زمانی که پست شما رو دیدم خواستم چیزی بگم اما ساکت شدم
حق دارین...چون منم با این حس دست و پنجه نرم میکنم
شرایط جالبی نیست و همچنین غیر قابل پیش بینی
به علت اینکه کنکور رو تغییر دادن...اگر مثل گذشته بود حداقل میدونستیم کار به چه صورته
اما الان نه
بنظر شما میشه چیکار کرد؟ میشه مصوبه رو تغییر داد؟ میشه خیلی چیز ها رو لغو کرد یا اضاف کرد؟
در این زمینه ها ما چیکار میتونیم انجام بدیم؟ هیچ کاری
اما فقط یه کار رو موظفیم انجام بدیم:
تلاش...
میدونم که شرایط بده و اینکه شاید از خیلی ها عقب تریم
اما باید تلاش کرد و حرکت کرد یا نه؟
نباید نشست یه گوشه و بگی من که نمیتونم این قله رو فتح کنم...پر از برف و کولاکه...پرت میشم پایین...من نمیتونم و...
باید تا اخرش واقعا جنگید
برای اهداف بزرگ
شاید بگید خب گیرم که تلاش کردم...تهش اگه نتیجه نگرفتم چی؟
شما وقتی تلاش بکنی تهش خودتو سرزنش نمیکنی که میتونستی تلاش کنی و نکردی
خودتو سرزنش نمیکنی که تو این مسیر شاید اگر فلان کار رو انجام میدادم الان همه چیز فرق میکرد
تو اونموقع میدونی که تو این راه تمام خودتو گذاشتی و تلاش مستمر داشتی براش
و یه مورد : خیلی ها هستن که شرایطشون شاید بدتر از شماس و خیلی عقبن
همه که عالی نیستن
چرا از اول به نشدن فکر کرد
بقول شاعر: رازی که خطرکنندگان میدانند
در بازی خون برندگان میدانند
بابال شکسته پر گشودن هنر است
این را همه ی پرندگان میدانند
تو به تحریک فلک، فتنه ی دوران منی
من به تصدیق نظر، محو تماشای توام...
همه برنامه م رو تو دفترچه نمیدونم چند برگ ک معلوم نبود واسه چی خریدمش نوشتم
صفحه بعدش میخوام تمام حواس پرتی هام رو بنویسم
و صفحه بعد از بعدش تمام مشکلاتی ک در روز باهاشون سر و کله میزنم
و بعدش راه حل برای رفع حواس پرتی ها و کنار اومدن با مشکلات
و در صفحه بعدی قوانین و راهکار هایی واسه درس خوندنم مینویسم
بطور کلی ۴۲ روز مونده و من تا الان درگیر آماده سازی منابع و برنامه ها و غیره بودم خیلی کارا کردم از جمله آماده کردن یه فضای مناسب واسه درسخوندن یه عالمه از کتاب های قدیمی رو گذاشتم تو انباری اتاقمو گردگیری کردم و یه جارو هم زدم کتاب های مورد نیازم هم چیدم گوشه اتاق برنامه اصلی م هم نوشتم زدم رو دیوار دلم میخواد یکم اهنگ گوش کنم و یه دوشی بگیرم و فکر کنم یه زنگ هم بزنم کتابفروشی ببینم زیست دوازدهم ک سفارش دادم رسیده یا نه
چقدر حس خوب گرفتم از اکثر بچه های این تاپیک
مخصوصا خود شما که تو پست های آخر از اقداماتت گفتی خیلی خوشحالم کرد
منم تقریبا شرایط مشابهی دارم باهاتون
امسال برای بار سوم و آخر کنکور میدم و دی ماه باید ترمیم کنم
از اواخر مهرماه نان استاپ تقریبا خوب میخوندم ولی یه هفتهاس باز اون حالت افسردگی لعنتی اومد سراغم
حس کردم اینجوری خوندن فایده نداره ( چون ۷۰٪ تایمم به خوندن درسنامه و جزوه و کلاس دیدن میرفت و ۳۰٪ تست و تمرین...)
یه وقفه ای ایجاد شد هرچند طولانی ولی خودمو جمع و جور میکنم از همین الان میرم اون چیزایی که شما گفتین رو منم برا خودم یادداشت کنم و مصمم شروع کنم که با نشستن و حسرت گذشته رو خوردن کاری پیش نمیره...
بهترینا براتون پیش بیاد
خیلی خوشحالم ک منو بچهای این تاپیک تونستیم برای یک نفرم ک شده حس خوب ایجاد کنیم
بنویس بنویس بنویس
ک این بهترین راهه
کم کم شروع ب اصلاح عادت های مخرب کن
برای خودت هدف کوتاه مدت بزار
هر چیزی ک حالتو خوب میکنه رو بزار جلوی چشمات
محیط رو آماده کن
یکم موزیک گوش بده و یه دید کلی برای خودت ایجاد کن
برات بهترین هارو میخوام
میخوام هر روز یه دلیل واسه زندگی کردن بنویسم
حس میکنم خیلی بی انصافی میکنم نسبت ی زندگیم
نسبت ب نفس کشیدن
نسبت ب وجود داشتنم
یه دلیل واسه شروع کردن و ادامه دادن
اصن من چرا دوباره بعد از این همه وقت تصمیم گرفتم درسمو ادامه بدم
من که یه شغل خوب با درآمد نسبتا خوب و یه تجربه عالی تو زمینه کاریم داشتم
حتما یه دلیل قانع کننده دارم برای این کار
بهتره یکم مهربون تر باشم با آدمی ک الان هستم
باید با ملایمت و منطق قانعش کنم ک باید تغییر رو قبول کنه
باید بپذیره ک این راه خیلی سخت تر از اینه ک اون با شخصیت کنونی ش طاقت بیاره
باید بفهمه تغییر لازمه
دیدم تاپیکتو اگ اوکی باشی بیام هرشب اینجا گزارش کارمو بدم
یه تایمی کمکاری کردم یه تایم ینی ۳ سال نخوندم ول گشتم الان باز برگشتم سر نقطه اولم الان فهمیدم من باید باید باید موفق بشم باید بخونم ک به چیزی ک میخوام برسم
میخوام دی معدلمو ترمیم کنم و تیر کنکور بدم
از فردا هم میخوام شروع کنم میدونم ک میرسم ۶ هفته و ۳ روز فقط واس امتحان نهایی خیلیه ...
واسه ریاضی سوم تا اونجایی ک فهمیدم
فقط باید فصول تابع مثلثات ، هندسه تحلیلی و حد و پیوستگی رو بخونم
سر جمع ۲۰ تا درس از ریاضی پایه بخونم
روزی دو درس هم بخونم ۱۰ روزه تمومه
ریاضی دوازدهم یکم سنگینه باید زیاد واسش وقت گذاشت
نمیدونم چرا امروز نمیتونم از این پتو دل بکنم
دلم میخواد امروز کامل بخوابم
شدیدا نیاز دارم ب ریکاوری یک روزه
هوای امروز آفتابیه با اندکی ابر
سگ همسایه هم ساکته خداروشکر رو مخم نیس امروز
دلم میخواد برم صورتمو بشورم مسواک بزنم ناهارمو بخورم دوباره بیام بخوابم
امروز کلا میخوام از زندگی مرخصی بگیرم
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)