خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 1 به 15 از 28
    1. Top | #1
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات

      Unhappy تصمیم مهم یک پشت کنکوری

      سلام دوستان خسته درسا نباشید.
      من پشت کنکوری ۱۴۰۰ تجربی هستم. بنده بسیار دانش آموز درس خوان و منظمی بودم. به درس خواندن شدید علاقه دارم و از درس خواندن لذت میبرم.رشتمم تجربیه.
      اما متاسفانه سال آخر بنا به دلایلی که دست خودم نبود نتونستم درس بخونم و فقط در حد مدرسه میخوندم.و خب در کنکور هم رتبه ام افتضاح شد. از اون سال تا الان همه سعو کردم و هرراهی که بگید امتحان کردم چون تو خونه نمیتونم درس بخونم. مثلاً رفتم سالن مطالعه اما جو و محیطش خوب نبود. خیییلی شلوغ بود. کتابخونه هم از هفت و نیم صبح تا هفت شب بازه و اونم مثل سالن مطالعه مشکل رفت و آمد و... رو داره. و پنج شنبه ها تا ظهر و جمعه ها هم کلا بسته است+روز های تعطیل. تو خونه هم انباری یا همچین جایی نیست که برم بخونم. اقوام هم نزدیک ما نیستن.
      دوستان من چیکار کنم ؟ به علت گذشته و سابقه خوبی که داشتم نمیتونم درسمو ول کنم نمی‌دونم چند نفر میتونن منو درک کنند اما واقعا عاشق ترسم هستم و گاهی که با خودم میگم ولش کن شاید قسمت نیست دیگه ، میرم دانشگاه آزاد ، قلبم درد میگیره و انگار کسی جلومو میگیره که همچین کاری نکنم.
      بچه ها من به خودم باور دارم . به خودم اعتماد دارم که توانایی رتبه برتر شدن رو دارم و میتونم یه رتبه عالی بیارم اما این مشکل مانع ام شده.
      به نظرتون چیکار کنم؟

    2. Top | #2
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      برای درس خواندن بجز اتاقت،سالن مطالعه و کتابخونه جای دیگه ای نیست باید بتونی با یکدومش که از بقیه یه نمه بهتره کنار بیای و خودتو با شرایطش وفق بدی! یکم بگرد شاید تو شهرتون یه سالن مطالعه خوب و خلوت پیدا کردی اگرم نکردی برو یه جا بشین تو همون سالن بخون سرت به کار خودت باشه سعی کن نزاری جوش روت تاثیر بزاره، چون چاره دیگه ای و راه دیگه ای نداری واقعا

    3. Top | #3
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      سلام منم دقیقا شرایطم مثه خودته . 1400 اصلااا نخوندم اینقد ک سه تادرسو افتادم . رتبم شد 55 هزار منطقه دو . 1401 شدم بیست هزار منطقه دو . امسال اصلا شروع نکردم هنوز . دارم از استرس میمیرم . تیزهوشان بودم و دوستام همشون پزشکی و دندون و دارو این چیزا میخونن . خستمم

    4. Top | #4
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Fatemeh_1234 نمایش پست ها
      سلام دوستان خسته درسا نباشید.
      من پشت کنکوری ۱۴۰۰ تجربی هستم. بنده بسیار دانش آموز درس خوان و منظمی بودم. به درس خواندن شدید علاقه دارم و از درس خواندن لذت میبرم.رشتمم تجربیه.
      اما متاسفانه سال آخر بنا به دلایلی که دست خودم نبود نتونستم درس بخونم و فقط در حد مدرسه میخوندم.و خب در کنکور هم رتبه ام افتضاح شد. از اون سال تا الان همه سعو کردم و هرراهی که بگید امتحان کردم چون تو خونه نمیتونم درس بخونم. مثلاً رفتم سالن مطالعه اما جو و محیطش خوب نبود. خیییلی شلوغ بود. کتابخونه هم از هفت و نیم صبح تا هفت شب بازه و اونم مثل سالن مطالعه مشکل رفت و آمد و... رو داره. و پنج شنبه ها تا ظهر و جمعه ها هم کلا بسته است+روز های تعطیل. تو خونه هم انباری یا همچین جایی نیست که برم بخونم. اقوام هم نزدیک ما نیستن.
      دوستان من چیکار کنم ؟ به علت گذشته و سابقه خوبی که داشتم نمیتونم درسمو ول کنم نمی‌دونم چند نفر میتونن منو درک کنند اما واقعا عاشق ترسم هستم و گاهی که با خودم میگم ولش کن شاید قسمت نیست دیگه ، میرم دانشگاه آزاد ، قلبم درد میگیره و انگار کسی جلومو میگیره که همچین کاری نکنم.
      بچه ها من به خودم باور دارم . به خودم اعتماد دارم که توانایی رتبه برتر شدن رو دارم و میتونم یه رتبه عالی بیارم اما این مشکل مانع ام شده.
      به نظرتون چیکار کنم؟
      سلام
      بهتر هست با خانواده صحبت کنید تا محیطی رو برای درس خوندن شما فراهم کنن.
      یا میتونین بخشی از خونه رو با پارتیشن پاراوان برای خودتون جدا کنید و اتاق درست کنید و برای جلوگیری از سر و صدا هم از صداگیر های صنعتی استفاده کنید.

    5. Top | #5
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      تو منی یا من توام
      دقیقا منم بخاطر این همه درس خوندن و جون کندن و ... دلم رضا نمیده برم رشته‌ای رو بخونم که علاقه ندارم

      درمورد مکان مطالعه هم منم یه همچین درگیری‌ای داشتم اخیرا، چون قبلا پانسیون رفتم و سختی رفت و آمد و ناهار و از یه طرفم جو منفی و ... رو تجربه کردم، باعث شد نخوام دوباره برم سمتش
      خلاصه با اینکه خستم از این چهاردیواری تکراری اتاقم، ولی دارم خودمو وفق میدم تو خونه بخونم
      مشکلم یه ساعتای خاصی از روز صداس که اونم با گوش گیر تا حد زیادی تحمل میکنم

      در نهایت مطمئنم میتونی آخر داستانو اونطوری که دلت میخواد بنویسی
      ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ...

    6. Top | #6
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط زهرا بازقندی نمایش پست ها
      سلام منم دقیقا شرایطم مثه خودته . 1400 اصلااا نخوندم اینقد ک سه تادرسو افتادم . رتبم شد 55 هزار منطقه دو . 1401 شدم بیست هزار منطقه دو . امسال اصلا شروع نکردم هنوز . دارم از استرس میمیرم . تیزهوشان بودم و دوستام همشون پزشکی و دندون و دارو این چیزا میخونن . خستمم
      شدیداً درکتون میکنم.

    7. Top | #7
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      ممنون از راهنماییتون

    8. Top | #8
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      ببخشید این چیزی که گفتین چی هست ؟
      خانواده من دقیقااااا می‌دونن که من با این موضوع مشکل دارم.پدرم درکم میکنن اما مادرم انگار با من مشکل دارن مثلاً میگم حرف زدن با گوشی به شدت تمرکزمو بهم میزنه و اعصابمو داغون می‌کنه اما امروز خوبه و فردا دوباره شروع میشه، بیشتر اوقات هم میگن که ما نمیتونیم به خاطر درس تو که حرف نزنیم زندگی نکنیم و از این حرفا . مثلاً میگن تو همش بهانه میاری اتاق به اون خوبی داری به اون تمیزی‌. اتاق شخصا مال خودم نیست و رفت و آمد دارن . در اتاق بسته نمیشه به خاطر همین همیشه یه بالشت می‌ذارم پشت در . وقتی میان تو محکم با لگد میزنن طوری که بالشت پرت میشه.
      نمیفههم اصلا نمیتونم درک کنم که چرا واقعا دارن با من این کارو میکنن. آینده مو دارن نابود میکنن

    9. Top | #9
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      چقدر درکتون میکنم.


      امیدوارم

    10. Top | #10
      کاربر باسابقه

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      سلام دوستان
      من هم این مشکل رو داشتم تا زمانی که فکر کردم خب دیکه چاره ای نیست! مشکلات همیشه وجود دارن اما من که نمیتونم آینده خودمو بخاطرشون خراب کنم!
      من اتاق جدا ندارم و برای حل همین مشکل، یه گوشه از خونه رو در نظر گرفتم و اونجا درس می‌خونم. برای اینکه متوجه سر و صدای اطراف و رفت و آمد بقیه نشم، یه هدفون روی گوشم میذارم که صدا رو تا حدی کمتر می‌کنه و رو به دیوار می‌شینم تا بقیه رو نبینم و بتونم تمرکز کنم.
      بنظرم خیلی از مشکلات ما از همین بهانه‌ها نشات می‌گیرن.

    11. Top | #11
      LEA
      کاربر برتر
      کاربر حرفه ای
      ناظر بخش

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Fatemeh_1234 نمایش پست ها
      ببخشید این چیزی که گفتین چی هست ؟
      خانواده من دقیقااااا می‌دونن که من با این موضوع مشکل دارم.پدرم درکم میکنن اما مادرم انگار با من مشکل دارن مثلاً میگم حرف زدن با گوشی به شدت تمرکزمو بهم میزنه و اعصابمو داغون می‌کنه اما امروز خوبه و فردا دوباره شروع میشه، بیشتر اوقات هم میگن که ما نمیتونیم به خاطر درس تو که حرف نزنیم زندگی نکنیم و از این حرفا . مثلاً میگن تو همش بهانه میاری اتاق به اون خوبی داری به اون تمیزی‌. اتاق شخصا مال خودم نیست و رفت و آمد دارن . در اتاق بسته نمیشه به خاطر همین همیشه یه بالشت می‌ذارم پشت در . وقتی میان تو محکم با لگد میزنن طوری که بالشت پرت میشه.
      نمیفههم اصلا نمیتونم درک کنم که چرا واقعا دارن با من این کارو میکنن. آینده مو دارن نابود میکنن
      سلام وقت شما بخیر

      کاملا متوجه شرایطتون هستم و میدونم اذیت هستین

      ولی وقتی عشق به هدف وجود داره سختی ها زیاد معنی پیدا نمیکنن

      چون مدام به هدفت فکر میکنی و پر از انرژی میشی برای رسیدن بهش

      دخترعمه ی من درواقع خونه ی کوچیکی داشتن خانواده اشون و 5نفر هم بودن

      مهمون هم فراوون داشتن

      سال کنکورش خانواده اش میگفتن گاهی گمش میکردیم

      هرجا میگشتیم نبود

      اخرکار تو حموم پیداش میکردیم

      میدیم اونجا داره درس میخونه


      رو دیوارای حمومشون نکته مینوشت

      هنوزم هستن

      اون سال رتبه اش شد 100

      و با دیدن رتبه اش داغون شد

      میگفت هدفم 1تا 3 بود

      من تهران میخواستم

      اینقدر هدفمند و عاشق

      اون فقط میتونست خونه درس بخونه با اون شرایط محیطی نامناسبش

      اما در اخر میرفت تو حموم میخوند

      میخوام یه چیزی بگم

      تو اگه عاشق هدفت باشی و واقعا بخوای که بهش برسی راهشو پیدا میکنی و به هدفت میرسی

    12. Top | #12
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط SARA_H83 نمایش پست ها
      سلام دوستان
      من هم این مشکل رو داشتم تا زمانی که فکر کردم خب دیکه چاره ای نیست! مشکلات همیشه وجود دارن اما من که نمیتونم آینده خودمو بخاطرشون خراب کنم!
      من اتاق جدا ندارم و برای حل همین مشکل، یه گوشه از خونه رو در نظر گرفتم و اونجا درس می‌خونم. برای اینکه متوجه سر و صدای اطراف و رفت و آمد بقیه نشم، یه هدفون روی گوشم میذارم که صدا رو تا حدی کمتر می‌کنه و رو به دیوار می‌شینم تا بقیه رو نبینم و بتونم تمرکز کنم.
      بنظرم خیلی از مشکلات ما از همین بهانه‌ها نشات می‌گیرن.
      ببخشید با هدفون آهنگ بی کلام میذارید؟
      یا از صداگیر های صنعتی که شکل هدفون هست استفاده میکنید ؟

    13. Top | #13
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      [quote=lea;1838560]

      سلام وقت شما بخیر

      کاملا متوجه شرایطتون هستم و میدونم اذیت هستین

      ولی وقتی عشق به هدف وجود داره سختی ها زیاد معنی پیدا نمیکنن

      چون مدام به هدفت فکر میکنی و پر از انرژی میشی برای رسیدن بهش

      دخترعمه ی من درواقع خونه ی کوچیکی داشتن خانواده اشون و 5نفر هم بودن

      مهمون هم فراوون داشتن

      سال کنکورش خانواده اش میگفتن گاهی گمش میکردیم

      هرجا میگشتیم نبود

      اخرکار تو حموم پیداش میکردیم

      میدیم اونجا داره درس میخونه


      رو دیوارای حمومشون نکته مینوشت

      هنوزم هستن

      اون سال رتبه اش شد 100

      و با دیدن رتبه اش داغون شد

      میگفت هدفم 1تا 3 بود

      من تهران میخواستم

      اینقدر هدفمند و عاشق

      اون فقط میتونست خونه درس بخونه با اون شرایط محیطی نامناسبش

      اما در اخر میرفت تو حموم میخوند

      میخوام یه چیزی بگم

      تو اگه عاشق هدفت باشی و واقعا بخوای که بهش برسی راهشو پیدا میکنی و به هدفت میرسی
      [/q
      اول اینکه بهشون تبریک میگم.

      میشه بیشتر ازشون بگید. چقدر میخوندن آیا پشت کنکوری بودن یا نه ؟

      واقعا انگیزه گرفتم با این حرفتون

    14. Top | #14
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      برو میز رو بچسبون به دیوار تا با رفت و امد حواست پرت نشه
      برای صدا هم از اینا بخر ب نظرم خوبه

      23.png

    15. Top | #15
      کاربر اخراجی

      Khabalod
      نمایش مشخصات
      یه چیزی بگم یهویی یادم افتاد
      من زمان دبیرستان یه دوستی داشتم برادرش دامادشون رو همون سال کنکور این دوستم کشته بود
      کلی دعوا و شلوغی و اینا داشت تو خونشون
      فکرشو کن چخبر بوده

      بعد بهش میگفتیم چطور تو این شرایط درس میخونی ؟گفتش یکی دیگه زده طرف رو کشته به من چه
      من فقط باید به هدفم برسم
      همون سال شد رتبه (دقیق یادم نیست ولی تو رنج های ۱۰۰تا ۱۸۰ بود ) رفت دندون پزشکی
      خواستم بگم زیاد به خودت تلقین نکن

      فقط به هدفت فکر کن
      یه هندزفری با موزیک ارامش بخش یا تمرکز بزار
      یا گوشگیر صنعتی
      و تمام

    صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن