم گیر میدن و از همهههه مهم تر از شر صفت منحوس آور ثینکر بودن راحت میشم و خلاصه مغزم خاموش میشه و چی بهتر از این ؟
حالا به همه مسائل بالا درس خوندن و کنکور رو هم اضافه کن . معلومه که میری می‌خوابی خب . درس خوندن خیلی سخته و خب مغزت با تعطیل کردن خودش و خواب‌آلوده شدن میخواد ازش فرار کنه .
همه اینا رو گفتم چون شناخت دقیق مشکل یعنی نصفش حله . باید این بازی های ناخودآگاهت رو بشناسی تا بتونی باهاش مقابله کنی
حالا برای نصف دیگه اش این راهکار برای من جواب داده : بیدار میشی و با خودت صحبت میکنی که خب اوکی نمی‌خوایی درس بخونی دیگه؟ آره میفهمم درس خوندن سخته اما اجازه هیچ کار دیگه ای هم نداری . آهنگ نداریم گوشی نداریم کتابهای دیگه نداریم و از همه مهم تر خواب نداریم ابدا و اصلا . تا خواست خوابت بیاد برو ب صورتت آب بزن . یک روز بشین پشت میزت اما درس نخون .فقط زل بزن به دیوار اونوقت مغزت ترجیح میده که درس بخونه تا اینقدر علاف باشه . از همه مهم تر اینکه بازیت نمی‌ده . اینجا تویی که داری اون رو کنترل میکنی .
این راهکار رو یادمه از کتابی خوندم یا شاید توی پادکستی شنیدم ولی منبع دقیقش یادم نیست . در هر حال برای من جواب داده
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)
پاسخ با نقل قول
