خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 1 از 4 12 ... آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 1 به 15 از 49
    1. Top | #1
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات

      خیلی از حرف و حدیث خسته شدم دیگه

      سلام بچه هامن چند روز پیشم یه تاپیک زده بودم به عنوان مهاجرت و تک فرزندی من دو سالم کنکور دادم دو سالشم ۲۰ هزار اوردم و دیگه بابام نمیزاره پشت بمونم و میفرسته ترکیه دارو بخونم خیلی حس بی ارزشی میکنم تمام دوستام قبول شدن غیر از من دانش اموز فرزانگان بودم معدلم ۱۹.۳۴ بود به خدا اخرین سنجش و قلمچیم همشون زیر ۴۰۰۰ بود ولی کنکور نمیدونم چرا اینطور شد حالا هر چی بود گذشو دیگه من از دست درو همسایه و فامیل و همکار و.... به خدا ضله شدم دیگه بسه کشش ندارم از امروز صبحه با خودم کلنجار میرم بکشم خودمو تموم کنم این شکنجه رو
      امروز بعد چند وقت مثلا رفته بودیم بگردیم اومدنی همسایه پریده جلو ماشین بگید ببینن کنکور فلانی چی شد ؟؟؟!حالا ایشون ۳ تا بچه داره و ما اصلا نمیدونیم درس میخونن یا نه اصلا چیکار میکنن. و کجان ؟؟؟
      پدر مادرم بدبختا مجبور میشن با سیلی صورتشونو سرخ کنن خیلی خجالت میکشم ازشون خیلی ارزوی مرگ میکنم میگم خدا از عمر من بگیره بده به اون بنده خداهایی که دم بیمارستانا هلاکن خیلی حال روحیم بده خیلی ساعت ها بدون وقفه گریه میکنم حال هیچ کاری رو ندارم فقط میخوام برم تو یه اتاق درو ببندم کسی باهام کار نداشته باشه خیلی خسته ام حقم این نبود من خیلی تلاش کردم میدونم کسی باور نمیکنه ولی خیلی تلاش کردم
      اصلا حس میکنم دارم دیوونه میشم به چیزای چرت و پرت فکر میکنم همش میگم دستم بمونه لای چرخگوشت چی میشه مثلا کنار جاده سگ مرده بود با خودم فکر میکردم از روی این ماشین رد شه چی میشه دندونم بشکنه چی میشه پام قطع شه چی میشه واقعا دارم دیوونه میشم فک کنم
      خیلی فشار روحی رومه دارم میمیرم دیگه

    2. Top | #2
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      مامانم همش میگه دو سال تلویزیون رو صدای ۵ نگاه کردم اخرک هیچز نیاوردی بابام میگه فلانی یعنی من ظلم بزرگی در حقش کردم کلی پول خرج کرده چیزی نشدم و....
      دختر عممم امسال قراره کنکور بده باید نگران اینم باشه یه وقت اوک قبول نشه من بدبخت میشم بابام یقمو ول نمیکنه
      خیلی میخوام خودمو بکشگ متاسفانه جراتشو ندادم ولی فکرش خیلی ارومم میکنه اصلا انگار لذت خاصی بهم میده

    3. Top | #3
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      خب برو ترکیه اگه اینجا نمیتونی قبول بشی
      به این فکر کن که اگه دو سال رو اونجا خونده بودی جلوتر از الان ات بودی


      ما چیزی بیشتر از بخشی از تاریخ نیستیم...


    4. Top | #4
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط دختر۸۱ نمایش پست ها
      مامانم همش میگه دو سال تلویزیون رو صدای ۵ نگاه کردم اخرک هیچز نیاوردی بابام میگه فلانی یعنی من ظلم بزرگی در حقش کردم کلی پول خرج کرده چیزی نشدم و....
      دختر عممم امسال قراره کنکور بده باید نگران اینم باشه یه وقت اوک قبول نشه من بدبخت میشم بابام یقمو ول نمیکنه
      خیلی میخوام خودمو بکشگ متاسفانه جراتشو ندادم ولی فکرش خیلی ارومم میکنه اصلا انگار لذت خاصی بهم میده
      گذشت زمان همه چیزو حل میکنه. به خودکشی فکر نکن. به خدا توکل کن و بدون خدا بنده ش رو رها نمیکنه

    5. Top | #5
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط CHARON IV نمایش پست ها
      خب برو ترکیه اگه اینجا نمیتونی قبول بشی
      به این فکر کن که اگه دو سال رو اونجا خونده بودی جلوتر از الان ات بودی
      دوسال که نمیشد من ۱ سال فقط پست موندم ولی خب بله دارم میرم دیگه ۱۶ روز مونده

    6. Top | #6
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط mahdi_kheiri نمایش پست ها
      گذشت زمان همه چیزو حل میکنه. به خودکشی فکر نکن. به خدا توکل کن و بدون خدا بنده ش رو رها نمیکنه
      هیچی حل نمیشه فقط خاک گور میتونه ارامش بده بهم خدا خودش تموم کنه ایت شکنجه رو من جرات ندارم

    7. Top | #7
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط دختر۸۱ نمایش پست ها
      هیچی حل نمیشه فقط خاک گور میتونه ارامش بده بهم خدا خودش تموم کنه ایت شکنجه رو من جرات ندارم
      خدا اگه میخواست شکنجه ت بده اصلا به این دنیا نمیوردت

    8. Top | #8
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط mahdi_kheiri نمایش پست ها
      خدا اگه میخواست شکنجه ت بده اصلا به این دنیا نمیوردت
      پس چرا داره زندگیم اینطور فرسایشی میره جلو پدر مادر پیر خجالت زده جلوی مردم به خاطر گندکاری من تو کنکور دارم از خجالت میمیرم

    9. Top | #9
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط mahdi_kheiri نمایش پست ها
      خدا اگه میخواست شکنجه ت بده اصلا به این دنیا نمیوردت
      این فقط یه مرحله از زندگیته که اگه خودت واسه خودت پیچیده ش نکنی هیچ چیز خاصی نیست. حالا بعدا از این حرفا و تفکرات امروزت خنده ت میگیره. اگه قرار باشه هر کس تو کنکور نتیجه تلاششو نگرفت خودکشی کنه که نسل بشر منقرض میشه. اصلا شاید استعدادت تو چیز دیگه ای باشه. بگرد استعدادت رو پیدا کن. ترکیه رفتن هم با توجه به روحیه شکننده ت به نظرم خیلی ریسکیه. ممکنه حالت رو بدتر کنه. روراست با خانواده ت صحبت کن و بگو اگه بری نمیتونی رو درس تمرکز کنی. قانعشون کن

    10. Top | #10
      کاربر فعال

      نمایش مشخصات
      هزار بار گفتم اینم برای بار هزار و یکم
      شما توی زندگیتون هدفهای مشخص و ارزشمند شخصی ندارین که چیز بی ارزشی مثل حرف و حدیث مردم براتون دغدغه شده
      شما هر جور زندگی کنین مردم پشت سرتون حرف در میارن
      مثل داستان ملا نصرالدین و پسرش و خرش که هر بار یه جور سوار خر شدن و هر بار مردم یه حرفی در آوردن
      مردم حرفشونو میزنن و میرن . اونا اینقدر درگیر مشکلات خودشونن که طعنه ناشی از حسادتشونو میگن و شما رو فراموش میکنن.
      ضمنا حتی اگر شما رو یادشون نره ؛ خب به درک. شما کاری رو انجام بدین که خودتون ازش لذت میبرین و براتون مهمه.
      از گفته های شما میشه متوجه شد یکی از ارزشهای خوب شما خانواده هست
      مطمئنا خانواده از موفقیت شما توی ترکیه به عنوان دانشجو خوشحال میشن و فرصت بهتر از این براتون پیدا نمیشه
      اما اگر خودکشی کنین...تصور کنین غمی هزار برابر از غم الان به خانوادتون تحمیل میشه

    11. Top | #11
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط mahdi_kheiri نمایش پست ها
      این فقط یه مرحله از زندگیته که اگه خودت واسه خودت پیچیده ش نکنی هیچ چیز خاصی نیست. حالا بعدا از این حرفا و تفکرات امروزت خنده ت میگیره. اگه قرار باشه هر کس تو کنکور نتیجه تلاششو نگرفت خودکشی کنه که نسل بشر منقرض میشه. اصلا شاید استعدادت تو چیز دیگه ای باشه. بگرد استعدادت رو پیدا کن. ترکیه رفتن هم با توجه به روحیه شکننده ت به نظرم خیلی ریسکیه. ممکنه حالت رو بدتر کنه. روراست با خانواده ت صحبت کن و بگو اگه بری نمیتونی رو درس تمرکز کنی. قانعشون کن
      میخوام برم بمونم اینجد بقیه ی سرکوفتارو بشنوم میخوام زود تر برم تموم شه بره از این بد تر نمیشه نگران نباش ذاتا رو اخر خطم الان

    12. Top | #12
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط SauronAmir نمایش پست ها
      هزار بار گفتم اینم برای بار هزار و یکم
      شما توی زندگیتون هدفهای مشخص و ارزشمند شخصی ندارین که چیز بی ارزشی مثل حرف و حدیث مردم براتون دغدغه شده
      شما هر جور زندگی کنین مردم پشت سرتون حرف در میارن
      مثل داستان ملا نصرالدین و پسرش و خرش که هر بار یه جور سوار خر شدن و هر بار مردم یه حرفی در آوردن
      مردم حرفشونو میزنن و میرن . اونا اینقدر درگیر مشکلات خودشونن که طعنه ناشی از حسادتشونو میگن و شما رو فراموش میکنن.
      ضمنا حتی اگر شما رو یادشون نره ؛ خب به درک. شما کاری رو انجام بدین که خودتون ازش لذت میبرین و براتون مهمه.
      از گفته های شما میشه متوجه شد یکی از ارزشهای خوب شما خانواده هست
      مطمئنا خانواده از موفقیت شما توی ترکیه به عنوان دانشجو خوشحال میشن و فرصت بهتر از این براتون پیدا نمیشه
      اما اگر خودکشی کنین...تصور کنین غمی هزار برابر از غم الان به خانوادتون تحمیل میشه
      اره متاسفانه با خوشبختانه خانواده از خودم برام خیلی مهم تره این که بچه های همکاراشون قبول شده و من نتونستن داره دیوونم میکنه اصلا برام قابل تحمل نیست ....اره میرم ترکیه از اونجا هم نهایت تلاشمو میکنم برم اروما نشد ت. همون ترکیه زنوگی کنم نمیخوام برگردم بسه دیگه تا اینجا این شهرو این کشورو تحمل کردن از سرمم بیش تر بود

    13. Top | #13
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط دختر۸۱ نمایش پست ها
      پس چرا داره زندگیم اینطور فرسایشی میره جلو پدر مادر پیر خجالت زده جلوی مردم به خاطر گندکاری من تو کنکور دارم از خجالت میمیرم
      چون که خانواده ت کنکور رو برات تبدیل کردن به مسئله مرگ و زندگی. اتفاقاً همون با صدای ۵ تلویزیون نگاه کردن مامانت باعث میشه فکر کنی کنکور مسئله مرگ و زندگیه که مامانت داره اینطور رفتار میکنه و استرس از پا درت بیاره. اصلا وقتی وضعیت خانواده ت جوریه که میتونن بفرستنت ترکیه چرا همینجا یه کسب و کار واسه ت راه نمیدازندن که کنار خودشون باشی. چرا میخوان بفرستنت تو غربت که حال بدت رو دو چندان کنن؟ تو اونجا بری نمیتونی درس بخونی. چون فکرت همش پیش پدر و مادرته. اینا رو صادقانه بهش بگو. نریز تو خودت

    14. Top | #14
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط SauronAmir نمایش پست ها
      هزار بار گفتم اینم برای بار هزار و یکم
      شما توی زندگیتون هدفهای مشخص و ارزشمند شخصی ندارین که چیز بی ارزشی مثل حرف و حدیث مردم براتون دغدغه شده
      شما هر جور زندگی کنین مردم پشت سرتون حرف در میارن
      مثل داستان ملا نصرالدین و پسرش و خرش که هر بار یه جور سوار خر شدن و هر بار مردم یه حرفی در آوردن
      مردم حرفشونو میزنن و میرن . اونا اینقدر درگیر مشکلات خودشونن که طعنه ناشی از حسادتشونو میگن و شما رو فراموش میکنن.
      ضمنا حتی اگر شما رو یادشون نره ؛ خب به درک. شما کاری رو انجام بدین که خودتون ازش لذت میبرین و براتون مهمه.
      از گفته های شما میشه متوجه شد یکی از ارزشهای خوب شما خانواده هست
      مطمئنا خانواده از موفقیت شما توی ترکیه به عنوان دانشجو خوشحال میشن و فرصت بهتر از این براتون پیدا نمیشه
      اما اگر خودکشی کنین...تصور کنین غمی هزار برابر از غم الان به خانوادتون تحمیل میشه
      اره متاسفانه با خوشبختانه خانواده از خودم برام خیلی مهم تره این که بچه های همکاراشون قبول شده و من نتونستن داره دیوونم میکنه اصلا برام قابل تحمل نیست ....اره میرم ترکیه از اونجا هم نهایت تلاشمو میکنم برم اروما نشد ت. همون ترکیه زنوگی کنم نمیخوام برگردم بسه دیگه تا اینجا این شهرو این کشورو تحمل کردن از سرمم بیش تر بود

    15. Top | #15
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط mahdi_kheiri نمایش پست ها
      چون که خانواده ت کنکور رو برات تبدیل کردن به مسئله مرگ و زندگی. اتفاقاً همون با صدای ۵ تلویزیون نگاه کردن مامانت باعث میشه فکر کنی کنکور مسئله مرگ و زندگیه که مامانت داره اینطور رفتار میکنه و استرس از پا درت بیاره. اصلا وقتی وضعیت خانواده ت جوریه که میتونن بفرستنت ترکیه چرا همینجا یه کسب و کار واسه ت راه نمیدازندن که کنار خودشون باشی. چرا میخوان بفرستنت تو غربت که حال بدت رو دو چندان کنن؟ تو اونجا بری نمیتونی درس بخونی. چون فکرت همش پیش پدر و مادرته. اینا رو صادقانه بهش بگو. نریز تو خودت
      من خودم میخوام برم خودشون منبع انرژی منفی و استرسن اصلا ۵ ساعت بمونی تو خونه ی ما میفهمی دارم بهت چی میگم الان برم بمونم سر کوچه برای سلامت روانم خیلزیبهتره این که برم برام بهترین تصمیمه با ۳ تا روانپزشک حرف زدم ۳ تاشونم بدون وقفه گفتن فقط برو شما همه چیرو نمیدونی که اینطور میگی علاوتا چه کاری اخه تو ازن خراب شده کدوم کاری رونق داشته اینن دومی بشه ول کن بابا

    صفحه 1 از 4 12 ... آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن