از الان تا تیر کلا ۶ ماه وقت دارم اصلا نمیدونم از کجا و چی شروع کنم

[Dr.zn]

من صفر نیستم خوندم یه چیزایی ولی دو ماهه ول کردم از الان تا تیر کلا ۶ ماه وقت دارم اصلا نمیدونم از کجا و چی شروع کنم میشه بگید اگر تجربه شو دارید
با چی شروع کنم ؟
مدرسه ام نمیرم

[mahdi_artur]

دوست گرام اول بشین فکر کن چرا دو ماه درس نخوندم؟ [دقت کن: چرا درس نخوندی؟ نه کاش درس میخوندم نه سرزنش نه افسردگی نه ناامید شدن]

شما الآن دنبال آذوقه نباش برای شروع مجدد، دنبال ترتیب مبحث نباش، دنبال اینکه کدوم مبحث بخونم کدوم حذف کنم نباش. دنبال منبع فشرده نباش. دنبال این نباش که از چی شروع کنم از کجا بخونم. کدوم کلاس برام بهتره؟

فقط بشین و با خودت فکر کن " چرا نخوانده ام؟ مشکل اصلی چی بود؟ "

دوست عزیز شما اگه الآن هم شروع کنی ولی علت جمله بالا کشف نشه، اگر مشکلاتی که باعث شدن n ماه درس نخونی باقی بمونن دقیقا زمانی که بهترین منابع، بهترین برنامه، بهترین کلاس و کتاب آماده کردی تا دوباره پرقدرت از فردا شروع کنی دقیقا همان مشکلات میان سراغت و نابودت می‌کنند کاری باهات می‌کنن که تا شب کنکور بخوای از فردا یک شروع پرقدرت داشته باشی.

اگر مشکل کمال گرایی داری / اگر مشکل برنامه ریزی داری / اگر مشکل روحی داری / اگر ایزوله خبری نیستی و هر روز در فضای مجازی وقت تلف کردی / اگر اگر اگر
همه این اگر ها قابل حلن. منتهی خیلی از این اگرها رو نمیشه اول زد به دل درس خوندن و نادیده گرفت تا حل بشن. باید از همین الآن تکلیف ات رو مشخص کنی. سرسری گرفتن راه حل نیست. حالا چیزی که هست با عنایت به این موضوع که من و بقیه افراد این بستر اطلاع از اوضاع و شرایط شما نداریم شاید کمک خاصی از دست من و ما برنیاد شاید صرفا بتونم یه روش برنامه ریزی یادت بدم یا یکسری سرفصل کلی تعیین کنم که بعد از حل این مشکلات بتونی به کار اصلی که همون درس خواندن هست بپردازی ولی بازم میگم: دوست عزیز شما مشکلاتی داشتی که تا وقتی اینها برطرف نشده دائما هی شروع می کنی رها می کنی شروع می کنی رها می کنی شروع می کنی ...

راجع به روند صحیح برنامه ریزی برای شروع اگر بخوام بگم:
ببینید شما از همون روز اول که شروع می کنید میای به نقشه راه کلی برمیداری [مثل بودجه بندی آزمون های رایج سطح کشور یا بودجه بندی که خودت برای خودت مشخص کردی یا ...] حالا این بودجه بندی مثلا 10 الی 15 الی n تا پروژه داره، که هر پروژه n روز فرصت برای تکمیل داره. اگر برنامه کلی رو خودت نوشتی پس برای اتمام پروژه ها تاریخ مشخص نکن چون فعلا آگاهی از سطح توانایی یا سرعت پیشروی خودت نداری اگر هم رفتی سراغ بودجه از قبل آماده شده ای باز به تاریخ هر آزمون کار نداشته باش تا زمانی که سرعت پیش روی مناسب برنامه انتخابی پیدا کنی زمان اتمام برای شما مهم نیست اگر مهم باشه قطعا دچار استرس تمام نکردن میشی. شما از پروژه 1 شروع می کنی بودجه ای که مشخص کردی یا مشخص شده روی برگه می نویسی و حالا شروع می کنی به بررسی تعداد سوالات و حجم درسنامه لازم برای تکمیل پروژه. تعداد تست رو مشخص می کنی، صفحات درسنامه رو هم همینطور البته من پیشنهادم اینه که شما اصل مشخص کردن حجم رو بگذارید روی تعداد تست و نه درسنامه. چرا؟ چون از روی تعداد تست خیلی راحت تر میشه تاریخ اتمام پیشروی رو مشخص کرد تا از روی درسنامه. حالا که حجم ها مشخص شد شما میاید یه برنامه برای فردا (یا نهایت فردا و پس فردا) می چینی داخل این برنامه نه ساعت خاصی مشخص می کنی [مثلا اینطوری غلطه: ساعت 7 تا 9 ریاضی] و نه حتی تایم خاصی مشخص می کنی برای هر درس. صرفا حجمی که پیش بینی می کنی فردا بخونی رو وارد برنامه ات می کنی. داخل حجم تعیین شده خیلی خوبه که تعداد تست مشخص باشه [اصلا قرار شد تعداد تست ملاک اصلی باشه برای پیش روی ما] مثلا می نویسی: فردا ریاضی / تابع / مطالعه درسنامه + حل 30 تست آموزشی. حالا فردا میای این برنامه رو اجرا می کنی . می بینی باکس ریاضی داخل 2 و نیم ساعت اجرا شد [نکته: 2 و نیم ساعت پیوسته درس خوندن غلطه هر 55 دقیقه حتما 5 دقیقه استراحت کن یا بیشتر]. حالا همون موقع برنامه ریاضی فردات رو مشخص می کنی و این بار چون از توانایی خودت باخبری میتونی زمان رو هم پیش بینی کنی. این روش یکسری باگ هایی داره: مثلا اینکه ممکنه امروز روی مبحث آسونی باشی و فردا روی مبحث سنگین و تستاش پوست ازت بکنه پس اون زمانی که برای فردا مشخص می کنی صرفا باعث دلخوشی شماست وگرنه از نظر اجرایی همچین مهم هم نیست این یک. باگ بعدی اینه که شما ممکنه حجم پیش روی روز اول رو بخوبی پیش بینی نکنی مثلا 15 تست ریاضی واسه فردا بذاری ولی بعدا بزنی به دل کار و ببینی میتونستی خیلی راحت 40تارم بزنی پس باز حجمی که پیش بینی کردی هم چندان مهم نیست و باید داخل همون مرحله اجرا تصمیم بگیری حجم رو بیشتر یا کمترش کنی ولی توصیه میکنم حجم رو همیشه دست بالا درنظر بگیر در کنارش یه حداقلی همیشه در نظر بگیر که کمتر از اون حجم کار نکنی مثلا دیگه زیر 15 تست نری. [دوست عزیز حجم حداقل دقیقا حاصل تقسیم حجم کل هر پروژه به زمان کلی هست که برای هر آزمون (پروژه) در اختیار دارید ولی من چون میدونم شما میری از برنامه های از پیش نوشته استفاده می کنی و همچنین فعلا اطلاعی از توانایی خودت نداری میگم شما بهتره یه عدد خاص روی هوا فعلا مشخص کنی مثلا 15 تست در 1 ساعت یا 10 صفحه درسنامه در 1 ساعت و بعدا که بیشتر با خودت آشنا شدی این اعداد رو دقیق تر تعیین کنی پس فعلا وسواس نذار روی این کار که تهش می بینی باعث کمال گرایی شده و اصلا شروع نکردی چه برسه با خودت آشنا بشی.] همینطور میری جلو برنامه هر روز رو می نویسی و یه پیش بینی می کنی برای فردات با توجه به تایمی که فردا در اختیار داری [که خودت میگی حسابی شلوغی] و حجمی که امروز رسوندی. هرچقدر رفتی جلو دقیق تر هم میشی تا برسی به روز سی ام. دیگه از شروع ماه دوم اگر پیوستگی داشته باشی قشنگ میتونی برای خودت حجم تعیین کنی و برنامه هفتگی یا حداقل 3 روزه بنویسی. اما مهم ترین کارکردی که این یک ماه اول داره این هست که شما در روز های آخرش میتونی برای خودت یه کنداکتور مطالعاتی قابل انطاف تعریف کنی [یعنی دیگه برای مطالعه برای بیرون رفتن برای هر کاری یه تایم مشخص برای هر روزت پیدا کردی که کمتر دسخوش تغییر میشه] و حالا بدون اینکه نگران اجرا نشدن برنامه و ... باشی بیای جلو.

راجع به افزایش اصولی ساعت مطالعه:
دوست عزیز بهترین کار برای افزایش ساعت مطالعه اینه که شما تایم های مُرده رو کاهش بدی. پس الکی دنبال باشگاه 5 صبحی ها و سحرخیزان شیران دلیران و ... نباش. شما در طول این یک سال اگر عادت به صبح زود بیدار شدن نداشته باشی نهایت بتونی یکی دو هفته شو ساعت 5 بیدار شی با یه حال وصف ناپذیری شروع کنی به درس خوندن و کیف کنی از زندگیت. بقیه اش با احترام شُخمی خواهد گذشت [میدونم الان میگی چقدر منفی حرف میزنه این یارو ولی من واقعیت رو گفتم حالا دوست نداری واقعیت بشنوی میتونی بعد از رفع فیلتری یه سر به پستای خاله مهتاب و عمو کاظم مشاور اینستا بزنی اونا قشنگ حرف میزنن ولی واقعیت همینه.] پس شما بهتره از تایمی که بی دلیل درس نمیخونی کم کنی تا ساعت مطالعه ات بره بالا. چه میدونم تایم چک کردن گوشی تایم بیرون رفتن های الکی و ... پس از 3-4 ساعت و تنوع درس 2 یا نهایت 3 تایی شروع کن هر هفته نیم ساعت به مطالعه روزانه ات اضاف کن .

راجع به سرفصل های پیشروی اگر بخوام یک نمونه بیارم:
این بودجه بندی رو صرفا بعنوان یک نمونه قرار میدم (خودت می تونی یه همچین بودجه ای بنویسی و اجرا کنی)
زیست ترکیبی جلو اومده / شیمی صرفا پایه دهم و یازدهم ولی با مرور فراوان و اصولی حالا خودتون می تونید بهش شیمی 12 هم اضاف کنید که پیشنهادم اینه فصل های 3 و 4 در اولویت باشن / ریاضی کاملا ترکیبی اول مباحث پیش نیاز و مستقل پایه جمع شده سپس مباحث پیوسته با مقدار فراوانی مرور / فیزیک هم خیلی لاک پشتی فیزیک 12 و یکی از پایه ها باهم جلو اومده و در نهایت اون سری فصل هایی که ارتباط بیشتری باهم داشته اند برای مرور یکجا آوردم (مثلا چرخه فیزیک حرارت یا موج یا مکانیک و ...) که کمک میکنه مرور هدفمند تری داشته باشید
دوست عزیز بازم میگم این بودجه بندی صرفا یک نمونه است و همینطور الزامی در اجراش نیست و شما باید خودتون تصمیم بگیرید میخواید چیکار کنید این یک. ثانیا تاریخ و روز و بازه هم مشخص نکرده ام چرا؟ چون هر دانش آموزی سرعت پیش روی، ساعت مطالعه و ... خاص خودش رو داره پس باید خودتون مشخص کنید صرفا هر قسمت سطح بندی شده که اون هم نمادین هست یعنی کار به عنوان هر پروژه نداشته باشید و رعایت 1-پیش نیاز ها 2-کنار هم مطالعه کردن مباحث ترکیبی و 3-مرور های فراوان و پوششی از مباحث قبلی رو بچسبید که برای دانش آموز ضعیف خیلی میتونه کمک کننده باشه.



راجع به اینکه آیا واقعا حذف کردن کار درستیه؟
واقعیت این موضوع پیچیدگی خاصی داره لذا صرفا از یک منظر قابلیت بررسی ندارد و به عوامل زیادی وابسته هست.
1-باید دید سوالات کنکور در آن سال به چه نحوی طراحی و گزینش شود
دوست عزیز من کسی رو میشناسم از رفقای قدیمی {البته در نظام قدیم} ایشان 100 درصد زیست نظام قدیم رو حداقل 3 دور کامل بدون هیچ حذف کردنی مطالعه کرده بود البته همراه با زدن تست های فصل به فصل و جامع فراوان ولی در آخر به درصد بهتر از 60% در کنکور 99 نرسید اما خودش می گفت کنکور 98 را در منزل بالای 80 پاسخ داده ام. اگر سوالات کنکور قدری ساده تر مطرح شود کسی که حذف نکرده و تقریبا تمام مباحث را تسلط دارد قطعا می تواند همان اندازه تلاش خود درصد کسب کند اما اگر روند سوالات تغییر کند {مانند زیست و شیمی و بقیه دروس 94} یا سوالات بگونه ای گزینش شوند که خارج از 4چوب کلی کتاب های درسی باشند {ریاضی 1400} یا طراح قدری نامردی کند و غلظت سوالات شمارشی و وقت گیر محاسباتی را بالا ببرد {شیمی 99 یا 1401} این امکان وجود دارد دانش آموزی که حذف داشته یا نداشته به اندازه تلاش یک سال خود نمره کسب نکند یا بهتر بگوییم از میانگین آزمون هایی که شرکت کرده درصدش در کنکور پایین تر باشد که خوب با بحث تراز این مشکلات برطرف می شود ولی بهرحال درصد پایین می آید و طبیعیست. تا اینجای قضیه اوکیه ولی مشکل دقیقا از جایی شروع می شود که دانش آموزان بدون در نظر گرفتن ارزش درصد کسب شده به حرف دوستان خود که کنکوری سال های قبل بوده اند توجه و حتی عمل می کنند،
ببینید
از دید محمد که سال 98 کنکور داده و با حذف یکی دو فصل زیست را 70 زده حالا ایرادی هم ندارد کسی که نیاز به درصد بالا ندارد و یا دیر شروع کرده مثلا 5 فصل اول زیست 12 نخواند برای درصد 60
ولی از دید حسین که بدون حذف کردن حتی یک فصل و با میانگین زیست 70-80 در آزمون های آزمایشی جامع و ... زیست امسال را 60 درصد زده، حذف فصل نه حذف حتی یک مبحث ساده هم غلط است و اگر دانش آموزی سراغ حسین بیاید و بخواهد فصلی را حذف کند حسین می گوید من که قلم چی 80 میزدم وضعیتم این شد تو اگر حذف کنی که دیگر باید بروی بمیری!

2- درست حذف کردن،
اخیرا تست های ترکیبی بخصوص در زیست شناسی خیلی زیاد شده بنابراین با حذف یک فصل یا مبحث صرفا سوال مستقیمش از دست نمیره، ممکنه 4 تا سوال ترکیبی هم درگیر کنه. رعایت پیش نیازی و هم نیازی در حذف مهمه مثلا تابع رو نمیشه حذف کرد چون ...

3- از مباحث حذف شده چه مقدار تست مطرح بشه؟
این و مواردی مثل سختی و آسانی تست های مطرح شده از یک مبحث خیلی وابسته ست به شانس (بله همونی که هیشکی در قبول شدن دخیل نمیدونه) / یک موقعی دانش آموزان از اسید باز وحشت داشتند حذف می کردند میرفتند الکتروشیمی میخواندند ، طراح کنکور آسان ترین سوالات رو از اسید باز و سخت ترین سوالات رو از الکتروشیمی داد.

3- دانش آموزی که حذف میکنه یا میخواد حذف کنه کیه؟! ...
متاسفانه در این سال ها به چشم خود دیدم هر دانش آموزی که میومد می گفت قصد حذف مبحث x داره و میخواد بره تایمش رو بده به فصل های دیگر تا تسلط مشتی روی باقی مباحث داشته باشه دقیقا میرفت اون فصل ها رو هم ماست مال می کرد برمی گشت. حالا علت چیه؟ دوست عزیز کنکوری که تا بهمن هیچی نخونده چرا بقیه راه رو هم خراب میکنه؟ فکر می کنید این ها مثلا به این فکر می کنند که وقت کمه یا ... ؟! اکثرا عادت به زیاد و پیوسته درس خوندن ندارن یا حتی علاقه ای به مطالعه ندارند بنابراین کسی که دیر استارت میزنه شانس قبولیش به این علت که زمان کمتری درس خونده و تلاش کرده پایین نیست (شاید هم باشه ولی فاکتور اصلی دقیقا این نیست) عامل اصلی دقیقا همونیه که گفتم. این ها اگر شروع هم کنند نهایت 2 هفته درس میخونن کتاب رو میندازن کنار یا 2 روز 10 ساعت که خوندن ول میکنن ساعت مطالعه میاد روی 2 ساعت و نهایتا ناامید میشند. حالا عمده افرادی که میان و به فکر حذف میفتن دقیقا کیان؟ همین افرادن! این دانش آموزان اگر بهشون بگیم تورو جدت بیا و فقط 1 فصل شیمی دهم بخون 1 ماه بعد که ازش پرسیدی خوندی؟ دقیقا این جواب رو بهت میده: " نه انشا... از شنبه " حالا دوست عزیز شما از این افراد انتظار دارید بیاند فصلی رو حذف کنند و تایم اون فصل رو تزریق کنند به فصل های دیگر و تازه عمق تسلط خودشون رو بواسطه حل کردن هر مدل تست و سوالی از آن فصل ها بیشتر کنند؟!! من نمیگم همه ولی اکثر این افراد دقیقا به این خاطر حذف می کنند که نای زدن 50 تست هم ندارن. بنابراین با این افراد اگر سازمان سنجش هم کنار بیاد باز خودشون کارو خراب میکنن و درس نمیخونن.

4- مدیریت تعیین سوال ... !!!
دوست عزیز ببینید کسی که در ریاضی میاد مبحثی رو حذف می کنه دقیقا سر جلسه با دیدن سوالات اون مبحث متوجه میشه باید رد بشه و به پروسه حل ورود نکنه (در فیزیک هم همینطور) اما در زیست یا حتی شیمی گاها باید تا آخرین واژه گزینه چهارم هم مطالعه کنید (چقدر زمان از دست رفت؟ حداقل 20-30 ثانیه!) تا اصلا بفهمید اون سوال رو با توجه به حذفیات تون قادر به پاسخگویی هستید یا خیر؟! حالا فرض می کنیم از حذفیات یک دانش آموز 20 سوال مطرح شده باشه، دوست عزیز حداقل 10-15 دقیقه زمان دانش آموز میره تا اصلا بفهمه اون سوال رو باید بزنه یا خیر؟ (تازه اگر به حل ورود نکنه) حالا با بحث آزمون جامع زدن این مهارت مدیریت تعیین سوال میتونه بهتر شه ولی بازم یه تایمی هدر میره.

5- مصرف درست تایم ذخیره یا هدر دادنش ؟!!
کسی که با حذف کردن میره ریاضی رو میزنه 50 درصد قطعا یه تایمی باقی میاره. ببینید کسی که کل مباحث رو خوانده و 50 زده مطمئن باشید تایم بیشتری صرف کرده حتی در صورت استفاده از تکنیک های رایج مدیریت آزمون (ضربدر و منها و ...) بالاخره کسی که همه مباحث رو خوانده ولی تسلطش روی بعضی مباحث آبکیه و بالا نیست همین که ورود کنه به تست سنگین و یا وقت گیر مقداری از تایم خودش رو هدر میده تا بفهمه سوال مناسب حل برای دور اول نیست. ولی اونی که حذف کرده (بویژه در ریاضی و فیزیک) دیگه اصلا ورود نمیکنه به حل. پس یه تایمی باقی میاره که این تایم رو اکثرا هدر میدن یعنی برنامه ای برای استفاده از تایم ذخیره ندارند و اگر هم داشته باشند عملی نمیکنند یا نمیشه. حذف کردن یه خوبی داشت به اسم تایم ذخیره که اکثر افرادی که حذف می کنند از همین یک خوبی هم استفاده درستی ندارند.

6-کنترل حس و حال سرجلسه مهم تر از کنترل زمان !
افرادی که حذف می کنند مورد 6 براشون دغدغه میشه. ببینید شما مثلثات را حذف کرده اید حالا میرید سر جلسه و می بینید 5 تست اول ریاضی تماما از مثلثاته و همگی هم ساده و متوسط چه حسی بهت دست میده؟ حالا یکم ادامه میدی به سوال بحث احتمال میرسی که قبلا مسلط کرده ای، به حل ورود میکنی یکم مینویسی میبینی 3 دقیقه شد ولی هنوز به جواب آخر نرسیدی (مثلا سوال وقت گیره یا محاسبات طولانی داره یا جدیده یا ...) باز چه حسی بهت دست میده؟ در کل چه حس و حالی پیدا میکنی؟ دلت نمیخواد کیک ساندیس ات رو بخوری بیای بیرون؟!

و ... (خیلی مورد دیگم هست ولی اینا بنظرم مهمتر بودن / در کل قاطعانه نمیشه گفت حذف نکن ... اینم بالاخره به یکی میسازه و به هزار نفر هم نه! اما بهتره حذف نکنید ...)

[LEA]

من صفر نیستم خوندم یه چیزایی ولی دو ماهه ول کردم از الان تا تیر کلا ۶ ماه وقت دارم اصلا نمیدونم از کجا و چی شروع کنم میشه بگید اگر تجربه شو دارید
با چی شروع کنم ؟
مدرسه ام نمیرم

سلام

اقای مهدی ارتور که کامل توضیح دادن

اما درکل نقاط ضعفت رو رو یه کاغذ بنویس

اشتباهاتی که کردی تو این مدت و عامل شرایط الانته

و شروع کن تک تک برطرفش کن

که گام اولش یه برنامه ریزی و نظم پیوسته اس و متهد بودن به اون

مبحث به مبحث از پایه بخون و خوب تست بزن و رفع اشکال کن

و در بازه های مختلف مرورش کن

نگران هم نباش

مهم اراده ی قوی و پیوسته تلاش کردنه

[elsaa2002]

دوست گرام اول بشین فکر کن چرا دو ماه درس نخوندم؟ [دقت کن: چرا درس نخوندی؟ نه کاش درس میخوندم نه سرزنش نه افسردگی نه ناامید شدن]

شما الآن دنبال آذوقه نباش برای شروع مجدد، دنبال ترتیب مبحث نباش، دنبال اینکه کدوم مبحث بخونم کدوم حذف کنم نباش. دنبال منبع فشرده نباش. دنبال این نباش که از چی شروع کنم از کجا بخونم. کدوم کلاس برام بهتره؟

فقط بشین و با خودت فکر کن " چرا نخوانده ام؟ مشکل اصلی چی بود؟ "

دوست عزیز شما اگه الآن هم شروع کنی ولی علت جمله بالا کشف نشه، اگر مشکلاتی که باعث شدن n ماه درس نخونی باقی بمونن دقیقا زمانی که بهترین منابع، بهترین برنامه، بهترین کلاس و کتاب آماده کردی تا دوباره پرقدرت از فردا شروع کنی دقیقا همان مشکلات میان سراغت و نابودت می‌کنند کاری باهات می‌کنن که تا شب کنکور بخوای از فردا یک شروع پرقدرت داشته باشی.

اگر مشکل کمال گرایی داری / اگر مشکل برنامه ریزی داری / اگر مشکل روحی داری / اگر ایزوله خبری نیستی و هر روز در فضای مجازی وقت تلف کردی / اگر اگر اگر
همه این اگر ها قابل حلن. منتهی خیلی از این اگرها رو نمیشه اول زد به دل درس خوندن و نادیده گرفت تا حل بشن. باید از همین الآن تکلیف ات رو مشخص کنی. سرسری گرفتن راه حل نیست. حالا چیزی که هست با عنایت به این موضوع که من و بقیه افراد این بستر اطلاع از اوضاع و شرایط شما نداریم شاید کمک خاصی از دست من و ما برنیاد شاید صرفا بتونم یه روش برنامه ریزی یادت بدم یا یکسری سرفصل کلی تعیین کنم که بعد از حل این مشکلات بتونی به کار اصلی که همون درس خواندن هست بپردازی ولی بازم میگم: دوست عزیز شما مشکلاتی داشتی که تا وقتی اینها برطرف نشده دائما هی شروع می کنی رها می کنی شروع می کنی رها می کنی شروع می کنی ...

راجع به روند صحیح برنامه ریزی برای شروع اگر بخوام بگم:
ببینید شما از همون روز اول که شروع می کنید میای به نقشه راه کلی برمیداری [مثل بودجه بندی آزمون های رایج سطح کشور یا بودجه بندی که خودت برای خودت مشخص کردی یا ...] حالا این بودجه بندی مثلا 10 الی 15 الی n تا پروژه داره، که هر پروژه n روز فرصت برای تکمیل داره. اگر برنامه کلی رو خودت نوشتی پس برای اتمام پروژه ها تاریخ مشخص نکن چون فعلا آگاهی از سطح توانایی یا سرعت پیشروی خودت نداری اگر هم رفتی سراغ بودجه از قبل آماده شده ای باز به تاریخ هر آزمون کار نداشته باش تا زمانی که سرعت پیش روی مناسب برنامه انتخابی پیدا کنی زمان اتمام برای شما مهم نیست اگر مهم باشه قطعا دچار استرس تمام نکردن میشی. شما از پروژه 1 شروع می کنی بودجه ای که مشخص کردی یا مشخص شده روی برگه می نویسی و حالا شروع می کنی به بررسی تعداد سوالات و حجم درسنامه لازم برای تکمیل پروژه. تعداد تست رو مشخص می کنی، صفحات درسنامه رو هم همینطور البته من پیشنهادم اینه که شما اصل مشخص کردن حجم رو بگذارید روی تعداد تست و نه درسنامه. چرا؟ چون از روی تعداد تست خیلی راحت تر میشه تاریخ اتمام پیشروی رو مشخص کرد تا از روی درسنامه. حالا که حجم ها مشخص شد شما میاید یه برنامه برای فردا (یا نهایت فردا و پس فردا) می چینی داخل این برنامه نه ساعت خاصی مشخص می کنی [مثلا اینطوری غلطه: ساعت 7 تا 9 ریاضی] و نه حتی تایم خاصی مشخص می کنی برای هر درس. صرفا حجمی که پیش بینی می کنی فردا بخونی رو وارد برنامه ات می کنی. داخل حجم تعیین شده خیلی خوبه که تعداد تست مشخص باشه [اصلا قرار شد تعداد تست ملاک اصلی باشه برای پیش روی ما] مثلا می نویسی: فردا ریاضی / تابع / مطالعه درسنامه + حل 30 تست آموزشی. حالا فردا میای این برنامه رو اجرا می کنی . می بینی باکس ریاضی داخل 2 و نیم ساعت اجرا شد [نکته: 2 و نیم ساعت پیوسته درس خوندن غلطه هر 55 دقیقه حتما 5 دقیقه استراحت کن یا بیشتر]. حالا همون موقع برنامه ریاضی فردات رو مشخص می کنی و این بار چون از توانایی خودت باخبری میتونی زمان رو هم پیش بینی کنی. این روش یکسری باگ هایی داره: مثلا اینکه ممکنه امروز روی مبحث آسونی باشی و فردا روی مبحث سنگین و تستاش پوست ازت بکنه پس اون زمانی که برای فردا مشخص می کنی صرفا باعث دلخوشی شماست وگرنه از نظر اجرایی همچین مهم هم نیست این یک. باگ بعدی اینه که شما ممکنه حجم پیش روی روز اول رو بخوبی پیش بینی نکنی مثلا 15 تست ریاضی واسه فردا بذاری ولی بعدا بزنی به دل کار و ببینی میتونستی خیلی راحت 40تارم بزنی پس باز حجمی که پیش بینی کردی هم چندان مهم نیست و باید داخل همون مرحله اجرا تصمیم بگیری حجم رو بیشتر یا کمترش کنی ولی توصیه میکنم حجم رو همیشه دست بالا درنظر بگیر در کنارش یه حداقلی همیشه در نظر بگیر که کمتر از اون حجم کار نکنی مثلا دیگه زیر 15 تست نری. [دوست عزیز حجم حداقل دقیقا حاصل تقسیم حجم کل هر پروژه به زمان کلی هست که برای هر آزمون (پروژه) در اختیار دارید ولی من چون میدونم شما میری از برنامه های از پیش نوشته استفاده می کنی و همچنین فعلا اطلاعی از توانایی خودت نداری میگم شما بهتره یه عدد خاص روی هوا فعلا مشخص کنی مثلا 15 تست در 1 ساعت یا 10 صفحه درسنامه در 1 ساعت و بعدا که بیشتر با خودت آشنا شدی این اعداد رو دقیق تر تعیین کنی پس فعلا وسواس نذار روی این کار که تهش می بینی باعث کمال گرایی شده و اصلا شروع نکردی چه برسه با خودت آشنا بشی.] همینطور میری جلو برنامه هر روز رو می نویسی و یه پیش بینی می کنی برای فردات با توجه به تایمی که فردا در اختیار داری [که خودت میگی حسابی شلوغی] و حجمی که امروز رسوندی. هرچقدر رفتی جلو دقیق تر هم میشی تا برسی به روز سی ام. دیگه از شروع ماه دوم اگر پیوستگی داشته باشی قشنگ میتونی برای خودت حجم تعیین کنی و برنامه هفتگی یا حداقل 3 روزه بنویسی. اما مهم ترین کارکردی که این یک ماه اول داره این هست که شما در روز های آخرش میتونی برای خودت یه کنداکتور مطالعاتی قابل انطاف تعریف کنی [یعنی دیگه برای مطالعه برای بیرون رفتن برای هر کاری یه تایم مشخص برای هر روزت پیدا کردی که کمتر دسخوش تغییر میشه] و حالا بدون اینکه نگران اجرا نشدن برنامه و ... باشی بیای جلو.

راجع به افزایش اصولی ساعت مطالعه:
دوست عزیز بهترین کار برای افزایش ساعت مطالعه اینه که شما تایم های مُرده رو کاهش بدی. پس الکی دنبال باشگاه 5 صبحی ها و سحرخیزان شیران دلیران و ... نباش. شما در طول این یک سال اگر عادت به صبح زود بیدار شدن نداشته باشی نهایت بتونی یکی دو هفته شو ساعت 5 بیدار شی با یه حال وصف ناپذیری شروع کنی به درس خوندن و کیف کنی از زندگیت. بقیه اش با احترام شُخمی خواهد گذشت [میدونم الان میگی چقدر منفی حرف میزنه این یارو ولی من واقعیت رو گفتم حالا دوست نداری واقعیت بشنوی میتونی بعد از رفع فیلتری یه سر به پستای خاله مهتاب و عمو کاظم مشاور اینستا بزنی اونا قشنگ حرف میزنن ولی واقعیت همینه.] پس شما بهتره از تایمی که بی دلیل درس نمیخونی کم کنی تا ساعت مطالعه ات بره بالا. چه میدونم تایم چک کردن گوشی تایم بیرون رفتن های الکی و ... پس از 3-4 ساعت و تنوع درس 2 یا نهایت 3 تایی شروع کن هر هفته نیم ساعت به مطالعه روزانه ات اضاف کن .

راجع به سرفصل های پیشروی اگر بخوام یک نمونه بیارم:
این بودجه بندی رو صرفا بعنوان یک نمونه قرار میدم (خودت می تونی یه همچین بودجه ای بنویسی و اجرا کنی)
زیست ترکیبی جلو اومده / شیمی صرفا پایه دهم و یازدهم ولی با مرور فراوان و اصولی حالا خودتون می تونید بهش شیمی 12 هم اضاف کنید که پیشنهادم اینه فصل های 3 و 4 در اولویت باشن / ریاضی کاملا ترکیبی اول مباحث پیش نیاز و مستقل پایه جمع شده سپس مباحث پیوسته با مقدار فراوانی مرور / فیزیک هم خیلی لاک پشتی فیزیک 12 و یکی از پایه ها باهم جلو اومده و در نهایت اون سری فصل هایی که ارتباط بیشتری باهم داشته اند برای مرور یکجا آوردم (مثلا چرخه فیزیک حرارت یا موج یا مکانیک و ...) که کمک میکنه مرور هدفمند تری داشته باشید
دوست عزیز بازم میگم این بودجه بندی صرفا یک نمونه است و همینطور الزامی در اجراش نیست و شما باید خودتون تصمیم بگیرید میخواید چیکار کنید این یک. ثانیا تاریخ و روز و بازه هم مشخص نکرده ام چرا؟ چون هر دانش آموزی سرعت پیش روی، ساعت مطالعه و ... خاص خودش رو داره پس باید خودتون مشخص کنید صرفا هر قسمت سطح بندی شده که اون هم نمادین هست یعنی کار به عنوان هر پروژه نداشته باشید و رعایت 1-پیش نیاز ها 2-کنار هم مطالعه کردن مباحث ترکیبی و 3-مرور های فراوان و پوششی از مباحث قبلی رو بچسبید که برای دانش آموز ضعیف خیلی میتونه کمک کننده باشه.



راجع به اینکه آیا واقعا حذف کردن کار درستیه؟
واقعیت این موضوع پیچیدگی خاصی داره لذا صرفا از یک منظر قابلیت بررسی ندارد و به عوامل زیادی وابسته هست.
1-باید دید سوالات کنکور در آن سال به چه نحوی طراحی و گزینش شود
دوست عزیز من کسی رو میشناسم از رفقای قدیمی {البته در نظام قدیم} ایشان 100 درصد زیست نظام قدیم رو حداقل 3 دور کامل بدون هیچ حذف کردنی مطالعه کرده بود البته همراه با زدن تست های فصل به فصل و جامع فراوان ولی در آخر به درصد بهتر از 60% در کنکور 99 نرسید اما خودش می گفت کنکور 98 را در منزل بالای 80 پاسخ داده ام. اگر سوالات کنکور قدری ساده تر مطرح شود کسی که حذف نکرده و تقریبا تمام مباحث را تسلط دارد قطعا می تواند همان اندازه تلاش خود درصد کسب کند اما اگر روند سوالات تغییر کند {مانند زیست و شیمی و بقیه دروس 94} یا سوالات بگونه ای گزینش شوند که خارج از 4چوب کلی کتاب های درسی باشند {ریاضی 1400} یا طراح قدری نامردی کند و غلظت سوالات شمارشی و وقت گیر محاسباتی را بالا ببرد {شیمی 99 یا 1401} این امکان وجود دارد دانش آموزی که حذف داشته یا نداشته به اندازه تلاش یک سال خود نمره کسب نکند یا بهتر بگوییم از میانگین آزمون هایی که شرکت کرده درصدش در کنکور پایین تر باشد که خوب با بحث تراز این مشکلات برطرف می شود ولی بهرحال درصد پایین می آید و طبیعیست. تا اینجای قضیه اوکیه ولی مشکل دقیقا از جایی شروع می شود که دانش آموزان بدون در نظر گرفتن ارزش درصد کسب شده به حرف دوستان خود که کنکوری سال های قبل بوده اند توجه و حتی عمل می کنند،
ببینید
از دید محمد که سال 98 کنکور داده و با حذف یکی دو فصل زیست را 70 زده حالا ایرادی هم ندارد کسی که نیاز به درصد بالا ندارد و یا دیر شروع کرده مثلا 5 فصل اول زیست 12 نخواند برای درصد 60
ولی از دید حسین که بدون حذف کردن حتی یک فصل و با میانگین زیست 70-80 در آزمون های آزمایشی جامع و ... زیست امسال را 60 درصد زده، حذف فصل نه حذف حتی یک مبحث ساده هم غلط است و اگر دانش آموزی سراغ حسین بیاید و بخواهد فصلی را حذف کند حسین می گوید من که قلم چی 80 میزدم وضعیتم این شد تو اگر حذف کنی که دیگر باید بروی بمیری!

2- درست حذف کردن،
اخیرا تست های ترکیبی بخصوص در زیست شناسی خیلی زیاد شده بنابراین با حذف یک فصل یا مبحث صرفا سوال مستقیمش از دست نمیره، ممکنه 4 تا سوال ترکیبی هم درگیر کنه. رعایت پیش نیازی و هم نیازی در حذف مهمه مثلا تابع رو نمیشه حذف کرد چون ...

3- از مباحث حذف شده چه مقدار تست مطرح بشه؟
این و مواردی مثل سختی و آسانی تست های مطرح شده از یک مبحث خیلی وابسته ست به شانس (بله همونی که هیشکی در قبول شدن دخیل نمیدونه) / یک موقعی دانش آموزان از اسید باز وحشت داشتند حذف می کردند میرفتند الکتروشیمی میخواندند ، طراح کنکور آسان ترین سوالات رو از اسید باز و سخت ترین سوالات رو از الکتروشیمی داد.

3- دانش آموزی که حذف میکنه یا میخواد حذف کنه کیه؟! ...
متاسفانه در این سال ها به چشم خود دیدم هر دانش آموزی که میومد می گفت قصد حذف مبحث x داره و میخواد بره تایمش رو بده به فصل های دیگر تا تسلط مشتی روی باقی مباحث داشته باشه دقیقا میرفت اون فصل ها رو هم ماست مال می کرد برمی گشت. حالا علت چیه؟ دوست عزیز کنکوری که تا بهمن هیچی نخونده چرا بقیه راه رو هم خراب میکنه؟ فکر می کنید این ها مثلا به این فکر می کنند که وقت کمه یا ... ؟! اکثرا عادت به زیاد و پیوسته درس خوندن ندارن یا حتی علاقه ای به مطالعه ندارند بنابراین کسی که دیر استارت میزنه شانس قبولیش به این علت که زمان کمتری درس خونده و تلاش کرده پایین نیست (شاید هم باشه ولی فاکتور اصلی دقیقا این نیست) عامل اصلی دقیقا همونیه که گفتم. این ها اگر شروع هم کنند نهایت 2 هفته درس میخونن کتاب رو میندازن کنار یا 2 روز 10 ساعت که خوندن ول میکنن ساعت مطالعه میاد روی 2 ساعت و نهایتا ناامید میشند. حالا عمده افرادی که میان و به فکر حذف میفتن دقیقا کیان؟ همین افرادن! این دانش آموزان اگر بهشون بگیم تورو جدت بیا و فقط 1 فصل شیمی دهم بخون 1 ماه بعد که ازش پرسیدی خوندی؟ دقیقا این جواب رو بهت میده: " نه انشا... از شنبه " حالا دوست عزیز شما از این افراد انتظار دارید بیاند فصلی رو حذف کنند و تایم اون فصل رو تزریق کنند به فصل های دیگر و تازه عمق تسلط خودشون رو بواسطه حل کردن هر مدل تست و سوالی از آن فصل ها بیشتر کنند؟!! من نمیگم همه ولی اکثر این افراد دقیقا به این خاطر حذف می کنند که نای زدن 50 تست هم ندارن. بنابراین با این افراد اگر سازمان سنجش هم کنار بیاد باز خودشون کارو خراب میکنن و درس نمیخونن.

4- مدیریت تعیین سوال ... !!!
دوست عزیز ببینید کسی که در ریاضی میاد مبحثی رو حذف می کنه دقیقا سر جلسه با دیدن سوالات اون مبحث متوجه میشه باید رد بشه و به پروسه حل ورود نکنه (در فیزیک هم همینطور) اما در زیست یا حتی شیمی گاها باید تا آخرین واژه گزینه چهارم هم مطالعه کنید (چقدر زمان از دست رفت؟ حداقل 20-30 ثانیه!) تا اصلا بفهمید اون سوال رو با توجه به حذفیات تون قادر به پاسخگویی هستید یا خیر؟! حالا فرض می کنیم از حذفیات یک دانش آموز 20 سوال مطرح شده باشه، دوست عزیز حداقل 10-15 دقیقه زمان دانش آموز میره تا اصلا بفهمه اون سوال رو باید بزنه یا خیر؟ (تازه اگر به حل ورود نکنه) حالا با بحث آزمون جامع زدن این مهارت مدیریت تعیین سوال میتونه بهتر شه ولی بازم یه تایمی هدر میره.

5- مصرف درست تایم ذخیره یا هدر دادنش ؟!!
کسی که با حذف کردن میره ریاضی رو میزنه 50 درصد قطعا یه تایمی باقی میاره. ببینید کسی که کل مباحث رو خوانده و 50 زده مطمئن باشید تایم بیشتری صرف کرده حتی در صورت استفاده از تکنیک های رایج مدیریت آزمون (ضربدر و منها و ...) بالاخره کسی که همه مباحث رو خوانده ولی تسلطش روی بعضی مباحث آبکیه و بالا نیست همین که ورود کنه به تست سنگین و یا وقت گیر مقداری از تایم خودش رو هدر میده تا بفهمه سوال مناسب حل برای دور اول نیست. ولی اونی که حذف کرده (بویژه در ریاضی و فیزیک) دیگه اصلا ورود نمیکنه به حل. پس یه تایمی باقی میاره که این تایم رو اکثرا هدر میدن یعنی برنامه ای برای استفاده از تایم ذخیره ندارند و اگر هم داشته باشند عملی نمیکنند یا نمیشه. حذف کردن یه خوبی داشت به اسم تایم ذخیره که اکثر افرادی که حذف می کنند از همین یک خوبی هم استفاده درستی ندارند.

6-کنترل حس و حال سرجلسه مهم تر از کنترل زمان !
افرادی که حذف می کنند مورد 6 براشون دغدغه میشه. ببینید شما مثلثات را حذف کرده اید حالا میرید سر جلسه و می بینید 5 تست اول ریاضی تماما از مثلثاته و همگی هم ساده و متوسط چه حسی بهت دست میده؟ حالا یکم ادامه میدی به سوال بحث احتمال میرسی که قبلا مسلط کرده ای، به حل ورود میکنی یکم مینویسی میبینی 3 دقیقه شد ولی هنوز به جواب آخر نرسیدی (مثلا سوال وقت گیره یا محاسبات طولانی داره یا جدیده یا ...) باز چه حسی بهت دست میده؟ در کل چه حس و حالی پیدا میکنی؟ دلت نمیخواد کیک ساندیس ات رو بخوری بیای بیرون؟!

و ... (خیلی مورد دیگم هست ولی اینا بنظرم مهمتر بودن / در کل قاطعانه نمیشه گفت حذف نکن ... اینم بالاخره به یکی میسازه و به هزار نفر هم نه! اما بهتره حذف نکنید ...)

اولین باره بعد مدتها یه پیامی دیدم ازتون

[Malakitii]

دوست گرام اول بشین فکر کن چرا دو ماه درس نخوندم؟ [دقت کن: چرا درس نخوندی؟ نه کاش درس میخوندم نه سرزنش نه افسردگی نه ناامید شدن]

شما الآن دنبال آذوقه نباش برای شروع مجدد، دنبال ترتیب مبحث نباش، دنبال اینکه کدوم مبحث بخونم کدوم حذف کنم نباش. دنبال منبع فشرده نباش. دنبال این نباش که از چی شروع کنم از کجا بخونم. کدوم کلاس برام بهتره؟

فقط بشین و با خودت فکر کن " چرا نخوانده ام؟ مشکل اصلی چی بود؟ "

دوست عزیز شما اگه الآن هم شروع کنی ولی علت جمله بالا کشف نشه، اگر مشکلاتی که باعث شدن n ماه درس نخونی باقی بمونن دقیقا زمانی که بهترین منابع، بهترین برنامه، بهترین کلاس و کتاب آماده کردی تا دوباره پرقدرت از فردا شروع کنی دقیقا همان مشکلات میان سراغت و نابودت می‌کنند کاری باهات می‌کنن که تا شب کنکور بخوای از فردا یک شروع پرقدرت داشته باشی.

اگر مشکل کمال گرایی داری / اگر مشکل برنامه ریزی داری / اگر مشکل روحی داری / اگر ایزوله خبری نیستی و هر روز در فضای مجازی وقت تلف کردی / اگر اگر اگر
همه این اگر ها قابل حلن. منتهی خیلی از این اگرها رو نمیشه اول زد به دل درس خوندن و نادیده گرفت تا حل بشن. باید از همین الآن تکلیف ات رو مشخص کنی. سرسری گرفتن راه حل نیست. حالا چیزی که هست با عنایت به این موضوع که من و بقیه افراد این بستر اطلاع از اوضاع و شرایط شما نداریم شاید کمک خاصی از دست من و ما برنیاد شاید صرفا بتونم یه روش برنامه ریزی یادت بدم یا یکسری سرفصل کلی تعیین کنم که بعد از حل این مشکلات بتونی به کار اصلی که همون درس خواندن هست بپردازی ولی بازم میگم: دوست عزیز شما مشکلاتی داشتی که تا وقتی اینها برطرف نشده دائما هی شروع می کنی رها می کنی شروع می کنی رها می کنی شروع می کنی ...

راجع به روند صحیح برنامه ریزی برای شروع اگر بخوام بگم:
ببینید شما از همون روز اول که شروع می کنید میای به نقشه راه کلی برمیداری [مثل بودجه بندی آزمون های رایج سطح کشور یا بودجه بندی که خودت برای خودت مشخص کردی یا ...] حالا این بودجه بندی مثلا 10 الی 15 الی n تا پروژه داره، که هر پروژه n روز فرصت برای تکمیل داره. اگر برنامه کلی رو خودت نوشتی پس برای اتمام پروژه ها تاریخ مشخص نکن چون فعلا آگاهی از سطح توانایی یا سرعت پیشروی خودت نداری اگر هم رفتی سراغ بودجه از قبل آماده شده ای باز به تاریخ هر آزمون کار نداشته باش تا زمانی که سرعت پیش روی مناسب برنامه انتخابی پیدا کنی زمان اتمام برای شما مهم نیست اگر مهم باشه قطعا دچار استرس تمام نکردن میشی. شما از پروژه 1 شروع می کنی بودجه ای که مشخص کردی یا مشخص شده روی برگه می نویسی و حالا شروع می کنی به بررسی تعداد سوالات و حجم درسنامه لازم برای تکمیل پروژه. تعداد تست رو مشخص می کنی، صفحات درسنامه رو هم همینطور البته من پیشنهادم اینه که شما اصل مشخص کردن حجم رو بگذارید روی تعداد تست و نه درسنامه. چرا؟ چون از روی تعداد تست خیلی راحت تر میشه تاریخ اتمام پیشروی رو مشخص کرد تا از روی درسنامه. حالا که حجم ها مشخص شد شما میاید یه برنامه برای فردا (یا نهایت فردا و پس فردا) می چینی داخل این برنامه نه ساعت خاصی مشخص می کنی [مثلا اینطوری غلطه: ساعت 7 تا 9 ریاضی] و نه حتی تایم خاصی مشخص می کنی برای هر درس. صرفا حجمی که پیش بینی می کنی فردا بخونی رو وارد برنامه ات می کنی. داخل حجم تعیین شده خیلی خوبه که تعداد تست مشخص باشه [اصلا قرار شد تعداد تست ملاک اصلی باشه برای پیش روی ما] مثلا می نویسی: فردا ریاضی / تابع / مطالعه درسنامه + حل 30 تست آموزشی. حالا فردا میای این برنامه رو اجرا می کنی . می بینی باکس ریاضی داخل 2 و نیم ساعت اجرا شد [نکته: 2 و نیم ساعت پیوسته درس خوندن غلطه هر 55 دقیقه حتما 5 دقیقه استراحت کن یا بیشتر]. حالا همون موقع برنامه ریاضی فردات رو مشخص می کنی و این بار چون از توانایی خودت باخبری میتونی زمان رو هم پیش بینی کنی. این روش یکسری باگ هایی داره: مثلا اینکه ممکنه امروز روی مبحث آسونی باشی و فردا روی مبحث سنگین و تستاش پوست ازت بکنه پس اون زمانی که برای فردا مشخص می کنی صرفا باعث دلخوشی شماست وگرنه از نظر اجرایی همچین مهم هم نیست این یک. باگ بعدی اینه که شما ممکنه حجم پیش روی روز اول رو بخوبی پیش بینی نکنی مثلا 15 تست ریاضی واسه فردا بذاری ولی بعدا بزنی به دل کار و ببینی میتونستی خیلی راحت 40تارم بزنی پس باز حجمی که پیش بینی کردی هم چندان مهم نیست و باید داخل همون مرحله اجرا تصمیم بگیری حجم رو بیشتر یا کمترش کنی ولی توصیه میکنم حجم رو همیشه دست بالا درنظر بگیر در کنارش یه حداقلی همیشه در نظر بگیر که کمتر از اون حجم کار نکنی مثلا دیگه زیر 15 تست نری. [دوست عزیز حجم حداقل دقیقا حاصل تقسیم حجم کل هر پروژه به زمان کلی هست که برای هر آزمون (پروژه) در اختیار دارید ولی من چون میدونم شما میری از برنامه های از پیش نوشته استفاده می کنی و همچنین فعلا اطلاعی از توانایی خودت نداری میگم شما بهتره یه عدد خاص روی هوا فعلا مشخص کنی مثلا 15 تست در 1 ساعت یا 10 صفحه درسنامه در 1 ساعت و بعدا که بیشتر با خودت آشنا شدی این اعداد رو دقیق تر تعیین کنی پس فعلا وسواس نذار روی این کار که تهش می بینی باعث کمال گرایی شده و اصلا شروع نکردی چه برسه با خودت آشنا بشی.] همینطور میری جلو برنامه هر روز رو می نویسی و یه پیش بینی می کنی برای فردات با توجه به تایمی که فردا در اختیار داری [که خودت میگی حسابی شلوغی] و حجمی که امروز رسوندی. هرچقدر رفتی جلو دقیق تر هم میشی تا برسی به روز سی ام. دیگه از شروع ماه دوم اگر پیوستگی داشته باشی قشنگ میتونی برای خودت حجم تعیین کنی و برنامه هفتگی یا حداقل 3 روزه بنویسی. اما مهم ترین کارکردی که این یک ماه اول داره این هست که شما در روز های آخرش میتونی برای خودت یه کنداکتور مطالعاتی قابل انطاف تعریف کنی [یعنی دیگه برای مطالعه برای بیرون رفتن برای هر کاری یه تایم مشخص برای هر روزت پیدا کردی که کمتر دسخوش تغییر میشه] و حالا بدون اینکه نگران اجرا نشدن برنامه و ... باشی بیای جلو.

راجع به افزایش اصولی ساعت مطالعه:
دوست عزیز بهترین کار برای افزایش ساعت مطالعه اینه که شما تایم های مُرده رو کاهش بدی. پس الکی دنبال باشگاه 5 صبحی ها و سحرخیزان شیران دلیران و ... نباش. شما در طول این یک سال اگر عادت به صبح زود بیدار شدن نداشته باشی نهایت بتونی یکی دو هفته شو ساعت 5 بیدار شی با یه حال وصف ناپذیری شروع کنی به درس خوندن و کیف کنی از زندگیت. بقیه اش با احترام شُخمی خواهد گذشت [میدونم الان میگی چقدر منفی حرف میزنه این یارو ولی من واقعیت رو گفتم حالا دوست نداری واقعیت بشنوی میتونی بعد از رفع فیلتری یه سر به پستای خاله مهتاب و عمو کاظم مشاور اینستا بزنی اونا قشنگ حرف میزنن ولی واقعیت همینه.] پس شما بهتره از تایمی که بی دلیل درس نمیخونی کم کنی تا ساعت مطالعه ات بره بالا. چه میدونم تایم چک کردن گوشی تایم بیرون رفتن های الکی و ... پس از 3-4 ساعت و تنوع درس 2 یا نهایت 3 تایی شروع کن هر هفته نیم ساعت به مطالعه روزانه ات اضاف کن .

راجع به سرفصل های پیشروی اگر بخوام یک نمونه بیارم:
این بودجه بندی رو صرفا بعنوان یک نمونه قرار میدم (خودت می تونی یه همچین بودجه ای بنویسی و اجرا کنی)
زیست ترکیبی جلو اومده / شیمی صرفا پایه دهم و یازدهم ولی با مرور فراوان و اصولی حالا خودتون می تونید بهش شیمی 12 هم اضاف کنید که پیشنهادم اینه فصل های 3 و 4 در اولویت باشن / ریاضی کاملا ترکیبی اول مباحث پیش نیاز و مستقل پایه جمع شده سپس مباحث پیوسته با مقدار فراوانی مرور / فیزیک هم خیلی لاک پشتی فیزیک 12 و یکی از پایه ها باهم جلو اومده و در نهایت اون سری فصل هایی که ارتباط بیشتری باهم داشته اند برای مرور یکجا آوردم (مثلا چرخه فیزیک حرارت یا موج یا مکانیک و ...) که کمک میکنه مرور هدفمند تری داشته باشید
دوست عزیز بازم میگم این بودجه بندی صرفا یک نمونه است و همینطور الزامی در اجراش نیست و شما باید خودتون تصمیم بگیرید میخواید چیکار کنید این یک. ثانیا تاریخ و روز و بازه هم مشخص نکرده ام چرا؟ چون هر دانش آموزی سرعت پیش روی، ساعت مطالعه و ... خاص خودش رو داره پس باید خودتون مشخص کنید صرفا هر قسمت سطح بندی شده که اون هم نمادین هست یعنی کار به عنوان هر پروژه نداشته باشید و رعایت 1-پیش نیاز ها 2-کنار هم مطالعه کردن مباحث ترکیبی و 3-مرور های فراوان و پوششی از مباحث قبلی رو بچسبید که برای دانش آموز ضعیف خیلی میتونه کمک کننده باشه.



راجع به اینکه آیا واقعا حذف کردن کار درستیه؟
واقعیت این موضوع پیچیدگی خاصی داره لذا صرفا از یک منظر قابلیت بررسی ندارد و به عوامل زیادی وابسته هست.
1-باید دید سوالات کنکور در آن سال به چه نحوی طراحی و گزینش شود
دوست عزیز من کسی رو میشناسم از رفقای قدیمی {البته در نظام قدیم} ایشان 100 درصد زیست نظام قدیم رو حداقل 3 دور کامل بدون هیچ حذف کردنی مطالعه کرده بود البته همراه با زدن تست های فصل به فصل و جامع فراوان ولی در آخر به درصد بهتر از 60% در کنکور 99 نرسید اما خودش می گفت کنکور 98 را در منزل بالای 80 پاسخ داده ام. اگر سوالات کنکور قدری ساده تر مطرح شود کسی که حذف نکرده و تقریبا تمام مباحث را تسلط دارد قطعا می تواند همان اندازه تلاش خود درصد کسب کند اما اگر روند سوالات تغییر کند {مانند زیست و شیمی و بقیه دروس 94} یا سوالات بگونه ای گزینش شوند که خارج از 4چوب کلی کتاب های درسی باشند {ریاضی 1400} یا طراح قدری نامردی کند و غلظت سوالات شمارشی و وقت گیر محاسباتی را بالا ببرد {شیمی 99 یا 1401} این امکان وجود دارد دانش آموزی که حذف داشته یا نداشته به اندازه تلاش یک سال خود نمره کسب نکند یا بهتر بگوییم از میانگین آزمون هایی که شرکت کرده درصدش در کنکور پایین تر باشد که خوب با بحث تراز این مشکلات برطرف می شود ولی بهرحال درصد پایین می آید و طبیعیست. تا اینجای قضیه اوکیه ولی مشکل دقیقا از جایی شروع می شود که دانش آموزان بدون در نظر گرفتن ارزش درصد کسب شده به حرف دوستان خود که کنکوری سال های قبل بوده اند توجه و حتی عمل می کنند،
ببینید
از دید محمد که سال 98 کنکور داده و با حذف یکی دو فصل زیست را 70 زده حالا ایرادی هم ندارد کسی که نیاز به درصد بالا ندارد و یا دیر شروع کرده مثلا 5 فصل اول زیست 12 نخواند برای درصد 60
ولی از دید حسین که بدون حذف کردن حتی یک فصل و با میانگین زیست 70-80 در آزمون های آزمایشی جامع و ... زیست امسال را 60 درصد زده، حذف فصل نه حذف حتی یک مبحث ساده هم غلط است و اگر دانش آموزی سراغ حسین بیاید و بخواهد فصلی را حذف کند حسین می گوید من که قلم چی 80 میزدم وضعیتم این شد تو اگر حذف کنی که دیگر باید بروی بمیری!

2- درست حذف کردن،
اخیرا تست های ترکیبی بخصوص در زیست شناسی خیلی زیاد شده بنابراین با حذف یک فصل یا مبحث صرفا سوال مستقیمش از دست نمیره، ممکنه 4 تا سوال ترکیبی هم درگیر کنه. رعایت پیش نیازی و هم نیازی در حذف مهمه مثلا تابع رو نمیشه حذف کرد چون ...

3- از مباحث حذف شده چه مقدار تست مطرح بشه؟
این و مواردی مثل سختی و آسانی تست های مطرح شده از یک مبحث خیلی وابسته ست به شانس (بله همونی که هیشکی در قبول شدن دخیل نمیدونه) / یک موقعی دانش آموزان از اسید باز وحشت داشتند حذف می کردند میرفتند الکتروشیمی میخواندند ، طراح کنکور آسان ترین سوالات رو از اسید باز و سخت ترین سوالات رو از الکتروشیمی داد.

3- دانش آموزی که حذف میکنه یا میخواد حذف کنه کیه؟! ...
متاسفانه در این سال ها به چشم خود دیدم هر دانش آموزی که میومد می گفت قصد حذف مبحث x داره و میخواد بره تایمش رو بده به فصل های دیگر تا تسلط مشتی روی باقی مباحث داشته باشه دقیقا میرفت اون فصل ها رو هم ماست مال می کرد برمی گشت. حالا علت چیه؟ دوست عزیز کنکوری که تا بهمن هیچی نخونده چرا بقیه راه رو هم خراب میکنه؟ فکر می کنید این ها مثلا به این فکر می کنند که وقت کمه یا ... ؟! اکثرا عادت به زیاد و پیوسته درس خوندن ندارن یا حتی علاقه ای به مطالعه ندارند بنابراین کسی که دیر استارت میزنه شانس قبولیش به این علت که زمان کمتری درس خونده و تلاش کرده پایین نیست (شاید هم باشه ولی فاکتور اصلی دقیقا این نیست) عامل اصلی دقیقا همونیه که گفتم. این ها اگر شروع هم کنند نهایت 2 هفته درس میخونن کتاب رو میندازن کنار یا 2 روز 10 ساعت که خوندن ول میکنن ساعت مطالعه میاد روی 2 ساعت و نهایتا ناامید میشند. حالا عمده افرادی که میان و به فکر حذف میفتن دقیقا کیان؟ همین افرادن! این دانش آموزان اگر بهشون بگیم تورو جدت بیا و فقط 1 فصل شیمی دهم بخون 1 ماه بعد که ازش پرسیدی خوندی؟ دقیقا این جواب رو بهت میده: " نه انشا... از شنبه " حالا دوست عزیز شما از این افراد انتظار دارید بیاند فصلی رو حذف کنند و تایم اون فصل رو تزریق کنند به فصل های دیگر و تازه عمق تسلط خودشون رو بواسطه حل کردن هر مدل تست و سوالی از آن فصل ها بیشتر کنند؟!! من نمیگم همه ولی اکثر این افراد دقیقا به این خاطر حذف می کنند که نای زدن 50 تست هم ندارن. بنابراین با این افراد اگر سازمان سنجش هم کنار بیاد باز خودشون کارو خراب میکنن و درس نمیخونن.

4- مدیریت تعیین سوال ... !!!
دوست عزیز ببینید کسی که در ریاضی میاد مبحثی رو حذف می کنه دقیقا سر جلسه با دیدن سوالات اون مبحث متوجه میشه باید رد بشه و به پروسه حل ورود نکنه (در فیزیک هم همینطور) اما در زیست یا حتی شیمی گاها باید تا آخرین واژه گزینه چهارم هم مطالعه کنید (چقدر زمان از دست رفت؟ حداقل 20-30 ثانیه!) تا اصلا بفهمید اون سوال رو با توجه به حذفیات تون قادر به پاسخگویی هستید یا خیر؟! حالا فرض می کنیم از حذفیات یک دانش آموز 20 سوال مطرح شده باشه، دوست عزیز حداقل 10-15 دقیقه زمان دانش آموز میره تا اصلا بفهمه اون سوال رو باید بزنه یا خیر؟ (تازه اگر به حل ورود نکنه) حالا با بحث آزمون جامع زدن این مهارت مدیریت تعیین سوال میتونه بهتر شه ولی بازم یه تایمی هدر میره.

5- مصرف درست تایم ذخیره یا هدر دادنش ؟!!
کسی که با حذف کردن میره ریاضی رو میزنه 50 درصد قطعا یه تایمی باقی میاره. ببینید کسی که کل مباحث رو خوانده و 50 زده مطمئن باشید تایم بیشتری صرف کرده حتی در صورت استفاده از تکنیک های رایج مدیریت آزمون (ضربدر و منها و ...) بالاخره کسی که همه مباحث رو خوانده ولی تسلطش روی بعضی مباحث آبکیه و بالا نیست همین که ورود کنه به تست سنگین و یا وقت گیر مقداری از تایم خودش رو هدر میده تا بفهمه سوال مناسب حل برای دور اول نیست. ولی اونی که حذف کرده (بویژه در ریاضی و فیزیک) دیگه اصلا ورود نمیکنه به حل. پس یه تایمی باقی میاره که این تایم رو اکثرا هدر میدن یعنی برنامه ای برای استفاده از تایم ذخیره ندارند و اگر هم داشته باشند عملی نمیکنند یا نمیشه. حذف کردن یه خوبی داشت به اسم تایم ذخیره که اکثر افرادی که حذف می کنند از همین یک خوبی هم استفاده درستی ندارند.

6-کنترل حس و حال سرجلسه مهم تر از کنترل زمان !
افرادی که حذف می کنند مورد 6 براشون دغدغه میشه. ببینید شما مثلثات را حذف کرده اید حالا میرید سر جلسه و می بینید 5 تست اول ریاضی تماما از مثلثاته و همگی هم ساده و متوسط چه حسی بهت دست میده؟ حالا یکم ادامه میدی به سوال بحث احتمال میرسی که قبلا مسلط کرده ای، به حل ورود میکنی یکم مینویسی میبینی 3 دقیقه شد ولی هنوز به جواب آخر نرسیدی (مثلا سوال وقت گیره یا محاسبات طولانی داره یا جدیده یا ...) باز چه حسی بهت دست میده؟ در کل چه حس و حالی پیدا میکنی؟ دلت نمیخواد کیک ساندیس ات رو بخوری بیای بیرون؟!

و ... (خیلی مورد دیگم هست ولی اینا بنظرم مهمتر بودن / در کل قاطعانه نمیشه گفت حذف نکن ... اینم بالاخره به یکی میسازه و به هزار نفر هم نه! اما بهتره حذف نکنید ...)

سلام ... امید که حالتون خوب باشه و در سلامت کامل باشید.

این دو تا صفحه برنامه ای که قرار دادید کامل هستند؟؟ و هیچ حذفیاتی هم نیست؟ من کامل بررسی کردم و کامل بود ولی خب به خاطر وسواس فکری گفتم بپرسم؟؟

به نظرتون اینطوری با این برنامه ( کلا برنامه های اینطوری جلو رفتن خوبه یا مثلا اول دهم تموم بعد یازده و بعد دوازده ) به خاطر همین ترکیبیاتی که در زیست و شیمی است ... یا مثلا زیست و شیمی اینطوری سال به سال ( اول دهم بعد یازده بعد دوازده ) ولی فیزیک و ریاضی و زمین با برنامه های بودجه ای؟؟

اون جاهاییکه تو این برنامه نوشتید مرور دهم تست های ازمونی بزنیم؟؟ برای مرور ازمون های سال قبل قلم رو استفاده میکنم و اگه وقتش بشه امسال هم کار میکنم( البته فقط ازمون های قلم نیست مرور با خواندن و تست و قلم پارسال است .)

من مشکل برنامه ریزی دارم و خوب می خونم و تست میزنم هم با مطالعه و هم با مرور ولی نمیدونم چجوری باید برنامه ریزیم اوکی بشه... پرش برنامه ایم زیاده متاسفانه ...

[یامهدی]

فک کنم فیزیک یازدهم درس ۲ حذفه و شیمی دوازدهم هم حذف بود اما زیست کامل بود ریاضی رو متاسفانه نمی‌دونم بازم خودتون یه نگاهی بندازید

[mahdi_artur]

سلام ... امید که حالتون خوب باشه و در سلامت کامل باشید.

این دو تا صفحه برنامه ای که قرار دادید کامل هستند؟؟ و هیچ حذفیاتی هم نیست؟ من کامل بررسی کردم و کامل بود ولی خب به خاطر وسواس فکری گفتم بپرسم؟؟

به نظرتون اینطوری با این برنامه ( کلا برنامه های اینطوری جلو رفتن خوبه یا مثلا اول دهم تموم بعد یازده و بعد دوازده ) به خاطر همین ترکیبیاتی که در زیست و شیمی است ... یا مثلا زیست و شیمی اینطوری سال به سال ( اول دهم بعد یازده بعد دوازده ) ولی فیزیک و ریاضی و زمین با برنامه های بودجه ای؟؟

اون جاهاییکه تو این برنامه نوشتید مرور دهم تست های ازمونی بزنیم؟؟ برای مرور ازمون های سال قبل قلم رو استفاده میکنم و اگه وقتش بشه امسال هم کار میکنم( البته فقط ازمون های قلم نیست مرور با خواندن و تست و قلم پارسال است .)

من مشکل برنامه ریزی دارم و خوب می خونم و تست میزنم هم با مطالعه و هم با مرور ولی نمیدونم چجوری باید برنامه ریزیم اوکی بشه... پرش برنامه ایم زیاده متاسفانه ...

سلام
اول راجع به نمونه بودجه ای که آوردم یکسری توضیحات خدمت تون ارائه میدم
ببینید این بودجه مناسب برای دانش آموز دقیقا سطح صفر هست. یعنی آن زمان که این بودجه رو نوشتم کاملا مخالف این بودم که یک دانش آموز سطح ضعیف که سال های پایه رو در خواب زمستانی سپری کرده یا فارغ التحصیلی که سال ها از درس فاصله گرفته بیاد از همون اول سوار برنامه های موسسات آزمونی رایج سطح کشور شه و هنوزم شدیدا معتقدم این دانش آموزانی که الآن داریم می بینیم از برنامه کانون یا حالا هر موسسه دیگری جا موندن یا تا اینجا درس ها رو ماست مالی کرده اند و بطور کلی از شرایط خودشون رضایت خاطر ندارند دقیقا همان افرادی هستند که با وجود پایه نگیم ضعیف، پایه به شدت داغون به توصیه رتبه n کنکور از مهر کانون ثبت نام کردند و پیش خودشون فکر کردن خب دیگه من این آزمون رو نوشتم همگام باهاش میخونم و تمام دیگه همه چی حله.

ببینید برنامه آزمون ها برای یک شروع صفری که چیزی از پایه نمیدونه (مخصوصا در درس ها و مباحث حلیاتی بمانند ریاضی یا ترکیبی بمانند زیست) یا در دروس پایه ضعف اساسی داشته سمه سم! حالا از برنامه این آزمون های لجن فاکتور که بگیریم شما بفرمایید یک سر به سوالات شون بزنید ! خواهید دید که داخل بودجه آزمون مثلا زیست نوشته شده: " آزمون x آبان زیست دهم فصل 4 و 5 " ولی طراح سوال داده: " هر جانور با کانالی زیر پوست حساس به ارتعاش آب " یعنی عملا نصف سوالات آن آزمون هم مستقیم یا غیرمستقیم ترکیب شده با هرجای زیست شناسی که فکر کنید ! اینکه زیست ترکیبیه که عمه من هم میدونه ولی کسی نیست به طراح آزمون ها بگه دوست عزیز تو داری گند می زنی به روحیه کسی که دو هفته تمام روی فصل 4 و 5 زیست دهم کار کرده ! تو داری عملا میگی یا کل زیست رو بدان و بیا آزمون یا از آزمونی که میدی هیچ نتیجه ای نخواه بیا صرفا شرکت کن سوالاتش رو ببر خونه بگذار داخل انباری تا خاک بخورن!

دوست عزیز من با این مدل آزمون شرکت کردن مخالف شدید بوده و هستم! بنابراین به بچه های ضعیف و شروع صفری همیشه توصیه ام این بود مطابق بودجه ای کار رو جلو بیارن که پیش نیازی و هم نیازی درش رعایت شده باشه حتی سرعت پیش روی مناسب خودشون داشته باشه. بودجه ای که بالاتر قرار گرفته تقریبا میتونم بگم تمام پیش نیاز ها داخلش رعایت شده این یک. ثانیا اینکه میگید من بخاطر وسواس میترسم چیزی حذف شده باشه دوست عزیز گفتم این بودجه صرفا یک نمونه است یعنی میتونه ناقص هم باشه میتونه برای یک نفر حتی اضافی هم باشه و ... یعنی شما باید بشینی کامل بررسی کنی ببینی کجای کار اصلا نیاز نیست برم دوباره معادلات کار کنم کجا نیازه شیمی دوازده بخونم و اگر شیمی آلی بلد نیستم آیا میتونم ساختار صابون رسم کنم؟ چیزی می فهمم از اسید های چرب یا ....

موضوع بعدی
دوست خوب ببینید اینکه یک عده میگن پایه به پایه کارو جلو بیارید و یک عده مخالف این کارند بحث زیاد داره ولی از من به شما نصیحت: " تو هر درسی تکرار می کنم داخل هر درسی که درش ضعف داری بایستی بیای اول روی ضعف هات کار کنی، مثلا شما ریاضی شدیدا داغونی داری، این اشتباهه که یه پکیج درست کنی تو ذهنت یه ترتیب شیک و مجلسی که نه من اول از همه باید دهم بخونم بعد یازدهم بعد دوازدهم اگرم غیر این شد دیگه گند زدم. نه شما اتفاقا باید بیای بررسی کنی ببینی دقیقا کجای کار لنگ میزنی اگر هنوز نمودار یه تابع قدر مطلقی ساده رو هم نمیتونی رسم کنی خب مشخصه که حق نداری مثلا بیای از مثلثات استارت بزنی. این یک مطلب. مطلب بعدی اینکه ببین دوست عزیز من می نویسم امضا میدم شما با یک دور مطالعه و بستن درسی مثل زیست به هیچ جا نمیرسی. دقت کن چی گفتم: " به هیچ جا " یعنی کسی که میاد بالای 50 میزنه هر درسی. حداقل کمه کمش مطمئن باش بالای 3 دور زده. این 3 دور تنوع داشته ، فاصله زمانی خوبی داشته، دور اول غلظت آموزش بیشتر دور های بعدی غلظت تست بیشتر مراحل بعدی رفع اشکال آزمون زدن و ... پس فکر نکن شما یه ترتیب خاصی تعیین میکنی تا ته میاری جلو و دیگه همه چی تمومه. نه عزیزم تازه وقتی یک دور زیست رو بستی میری یه آزمون جامع میزنی 25 درصد. میای خونه کارت شروع میشه باید انقدر برگردی مرور کنی انقدر کتاب رو زیر و رو کنی که درصدت رفته رفته بیاد بالا. پس وسواس نداشته باش و سعی کن این یک دور اول رو بزنی تا به مرور های بیشتر برسی وگرنه فایده نداره.

[معصومه زهرا]

دوست گرام اول بشین فکر کن چرا دو ماه درس نخوندم؟ [دقت کن: چرا درس نخوندی؟ نه کاش درس میخوندم نه سرزنش نه افسردگی نه ناامید شدن]

شما الآن دنبال آذوقه نباش برای شروع مجدد، دنبال ترتیب مبحث نباش، دنبال اینکه کدوم مبحث بخونم کدوم حذف کنم نباش. دنبال منبع فشرده نباش. دنبال این نباش که از چی شروع کنم از کجا بخونم. کدوم کلاس برام بهتره؟

فقط بشین و با خودت فکر کن " چرا نخوانده ام؟ مشکل اصلی چی بود؟ "

دوست عزیز شما اگه الآن هم شروع کنی ولی علت جمله بالا کشف نشه، اگر مشکلاتی که باعث شدن n ماه درس نخونی باقی بمونن دقیقا زمانی که بهترین منابع، بهترین برنامه، بهترین کلاس و کتاب آماده کردی تا دوباره پرقدرت از فردا شروع کنی دقیقا همان مشکلات میان سراغت و نابودت می‌کنند کاری باهات می‌کنن که تا شب کنکور بخوای از فردا یک شروع پرقدرت داشته باشی.

اگر مشکل کمال گرایی داری / اگر مشکل برنامه ریزی داری / اگر مشکل روحی داری / اگر ایزوله خبری نیستی و هر روز در فضای مجازی وقت تلف کردی / اگر اگر اگر
همه این اگر ها قابل حلن. منتهی خیلی از این اگرها رو نمیشه اول زد به دل درس خوندن و نادیده گرفت تا حل بشن. باید از همین الآن تکلیف ات رو مشخص کنی. سرسری گرفتن راه حل نیست. حالا چیزی که هست با عنایت به این موضوع که من و بقیه افراد این بستر اطلاع از اوضاع و شرایط شما نداریم شاید کمک خاصی از دست من و ما برنیاد شاید صرفا بتونم یه روش برنامه ریزی یادت بدم یا یکسری سرفصل کلی تعیین کنم که بعد از حل این مشکلات بتونی به کار اصلی که همون درس خواندن هست بپردازی ولی بازم میگم: دوست عزیز شما مشکلاتی داشتی که تا وقتی اینها برطرف نشده دائما هی شروع می کنی رها می کنی شروع می کنی رها می کنی شروع می کنی ...

راجع به روند صحیح برنامه ریزی برای شروع اگر بخوام بگم:
ببینید شما از همون روز اول که شروع می کنید میای به نقشه راه کلی برمیداری [مثل بودجه بندی آزمون های رایج سطح کشور یا بودجه بندی که خودت برای خودت مشخص کردی یا ...] حالا این بودجه بندی مثلا 10 الی 15 الی n تا پروژه داره، که هر پروژه n روز فرصت برای تکمیل داره. اگر برنامه کلی رو خودت نوشتی پس برای اتمام پروژه ها تاریخ مشخص نکن چون فعلا آگاهی از سطح توانایی یا سرعت پیشروی خودت نداری اگر هم رفتی سراغ بودجه از قبل آماده شده ای باز به تاریخ هر آزمون کار نداشته باش تا زمانی که سرعت پیش روی مناسب برنامه انتخابی پیدا کنی زمان اتمام برای شما مهم نیست اگر مهم باشه قطعا دچار استرس تمام نکردن میشی. شما از پروژه 1 شروع می کنی بودجه ای که مشخص کردی یا مشخص شده روی برگه می نویسی و حالا شروع می کنی به بررسی تعداد سوالات و حجم درسنامه لازم برای تکمیل پروژه. تعداد تست رو مشخص می کنی، صفحات درسنامه رو هم همینطور البته من پیشنهادم اینه که شما اصل مشخص کردن حجم رو بگذارید روی تعداد تست و نه درسنامه. چرا؟ چون از روی تعداد تست خیلی راحت تر میشه تاریخ اتمام پیشروی رو مشخص کرد تا از روی درسنامه. حالا که حجم ها مشخص شد شما میاید یه برنامه برای فردا (یا نهایت فردا و پس فردا) می چینی داخل این برنامه نه ساعت خاصی مشخص می کنی [مثلا اینطوری غلطه: ساعت 7 تا 9 ریاضی] و نه حتی تایم خاصی مشخص می کنی برای هر درس. صرفا حجمی که پیش بینی می کنی فردا بخونی رو وارد برنامه ات می کنی. داخل حجم تعیین شده خیلی خوبه که تعداد تست مشخص باشه [اصلا قرار شد تعداد تست ملاک اصلی باشه برای پیش روی ما] مثلا می نویسی: فردا ریاضی / تابع / مطالعه درسنامه + حل 30 تست آموزشی. حالا فردا میای این برنامه رو اجرا می کنی . می بینی باکس ریاضی داخل 2 و نیم ساعت اجرا شد [نکته: 2 و نیم ساعت پیوسته درس خوندن غلطه هر 55 دقیقه حتما 5 دقیقه استراحت کن یا بیشتر]. حالا همون موقع برنامه ریاضی فردات رو مشخص می کنی و این بار چون از توانایی خودت باخبری میتونی زمان رو هم پیش بینی کنی. این روش یکسری باگ هایی داره: مثلا اینکه ممکنه امروز روی مبحث آسونی باشی و فردا روی مبحث سنگین و تستاش پوست ازت بکنه پس اون زمانی که برای فردا مشخص می کنی صرفا باعث دلخوشی شماست وگرنه از نظر اجرایی همچین مهم هم نیست این یک. باگ بعدی اینه که شما ممکنه حجم پیش روی روز اول رو بخوبی پیش بینی نکنی مثلا 15 تست ریاضی واسه فردا بذاری ولی بعدا بزنی به دل کار و ببینی میتونستی خیلی راحت 40تارم بزنی پس باز حجمی که پیش بینی کردی هم چندان مهم نیست و باید داخل همون مرحله اجرا تصمیم بگیری حجم رو بیشتر یا کمترش کنی ولی توصیه میکنم حجم رو همیشه دست بالا درنظر بگیر در کنارش یه حداقلی همیشه در نظر بگیر که کمتر از اون حجم کار نکنی مثلا دیگه زیر 15 تست نری. [دوست عزیز حجم حداقل دقیقا حاصل تقسیم حجم کل هر پروژه به زمان کلی هست که برای هر آزمون (پروژه) در اختیار دارید ولی من چون میدونم شما میری از برنامه های از پیش نوشته استفاده می کنی و همچنین فعلا اطلاعی از توانایی خودت نداری میگم شما بهتره یه عدد خاص روی هوا فعلا مشخص کنی مثلا 15 تست در 1 ساعت یا 10 صفحه درسنامه در 1 ساعت و بعدا که بیشتر با خودت آشنا شدی این اعداد رو دقیق تر تعیین کنی پس فعلا وسواس نذار روی این کار که تهش می بینی باعث کمال گرایی شده و اصلا شروع نکردی چه برسه با خودت آشنا بشی.] همینطور میری جلو برنامه هر روز رو می نویسی و یه پیش بینی می کنی برای فردات با توجه به تایمی که فردا در اختیار داری [که خودت میگی حسابی شلوغی] و حجمی که امروز رسوندی. هرچقدر رفتی جلو دقیق تر هم میشی تا برسی به روز سی ام. دیگه از شروع ماه دوم اگر پیوستگی داشته باشی قشنگ میتونی برای خودت حجم تعیین کنی و برنامه هفتگی یا حداقل 3 روزه بنویسی. اما مهم ترین کارکردی که این یک ماه اول داره این هست که شما در روز های آخرش میتونی برای خودت یه کنداکتور مطالعاتی قابل انطاف تعریف کنی [یعنی دیگه برای مطالعه برای بیرون رفتن برای هر کاری یه تایم مشخص برای هر روزت پیدا کردی که کمتر دسخوش تغییر میشه] و حالا بدون اینکه نگران اجرا نشدن برنامه و ... باشی بیای جلو.

راجع به افزایش اصولی ساعت مطالعه:
دوست عزیز بهترین کار برای افزایش ساعت مطالعه اینه که شما تایم های مُرده رو کاهش بدی. پس الکی دنبال باشگاه 5 صبحی ها و سحرخیزان شیران دلیران و ... نباش. شما در طول این یک سال اگر عادت به صبح زود بیدار شدن نداشته باشی نهایت بتونی یکی دو هفته شو ساعت 5 بیدار شی با یه حال وصف ناپذیری شروع کنی به درس خوندن و کیف کنی از زندگیت. بقیه اش با احترام شُخمی خواهد گذشت [میدونم الان میگی چقدر منفی حرف میزنه این یارو ولی من واقعیت رو گفتم حالا دوست نداری واقعیت بشنوی میتونی بعد از رفع فیلتری یه سر به پستای خاله مهتاب و عمو کاظم مشاور اینستا بزنی اونا قشنگ حرف میزنن ولی واقعیت همینه.] پس شما بهتره از تایمی که بی دلیل درس نمیخونی کم کنی تا ساعت مطالعه ات بره بالا. چه میدونم تایم چک کردن گوشی تایم بیرون رفتن های الکی و ... پس از 3-4 ساعت و تنوع درس 2 یا نهایت 3 تایی شروع کن هر هفته نیم ساعت به مطالعه روزانه ات اضاف کن .

راجع به سرفصل های پیشروی اگر بخوام یک نمونه بیارم:
این بودجه بندی رو صرفا بعنوان یک نمونه قرار میدم (خودت می تونی یه همچین بودجه ای بنویسی و اجرا کنی)
زیست ترکیبی جلو اومده / شیمی صرفا پایه دهم و یازدهم ولی با مرور فراوان و اصولی حالا خودتون می تونید بهش شیمی 12 هم اضاف کنید که پیشنهادم اینه فصل های 3 و 4 در اولویت باشن / ریاضی کاملا ترکیبی اول مباحث پیش نیاز و مستقل پایه جمع شده سپس مباحث پیوسته با مقدار فراوانی مرور / فیزیک هم خیلی لاک پشتی فیزیک 12 و یکی از پایه ها باهم جلو اومده و در نهایت اون سری فصل هایی که ارتباط بیشتری باهم داشته اند برای مرور یکجا آوردم (مثلا چرخه فیزیک حرارت یا موج یا مکانیک و ...) که کمک میکنه مرور هدفمند تری داشته باشید
دوست عزیز بازم میگم این بودجه بندی صرفا یک نمونه است و همینطور الزامی در اجراش نیست و شما باید خودتون تصمیم بگیرید میخواید چیکار کنید این یک. ثانیا تاریخ و روز و بازه هم مشخص نکرده ام چرا؟ چون هر دانش آموزی سرعت پیش روی، ساعت مطالعه و ... خاص خودش رو داره پس باید خودتون مشخص کنید صرفا هر قسمت سطح بندی شده که اون هم نمادین هست یعنی کار به عنوان هر پروژه نداشته باشید و رعایت 1-پیش نیاز ها 2-کنار هم مطالعه کردن مباحث ترکیبی و 3-مرور های فراوان و پوششی از مباحث قبلی رو بچسبید که برای دانش آموز ضعیف خیلی میتونه کمک کننده باشه.



راجع به اینکه آیا واقعا حذف کردن کار درستیه؟
واقعیت این موضوع پیچیدگی خاصی داره لذا صرفا از یک منظر قابلیت بررسی ندارد و به عوامل زیادی وابسته هست.
1-باید دید سوالات کنکور در آن سال به چه نحوی طراحی و گزینش شود
دوست عزیز من کسی رو میشناسم از رفقای قدیمی {البته در نظام قدیم} ایشان 100 درصد زیست نظام قدیم رو حداقل 3 دور کامل بدون هیچ حذف کردنی مطالعه کرده بود البته همراه با زدن تست های فصل به فصل و جامع فراوان ولی در آخر به درصد بهتر از 60% در کنکور 99 نرسید اما خودش می گفت کنکور 98 را در منزل بالای 80 پاسخ داده ام. اگر سوالات کنکور قدری ساده تر مطرح شود کسی که حذف نکرده و تقریبا تمام مباحث را تسلط دارد قطعا می تواند همان اندازه تلاش خود درصد کسب کند اما اگر روند سوالات تغییر کند {مانند زیست و شیمی و بقیه دروس 94} یا سوالات بگونه ای گزینش شوند که خارج از 4چوب کلی کتاب های درسی باشند {ریاضی 1400} یا طراح قدری نامردی کند و غلظت سوالات شمارشی و وقت گیر محاسباتی را بالا ببرد {شیمی 99 یا 1401} این امکان وجود دارد دانش آموزی که حذف داشته یا نداشته به اندازه تلاش یک سال خود نمره کسب نکند یا بهتر بگوییم از میانگین آزمون هایی که شرکت کرده درصدش در کنکور پایین تر باشد که خوب با بحث تراز این مشکلات برطرف می شود ولی بهرحال درصد پایین می آید و طبیعیست. تا اینجای قضیه اوکیه ولی مشکل دقیقا از جایی شروع می شود که دانش آموزان بدون در نظر گرفتن ارزش درصد کسب شده به حرف دوستان خود که کنکوری سال های قبل بوده اند توجه و حتی عمل می کنند،
ببینید
از دید محمد که سال 98 کنکور داده و با حذف یکی دو فصل زیست را 70 زده حالا ایرادی هم ندارد کسی که نیاز به درصد بالا ندارد و یا دیر شروع کرده مثلا 5 فصل اول زیست 12 نخواند برای درصد 60
ولی از دید حسین که بدون حذف کردن حتی یک فصل و با میانگین زیست 70-80 در آزمون های آزمایشی جامع و ... زیست امسال را 60 درصد زده، حذف فصل نه حذف حتی یک مبحث ساده هم غلط است و اگر دانش آموزی سراغ حسین بیاید و بخواهد فصلی را حذف کند حسین می گوید من که قلم چی 80 میزدم وضعیتم این شد تو اگر حذف کنی که دیگر باید بروی بمیری!

2- درست حذف کردن،
اخیرا تست های ترکیبی بخصوص در زیست شناسی خیلی زیاد شده بنابراین با حذف یک فصل یا مبحث صرفا سوال مستقیمش از دست نمیره، ممکنه 4 تا سوال ترکیبی هم درگیر کنه. رعایت پیش نیازی و هم نیازی در حذف مهمه مثلا تابع رو نمیشه حذف کرد چون ...

3- از مباحث حذف شده چه مقدار تست مطرح بشه؟
این و مواردی مثل سختی و آسانی تست های مطرح شده از یک مبحث خیلی وابسته ست به شانس (بله همونی که هیشکی در قبول شدن دخیل نمیدونه) / یک موقعی دانش آموزان از اسید باز وحشت داشتند حذف می کردند میرفتند الکتروشیمی میخواندند ، طراح کنکور آسان ترین سوالات رو از اسید باز و سخت ترین سوالات رو از الکتروشیمی داد.

3- دانش آموزی که حذف میکنه یا میخواد حذف کنه کیه؟! ...
متاسفانه در این سال ها به چشم خود دیدم هر دانش آموزی که میومد می گفت قصد حذف مبحث x داره و میخواد بره تایمش رو بده به فصل های دیگر تا تسلط مشتی روی باقی مباحث داشته باشه دقیقا میرفت اون فصل ها رو هم ماست مال می کرد برمی گشت. حالا علت چیه؟ دوست عزیز کنکوری که تا بهمن هیچی نخونده چرا بقیه راه رو هم خراب میکنه؟ فکر می کنید این ها مثلا به این فکر می کنند که وقت کمه یا ... ؟! اکثرا عادت به زیاد و پیوسته درس خوندن ندارن یا حتی علاقه ای به مطالعه ندارند بنابراین کسی که دیر استارت میزنه شانس قبولیش به این علت که زمان کمتری درس خونده و تلاش کرده پایین نیست (شاید هم باشه ولی فاکتور اصلی دقیقا این نیست) عامل اصلی دقیقا همونیه که گفتم. این ها اگر شروع هم کنند نهایت 2 هفته درس میخونن کتاب رو میندازن کنار یا 2 روز 10 ساعت که خوندن ول میکنن ساعت مطالعه میاد روی 2 ساعت و نهایتا ناامید میشند. حالا عمده افرادی که میان و به فکر حذف میفتن دقیقا کیان؟ همین افرادن! این دانش آموزان اگر بهشون بگیم تورو جدت بیا و فقط 1 فصل شیمی دهم بخون 1 ماه بعد که ازش پرسیدی خوندی؟ دقیقا این جواب رو بهت میده: " نه انشا... از شنبه " حالا دوست عزیز شما از این افراد انتظار دارید بیاند فصلی رو حذف کنند و تایم اون فصل رو تزریق کنند به فصل های دیگر و تازه عمق تسلط خودشون رو بواسطه حل کردن هر مدل تست و سوالی از آن فصل ها بیشتر کنند؟!! من نمیگم همه ولی اکثر این افراد دقیقا به این خاطر حذف می کنند که نای زدن 50 تست هم ندارن. بنابراین با این افراد اگر سازمان سنجش هم کنار بیاد باز خودشون کارو خراب میکنن و درس نمیخونن.

4- مدیریت تعیین سوال ... !!!
دوست عزیز ببینید کسی که در ریاضی میاد مبحثی رو حذف می کنه دقیقا سر جلسه با دیدن سوالات اون مبحث متوجه میشه باید رد بشه و به پروسه حل ورود نکنه (در فیزیک هم همینطور) اما در زیست یا حتی شیمی گاها باید تا آخرین واژه گزینه چهارم هم مطالعه کنید (چقدر زمان از دست رفت؟ حداقل 20-30 ثانیه!) تا اصلا بفهمید اون سوال رو با توجه به حذفیات تون قادر به پاسخگویی هستید یا خیر؟! حالا فرض می کنیم از حذفیات یک دانش آموز 20 سوال مطرح شده باشه، دوست عزیز حداقل 10-15 دقیقه زمان دانش آموز میره تا اصلا بفهمه اون سوال رو باید بزنه یا خیر؟ (تازه اگر به حل ورود نکنه) حالا با بحث آزمون جامع زدن این مهارت مدیریت تعیین سوال میتونه بهتر شه ولی بازم یه تایمی هدر میره.

5- مصرف درست تایم ذخیره یا هدر دادنش ؟!!
کسی که با حذف کردن میره ریاضی رو میزنه 50 درصد قطعا یه تایمی باقی میاره. ببینید کسی که کل مباحث رو خوانده و 50 زده مطمئن باشید تایم بیشتری صرف کرده حتی در صورت استفاده از تکنیک های رایج مدیریت آزمون (ضربدر و منها و ...) بالاخره کسی که همه مباحث رو خوانده ولی تسلطش روی بعضی مباحث آبکیه و بالا نیست همین که ورود کنه به تست سنگین و یا وقت گیر مقداری از تایم خودش رو هدر میده تا بفهمه سوال مناسب حل برای دور اول نیست. ولی اونی که حذف کرده (بویژه در ریاضی و فیزیک) دیگه اصلا ورود نمیکنه به حل. پس یه تایمی باقی میاره که این تایم رو اکثرا هدر میدن یعنی برنامه ای برای استفاده از تایم ذخیره ندارند و اگر هم داشته باشند عملی نمیکنند یا نمیشه. حذف کردن یه خوبی داشت به اسم تایم ذخیره که اکثر افرادی که حذف می کنند از همین یک خوبی هم استفاده درستی ندارند.

6-کنترل حس و حال سرجلسه مهم تر از کنترل زمان !
افرادی که حذف می کنند مورد 6 براشون دغدغه میشه. ببینید شما مثلثات را حذف کرده اید حالا میرید سر جلسه و می بینید 5 تست اول ریاضی تماما از مثلثاته و همگی هم ساده و متوسط چه حسی بهت دست میده؟ حالا یکم ادامه میدی به سوال بحث احتمال میرسی که قبلا مسلط کرده ای، به حل ورود میکنی یکم مینویسی میبینی 3 دقیقه شد ولی هنوز به جواب آخر نرسیدی (مثلا سوال وقت گیره یا محاسبات طولانی داره یا جدیده یا ...) باز چه حسی بهت دست میده؟ در کل چه حس و حالی پیدا میکنی؟ دلت نمیخواد کیک ساندیس ات رو بخوری بیای بیرون؟!

و ... (خیلی مورد دیگم هست ولی اینا بنظرم مهمتر بودن / در کل قاطعانه نمیشه گفت حذف نکن ... اینم بالاخره به یکی میسازه و به هزار نفر هم نه! اما بهتره حذف نکنید ...)

مفید بود اگه میشه راجب کمال گرایی هم بگین

[mahdi_artur]

دوست گرام اول بشین فکر کن چرا دو ماه درس نخوندم؟ [دقت کن: چرا درس نخوندی؟ نه کاش درس میخوندم نه سرزنش نه افسردگی نه ناامید شدن]

شما الآن دنبال آذوقه نباش برای شروع مجدد، دنبال ترتیب مبحث نباش، دنبال اینکه کدوم مبحث بخونم کدوم حذف کنم نباش. دنبال منبع فشرده نباش. دنبال این نباش که از چی شروع کنم از کجا بخونم. کدوم کلاس برام بهتره؟

فقط بشین و با خودت فکر کن " چرا نخوانده ام؟ مشکل اصلی چی بود؟ "

دوست عزیز شما اگه الآن هم شروع کنی ولی علت جمله بالا کشف نشه، اگر مشکلاتی که باعث شدن n ماه درس نخونی باقی بمونن دقیقا زمانی که بهترین منابع، بهترین برنامه، بهترین کلاس و کتاب آماده کردی تا دوباره پرقدرت از فردا شروع کنی دقیقا همان مشکلات میان سراغت و نابودت می‌کنند کاری باهات می‌کنن که تا شب کنکور بخوای از فردا یک شروع پرقدرت داشته باشی.

اگر مشکل کمال گرایی داری / اگر مشکل برنامه ریزی داری / اگر مشکل روحی داری / اگر ایزوله خبری نیستی و هر روز در فضای مجازی وقت تلف کردی / اگر اگر اگر
همه این اگر ها قابل حلن. منتهی خیلی از این اگرها رو نمیشه اول زد به دل درس خوندن و نادیده گرفت تا حل بشن. باید از همین الآن تکلیف ات رو مشخص کنی. سرسری گرفتن راه حل نیست. حالا چیزی که هست با عنایت به این موضوع که من و بقیه افراد این بستر اطلاع از اوضاع و شرایط شما نداریم شاید کمک خاصی از دست من و ما برنیاد شاید صرفا بتونم یه روش برنامه ریزی یادت بدم یا یکسری سرفصل کلی تعیین کنم که بعد از حل این مشکلات بتونی به کار اصلی که همون درس خواندن هست بپردازی ولی بازم میگم: دوست عزیز شما مشکلاتی داشتی که تا وقتی اینها برطرف نشده دائما هی شروع می کنی رها می کنی شروع می کنی رها می کنی شروع می کنی ...

راجع به روند صحیح برنامه ریزی برای شروع اگر بخوام بگم:
ببینید شما از همون روز اول که شروع می کنید میای به نقشه راه کلی برمیداری [مثل بودجه بندی آزمون های رایج سطح کشور یا بودجه بندی که خودت برای خودت مشخص کردی یا ...] حالا این بودجه بندی مثلا 10 الی 15 الی n تا پروژه داره، که هر پروژه n روز فرصت برای تکمیل داره. اگر برنامه کلی رو خودت نوشتی پس برای اتمام پروژه ها تاریخ مشخص نکن چون فعلا آگاهی از سطح توانایی یا سرعت پیشروی خودت نداری اگر هم رفتی سراغ بودجه از قبل آماده شده ای باز به تاریخ هر آزمون کار نداشته باش تا زمانی که سرعت پیش روی مناسب برنامه انتخابی پیدا کنی زمان اتمام برای شما مهم نیست اگر مهم باشه قطعا دچار استرس تمام نکردن میشی. شما از پروژه 1 شروع می کنی بودجه ای که مشخص کردی یا مشخص شده روی برگه می نویسی و حالا شروع می کنی به بررسی تعداد سوالات و حجم درسنامه لازم برای تکمیل پروژه. تعداد تست رو مشخص می کنی، صفحات درسنامه رو هم همینطور البته من پیشنهادم اینه که شما اصل مشخص کردن حجم رو بگذارید روی تعداد تست و نه درسنامه. چرا؟ چون از روی تعداد تست خیلی راحت تر میشه تاریخ اتمام پیشروی رو مشخص کرد تا از روی درسنامه. حالا که حجم ها مشخص شد شما میاید یه برنامه برای فردا (یا نهایت فردا و پس فردا) می چینی داخل این برنامه نه ساعت خاصی مشخص می کنی [مثلا اینطوری غلطه: ساعت 7 تا 9 ریاضی] و نه حتی تایم خاصی مشخص می کنی برای هر درس. صرفا حجمی که پیش بینی می کنی فردا بخونی رو وارد برنامه ات می کنی. داخل حجم تعیین شده خیلی خوبه که تعداد تست مشخص باشه [اصلا قرار شد تعداد تست ملاک اصلی باشه برای پیش روی ما] مثلا می نویسی: فردا ریاضی / تابع / مطالعه درسنامه + حل 30 تست آموزشی. حالا فردا میای این برنامه رو اجرا می کنی . می بینی باکس ریاضی داخل 2 و نیم ساعت اجرا شد [نکته: 2 و نیم ساعت پیوسته درس خوندن غلطه هر 55 دقیقه حتما 5 دقیقه استراحت کن یا بیشتر]. حالا همون موقع برنامه ریاضی فردات رو مشخص می کنی و این بار چون از توانایی خودت باخبری میتونی زمان رو هم پیش بینی کنی. این روش یکسری باگ هایی داره: مثلا اینکه ممکنه امروز روی مبحث آسونی باشی و فردا روی مبحث سنگین و تستاش پوست ازت بکنه پس اون زمانی که برای فردا مشخص می کنی صرفا باعث دلخوشی شماست وگرنه از نظر اجرایی همچین مهم هم نیست این یک. باگ بعدی اینه که شما ممکنه حجم پیش روی روز اول رو بخوبی پیش بینی نکنی مثلا 15 تست ریاضی واسه فردا بذاری ولی بعدا بزنی به دل کار و ببینی میتونستی خیلی راحت 40تارم بزنی پس باز حجمی که پیش بینی کردی هم چندان مهم نیست و باید داخل همون مرحله اجرا تصمیم بگیری حجم رو بیشتر یا کمترش کنی ولی توصیه میکنم حجم رو همیشه دست بالا درنظر بگیر در کنارش یه حداقلی همیشه در نظر بگیر که کمتر از اون حجم کار نکنی مثلا دیگه زیر 15 تست نری. [دوست عزیز حجم حداقل دقیقا حاصل تقسیم حجم کل هر پروژه به زمان کلی هست که برای هر آزمون (پروژه) در اختیار دارید ولی من چون میدونم شما میری از برنامه های از پیش نوشته استفاده می کنی و همچنین فعلا اطلاعی از توانایی خودت نداری میگم شما بهتره یه عدد خاص روی هوا فعلا مشخص کنی مثلا 15 تست در 1 ساعت یا 10 صفحه درسنامه در 1 ساعت و بعدا که بیشتر با خودت آشنا شدی این اعداد رو دقیق تر تعیین کنی پس فعلا وسواس نذار روی این کار که تهش می بینی باعث کمال گرایی شده و اصلا شروع نکردی چه برسه با خودت آشنا بشی.] همینطور میری جلو برنامه هر روز رو می نویسی و یه پیش بینی می کنی برای فردات با توجه به تایمی که فردا در اختیار داری [که خودت میگی حسابی شلوغی] و حجمی که امروز رسوندی. هرچقدر رفتی جلو دقیق تر هم میشی تا برسی به روز سی ام. دیگه از شروع ماه دوم اگر پیوستگی داشته باشی قشنگ میتونی برای خودت حجم تعیین کنی و برنامه هفتگی یا حداقل 3 روزه بنویسی. اما مهم ترین کارکردی که این یک ماه اول داره این هست که شما در روز های آخرش میتونی برای خودت یه کنداکتور مطالعاتی قابل انطاف تعریف کنی [یعنی دیگه برای مطالعه برای بیرون رفتن برای هر کاری یه تایم مشخص برای هر روزت پیدا کردی که کمتر دسخوش تغییر میشه] و حالا بدون اینکه نگران اجرا نشدن برنامه و ... باشی بیای جلو.

راجع به افزایش اصولی ساعت مطالعه:
دوست عزیز بهترین کار برای افزایش ساعت مطالعه اینه که شما تایم های مُرده رو کاهش بدی. پس الکی دنبال باشگاه 5 صبحی ها و سحرخیزان شیران دلیران و ... نباش. شما در طول این یک سال اگر عادت به صبح زود بیدار شدن نداشته باشی نهایت بتونی یکی دو هفته شو ساعت 5 بیدار شی با یه حال وصف ناپذیری شروع کنی به درس خوندن و کیف کنی از زندگیت. بقیه اش با احترام شُخمی خواهد گذشت [میدونم الان میگی چقدر منفی حرف میزنه این یارو ولی من واقعیت رو گفتم حالا دوست نداری واقعیت بشنوی میتونی بعد از رفع فیلتری یه سر به پستای خاله مهتاب و عمو کاظم مشاور اینستا بزنی اونا قشنگ حرف میزنن ولی واقعیت همینه.] پس شما بهتره از تایمی که بی دلیل درس نمیخونی کم کنی تا ساعت مطالعه ات بره بالا. چه میدونم تایم چک کردن گوشی تایم بیرون رفتن های الکی و ... پس از 3-4 ساعت و تنوع درس 2 یا نهایت 3 تایی شروع کن هر هفته نیم ساعت به مطالعه روزانه ات اضاف کن .

راجع به سرفصل های پیشروی اگر بخوام یک نمونه بیارم:
این بودجه بندی رو صرفا بعنوان یک نمونه قرار میدم (خودت می تونی یه همچین بودجه ای بنویسی و اجرا کنی)
زیست ترکیبی جلو اومده / شیمی صرفا پایه دهم و یازدهم ولی با مرور فراوان و اصولی حالا خودتون می تونید بهش شیمی 12 هم اضاف کنید که پیشنهادم اینه فصل های 3 و 4 در اولویت باشن / ریاضی کاملا ترکیبی اول مباحث پیش نیاز و مستقل پایه جمع شده سپس مباحث پیوسته با مقدار فراوانی مرور / فیزیک هم خیلی لاک پشتی فیزیک 12 و یکی از پایه ها باهم جلو اومده و در نهایت اون سری فصل هایی که ارتباط بیشتری باهم داشته اند برای مرور یکجا آوردم (مثلا چرخه فیزیک حرارت یا موج یا مکانیک و ...) که کمک میکنه مرور هدفمند تری داشته باشید
دوست عزیز بازم میگم این بودجه بندی صرفا یک نمونه است و همینطور الزامی در اجراش نیست و شما باید خودتون تصمیم بگیرید میخواید چیکار کنید این یک. ثانیا تاریخ و روز و بازه هم مشخص نکرده ام چرا؟ چون هر دانش آموزی سرعت پیش روی، ساعت مطالعه و ... خاص خودش رو داره پس باید خودتون مشخص کنید صرفا هر قسمت سطح بندی شده که اون هم نمادین هست یعنی کار به عنوان هر پروژه نداشته باشید و رعایت 1-پیش نیاز ها 2-کنار هم مطالعه کردن مباحث ترکیبی و 3-مرور های فراوان و پوششی از مباحث قبلی رو بچسبید که برای دانش آموز ضعیف خیلی میتونه کمک کننده باشه.



راجع به اینکه آیا واقعا حذف کردن کار درستیه؟
واقعیت این موضوع پیچیدگی خاصی داره لذا صرفا از یک منظر قابلیت بررسی ندارد و به عوامل زیادی وابسته هست.
1-باید دید سوالات کنکور در آن سال به چه نحوی طراحی و گزینش شود
دوست عزیز من کسی رو میشناسم از رفقای قدیمی {البته در نظام قدیم} ایشان 100 درصد زیست نظام قدیم رو حداقل 3 دور کامل بدون هیچ حذف کردنی مطالعه کرده بود البته همراه با زدن تست های فصل به فصل و جامع فراوان ولی در آخر به درصد بهتر از 60% در کنکور 99 نرسید اما خودش می گفت کنکور 98 را در منزل بالای 80 پاسخ داده ام. اگر سوالات کنکور قدری ساده تر مطرح شود کسی که حذف نکرده و تقریبا تمام مباحث را تسلط دارد قطعا می تواند همان اندازه تلاش خود درصد کسب کند اما اگر روند سوالات تغییر کند {مانند زیست و شیمی و بقیه دروس 94} یا سوالات بگونه ای گزینش شوند که خارج از 4چوب کلی کتاب های درسی باشند {ریاضی 1400} یا طراح قدری نامردی کند و غلظت سوالات شمارشی و وقت گیر محاسباتی را بالا ببرد {شیمی 99 یا 1401} این امکان وجود دارد دانش آموزی که حذف داشته یا نداشته به اندازه تلاش یک سال خود نمره کسب نکند یا بهتر بگوییم از میانگین آزمون هایی که شرکت کرده درصدش در کنکور پایین تر باشد که خوب با بحث تراز این مشکلات برطرف می شود ولی بهرحال درصد پایین می آید و طبیعیست. تا اینجای قضیه اوکیه ولی مشکل دقیقا از جایی شروع می شود که دانش آموزان بدون در نظر گرفتن ارزش درصد کسب شده به حرف دوستان خود که کنکوری سال های قبل بوده اند توجه و حتی عمل می کنند،
ببینید
از دید محمد که سال 98 کنکور داده و با حذف یکی دو فصل زیست را 70 زده حالا ایرادی هم ندارد کسی که نیاز به درصد بالا ندارد و یا دیر شروع کرده مثلا 5 فصل اول زیست 12 نخواند برای درصد 60
ولی از دید حسین که بدون حذف کردن حتی یک فصل و با میانگین زیست 70-80 در آزمون های آزمایشی جامع و ... زیست امسال را 60 درصد زده، حذف فصل نه حذف حتی یک مبحث ساده هم غلط است و اگر دانش آموزی سراغ حسین بیاید و بخواهد فصلی را حذف کند حسین می گوید من که قلم چی 80 میزدم وضعیتم این شد تو اگر حذف کنی که دیگر باید بروی بمیری!

2- درست حذف کردن،
اخیرا تست های ترکیبی بخصوص در زیست شناسی خیلی زیاد شده بنابراین با حذف یک فصل یا مبحث صرفا سوال مستقیمش از دست نمیره، ممکنه 4 تا سوال ترکیبی هم درگیر کنه. رعایت پیش نیازی و هم نیازی در حذف مهمه مثلا تابع رو نمیشه حذف کرد چون ...

3- از مباحث حذف شده چه مقدار تست مطرح بشه؟
این و مواردی مثل سختی و آسانی تست های مطرح شده از یک مبحث خیلی وابسته ست به شانس (بله همونی که هیشکی در قبول شدن دخیل نمیدونه) / یک موقعی دانش آموزان از اسید باز وحشت داشتند حذف می کردند میرفتند الکتروشیمی میخواندند ، طراح کنکور آسان ترین سوالات رو از اسید باز و سخت ترین سوالات رو از الکتروشیمی داد.

3- دانش آموزی که حذف میکنه یا میخواد حذف کنه کیه؟! ...
متاسفانه در این سال ها به چشم خود دیدم هر دانش آموزی که میومد می گفت قصد حذف مبحث x داره و میخواد بره تایمش رو بده به فصل های دیگر تا تسلط مشتی روی باقی مباحث داشته باشه دقیقا میرفت اون فصل ها رو هم ماست مال می کرد برمی گشت. حالا علت چیه؟ دوست عزیز کنکوری که تا بهمن هیچی نخونده چرا بقیه راه رو هم خراب میکنه؟ فکر می کنید این ها مثلا به این فکر می کنند که وقت کمه یا ... ؟! اکثرا عادت به زیاد و پیوسته درس خوندن ندارن یا حتی علاقه ای به مطالعه ندارند بنابراین کسی که دیر استارت میزنه شانس قبولیش به این علت که زمان کمتری درس خونده و تلاش کرده پایین نیست (شاید هم باشه ولی فاکتور اصلی دقیقا این نیست) عامل اصلی دقیقا همونیه که گفتم. این ها اگر شروع هم کنند نهایت 2 هفته درس میخونن کتاب رو میندازن کنار یا 2 روز 10 ساعت که خوندن ول میکنن ساعت مطالعه میاد روی 2 ساعت و نهایتا ناامید میشند. حالا عمده افرادی که میان و به فکر حذف میفتن دقیقا کیان؟ همین افرادن! این دانش آموزان اگر بهشون بگیم تورو جدت بیا و فقط 1 فصل شیمی دهم بخون 1 ماه بعد که ازش پرسیدی خوندی؟ دقیقا این جواب رو بهت میده: " نه انشا... از شنبه " حالا دوست عزیز شما از این افراد انتظار دارید بیاند فصلی رو حذف کنند و تایم اون فصل رو تزریق کنند به فصل های دیگر و تازه عمق تسلط خودشون رو بواسطه حل کردن هر مدل تست و سوالی از آن فصل ها بیشتر کنند؟!! من نمیگم همه ولی اکثر این افراد دقیقا به این خاطر حذف می کنند که نای زدن 50 تست هم ندارن. بنابراین با این افراد اگر سازمان سنجش هم کنار بیاد باز خودشون کارو خراب میکنن و درس نمیخونن.

4- مدیریت تعیین سوال ... !!!
دوست عزیز ببینید کسی که در ریاضی میاد مبحثی رو حذف می کنه دقیقا سر جلسه با دیدن سوالات اون مبحث متوجه میشه باید رد بشه و به پروسه حل ورود نکنه (در فیزیک هم همینطور) اما در زیست یا حتی شیمی گاها باید تا آخرین واژه گزینه چهارم هم مطالعه کنید (چقدر زمان از دست رفت؟ حداقل 20-30 ثانیه!) تا اصلا بفهمید اون سوال رو با توجه به حذفیات تون قادر به پاسخگویی هستید یا خیر؟! حالا فرض می کنیم از حذفیات یک دانش آموز 20 سوال مطرح شده باشه، دوست عزیز حداقل 10-15 دقیقه زمان دانش آموز میره تا اصلا بفهمه اون سوال رو باید بزنه یا خیر؟ (تازه اگر به حل ورود نکنه) حالا با بحث آزمون جامع زدن این مهارت مدیریت تعیین سوال میتونه بهتر شه ولی بازم یه تایمی هدر میره.

5- مصرف درست تایم ذخیره یا هدر دادنش ؟!!
کسی که با حذف کردن میره ریاضی رو میزنه 50 درصد قطعا یه تایمی باقی میاره. ببینید کسی که کل مباحث رو خوانده و 50 زده مطمئن باشید تایم بیشتری صرف کرده حتی در صورت استفاده از تکنیک های رایج مدیریت آزمون (ضربدر و منها و ...) بالاخره کسی که همه مباحث رو خوانده ولی تسلطش روی بعضی مباحث آبکیه و بالا نیست همین که ورود کنه به تست سنگین و یا وقت گیر مقداری از تایم خودش رو هدر میده تا بفهمه سوال مناسب حل برای دور اول نیست. ولی اونی که حذف کرده (بویژه در ریاضی و فیزیک) دیگه اصلا ورود نمیکنه به حل. پس یه تایمی باقی میاره که این تایم رو اکثرا هدر میدن یعنی برنامه ای برای استفاده از تایم ذخیره ندارند و اگر هم داشته باشند عملی نمیکنند یا نمیشه. حذف کردن یه خوبی داشت به اسم تایم ذخیره که اکثر افرادی که حذف می کنند از همین یک خوبی هم استفاده درستی ندارند.

6-کنترل حس و حال سرجلسه مهم تر از کنترل زمان !
افرادی که حذف می کنند مورد 6 براشون دغدغه میشه. ببینید شما مثلثات را حذف کرده اید حالا میرید سر جلسه و می بینید 5 تست اول ریاضی تماما از مثلثاته و همگی هم ساده و متوسط چه حسی بهت دست میده؟ حالا یکم ادامه میدی به سوال بحث احتمال میرسی که قبلا مسلط کرده ای، به حل ورود میکنی یکم مینویسی میبینی 3 دقیقه شد ولی هنوز به جواب آخر نرسیدی (مثلا سوال وقت گیره یا محاسبات طولانی داره یا جدیده یا ...) باز چه حسی بهت دست میده؟ در کل چه حس و حالی پیدا میکنی؟ دلت نمیخواد کیک ساندیس ات رو بخوری بیای بیرون؟!

و ... (خیلی مورد دیگم هست ولی اینا بنظرم مهمتر بودن / در کل قاطعانه نمیشه گفت حذف نکن ... اینم بالاخره به یکی میسازه و به هزار نفر هم نه! اما بهتره حذف نکنید ...)

UP

[Nelofar]

سلام
برنامه کنکور دی گزینه دو (مخصوص کنکور دی) یا قلمچی هم خوبه ها!
آزمون هم داره و ۴ ماهه تمومه
مخصوصا برای شما که میگی یه چیزایی خوندی
یه نگا بهش بنداز

[Fawzi]

من صفر نیستم خوندم یه چیزایی ولی دو ماهه ول کردم از الان تا تیر کلا ۶ ماه وقت دارم اصلا نمیدونم از کجا و چی شروع کنم میشه بگید اگر تجربه شو دارید
با چی شروع کنم ؟
مدرسه ام نمیرم

با شخصی سازی برنامه های اصولی مث برنامه ازمون ها میتونی برنامتو مشخص کنی واسه استارت