صندلی داغ شماره 53با حضور "_Joseph_"

[Fawzi]

سلام به همگی
صندلی داغ این هفته تعلق میگیره به آقا یوسف @_Joseph_

لطفا در هر پست کمتر از ۵سوال و بیشتر از ۲۰سوال نپرسید !

[Adame khob]

سلام به همگی
صندلی داغ این هفته تعلق میگیره به آقا یوسف @_Joseph_

لطفا در هر پست کمتر از ۵سوال و بیشتر از ۲۰سوال نپرسید !

به نام خدا


نظرت درباره اینفلوئنسر آموزشی


نظرت درباره محمدعلی طاهری بنیانگذار عرفان حلقه

نظرت درباره اشعار بشرا دستور نژاد

ببخشید دیگه من همین دوتا سوال مهم بود نظرتو بدونم

[.miracle.]

سلاااام بر آقا یوسف، محبوب انجمن، درجه حرارت صندلی رو کم کردم اذیت نشید

به کدام یک از اعضای خانواده ات نزدیک تر هستی؟

اگه غول چراغ جادو داشته باشی سه آرزوت؟

چیزی که می خوای در مورد خودت تغییر بدی چیه؟

آخرین باری که گریه کردی چه زمانی بود؟

ظاهر خودت رو چطور توصیف می کنی؟

عصبانیتت رو چطور ابراز می کنی؟

تعریفت از عشق چیه؟

[Gord_Afarid]

بنام خدا.
1. همسر اینده ت از نظرت چه ویژگی هایی باید داشته باشه؟

2. بین سه تا دوره دبستان و راهنمایی و دبیرستان ، کدوم بیشتر بهت خوش گذشت و باحال بود؟

3. منابعت واسه مطالعه های متفرقه چیه و چجوری انتخاب و پیداشون میکنی؟ کتاب ؟ سایت ؟ مقاله ؟ گوگل ؟ چی؟

4. بنظرت تو شخصیت یه ادم چقدر ارثیت و چقدر تربیت و محیط نقش داره ؟ نسبت اینا چند چنده ؟ دوست دارم نظرتو بدونم.

5. 5تا از بهترین و ناناس ترین دوستات تو اینجا؟ (با چماق منتظر نشستم ببینم چی میگی)

6.اون چیه که اگه بی قید و شرط میتونستی بخری ، انتخابش میکردی؟ مثلا لباس یا ماشین یا .........

7. اشپزی یاد داری و اگه یاد نداری دلیلش چیه؟ /// ینی چرا یاد نگرفتی مثلا. علاقع نداشتی یا حوصله نداشتی

8. موقع ناراحتی و غم زیاد میری سمت چی که ارومت کنه و ارامش بده ؟( همون چماق رو از سوال 5 نگه داشتم که اگه برا این گفتی دود و دم ، ازش استفاده کنم)

9. دوست داری زیاد بچه داشته باشی یا کم؟ چرا؟

همین دیه. تنک

[_Joseph_]

به نام خدا


نظرت درباره اینفلوئنسر آموزشی


نظرت درباره محمدعلی طاهری بنیانگذار عرفان حلقه

نظرت درباره اشعار بشرا دستور نژاد

ببخشید دیگه من همین دوتا سوال مهم بود نظرتو بدونم

سلام بر تو ای ادم خوب انجمن
مرسی که سوالات رو پرسیدی . چون سوالات سطح بالا هستن سعی میکنم زیاد توضیح بدم . امیدوارم حوصله کنم و حوصله کنی یه جوری جواب بدم که دیگه بقیه جرا ت نکنن سوال بپرسن از بس زیاد توضیح بدم من گوربه را دم حجله نازش میکنم تا بقیه نزدیک نشن برو که رفتیم
این کلمه اینفلوئنتسر در فرهنگ کجازی ما اشتباه در رفته حقیقتا و من برای اینفلوئنسر های مجازی بیشتر کلمه Blogger و یا ولاگر Vlogger رو بیشتر میپسندم تا اینفلوئنسر چرا که اینفلوئنسر رسالت به مراتب گسترده تری رو شامل میشه
اینفلوئنسر از کلمه Influence میاد
به معنی تاثیرگذاری
و معنی و تعریف پذیری ش اینه: کسی که بر دیگران تاثیر میگذارد ، اما در بسیاری از واقعیت ها کاملا بر عکس است ! تاثیرگذاری ، مخصوصا وقتی حرف از گروه بزرگی از افراد باشد ، کار بسی است دشوار !
وقتی هدف تلاشها ، جلب توجه تعداد هر چه بیشتر از افراد باشد نزدیکترین راه رسیدن به این هدف ، توجه به خواست و سلیقه اکثریت است .
به عبارت دیگر ، کسی که میخواهد توجه هده زیاید را جلب کند ، مجبور است به خواست و سلیقه و بینش جامعه مخاطب توجه کند تا View و Like و Comment بیشتر بگیرد و بیشتر دیده بشود ، در نتیجه جای تاثیر گذاری و Inflience با تاثیر پذیری Influens عوض میشود به همین خوشمزگی
از طرفی ،همیشه سلیقه ، دانش و بینش اکثریت افراد جامعه نازل است. توزیع نرمال در علم امار این را میگوید نه من!
کسی هم که میخواهد توجه اکثریت را جلب کند ، نزدیکترین راه اینکار را هم سطح شدن با سلیقه و خواست و بینش مخاطب میباید..... این یک چزخه معیوب است
چه کسانیکه دور چنین ادمهایی جمع میشوند و آنها را میبینند و دنبال میکنند ؟؟ کسانیکه عمق نگاهشان به دنیا یک بند انگشت بیشتر نیست . آنها هم مدام به این فکر میکنند که مخاطبانشان چه چیزی را بیشتر میپسندند و همان الگوی بند انگشتی را باز تولید می کنند.
مخاطب هم خر کیف میشود که اخ جون ویدیو جدید و پست جدید و استوری جدید و ...... و این چرخه به سوی قهقرا ادامه پیدا میکند
کاری هم میشود کرد؟؟؟ خوش بینانه اش این است که شاید برای گروه کوچکی بشود . ولی سخت است خیلی سخت . واقع بینانه ش این است که شاید نشود کاری هم کرد.
خوب
الان اون جاهایی که قرمز کرده ام را دوباره ببین
هدف
جلب توجه
باز تولید
اگر توجیحی غیر از چیزی که گفتم داری تو یک اینفلوئنسر هستی که سخت است . سخت است هدف داشته باشی اما جلب توجه دیگران برایت مهم نباشد و کار خودت را بکنی . سخت است به خاطر پول نخواهی تاثیر گذاری باشی . امیدوارم که اینگونه باشد . در این صورت اولین کسی که دنبالت میکند خودم هستم

---

سوال دوم
هوففففف این سوالت خیلی سوالی هستش که حرکت بر لبه پرتگاهه واسم . ولی من ایشون رو یه مدتی می شناختم و کارهاشون رو دیده بودم تو اینترنت . چندان شناخت دقیقی ندارم اما چیزی که میخواهم بگم مطلب زیر است .
شبه علم و علم
به دلیل اعتباری که کلمه علم دارد خیلی ها اعتقادات و باور های خودشان را دوست دارند به عنوان علم جا بزنند!!!و در امد زایی کنند معروف شوند و کسب قدرت نمایند . چرا که مسیر علم مسیر سختی است برای رسیدن به این هدف والا که هر انسانی شاید ارزویش باشد
البته آنچه که امروز شبه علم مینامیم اش ممکن است زمانی علم نایمده میشد است اوه اوه پیچیده شد نه؟؟ بزار بیشتر توضیح بدم
مثل طالع بینی
اینکه صورتهای فلکی و قرار گیری اجرام آسمانی بر زندگی و امورات انسان از دوران ماهانه خانم ها و باروری نطفه و ...... میتواند تاثیر گذار باشد روزی علم تلقی میشده و مردم هم قبولشان داشتند و کسانیکه این علم را دارا بودند از احترام ویژه ای برخوردار میشدند.
کارل پوپر فیلسوف اتریشی یکی از افرادی بود که تلاش کرد این مرز علم و شبه علم را به طور کامل تعریف کند و تا حدی هم موفق بود . تا حدی یه کوچولو هم انحرافی داشت که بقیه اومدن صافش کردن
جناب پوپر اغا میگه که : یکی از اصلی ترین تفاوتهای علم و شبه علم این است که شما در علم به دنبال مشاهده ها و آزمایشهایی هستید که گزاره و فرضی که تعریف کرده اید را رد بکند . اما در شبه علم این وضعیت دقیقا بر عکس است
بزار مثال بزنم چونکه ادم خوبی هستی
فرض کن شخصی کودکی را به درون رودخونه هل میده و قصد کشتنش رو داره و فرد دیگری خودش رو میندازه رودخونه تا اون کودک رو نجاتش بده خب؟
از دیدگاه فروید کبیر بزرگ افسانه ای یه کم دیوانه و پیروان اش این دو رفتار قابل توضیح هستند
فروید و پیروانش میگن فرد اول امیال سرکوب شده دارد و فرد دوم دارای امیال والایق شده است یعنی فرد دوم آرزوهای ناکام خودش رو از طریقی که مورد قبول جامعه است حل کرده است و تنش ذهنی کنترل شده و کمتری نسبت به فرد اول دارد.
حالا اینجاست که پوپر اتریشی میاد وسط و میگه ای فروید اخه این چه چیزی بود که گفتی : این نظریه تو رو میشه با تمام داده ها سازگار کرد . پس این نظریه ابطال ناپذیر بوده و شبه علم است { اینجا فروید نمیدونم دیگه چجوری تو گور لرزیده و پشماش فر خورده }
البته که نمیشه از خدمات فروید و ارزش کارهاش چشم پوشی کرد و کم ارزش قلمداشد کرد هااا نه هااا وا اسفااااا
از سویی پوپر میگه: اگر نظریه ای غیر قابل انکار باشه نمیشه اونو علمی دونست .
مثلا : اگر به تو بگن که ادم دلش میخواهد کسی به خواسته هایش برسه و کس دیگه ای نرسه شما به یک گزاره ی غیر قابل انکار مواجه شده اید که بر اساس نظرات پوپر علمی نیست .
به عبارتی پوپر ابطال پذیر بودن رو لازمه علم میدونست . تمام و مخلص کلام پوپر جونی و برادران
پوپر نظریه گرانش انیشتین رو به عنوان یک نظریه علمی باور داشت و قبولش کرده بود . اما هنوز اثبات نشده بود
انیشتین میگفت که خورشید نور ستارگان دور دست رو به طرف خودش کج میکنه { عجب چیز پشم ریزونی گفته بود هاااا} ولی اثبات نشده بودش این حرفش
تا اینکه در سال 1919 با کسوفی که اتفاق افتاد پیش بینی و نظریه انیشتین اثبات شد و درست از اب دراومد و مشاهدات عینی تمام حرف انیشتین رو تایید میکردند. حتی اونایی که اون زمان رد کرده بودند این نظریه رو با مشاهده خودشون فهمیدن که آی دل غافل این پیر مرد مو پریشون رو دست کم گرفته ان
حالا فرض کن مشاهدات این نظریه رو تایید نمیکردن خوب ثابت میشد انیشتین اشتباه کرده . به همین راحتی و خوشمزگی بنابراین نظریه انیشتین با معیار ابطال پذیری جور درمیاید . البته معیار پوپر هم مشکلاتی داشت و با فیلسوفان دیگر به چالش کشیه میشد اما چون طولانی ست یگر نمیخواهم توضیح اضافه بدم یه وقت سرتون رو درد نیارم . ایتامینوفن هم که گرون شده یه وقت ضربه اقتصادی نزده باشم بهتون
حالا جمع بندی کنم این رشته ای که باز کردم رو که زیاد هم شد . چون بحث مورد علاقه من بودش .
حالا شاید بگی که خب افراد در سرتاسر زندگیشون تجربیات فردی داشته باشند که هرگز نشه آزمایشش کرد و مشاهده و اثبات
یا به محک تجربه عموم گذاشت اونهارو .
خب جی جی جی جین
اینجاست که شبه علم وارد میشود
بسیاری از کوشش های فکری بشری ر حیطه غیب علم { نه شبه علم هاااا} غیر علم !! طبقه بندی میشوند مثل : هنر - ابیات - تاریخ و بساری دیگر از شاخه های فرعی که اتفاقا بسیار با ارزش اند اما علم تجربی نیستند
شبه علم ظاهری شبیه علم دارد و مخاطب غیر متخصص با شنیدن ان ممکن است تصور کند که گوینده سخنان علمی میگوید . مخاطب غیر متخصص ممکن است ا شنیدن کلماتی مانند : کووانتوم - اوربیتال - مولکول و ......حیرت کند و حتی احساس کند دارد چیزی علمی یاد میگیرد و حتی شاید پا فراتر رود و کار به متافیزیک و اجنه و .. بشکد .
نخستین معیار علمی بودن یک پدیده امکان راستی آزمایی آن است . دومین معیار علمی بودن یک پدیده تکرار پذیری ان است . انسانهای مختلف در نقاط مختلف جهان و در زمانهای متفاوت اگر همان ابزار ها و شرایط را فراهم کنند باید بتوانند همان نتیجه را بگیرند.
این علم است .
علم یه چیز دیگه هم میگه : هر گزاره ای که علمی باشد به معنی قطعی بودن ان نیست و هر انچیزی که جر علم نباشد به معنی نادرست قطعی بودنش نیست . اما باید بتوان در معرض اون سه گانه ای که گفتم قرار داد.

این چیزی بود که من اگر میخواستم این فردی که نام بردید رو از منظر تیغ بررسی خودم رد اش کنم مد نظرر قرار میدادم . درباره وجهه سیاسی ماجرا هم توضیحی نمیدم .

---

اوه اوه اوه بشرا دستور نژاد
خیلی دوستش دارم . قبلا خیلی وقت پیش من ایشون رو اتفاقی فالو کرده بودم تو اینستا و نمیدونستم که کیه و چیه و ...... تا اینکه یه تئاتری دیدم ازش تو لایو اینستاگرامش و چقدر خوب بازیگری میشه اگر بازیگری رو ادامه بده .
درباره شعر هاش هم شعری از ایشون نخونده امو نظری ندارم

ممنون از سوالاتت . امیدوارم خسته نشده باشی از خوندن

[_Joseph_]

سلاااام بر آقا یوسف، محبوب انجمن، درجه حرارت صندلی رو کم کردم اذیت نشید

به کدام یک از اعضای خانواده ات نزدیک تر هستی؟

اگه غول چراغ جادو داشته باشی سه آرزوت؟

چیزی که می خوای در مورد خودت تغییر بدی چیه؟

آخرین باری که گریه کردی چه زمانی بود؟

ظاهر خودت رو چطور توصیف می کنی؟

عصبانیتت رو چطور ابراز می کنی؟

تعریفت از عشق چیه؟

سلام بر شما . درجه حرارت اولی بالا بودش خوب کاری کردی
1- به مادرم و خواهرم
2- اولش اینه که هیچ ادم فقیری روی زمین باقی نمونه / دومیش اینه که هر آدمی به اندازه لیاقتی که داره پیشرفت کنه و نه بیشتر / سومیش این که بتونم پرواز کنم
3-میخوام لایف استایل ام رو تغییر بدم. که کار سختیه ولی میخوامش و تجربه بهم ثابت کرده چیزی رو که میخوام رو به دستش میارم . از کتابایی که میخونم از فیلمهایی که میبینم و از اهنگهایی که میشنوم شروعش کردم . رفته رفته به رفتار ها و جسم و .. میرسه امیدوارم موفق باشم تو این تغییر
4-دیشب
5-توپول . تیپ کژوال . مو ها شونه کرده همیشه و مرتب . قد متوسط . فرز و سریع پاندای کنکفوکار میگن بهم دوستام
6-میریزم تو خودم اغلب ولی گریه میکنم تو خفا و شاید داد بزنم اگه دیگه شدید عصبی بشم
7- و عشق ، پنهانی ترین فلسفهی مبهوت بی سرانجام این روزهاست .....
میدونی فلسفه ی عشق چیه؟
وقتی عاشق کسی باشی ،اون رو با تمام حالت هاش و تغییراتش در گذر زمان باز هم دوست خواهی داشت ،وقتی عاشق کسی هستی بدترین خصوصاتش رو نادیده میگیری و بهش حتی فکر هم نمیکنی ، نقص هاش و کاستی هاش به دلت میشینه و اینطوری میشه که عاشقش میشی

[Adame khob]

سلام بر تو ای ادم خوب انجمن
مرسی که سوالات رو پرسیدی . چون سوالات سطح بالا هستن سعی میکنم زیاد توضیح بدم . امیدوارم حوصله کنم و حوصله کنی یه جوری جواب بدم که دیگه بقیه جرا ت نکنن سوال بپرسن از بس زیاد توضیح بدم من گوربه را دم حجله نازش میکنم تا بقیه نزدیک نشن برو که رفتیم
این کلمه اینفلوئنتسر در فرهنگ کجازی ما اشتباه در رفته حقیقتا و من برای اینفلوئنسر های مجازی بیشتر کلمه Blogger و یا ولاگر Vlogger رو بیشتر میپسندم تا اینفلوئنسر چرا که اینفلوئنسر رسالت به مراتب گسترده تری رو شامل میشه
اینفلوئنسر از کلمه Influence میاد
به معنی تاثیرگذاری
و معنی و تعریف پذیری ش اینه: کسی که بر دیگران تاثیر میگذارد ، اما در بسیاری از واقعیت ها کاملا بر عکس است ! تاثیرگذاری ، مخصوصا وقتی حرف از گروه بزرگی از افراد باشد ، کار بسی است دشوار !
وقتی هدف تلاشها ، جلب توجه تعداد هر چه بیشتر از افراد باشد نزدیکترین راه رسیدن به این هدف ، توجه به خواست و سلیقه اکثریت است .
به عبارت دیگر ، کسی که میخواهد توجه هده زیاید را جلب کند ، مجبور است به خواست و سلیقه و بینش جامعه مخاطب توجه کند تا View و Like و Comment بیشتر بگیرد و بیشتر دیده بشود ، در نتیجه جای تاثیر گذاری و Inflience با تاثیر پذیری Influens عوض میشود به همین خوشمزگی
از طرفی ،همیشه سلیقه ، دانش و بینش اکثریت افراد جامعه نازل است. توزیع نرمال در علم امار این را میگوید نه من!
کسی هم که میخواهد توجه اکثریت را جلب کند ، نزدیکترین راه اینکار را هم سطح شدن با سلیقه و خواست و بینش مخاطب میباید..... این یک چزخه معیوب است
چه کسانیکه دور چنین ادمهایی جمع میشوند و آنها را میبینند و دنبال میکنند ؟؟ کسانیکه عمق نگاهشان به دنیا یک بند انگشت بیشتر نیست . آنها هم مدام به این فکر میکنند که مخاطبانشان چه چیزی را بیشتر میپسندند و همان الگوی بند انگشتی را باز تولید می کنند.
مخاطب هم خر کیف میشود که اخ جون ویدیو جدید و پست جدید و استوری جدید و ...... و این چرخه به سوی قهقرا ادامه پیدا میکند
کاری هم میشود کرد؟؟؟ خوش بینانه اش این است که شاید برای گروه کوچکی بشود . ولی سخت است خیلی سخت . واقع بینانه ش این است که شاید نشود کاری هم کرد.
خوب
الان اون جاهایی که قرمز کرده ام را دوباره ببین
هدف
جلب توجه
باز تولید
اگر توجیحی غیر از چیزی که گفتم داری تو یک اینفلوئنسر هستی که سخت است . سخت است هدف داشته باشی اما جلب توجه دیگران برایت مهم نباشد و کار خودت را بکنی . سخت است به خاطر پول نخواهی تاثیر گذاری باشی . امیدوارم که اینگونه باشد . در این صورت اولین کسی که دنبالت میکند خودم هستم

---

سوال دوم
هوففففف این سوالت خیلی سوالی هستش که حرکت بر لبه پرتگاهه واسم . ولی من ایشون رو یه مدتی می شناختم و کارهاشون رو دیده بودم تو اینترنت . چندان شناخت دقیقی ندارم اما چیزی که میخواهم بگم مطلب زیر است .
شبه علم و علم
به دلیل اعتباری که کلمه علم دارد خیلی ها اعتقادات و باور های خودشان را دوست دارند به عنوان علم جا بزنند!!!و در امد زایی کنند معروف شوند و کسب قدرت نمایند . چرا که مسیر علم مسیر سختی است برای رسیدن به این هدف والا که هر انسانی شاید ارزویش باشد
البته آنچه که امروز شبه علم مینامیم اش ممکن است زمانی علم نایمده میشد است اوه اوه پیچیده شد نه؟؟ بزار بیشتر توضیح بدم
مثل طالع بینی
اینکه صورتهای فلکی و قرار گیری اجرام آسمانی بر زندگی و امورات انسان از دوران ماهانه خانم ها و باروری نطفه و ...... میتواند تاثیر گذار باشد روزی علم تلقی میشده و مردم هم قبولشان داشتند و کسانیکه این علم را دارا بودند از احترام ویژه ای برخوردار میشدند.
کارل پوپر فیلسوف اتریشی یکی از افرادی بود که تلاش کرد این مرز علم و شبه علم را به طور کامل تعریف کند و تا حدی هم موفق بود . تا حدی یه کوچولو هم انحرافی داشت که بقیه اومدن صافش کردن
جناب پوپر اغا میگه که : یکی از اصلی ترین تفاوتهای علم و شبه علم این است که شما در علم به دنبال مشاهده ها و آزمایشهایی هستید که گزاره و فرضی که تعریف کرده اید را رد بکند . اما در شبه علم این وضعیت دقیقا بر عکس است
بزار مثال بزنم چونکه ادم خوبی هستی
فرض کن شخصی کودکی را به درون رودخونه هل میده و قصد کشتنش رو داره و فرد دیگری خودش رو میندازه رودخونه تا اون کودک رو نجاتش بده خب؟
از دیدگاه فروید کبیر بزرگ افسانه ای یه کم دیوانه و پیروان اش این دو رفتار قابل توضیح هستند
فروید و پیروانش میگن فرد اول امیال سرکوب شده دارد و فرد دوم دارای امیال والایق شده است یعنی فرد دوم آرزوهای ناکام خودش رو از طریقی که مورد قبول جامعه است حل کرده است و تنش ذهنی کنترل شده و کمتری نسبت به فرد اول دارد.
حالا اینجاست که پوپر اتریشی میاد وسط و میگه ای فروید اخه این چه چیزی بود که گفتی : این نظریه تو رو میشه با تمام داده ها سازگار کرد . پس این نظریه ابطال ناپذیر بوده و شبه علم است { اینجا فروید نمیدونم دیگه چجوری تو گور لرزیده و پشماش فر خورده }
البته که نمیشه از خدمات فروید و ارزش کارهاش چشم پوشی کرد و کم ارزش قلمداشد کرد هااا نه هااا وا اسفااااا
از سویی پوپر میگه: اگر نظریه ای غیر قابل انکار باشه نمیشه اونو علمی دونست .
مثلا : اگر به تو بگن که ادم دلش میخواهد کسی به خواسته هایش برسه و کس دیگه ای نرسه شما به یک گزاره ی غیر قابل انکار مواجه شده اید که بر اساس نظرات پوپر علمی نیست .
به عبارتی پوپر ابطال پذیر بودن رو لازمه علم میدونست . تمام و مخلص کلام پوپر جونی و برادران
پوپر نظریه گرانش انیشتین رو به عنوان یک نظریه علمی باور داشت و قبولش کرده بود . اما هنوز اثبات نشده بود
انیشتین میگفت که خورشید نور ستارگان دور دست رو به طرف خودش کج میکنه { عجب چیز پشم ریزونی گفته بود هاااا} ولی اثبات نشده بودش این حرفش
تا اینکه در سال 1919 با کسوفی که اتفاق افتاد پیش بینی و نظریه انیشتین اثبات شد و درست از اب دراومد و مشاهدات عینی تمام حرف انیشتین رو تایید میکردند. حتی اونایی که اون زمان رد کرده بودند این نظریه رو با مشاهده خودشون فهمیدن که آی دل غافل این پیر مرد مو پریشون رو دست کم گرفته ان
حالا فرض کن مشاهدات این نظریه رو تایید نمیکردن خوب ثابت میشد انیشتین اشتباه کرده . به همین راحتی و خوشمزگی بنابراین نظریه انیشتین با معیار ابطال پذیری جور درمیاید . البته معیار پوپر هم مشکلاتی داشت و با فیلسوفان دیگر به چالش کشیه میشد اما چون طولانی ست یگر نمیخواهم توضیح اضافه بدم یه وقت سرتون رو درد نیارم . ایتامینوفن هم که گرون شده یه وقت ضربه اقتصادی نزده باشم بهتون
حالا جمع بندی کنم این رشته ای که باز کردم رو که زیاد هم شد . چون بحث مورد علاقه من بودش .
حالا شاید بگی که خب افراد در سرتاسر زندگیشون تجربیات فردی داشته باشند که هرگز نشه آزمایشش کرد و مشاهده و اثبات
یا به محک تجربه عموم گذاشت اونهارو .
خب جی جی جی جین
اینجاست که شبه علم وارد میشود
بسیاری از کوشش های فکری بشری ر حیطه غیب علم { نه شبه علم هاااا} غیر علم !! طبقه بندی میشوند مثل : هنر - ابیات - تاریخ و بساری دیگر از شاخه های فرعی که اتفاقا بسیار با ارزش اند اما علم تجربی نیستند
شبه علم ظاهری شبیه علم دارد و مخاطب غیر متخصص با شنیدن ان ممکن است تصور کند که گوینده سخنان علمی میگوید . مخاطب غیر متخصص ممکن است ا شنیدن کلماتی مانند : کووانتوم - اوربیتال - مولکول و ......حیرت کند و حتی احساس کند دارد چیزی علمی یاد میگیرد و حتی شاید پا فراتر رود و کار به متافیزیک و اجنه و .. بشکد .
نخستین معیار علمی بودن یک پدیده امکان راستی آزمایی آن است . دومین معیار علمی بودن یک پدیده تکرار پذیری ان است . انسانهای مختلف در نقاط مختلف جهان و در زمانهای متفاوت اگر همان ابزار ها و شرایط را فراهم کنند باید بتوانند همان نتیجه را بگیرند.
این علم است .
علم یه چیز دیگه هم میگه : هر گزاره ای که علمی باشد به معنی قطعی بودن ان نیست و هر انچیزی که جر علم نباشد به معنی نادرست قطعی بودنش نیست . اما باید بتوان در معرض اون سه گانه ای که گفتم قرار داد.

این چیزی بود که من اگر میخواستم این فردی که نام بردید رو از منظر تیغ بررسی خودم رد اش کنم مد نظرر قرار میدادم . درباره وجهه سیاسی ماجرا هم توضیحی نمیدم .

---

اوه اوه اوه بشرا دستور نژاد
خیلی دوستش دارم . قبلا خیلی وقت پیش من ایشون رو اتفاقی فالو کرده بودم تو اینستا و نمیدونستم که کیه و چیه و ...... تا اینکه یه تئاتری دیدم ازش تو لایو اینستاگرامش و چقدر خوب بازیگری میشه اگر بازیگری رو ادامه بده .
درباره شعر هاش هم شعری از ایشون نخونده امو نشری ندارم

ممنون از سوالاتت . امیدوارم خست نشده باشی از خوندن

خیلی ممنونم از توضیحات مفصلت
استفاده کردم

موفق باشی

[_Joseph_]

بنام خدا.
1. همسر اینده ت از نظرت چه ویژگی هایی باید داشته باشه؟

2. بین سه تا دوره دبستان و راهنمایی و دبیرستان ، کدوم بیشتر بهت خوش گذشت و باحال بود؟

3. منابعت واسه مطالعه های متفرقه چیه و چجوری انتخاب و پیداشون میکنی؟ کتاب ؟ سایت ؟ مقاله ؟ گوگل ؟ چی؟

4. بنظرت تو شخصیت یه ادم چقدر ارثیت و چقدر تربیت و محیط نقش داره ؟ نسبت اینا چند چنده ؟ دوست دارم نظرتو بدونم.

5. 5تا از بهترین و ناناس ترین دوستات تو اینجا؟ (با چماق منتظر نشستم ببینم چی میگی)

6.اون چیه که اگه بی قید و شرط میتونستی بخری ، انتخابش میکردی؟ مثلا لباس یا ماشین یا .........

7. اشپزی یاد داری و اگه یاد نداری دلیلش چیه؟ /// ینی چرا یاد نگرفتی مثلا. علاقع نداشتی یا حوصله نداشتی

8. موقع ناراحتی و غم زیاد میری سمت چی که ارومت کنه و ارامش بده ؟( همون چماق رو از سوال 5 نگه داشتم که اگه برا این گفتی دود و دم ، ازش استفاده کنم)

9. دوست داری زیاد بچه داشته باشی یا کم؟ چرا؟

همین دیه. تنک

سلام گورد آفرید . بازم تو اومدی؟!
1-ویژگیهایی که برام مهم هستش خب برای هر فردی دو نوع هست یکیش ظاهری یکی دیگه ش هم خب باطنی
برای من باطنی ها در اولویت قرار میگیرن چرا که ظاهر در طول زان تغییر میکنه و ممکنه یهویی حتی تغییر کنه در اثر اتفاقی و ..... و نگه دارنده نیست . چون ظاهر دست خود ادم نیست . اما باطن پرورش دادنیه و من برای کسی که برای باطنش ارزش قائله و دائم در حال رسیدن به باطنش هستش ارزش و احترام بالایی قائل هستم
حالا بریم سر ویژگی ها : دروغ بهم نگه- احساساتش رو به زبون بیاره و نشون بده و پنهان نکنه احساساتش رو - شوخ طبع باشه- سلیقه موسیقی ش به من بخوره - اهل عشق و حال باشه - اخلاق مدار و منطقی باشه - چون من ولخرجم یکم خسیس باشه بد نیست جلوگیری میکنه - با نمک باشه - اجتماعی باشه و مستقل- نزاره کسی جلوش رو بگیره و از حق حقوقش کوتاه نیاد به خاطر اینکه زنه - همدم باشه و درکم کنه - خجالتی نباشه ولی پر رو هم نباشه - عقایدش با من تا حدی سازگار باشه-خصوصیات دیگر دیگه جاش نیست اینجا بگم و ویژگی های بالا هم نسبی هستن و مطلق نیست
2- راهنمایی و دبیرستان . با اینکه دبیرستان درس نخوندیم ولی خیلی خوب خوش گذروندیم
3- من الان مطالعه متفرقه بسیار اندکی دارم قبلا زیاد تحقیق و تفحص میکردم حتی در باره یزهای عجیب ولی الان دیگه نه / ببین یه سری ادمها هستن تولید محتوای خوبی در این باره میکنن تو اینستا . و متخصص این کار هستن . از اونا و معرفی هاشون کمک میگرفتم . توویتر و ... بودش یه زمانی . سایتها و یوتیوب .و..... که من رو میرسوند به کتاب و مقاله و ..... چونکه خوب هر ادمی که نمیدونه باید چی بخونه و چیکار کنه و ...... اولینش از سرچ گوگل به دست میاد و کم کم دایره اطلاعاتت تو رو میرسونه به افراد مورد نظر و اون افراد مورد نظر هم میرسوننت به کتاب و یا مرجع اصلی . این کانکشن در رابطه با هر چیزی که من خوندم صادق بوده . از یه سرچ ساده میرسیدم به یه فرد و پیج و اکانت و ....... و از اون ها هم میرسیدم به کتاب و مقاله و ...
4-ما چیزی به نام ازثی بودن شخصیت نداریم و این که فکر کنیم بعضی رفتار هامون زنتیکی هستش و از بابا مامانامون بهمون به ارث رسیده این یک Illusion هستش . و ما اینچنین فکر میکنیم فقط . مثل اینکه بگیم فلانی شوخ طبعه چون خانواده ش هم شوخ طبع ان و .... یا فلانی سحر خیزه چون پدرش سحر خیزه و .... تمام اینها از الگو های رفتاری پیروی میکنن که محیط تاثیر شگرفی داره و من نمیتونم دقیق درصد بدم چون خوب در این باره اطلاعات دقیقی ندارم ولی به نظر بنده حقیر همه چیز محیطی است که در ان قرار میگیری و رفتار های ما رو محیط رقم میزنه ولی چون این تاثیر گذاری اغلب طولانی مدت هستش در ناخود آگاه ما رخته میکنه و انجام میگیره .و ما فکر میکنیم خود به خود اینطوری هستیم در حالی که این تفکر سطحی یه/ بازم این نظر منه ممکنه کس دیگری نظری مخالف داشته باشه که مشتاقم شنوا باشم
5-دوستای خیلی زیادی دارم اخه الان محدودشون کردی / زیرو - ممد آر - سید - خودت -محمد مهدی- دکتر توفیقی- متروک - سعید - فازی- فروزن و نیوشا و کارولین و ........
6-یه خونه که باغچه بزرگی داشته باشه
7-آشپزی؟؟؟ مثل اینکه منو نشناختی نه؟ من جزو معدود کسایی هستم که آشپزیم زبانزد نه تنها خونه و دوستان بلکه زبانزد فامیله خیلی هم علاقه دارم به اشپزی . و به نظرم یکی از آرامش بخش ترین و لذت بخش ترین کار هایی هستش که هر انسانی باید سعی کنه انجامش بده .
8-میرم اتاقم و موزیک پلی میکنم و یا دوستم رو زنگ میزنم بهش میگم بیا بریم بیرون بحرفیم و ......
9-عه شاید برای خیلی ها غجیب بیاد ولی من حق داشتن فرزند رو برای خودم نمیدونم و به نظرم باید همسر یک فرد تصمیم بگیره که میخواد بچه دار بشن یا نه و مرد در این باره نباید نظری بده صرفا میتونم از کسی که همسر منه درخواست کنم و پیشنهاد بدم و نه چیز دیگر . ولی بچه زیاد دوست ندارم نهایت دو تا البته به شرطها و شروطها که زندگی خوبی رو بتونم براشون فراهم کنم و صد البته که همسرم باید اجازه بده و تصمیم بگیره .من حق داشتن فرزند رو برای زن میدونم و باید قانونی باشه که مرد نتونه در این باره اعمال زور کنه/ ولی چیزی که خودم خیلی دوستش دارم به سرپرستی گرفتن کودکان بی سرپرست هستش و خیلی خیلی بهش فکر میکنم و اگر همسرم اجازه بده حتما این کار رو تو اولویت قرار میدم تا اینکه خودم بچه دار بشم

[.miracle.]

سلام بر شما . درجه حرارت اولی بالا بودش خوب کاری کردی
1- به مادرم و خواهرم
2- اولش اینه که هیچ ادم فقیری روی زمین باقی نمونه / دومیش اینه که هر آدمی به اندازه لیاقتی که داره پیشرفت کنه و نه بیشتر / سومیش این که بتونم پرواز کنم
3-میخوام لایف استایل ام رو تغییر بدم. که کار سختیه ولی میخوامش و تجربه بهم ثابت کرده چیزی رو که میخوام رو به دستش میارم . از کتابایی که میخونم از فیلمهایی که میبینم و از اهنگهایی که میشنوم شروعش کردم . رفته رفته به رفتار ها و جسم و .. میرسه امیدوارم موفق باشم تو این تغییر
4-دیشب
5-توپول . تیپ کژوال . مو ها شونه کرده همیشه و مرتب . قد متوسط . فرز و سریع پاندای کنکفوکار میگن بهم دوستام
6-میریزم تو خودم اغلب ولی گریه میکنم تو خفا و شاید داد بزنم اگه دیگه شدید عصبی بشم
7- و عشق ، پنهانی ترین فلسفهی مبهوت بی سرانجام این روزهاست .....
میدونی فلسفه ی عشق چیه؟
وقتی عاشق کسی باشی ،اون رو با تمام حالت هاش و تغییراتش در گذر زمان باز هم دوست خواهی داشت ،وقتی عاشق کسی هستی بدترین خصوصاتش رو نادیده میگیری و بهش حتی فکر هم نمیکنی ، نقص هاش و کاستی هاش به دلت میشینه و اینطوری میشه که عاشقش میشی

مرسییی بابت پاسخ های خوبت و وقتی که گذاشتی

[Gord_Afarid]

( با رضایت خاطر چماق خود را روی زمین میگذارد )

ممنونم از استقبال گرمت
نقل نگرفتم چون قانونمون چی بود؟ هر کی متن طولانی منشن کنه یزیده

افرین. راضیم ازت. اشپزی رو خداییش تا حالا نگفته بودی.

بمولا مدیونی اگه عکس عروسیتو برا من نفرستی. من همینطوری منتظر میمونم لوس بازی هم در نیاری از خودت یوقت نفرستی. دیگه از همین حالا گفتم.

[_Joseph_]

( با رضایت خاطر چماق خود را روی زمین میگذارد )

ممنونم از استقبال گرمت
نقل نگرفتم چون قانونمون چی بود؟ هر کی متن طولانی منشن کنه یزیده

افرین. راضیم ازت. اشپزی رو خداییش تا حالا نگفته بودی.

بمولا مدیونی اگه عکس عروسیتو برا من نفرستی. من همینطوری منتظر میمونم لوس بازی هم در نیاری از خودت یوقت نفرستی. دیگه از همین حالا گفتم.

خوب پس خوب شد چماق رو حد اقل از سر گذروندیم
خواهش میکنم .
آشپزی رو یدونه عکس گذاشته بودم قبلا تو تاپیک عکسها . ولی آره آشپزی ام خوبه. و خیلی هم علاقه مند هستم بهش . فقط از ظرف شستن متنفرم

باید خیلی منتظر بمونی هاااااا خیلییییی اونموقع خودت ازدواج کردی

[mohammadmahdi82]

@_Joseph_

سلام و درود بر آقا یوسف. خوبی؟ چه خبر؟

خب با اجازه منم وارد گود بشم

1-فوتبالی هستی؟ اگه آره، طرفدار کدوم تیمی؟(داخلی و خارجی)

2-درس مورد علاقت تو دوران مدرسه چی بوده؟

3-چه چیزی باعث میشه خیلی عصبانی بشی؟(چند تا هم باشه مشکلی نداره.)

4-چه چیزی باعث میشه خیلی خوشحال شی؟(چند تا هم باشه مشکلی نداره.)

5-تولدت چه روز و چه ماهیه؟

6-اگه یه مسیری باشه و بتونی از تمامی وسایل نقلیه ممکن استفاده کنی، دوست داری از چه وسیله نقلیه‌ای استفاده کنی؟ (پیاده روی هم حساب میشه. وسایل نقلیه هم از چهارپایان حسابه تا آخرین تکنولوژی روز دنیا)

7-کتاب موردعلاقت؟

8-ورزش مورد علاقت؟

9-مهم‌ترین نصیحت یا تجربه‌ای که داری و فکر میکنی به درد من میخوره چیه؟

10-بین اپلیکیشن‌های گوشیت، بیشترین استفادت از کدومشونه؟

11-بین لهجه‌های مختلف انگلیسی، کدوم رو ترجیح میدی؟(بریتیش، استرالیایی، آمریکایی و ...)

12-اگه جز زبان فارسی و انگلیسی، میخواستی یه زبان دیگه رو یاد بگیری؛ چه زبانی میتونست باشه؟

13-دوست داری وقتی رفیقات یا آشناهات کنارتن و با هم صحبت میکنین، حسشون چی باشه نسبت به اون معاشرت؟

14-اگه بین پنج حسی که داریم(بینایی، شنوایی، لامسه، بویایی و چشایی)، فقط میتونستی یکی رو داشته باشی؛ کدومو انتخاب میکردی؟

15-بیشتر بر اساس احساسات عمل میکنی یا منطق؟ به نظرت کدوم روش بهتره؟

16-اگه ماشین زمان وجود داشت، دوست داشتی تو همین بازه زمانی بمونی، ده سال به جلو بری یا ده سال به عقب برگردی؟

17-کنسول بازی مورد علاقت؟

18-آهنگ گوش میدی؟ اگه آره، کدوم سبک رو بیشتر دوست داری؟

19-اگه قرار بود تو رشته علوم انسانی تحصیل کنی، به نظرت چه رشته‌ای رو تو دانشگاه انتخاب میکردی؟

همینا دیگه، شرمنده زیادم شد واقعا

[_Joseph_]

@_Joseph_

سلام و درود بر آقا یوسف. خوبی؟ چه خبر؟
سلام . سلامتی . خوبیم میگذرونیم
خب با اجازه منم وارد گود بشم
خوش اومدی
1-فوتبالی هستی؟ اگه آره، طرفدار کدوم تیمی؟(داخلی و خارجی)
قبلا بودم . و دنبالش میکردم تو دوران دبیرستان زیادم PES میزدیم با دوستان ولی بعد مدرسه دیگه نه حتی بازیکن ها هم یادم رفته . طرفدار چلسی بودم توی داخل هم طرفدار تراکتور ولی الان حتی نمیدونم چه بازیکنایی رد و بدل شده اند و ......
2-درس مورد علاقت تو دوران مدرسه چی بوده؟
زبان و ادبیات / و الان هم زیست شناسی که واقعا علاقه مندم بهش
3-چه چیزی باعث میشه خیلی عصبانی بشی؟(چند تا هم باشه مشکلی نداره.)
اینکه یه نفر بهم دروغ بگه و با احساساتم بازی کنه/
و گرسنه باش هم کنترل رو اعصابم میاد پایین
4-چه چیزی باعث میشه خیلی خوشحال شی؟(چند تا هم باشه مشکلی نداره.)
راستش یهش زیاد فکر نکردم
ولی خیلی خوشحال میشم دوستای جدید و همفکر پیدا کنم و دایره ارتباطاتم رو گسترش بدم
5-تولدت چه روز و چه ماهیه؟
سوم اسفند ماه
6-اگه یه مسیری باشه و بتونی از تمامی وسایل نقلیه ممکن استفاده کنی، دوست داری از چه وسیله نقلیه‌ای استفاده کنی؟ (پیاده روی هم حساب میشه. وسایل نقلیه هم از چهارپایان حسابه تا آخرین تکنولوژی روز دنیا)
یدونه موتور 600 سی سی و یا 1000 سی سی / صداشو میشنوم اصلا میرم تو عالم عرفان چرا اینقدر خوبن اخه / حتما یه روزی میخرم یکیشون رو
7-کتاب موردعلاقت؟
کتاب قبلا میخوندم ولی چند سالیه چندان کتاب نخونده ام
100 سال تنهایی و کیمیاگر یادم مونده اند
و بادبادک باز
ای کاش بیشتر کتاب بخونم
8-ورزش مورد علاقت؟
شطرنج و تنیس روی میز
9-مهم‌ترین نصیحت یا تجربه‌ای که داری و فکر میکنی به درد من میخوره چیه؟
سوال خوبیه .
برم بالا منبر البته نصیحت کردن رو دوست ندارم . بیشتر توصیه میکنم بهت که میتونی بهش فکر کنی . همین
ببین یادته گفتم که به سن توجه نکن ؟؟! هنوزم میگم . ولی سعی کن اشتباهاتی که ممکنه تو سنسن مختلف برای ادم پیش بیاد و رندوم هستش رو پیدا کنی و سعی کنی اون اشتباهات رو نکنی . ببین سن 19 تا حدودای 25 سالگی به نظرم تنش زا ترین سن تو جوونی هستش و بعد اون کم کم افتاده تر میشی و تصمیم هایی که میگیری منطقی تره . ما متاسفانه دوران تنش امفرینی رو داریم زندگی میکنیم . از نظر اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و ..... حالا این دوران رو جمع کن با انفجار خبری و اطلاعاتی و رسانه های جور و اجور و شبکه های اجتماعی و ..... خواهی دید که اگر یک نفر خودش رو پاگیر اینها کنه تا ورته نابودی پیش خواهد رفت . ببین یه زمانی شاید موفقیت در این بودش که از هر چیزی و کسی که میتونی کمک بگیر و هر صدایی رو میشنوی دنبال کن و ..... ولی الان موفقیت در اینه که اتفاقا بیشتر صداهایی که در اطراف میشنوی و به گوشت میرسن و سعی کنی نادیده بگیری . مخصوصا اونایی که سانتاژ میشن و میرن رو بورس و سیل عظیمی از جمعیت میافتن دنبالش . باید یکم دقت کنی ببینی که این مناسب تو است یا نه . البته شاید صد در صد نتونی به این سوال جواب بدی ولی همینکه دلت ندا بده ینی خیلی از مسیر رو پذیرفتی .
یه داستانی هست که میگه . یه پیرمرد کشاورز یه روزی ساعتی که از پدرش به ارث رسیده بود رو گم میکنه در انبار علوفه و هر چقدر میگرده پیداش نمیکنه و میره شهر 10 نفر رو میاره تا انبار رو بگردن واسش . 10 نفر انبار رو به هم میریزن و زیر رو رو میکنن و نمیتون پیداش کنن و میرن . یه پسرک میاد جلو و میگه اگه اجازه بدید من اون ساعت رو تنهایی برم و پیدا کنم
پیر مرد بهش میخنده و میگه پسر 10 نفر نتونستن اونوقت تو میخوای بری ساعتو پیدا کنی؟ میگه اره
پیرمرد میبینه خوب 10 نفر رفتن اینم روش دیگه امتحانش ضرر نداره .
پسرک میره تو انبار و در رو میبنده و ساعتو پیدا میکنه میاد بیرون
پیرمرد که پشمام ریخته ازش میپرسه تو چجوری تونستی تنهایی این کارو بکنی ؟ پسرک به پیرمرده میگه: من در سکوت انبار علوفه به تیک تاک ساعت گوش دادم و پیداش کردم .
پس گاهی وقتها باید صدایی که میان و مزاحم هستن رو نشنوی تا به اون هدف که تو سر داری برسی برادر من .
امیدوارم سرت رو درد نیاورده باشم
10-بین اپلیکیشن‌های گوشیت، بیشترین استفادت از کدومشونه؟
تلگرام و آلارم
11-بین لهجه‌های مختلف انگلیسی، کدوم رو ترجیح میدی؟(بریتیش، استرالیایی، آمریکایی و ...)
آمریکن
12-اگه جز زبان فارسی و انگلیسی، میخواستی یه زبان دیگه رو یاد بگیری؛ چه زبانی میتونست باشه؟
کوردی و عربی
13-دوست داری وقتی رفیقات یا آشناهات کنارتن و با هم صحبت میکنین، حسشون چی باشه نسبت به اون معاشرت؟
دوست دارم حس کنن بحث مفیده و دارن چیزی یاد میگیرن / اگرم بحث چیز دیگه بود حس لذت بردن از اینکه کنار همیم و سر به سر هم میزاریم
14-اگه بین پنج حسی که داریم(بینایی، شنوایی، لامسه، بویایی و چشایی)، فقط میتونستی یکی رو داشته باشی؛ کدومو انتخاب میکردی؟
بینایی
15-بیشتر بر اساس احساسات عمل میکنی یا منطق؟ به نظرت کدوم روش بهتره؟
نمیشه گفت یکی از این دو . به نظرم هر دوش باید در برهه هایی باشه و انسان باید یاد بگیره که چجور میتونه از هر دو در تصمیم هاش بهره کافی رو ببره و حد و حدود هر کدومو بدونه و یاد بگیره ه مقدار از هر کدوم در چه تصمیمایی خوبه که دخالت داده بشه /
ولی خودم دوست دارم اول منطقی باشم و بعد احساساتم رو درگیر کنم.
16-اگه ماشین زمان وجود داشت، دوست داشتی تو همین بازه زمانی بمونی، ده سال به جلو بری یا ده سال به عقب برگردی؟
اگر با تجربیات الانم . خوب همه فکر کنم دوست داشته باشن که برگردن .
ولی اگر تجربیاتم رو هم از دست میدادم با برگشت . دوست داشتم تو همین زمان بمونم . اینده میخوام همینطور شگفت انگیز و تاریک برام باقی بمونه و خودم چراغ قوه رو دست بگیرم وهر کجاشو دوست داشتم روشن کنم .
17-کنسول بازی مورد علاقت؟
پلی استیشن 4
18-آهنگ گوش میدی؟ اگه آره، کدوم سبک رو بیشتر دوست داری؟
آره زیاد
همه نوعی گوش میدم . راک رو دوست دارم ولی / پینک فلوید و ACDC و متالیکا و ......
پاپ هم دوست .
حتی سنتی هم گوش میدم .
19-اگه قرار بود تو رشته علوم انسانی تحصیل کنی، به نظرت چه رشته‌ای رو تو دانشگاه انتخاب میکردی؟
فلسفه دانشگاه تهران و بعدشم میرفتم هاروارد . چون تو ایران نمیشه در باره یه سری چیزا بحث کرد
همینا دیگه، شرمنده زیادم شد واقعا

نه باو خوشحال شدم

[mohammadmahdi82]

نه باو خوشحال شدم

با اجازت درباره مسائلی که گفتی هم صحبت کنم. سوالات رو سعی کردم طوری باشه که اول سوالات یکم تفریحی باشه بعد یکم جدی‌تر بشه و آخرشم باز تفریحی باشه که خب خداروشکر همینجوری هم شده الآن که داشتم جوابایی که لطف کردی نوشتی رو میخوندم.

خداروشکر که خوبه اوضاع.

چلسی برام عجیب بود ولی تراکتور رو تا حدودی حدس میزدم.

یه نکته جالبی که بود، اینکه در اثر گرسنگی یه مقداری کنترل رو اعصاب کاهش پیدا میکنه؛ برای منم همینه به شکل عجیبی تو ماه رمضان خوب میشم ولی حالت عادی واقعا کنترلم رو اعصابم کم میشه موقع گرسنگی

سوال نهمم که درباره نصیحت یا تجربه بود رو واقعا لطف کردی که انقدر وقت گذاشتی و واقعا هم نکته مهمی رو اشاره کردی. من بعد اینکه کنکور دادم؛ به این نتیجه رسیدم که بهتره خیلی از صداهایی که هست رو نشنوی. واقعا نکته خیلی مهم و قشنگی بود به نظرم. حتما حتما حتما سعی می‌کنم بیشتر بهش توجه کنم.

در کل خیلی خیلی لطف کردی آقا. خیلی ممنون. دمتم گرم که زمان گذاشتی.

[_Joseph_]

با اجازت درباره مسائلی که گفتی هم صحبت کنم. سوالات رو سعی کردم طوری باشه که اول سوالات یکم تفریحی باشه بعد یکم جدی‌تر بشه و آخرشم باز تفریحی باشه که خب خداروشکر همینجوری هم شده الآن که داشتم جوابایی که لطف کردی نوشتی رو میخوندم.

خداروشکر که خوبه اوضاع.

چلسی برام عجیب بود ولی تراکتور رو تا حدودی حدس میزدم.

یه نکته جالبی که بود، اینکه در اثر گرسنگی یه مقداری کنترل رو اعصاب کاهش پیدا میکنه؛ برای منم همینه به شکل عجیبی تو ماه رمضان خوب میشم ولی حالت عادی واقعا کنترلم رو اعصابم کم میشه موقع گرسنگی

سوال نهمم که درباره نصیحت یا تجربه بود رو واقعا لطف کردی که انقدر وقت گذاشتی و واقعا هم نکته مهمی رو اشاره کردی. من بعد اینکه کنکور دادم؛ به این نتیجه رسیدم که بهتره خیلی از صداهایی که هست رو نشنوی. واقعا نکته خیلی مهم و قشنگی بود به نظرم. حتما حتما حتما سعی می‌کنم بیشتر بهش توجه کنم.

در کل خیلی خیلی لطف کردی آقا. خیلی ممنون. دمتم گرم که زمان گذاشتی.

تراکتور که خب موضوع حساسیه
چلسی رو هم دو تا بازیکنش رو خیلی دوست داشتم یکیش پیتر چک بود دروازه بانش
یکشم مدافع اش لمپارت بود .
الان نمیدونم دیگه اینا هستن یا نه ولی لمپارت رو دوست داشتم . کاکا هم بازیکن مورد علاقه ام بود اونزمان
خواهش میکنم. عزیزمی