درس و کتاب خوندن کمترین کمک رو توی همچین موضوعاتی به یک فرد میکنه...
دنیای روان و دنیای درون انسان ها بشدت پیچیده تر از این حرفاست...
میشه حتی صحبت کرد و خیلی از کارهایی که در ذهنیت من و شما بشدت غلط هست رو ریشه یابی کرد و فهمید که همون کار توی چندین نسل پیش بسیاری از پیشرفت ها و جهش های زندگی بشر رو شکل دادن و اگر نبودن نسل مون یا منقرض میشد یا در همون حالت هزاران سال پیشش باقی میموند...
من تو زمینه دینی درسی و کتابی نخوندم. من فقط چون رفتم سمت درس و وقت برای فکر کردن داشتم به جهان اطرافم فکر میکنم و اینجوری ذهنم باز میشه. آدما یاد گرفتن همچی تو کتابه. ولی یکم خودشون تو خودشون و دنیای خودشون بشینن فکر کنن میفهمن حقیقت چیه. نمیتونم ادمای تاثیر پذیر که از حرف بقیه و کتاب تاثیر میپذیرن درک کنم. آدم خودش باید فکر کنه
اره دقیقا...
با همون درون بینی میشه اثبات کرد خیلی از باورها همشون ...
البته منم به خیلی از اعتقادام پایبندم اما دیگه چشم بسته و کورکورانه به چیزی نگاه نمیکنم... درگذشته اونجوری بودم
ولی الان نه...
برای مثال شما وقتی بخوای عقایدت رو با کسی که اصلا خدا و دینت رو قبول نداره به بحث بذاری ، نمیتونی پشتوانه ی حرفت رو همش به این قرار بدی که چون خدا گفته چون امامم گفته چون توی قران گفته شده و..
بلکه باید همون مفهومات و ارزش ها رو ریشه یابی کرد توی زندگی حقیقی با پشتوانه ی قوی چیزی که طرف بگه اره واقعا برای منم همینطوریه...
ولی اغلب اوقات این مدل بحث ها به جبهه گیری ها و حالت های تدافعی و تهاجمی احمقانه ای منجر میشه چون خیلی هامون چیزی به خودمون هم اثبات نشده و پشتوانه قوی ای درخودمون ایجاد نکردیم درنتیجه نمیتونیم هم کسی رو حتی ذره ای دیدگاهش رو نرم کنیم...
خب دیگه منم اون بالا گفتم. شما بعد اینکه ثروتمند شدی و مشهور شدی و مهاجرت کردی و با یکی از این خواننده ها هم که از هفت نسل بشتر پول در میارن ازدواج کردی یه زنگ به شمارم بزن و از حس و حالت بگو . من خودم میام خدمتکار قصرت میشم. من حسمو نمیتونم بهت منقل کنم و بگم چه خبره. همونجور که بوی گل رو نمیشه دقیق گفت.
ویرایش توسط rezzanr : 03 شهریور 1401 در ساعت 12:31
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)