خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 1 از 3 12 ... آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 1 به 15 از 41
    1. Top | #1
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات

      قبولی54روزه زیست مولکولی دانشگاه تهران

      سلام من عاطفه هستم از همین الان شروع میکنم به درس خواندن و2ماه دیگه همین موقع میام میگم که چه معجزه ای کردم من ایمان قلبی دارم که رتبم عالی میشه

    2. Top | #2
      کاربر فعال

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط A .tii نمایش پست ها
      سلام من عاطفه هستم از همین الان شروع میکنم به درس خواندن و2ماه دیگه همین موقع میام میگم که چه معجزه ای کردم من ایمان قلبی دارم که رتبم عالی میشه
      چرازیست مولکولی؟؟؟؟؟؟
      یک متجردمتجددمتحجرافسرده افسون زده انسان نمادربلادرویا/وحش/نجم

    3. Top | #3
      کاربر فعال

      نمایش مشخصات
      بازم از این تاپیکا | anyway
      برای استارتر آرزوی موفقیت دارم. چون هدفشون میشه گفت منطقیه و میشه با تلاش زیاد و مستمر تو این مدت بهش رسید.

      پ.ن : طی دو سه ماه پیش نزدیک 20-30 تا از این تاپیک ها بالا اومده و این وسط چیزی که واسم جالبه اینه که همشون توسط دختر خانومای انجمن زده شدن. | علت چیست ؟

    4. Top | #4
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Hadi.Z نمایش پست ها
      بازم از این تاپیکا | anyway
      برای استارتر آرزوی موفقیت دارم. چون هدفشون میشه گفت منطقیه و میشه با تلاش زیاد و مستمر تو این مدت بهش رسید.

      پ.ن : طی دو سه ماه پیش نزدیک 20-30 تا از این تاپیک ها بالا اومده و این وسط چیزی که واسم جالبه اینه که همشون توسط دختر خانومای انجمن زده شدن. | علت چیست ؟
      چون دخترا رقابت سخت تری دارند تو تجربی
      174 هزار نفر بیشترن از پسرا

      تو انسانی هم دخترا 90 هزارتا بیشترن

      تو ریاضی اما برعکسه کلا 145 هزار نفرن که فقط 50 هزارنفرشون دخترن

      واسه همینه نصف بیشتر سوالات و تایپک ها توسط دختر خانوم ها صورت میگیره پسرا هم میدونن الان چیزی که اهمیت داره مهارت تو حرفه های دیگست

      برای همین ظرفیت های پسرا کمتره این یکی از دلایلشه
      اگر تمام دنیا هم از تو بدشان بیاید و تو را آدم بدی بدانند، تا وقتی که وجدانت تو را تایید می کند و تو را گناهکار نمی داند،تو بدون دوست نمی مانی.

    5. Top | #5
      کاربر اخراجی

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Parimah نمایش پست ها
      چون دخترا رقابت سخت تری دارند تو تجربی
      174 هزار نفر بیشترن از پسرا

      تو انسانی هم دخترا 90 هزارتا بیشترن

      تو ریاضی اما برعکسه کلا 145 هزار نفرن که فقط 50 هزارنفرشون دخترن

      واسه همینه نصف بیشتر سوالات و تایپک ها توسط دختر خانوم ها صورت میگیره پسرا هم میدونن الان چیزی که اهمیت داره مهارت تو حرفه های دیگست

      برای همین ظرفیت های پسرا کمتره این یکی از دلایلشه
      چون طبیعت دختراس به دنبال تایید و توجه از سمت دیگرانن از همون بچگی من یه خواهر ۴ ساله دارم وقتی از دستم ناراحت میشه دست بابامو میگیره میاره تو اتاقم میگه بزنش میگم اخه وروجک خودت بیا بزن منو دیگه چرا باباتو میاری بالا سرم.. یه پادکستی پارسال گوش دادم ولی اسمش یادم نیست یه استاد برنامه نویسی بود که کاراموزای دختر و پسرشو مورد آزمایش قرار داده بود میگفت که دخترا همیشه باید ۱۰۰ درصد خودشونو آماده می کردن تا شروع کنن کارو ولی پسرا با همون یادگیری ۴۰ درصد هم کارو شروع میکردن یا وقتی مشکلی به وجود می اومد دخترا میگفتن که بیا ببین "من چه مشکلی دارم که کدم اشتباهی در اومده" یعنی مشکلو از سمت خودش می دونسته ولی پسرا میگفتن "بیا ببین کجای کد من ایراد داره"

    6. Top | #6
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر
      پاسخگو و راهنما

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Hadi.Z نمایش پست ها
      بازم از این تاپیکا | anyway
      برای استارتر آرزوی موفقیت دارم. چون هدفشون میشه گفت منطقیه و میشه با تلاش زیاد و مستمر تو این مدت بهش رسید.

      پ.ن : طی دو سه ماه پیش نزدیک 20-30 تا از این تاپیک ها بالا اومده و این وسط چیزی که واسم جالبه اینه که همشون توسط دختر خانومای انجمن زده شدن. | علت چیست ؟
      میدونی علتش چیه؟
      اگه همین تاپیک رو یه دختر ببره توی یه محیط دیگه که قوانین سرسختانه این انجمن رو نداره یا کمتر داره (مثلا گروه های تلگرامی و ...) مطرح کنه قشنگ جوری مورد تمسخر و تخریب شدن قرار میگیره که دیگه تقریبا تو عمرش به شروع از صفر حتی فکر هم نمیکنه. اگر اینجا فقط یکسری طعنه ها زده میشه اونجا قشنگ طرف رو میشورن (دیدم که میگم) 4 تا فحش آبدار هم بارش میکنن که کلا لفت بده از زندگی.
      فقط کافیه فحش دادن تو همین انجمن آزاد بود اون وقت .....
      والا ملت اعصاب ندارن
      کسی هرگز نمیداند
      چه سازی می زند فردا
      چه میدانی تو از امروز،
      چه میدانم من ازفردا،
      همین یک لحظه رادریاب
      که فردا قصه اش فرداست.

    7. Top | #7
      کاربر فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط mahdi_artur نمایش پست ها

      میدونی علتش چیه؟
      اگه همین تاپیک رو یه دختر ببره توی یه محیط دیگه که قوانین سرسختانه این انجمن رو نداره یا کمتر داره (مثلا گروه های تلگرامی و ...) مطرح کنه قشنگ جوری مورد تمسخر و تخریب شدن قرار میگیره که دیگه تقریبا تو عمرش به شروع از صفر حتی فکر هم نمیکنه. اگر اینجا فقط یکسری طعنه ها زده میشه اونجا قشنگ طرف رو میشورن (دیدم که میگم) 4 تا فحش آبدار هم بارش میکنن که کلا لفت بده از زندگی.
      فقط کافیه فحش دادن تو همین انجمن آزاد بود اون وقت .....
      والا ملت اعصاب ندارن
      آره درسته. بعد جالبه همینایی که داخل تلگرام سفت و سخت تخریب و توهین میکنن خودشون به جایی نرسیدن :/
      من خودمم البته با زدن این تیپ تاپیک ها مخالف بودم و تا حدی الانم هستم. سر یه تاپیک هم چند وقت پیش اینو به استارتر گفتم.
      این تاپیکا :
      1) باعث میشن تاپیک های مفید عملا بعد دو سه روز گم بشن و زحمت همین خود شما آقا مهدی و دوستانی که وقت میذارید و تاپیک بالا میارید خیلی راحت از بین میره. ( چند ماه پیش که با دو تا از فعالای سابق حرف میزدم متاسفانه همینو بهم گفتن )
      2) خود استارتر ها معمولا بعد زدن تاپیک به جای درس خوندن میان و وقت میذارن و هی چک میکنن و با این و اون بحث میکنن.

      اما دیگه از یه جا به بعد دیدم نمیشه کاریش کرد و ظاهرا یه عده از لحاظ روحی روانی به چنین چیزایی از باب محرک نیاز پیدا میکنن.

      در کل امیدوارم چه این استارتر ، چه استارترای قبلی و چه سایر بچه های انجمن به چیزی که میخوان و واسش تلاش میکنن برسن.

    8. Top | #8
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر
      پاسخگو و راهنما

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Hadi.Z نمایش پست ها
      آره درسته. بعد جالبه همینایی که داخل تلگرام سفت و سخت تخریب و توهین میکنن خودشون به جایی نرسیدن :/
      من خودمم البته با زدن این تیپ تاپیک ها مخالف بودم و تا حدی الانم هستم. سر یه تاپیک هم چند وقت پیش اینو به استارتر گفتم.
      این تاپیکا :
      1) باعث میشن تاپیک های مفید عملا بعد دو سه روز گم بشن و زحمت همین خود شما آقا مهدی و دوستانی که وقت میذارید و تاپیک بالا میارید خیلی راحت از بین میره. ( چند ماه پیش که با دو تا از فعالای سابق حرف میزدم متاسفانه همینو بهم گفتن )
      2) خود استارتر ها معمولا بعد زدن تاپیک به جای درس خوندن میان و وقت میذارن و هی چک میکنن و با این و اون بحث میکنن.

      اما دیگه از یه جا به بعد دیدم نمیشه کاریش کرد و ظاهرا یه عده از لحاظ روحی روانی به چنین چیزایی از باب محرک نیاز پیدا میکنن.

      در کل امیدوارم چه این استارتر ، چه استارترای قبلی و چه سایر بچه های انجمن به چیزی که میخوان و واسش تلاش میکنن برسن.
      فرض کن تو یه اتاق (سلول) دو در سه متر چند ساله گیر افتادی
      پشت در سلولت یه آدمایی هستن که فکر می کنن تو داری واسه آزاد شدن از سلول می جنگی
      ولی خودت تو سلول هیچ حرکتی نکردی و نمی کنی و نمی تونی کنی
      صرفا 300 الی 600 الی 900 الی 1200 الی 1500 الی ... روزه که داری درجا میزنی و هر سال هم اوضاع از سال قبل بدتر میشه
      از لحاظ روحی شکستی و داغونی
      از لحاظ پیشرفت و در حرکت بودن 6 هیچ از زندگی عقبی، همه دوستات قبول و غیب شدن و الان دارن خوش می گذرونن
      ولی تو صبح به صبح با آرزوی مرگ چشاتو باز می کنی و شبا بدون هیچ تغییری سر میذاری رو بالشت
      آرزوته اصلا فردارو نبینی، صرفا داری نفس می کشی و زندگی نمی کنی،
      نه راه پیش مونده نه راه پس
      مجبوری بسوزی و بسازی با شرایط ات چون نه نای حرکت داری نه دیگه حتی نای تحمل کردن
      امید؟
      خبری از امید نیست.
      رویا و هدف؟
      خبری از اونم نیست...
      اینایی که میان تاپیک میزنن اگه شرایط شون بدتر از اینی که گفتم نباشه، مطمئن باش بهتر هم نیست.
      اینا نمیان اینجا تا حرف منطقی ما رو بشنون
      وضعیت شون خیت تر از چیزیه که ماهم یه خنجر دست بگیریم از پشت یا روبرو فرو کنیم تو سینه تک تک شون، خفه شون کنیم تا دیگه کسی نیاد بپرسه «از الان بخونم میشه؟» که بازم میان و این چرخه معیوب کنکور هر سال نهایت 50 هزار نفر رو به مرحله بعدی بدبختی های زندگی میرسونه و در مقابل 500 هزار نفر رو هم تبدیل به آدمایی می کنه که 0.001 درصدشون هر سال از بهمن شروع می کنند به پرسیدن سوال "از الان میشه؟" و بقیه هم درجا بزنند و درجا تا بالاخره برند پی کار دیگری...
      حالا من و تو چی میخوایم به اینا بگیم؟
      یه سال دیگه پشت بمونن و با ایمان خالص و پشتکار قوی سال آینده موفق بشند؟
      نه...
      یه سال پشت موندن واسه اکثر این بچه ها جز تکرار معنی و مفهوم دیگه ای نداره
      یکی می گفت:
      چیزی که روی زمینه رو چطوری میخای زمین بندازی؟
      کسی که امتحان شو صفر گرفته رو چطوری میخای مردود کنی؟ این خودش مردوده!
      همه اون کارایی که ما با مسخره کردن این آدما سرشون آوردیم قبلا دنیا انجامش داده...
      اینا نه نیازی به تایید ما دارن
      نه نیاز به حتی امید و انگیزه دادن ما
      حالا نشستیم یک طومار حرف و حدیث نوشتیم و زدیم
      حرفایی که ما میزنیم اینجارو میخونن
      امید دادنا، برنامه ها، نقشه راه ها، منابع، حرفای منطقی و ...
      ولی فردا که بیدار شدن می بیننن اون آدمی که بیدار شده همون آدم دیروزه که هیچ امیدی به فردای خودش نداره.
      عادت سازی
      عادت سازی
      عادت سازی
      عادت به درس خوندن، عادت به بدبختی کشیدن، عادت به بدون سر و صدا درس خوندن و هیچی نگفتن! عادت به تحمل کردن و فوران نکردن!
      تنها چیزی که نیاز دارن عادت سازیه اصولیه! طوری که بخونن و جیک نزنن!
      نه نیاز به امید و انگیزه است و نه نیازی دارن به بحث و دعوا پیرامون شدن و نشدنش.
      امید، یه فانتزی به شدت ناجوره که خیلیا رو نابود کرده و می کنه.
      و بدتر اینه که اغلب آدما نفهمیدن اون انهدام ثمره ی امید بود...
      کسی هرگز نمیداند
      چه سازی می زند فردا
      چه میدانی تو از امروز،
      چه میدانم من ازفردا،
      همین یک لحظه رادریاب
      که فردا قصه اش فرداست.

    9. Top | #9
      NYC
      کاربر اخراجی

      نمایش مشخصات
      کاش بجای اینکه به رشته و دانشگاه و رتبه فکر کنی تصمیم بگیری به مدت 50 روز ادم درس خونی باشی وقتی به برنامه ریزی های کوتاه مدت برسی صد در صد نتیجه ات توی کنکور خوب میشه

    10. Top | #10
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط mahdi_artur نمایش پست ها

      فرض کن تو یه اتاق (سلول) دو در سه متر چند ساله گیر افتادی
      پشت در سلولت یه آدمایی هستن که فکر می کنن تو داری واسه آزاد شدن از سلول می جنگی
      ولی خودت تو سلول هیچ حرکتی نکردی و نمی کنی و نمی تونی کنی
      صرفا 300 الی 600 الی 900 الی 1200 الی 1500 الی ... روزه که داری درجا میزنی و هر سال هم اوضاع از سال قبل بدتر میشه
      از لحاظ روحی شکستی و داغونی
      از لحاظ پیشرفت و در حرکت بودن 6 هیچ از زندگی عقبی، همه دوستات قبول و غیب شدن و الان دارن خوش می گذرونن
      ولی تو صبح به صبح با آرزوی مرگ چشاتو باز می کنی و شبا بدون هیچ تغییری سر میذاری رو بالشت
      آرزوته اصلا فردارو نبینی، صرفا داری نفس می کشی و زندگی نمی کنی،
      نه راه پیش مونده نه راه پس
      مجبوری بسوزی و بسازی با شرایط ات چون نه نای حرکت داری نه دیگه حتی نای تحمل کردن
      امید؟
      خبری از امید نیست.
      رویا و هدف؟
      خبری از اونم نیست...
      اینایی که میان تاپیک میزنن اگه شرایط شون بدتر از اینی که گفتم نباشه، مطمئن باش بهتر هم نیست.
      اینا نمیان اینجا تا حرف منطقی ما رو بشنون
      وضعیت شون خیت تر از چیزیه که ماهم یه خنجر دست بگیریم از پشت یا روبرو فرو کنیم تو سینه تک تک شون، خفه شون کنیم تا دیگه کسی نیاد بپرسه «از الان بخونم میشه؟» که بازم میان و این چرخه معیوب کنکور هر سال نهایت 50 هزار نفر رو به مرحله بعدی بدبختی های زندگی میرسونه و در مقابل 500 هزار نفر رو هم تبدیل به آدمایی می کنه که 0.001 درصدشون هر سال از بهمن شروع می کنند به پرسیدن سوال "از الان میشه؟" و بقیه هم درجا بزنند و درجا تا بالاخره برند پی کار دیگری...
      حالا من و تو چی میخوایم به اینا بگیم؟
      یه سال دیگه پشت بمونن و با ایمان خالص و پشتکار قوی سال آینده موفق بشند؟
      نه...
      یه سال پشت موندن واسه اکثر این بچه ها جز تکرار معنی و مفهوم دیگه ای نداره
      یکی می گفت:
      چیزی که روی زمینه رو چطوری میخای زمین بندازی؟
      کسی که امتحان شو صفر گرفته رو چطوری میخای مردود کنی؟ این خودش مردوده!
      همه اون کارایی که ما با مسخره کردن این آدما سرشون آوردیم قبلا دنیا انجامش داده...
      اینا نه نیازی به تایید ما دارن
      نه نیاز به حتی امید و انگیزه دادن ما
      حالا نشستیم یک طومار حرف و حدیث نوشتیم و زدیم
      حرفایی که ما میزنیم اینجارو میخونن
      امید دادنا، برنامه ها، نقشه راه ها، منابع، حرفای منطقی و ...
      ولی فردا که بیدار شدن می بیننن اون آدمی که بیدار شده همون آدم دیروزه که هیچ امیدی به فردای خودش نداره.
      عادت سازی
      عادت سازی
      عادت سازی
      عادت به درس خوندن، عادت به بدبختی کشیدن، عادت به بدون سر و صدا درس خوندن و هیچی نگفتن! عادت به تحمل کردن و فوران نکردن!
      تنها چیزی که نیاز دارن عادت سازیه اصولیه! طوری که بخونن و جیک نزنن!
      نه نیاز به امید و انگیزه است و نه نیازی دارن به بحث و دعوا پیرامون شدن و نشدنش.
      امید، یه فانتزی به شدت ناجوره که خیلیا رو نابود کرده و می کنه.
      و بدتر اینه که اغلب آدما نفهمیدن اون انهدام ثمره ی امید بود...
      چقد این متن به واقعیت های زندگی من نزدیکه ، با دیدن این پست تا خود الان گریه کردم بخدا
      منم‌ چند سال که یه عادت سازی تو زندگیم کردم ، عادت به شکست
      تو خواب ها هم این روزا رو نمی‌دیدیم که دختری مثل من که انقد شاد و با انگیزه بود الان به این حال و روز افتاده
      خانوادم خیلی غصه مو میخورن خییلی زیاد
      میگن چرا زندگی نمیکنی هدیه ؟ چرا از زندگیت لذت نمیبری
      چقدددد سخته خودم رو بابت این سال های عمرم که ته اتاقم هدر دادم ببخشم
      بیشتر از چند ساله که من تابستون و پاییز و برف و بارون زمستون و شکوفه‌های بهار و ... همه و همه و رو فقط دارم از پشت پنجره اتاقم میبینم
      نه اون چیزی که خواستم قبول شدم و نه حداقل از زندگیم لذت بردم
      خدایا خسته شدم
      حقیقتش اینستا هم حال بدم رو بد و بدتر کرده وقتی دخترای هم سن و سال خودم رو میبینم که چقددد موفق هستن ، همین هفته پیش بود که پیج دختر 18 ساله ای رو دیدم ؛ گردش حساب بانکی همین ماهش رو نشون داد 700 میلیون بود
      اون وقت من هنوز بعد چند سال نتونستم از پس یه آزمون بربیام
      ای خدا چی میشه یه نگاه هم به زندگی من بندازی
      منو پاک فراموش کردی....
      ویرایش توسط 1998 : 19 اردیبهشت 1401 در ساعت 23:53

    11. Top | #11
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      از همه بچه ها هم عذر میخوام ‌ببخشید جای این حرفا اینجا نبود
      ولی جای دیگه ای رو هم نداشتم که درد و دل ها رو بگم و خالی بشم

    12. Top | #12
      کاربر اخراجی

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط mahdi_artur نمایش پست ها

      فرض کن تو یه اتاق (سلول) دو در سه متر چند ساله گیر افتادی
      پشت در سلولت یه آدمایی هستن که فکر می کنن تو داری واسه آزاد شدن از سلول می جنگی
      ولی خودت تو سلول هیچ حرکتی نکردی و نمی کنی و نمی تونی کنی
      صرفا 300 الی 600 الی 900 الی 1200 الی 1500 الی ... روزه که داری درجا میزنی و هر سال هم اوضاع از سال قبل بدتر میشه
      از لحاظ روحی شکستی و داغونی
      از لحاظ پیشرفت و در حرکت بودن 6 هیچ از زندگی عقبی، همه دوستات قبول و غیب شدن و الان دارن خوش می گذرونن
      ولی تو صبح به صبح با آرزوی مرگ چشاتو باز می کنی و شبا بدون هیچ تغییری سر میذاری رو بالشت
      آرزوته اصلا فردارو نبینی، صرفا داری نفس می کشی و زندگی نمی کنی،
      نه راه پیش مونده نه راه پس
      مجبوری بسوزی و بسازی با شرایط ات چون نه نای حرکت داری نه دیگه حتی نای تحمل کردن
      امید؟
      خبری از امید نیست.
      رویا و هدف؟
      خبری از اونم نیست...
      اینایی که میان تاپیک میزنن اگه شرایط شون بدتر از اینی که گفتم نباشه، مطمئن باش بهتر هم نیست.
      اینا نمیان اینجا تا حرف منطقی ما رو بشنون
      وضعیت شون خیت تر از چیزیه که ماهم یه خنجر دست بگیریم از پشت یا روبرو فرو کنیم تو سینه تک تک شون، خفه شون کنیم تا دیگه کسی نیاد بپرسه «از الان بخونم میشه؟» که بازم میان و این چرخه معیوب کنکور هر سال نهایت 50 هزار نفر رو به مرحله بعدی بدبختی های زندگی میرسونه و در مقابل 500 هزار نفر رو هم تبدیل به آدمایی می کنه که 0.001 درصدشون هر سال از بهمن شروع می کنند به پرسیدن سوال "از الان میشه؟" و بقیه هم درجا بزنند و درجا تا بالاخره برند پی کار دیگری...
      حالا من و تو چی میخوایم به اینا بگیم؟
      یه سال دیگه پشت بمونن و با ایمان خالص و پشتکار قوی سال آینده موفق بشند؟
      نه...
      یه سال پشت موندن واسه اکثر این بچه ها جز تکرار معنی و مفهوم دیگه ای نداره
      یکی می گفت:
      چیزی که روی زمینه رو چطوری میخای زمین بندازی؟
      کسی که امتحان شو صفر گرفته رو چطوری میخای مردود کنی؟ این خودش مردوده!
      همه اون کارایی که ما با مسخره کردن این آدما سرشون آوردیم قبلا دنیا انجامش داده...
      اینا نه نیازی به تایید ما دارن
      نه نیاز به حتی امید و انگیزه دادن ما
      حالا نشستیم یک طومار حرف و حدیث نوشتیم و زدیم
      حرفایی که ما میزنیم اینجارو میخونن
      امید دادنا، برنامه ها، نقشه راه ها، منابع، حرفای منطقی و ...
      ولی فردا که بیدار شدن می بیننن اون آدمی که بیدار شده همون آدم دیروزه که هیچ امیدی به فردای خودش نداره.
      عادت سازی
      عادت سازی
      عادت سازی
      عادت به درس خوندن، عادت به بدبختی کشیدن، عادت به بدون سر و صدا درس خوندن و هیچی نگفتن! عادت به تحمل کردن و فوران نکردن!
      تنها چیزی که نیاز دارن عادت سازیه اصولیه! طوری که بخونن و جیک نزنن!
      نه نیاز به امید و انگیزه است و نه نیازی دارن به بحث و دعوا پیرامون شدن و نشدنش.
      امید، یه فانتزی به شدت ناجوره که خیلیا رو نابود کرده و می کنه.
      و بدتر اینه که اغلب آدما نفهمیدن اون انهدام ثمره ی امید بود...
      حرفت طلا
      من خودم یکی از اینام ولی عجیب چند روزه دارم درس میخونم منی ک همش خواب بودم الان خواب ب چشام نمیاد
      ولی نمیدونم چرا نمیتونم بیشتر از هشت ساعت بخونم
      ولی واقعا همینم برای شروعم خوب بودا پنج ساله بی حرکت و عین مترسک زندگی کردن از الانم راضیم و نمیخوام فک کنم تهش چی میشه
      بالاخره ی چیزی میشه دیگ

    13. Top | #13
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر
      پاسخگو و راهنما

      نمایش مشخصات
      باز تریبون افتاد دست کاربرا همه علامه دهر شدن

      اقا جان چی میشه فقط یبار تحلیل نکنین ؟

      همه هم اخه دلایل دارن این جالبه ، کلاسای جامعه شناسی دانشگاه تهرانم اینقدر بحث و کوفت نداره که اینجا داره

      ⬜⬜⬜⬜⬜⬜⬜
      ⬜⬛⬛⬛⬜⬛⬜
      ⬜⬜⬜⬛⬜⬛⬜
      ⬜⬛⬛⬛⬛⬛⬜
      ⬜⬛⬜⬛⬜⬜⬜
      ⬜⬛⬜⬛⬛⬛⬜
      ⬜⬜⬜⬜⬜⬜⬜

    14. Top | #14
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط 1998 نمایش پست ها
      چقد این متن به واقعیت های زندگی من نزدیکه ، با دیدن این پست تا خود الان گریه کردم بخدا
      منم‌ چند سال که یه عادت سازی تو زندگیم کردم ، عادت به شکست
      تو خواب ها هم این روزا رو نمی‌دیدیم که دختری مثل من که انقد شاد و با انگیزه بود الان به این حال و روز افتاده
      خانوادم خیلی غصه مو میخورن خییلی زیاد
      میگن چرا زندگی نمیکنی هدیه ؟ چرا از زندگیت لذت نمیبری
      چقدددد سخته خودم رو بابت این سال های عمرم که ته اتاقم هدر دادم ببخشم
      بیشتر از چند ساله که من تابستون و پاییز و برف و بارون زمستون و شکوفه‌های بهار و ... همه و همه و رو فقط دارم از پشت پنجره اتاقم میبینم
      نه اون چیزی که خواستم قبول شدم و نه حداقل از زندگیم لذت بردم
      خدایا خسته شدم
      حقیقتش اینستا هم حال بدم رو بد و بدتر کرده وقتی دخترای هم سن و سال خودم رو میبینم که چقددد موفق هستن ، همین هفته پیش بود که پیج دختر 18 ساله ای رو دیدم ؛ گردش حساب بانکی همین ماهش رو نشون داد 700 میلیون بود
      اون وقت من هنوز بعد چند سال نتونستم از پس یه آزمون بربیام
      ای خدا چی میشه یه نگاه هم به زندگی من بندازی
      منو پاک فراموش کردی....

      آروم باش
      یه نفس عمیق بکش
      الان وقت برای گریه کردن نیست
      پاشو به خودت بیا و هر جور شده تمومش کن
      میفهمم چی میگی
      خودم سال ها این چرخه باطل رو ادامه دادم
      از وقتی دانشجو شدم تا سرحد مرگ کار کردم تا حسرت ها و نشدن هایی که دوران پشت کنکور داشتم رو جبران کنم
      نشدن برام مث یه عقده شده
      ریاضی تدریس میکنم ، مو رنگ میکنم ، تولید محتوا میکنم ، کارای فتوشاپ انجام میدم ، کار دانشجویی بیمارستان ….
      از بیرون نگاه کنی انگار پولکی ترین آدم دنیام که اینجور زندگی میکنم
      اما سخته
      دل میگه من باید با بقیه فرق کنم ، یه کارایی کنم که سگ هم نمیکنه
      وگرنه این همه سال انگار مسخره بودم : ((((

      پاشو هر جور شده بخون
      به قصد خودکشی
      تا کنده شه بره این دندونه لق
      هر کی میگه منطقی باش و حرفایی میزنه که انگار طرفته ولی میخاد یه کاری کنه نخونی همین یه ذره رو هم سیکـشو بزن
      چون زندگی خیلی نامرده

      دو ساله ظاهرا برای من کنکور تموم شده
      ولی وقتی یادش میفتم بدترین غم عالم میفته به جونم
      ایثارگر جدید تو کلاس شناسایی میکنم دلم میخاد تیکه تیکش کنم باهاش خورشت بپزم

      اصلا حس بدی به خودت نداشته باش
      تو تنها نیستی
      دیگه هم گریه نکن
      چشمات درد میگیره نمیتونی بخونی
      ​تو به هیچکس غیر از خودت نیاز نداری

    15. Top | #15
      کاربر اخراجی

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط mahdi_artur نمایش پست ها

      فرض کن تو یه اتاق (سلول) دو در سه متر چند ساله گیر افتادی
      پشت در سلولت یه آدمایی هستن که فکر می کنن تو داری واسه آزاد شدن از سلول می جنگی
      ولی خودت تو سلول هیچ حرکتی نکردی و نمی کنی و نمی تونی کنی
      صرفا 300 الی 600 الی 900 الی 1200 الی 1500 الی ... روزه که داری درجا میزنی و هر سال هم اوضاع از سال قبل بدتر میشه
      از لحاظ روحی شکستی و داغونی
      از لحاظ پیشرفت و در حرکت بودن 6 هیچ از زندگی عقبی، همه دوستات قبول و غیب شدن و الان دارن خوش می گذرونن
      ولی تو صبح به صبح با آرزوی مرگ چشاتو باز می کنی و شبا بدون هیچ تغییری سر میذاری رو بالشت
      آرزوته اصلا فردارو نبینی، صرفا داری نفس می کشی و زندگی نمی کنی،
      نه راه پیش مونده نه راه پس
      مجبوری بسوزی و بسازی با شرایط ات چون نه نای حرکت داری نه دیگه حتی نای تحمل کردن
      امید؟
      خبری از امید نیست.
      رویا و هدف؟
      خبری از اونم نیست...
      اینایی که میان تاپیک میزنن اگه شرایط شون بدتر از اینی که گفتم نباشه، مطمئن باش بهتر هم نیست.
      اینا نمیان اینجا تا حرف منطقی ما رو بشنون
      وضعیت شون خیت تر از چیزیه که ماهم یه خنجر دست بگیریم از پشت یا روبرو فرو کنیم تو سینه تک تک شون، خفه شون کنیم تا دیگه کسی نیاد بپرسه «از الان بخونم میشه؟» که بازم میان و این چرخه معیوب کنکور هر سال نهایت 50 هزار نفر رو به مرحله بعدی بدبختی های زندگی میرسونه و در مقابل 500 هزار نفر رو هم تبدیل به آدمایی می کنه که 0.001 درصدشون هر سال از بهمن شروع می کنند به پرسیدن سوال "از الان میشه؟" و بقیه هم درجا بزنند و درجا تا بالاخره برند پی کار دیگری...
      حالا من و تو چی میخوایم به اینا بگیم؟
      یه سال دیگه پشت بمونن و با ایمان خالص و پشتکار قوی سال آینده موفق بشند؟
      نه...
      یه سال پشت موندن واسه اکثر این بچه ها جز تکرار معنی و مفهوم دیگه ای نداره
      یکی می گفت:
      چیزی که روی زمینه رو چطوری میخای زمین بندازی؟
      کسی که امتحان شو صفر گرفته رو چطوری میخای مردود کنی؟ این خودش مردوده!
      همه اون کارایی که ما با مسخره کردن این آدما سرشون آوردیم قبلا دنیا انجامش داده...
      اینا نه نیازی به تایید ما دارن
      نه نیاز به حتی امید و انگیزه دادن ما
      حالا نشستیم یک طومار حرف و حدیث نوشتیم و زدیم
      حرفایی که ما میزنیم اینجارو میخونن
      امید دادنا، برنامه ها، نقشه راه ها، منابع، حرفای منطقی و ...
      ولی فردا که بیدار شدن می بیننن اون آدمی که بیدار شده همون آدم دیروزه که هیچ امیدی به فردای خودش نداره.
      عادت سازی
      عادت سازی
      عادت سازی
      عادت به درس خوندن، عادت به بدبختی کشیدن، عادت به بدون سر و صدا درس خوندن و هیچی نگفتن! عادت به تحمل کردن و فوران نکردن!
      تنها چیزی که نیاز دارن عادت سازیه اصولیه! طوری که بخونن و جیک نزنن!
      نه نیاز به امید و انگیزه است و نه نیازی دارن به بحث و دعوا پیرامون شدن و نشدنش.
      امید، یه فانتزی به شدت ناجوره که خیلیا رو نابود کرده و می کنه.
      و بدتر اینه که اغلب آدما نفهمیدن اون انهدام ثمره ی امید بود...
      ببخشید ی سوال دارم ازتون
      من حدود سه چهار ماه پیش پنج فصل اول دهمو خوندم
      الان بنظرتون همونو مرور کنم و فصل یک تا هفت یازدهمو بخونم !!!!
      یا ن فصلای دیگه پیشنهاد شماست ؟!؟
      اگه فصلای دیگ بهتر بازده ای داره بهم بگید چ فصلایی هست
      من خواستم مبحث انسانی و جانوری و کامل بخونم
      نظر شما چیه ؟!؟

    صفحه 1 از 3 12 ... آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن