خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    نمایش نتایج: از 1 به 11 از 11
    1. Top | #1
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات

      مصاحبه با مکس اسپیرس ( ابرانسان و از قربانیان Project MKULTRA)

      مای-لب, آنوناکی, و ابرسربازها در مصاحبه با مکس اسپیرس- قسمت اول

      مکس اسپیرس
      به مناسبت انتشار خبر مشکوک بودن مرگ مکس اسپیرس که از قربانیان برنامه کنترل ذهن بوده و چند سال اخیر از زندگی خود را به افشاگری در اینباره پرداخته, متن مصاحبه ای با او که چند ماه پیش از مرگش منتشر شده ترجمه شده و در اختیار خوانندگان قرار داده میشود. به نقل از رسانه های رسمیمکس اسپیرس ۳۹ ساله که «نظریه پرداز توطئه و متخصص یوفو» خوانده شده, چند روز پیش از مرگ در لهستان, در پیامی به مادرش نوشته « پسرت دچارمشکل شده.هر اتفاقی برای من افتاد تحقیق کن.» اگرچه مرگ وی مشکوک بوده, مقامات لهستان از انجام کالبد شکافی سرباز زده و مرگ او را طبیعی اعلام کرده اند.
      مکس اسپیرس را یک ابَرسرباز خوانده اند, لقبی که مورد پسند خود او نبود. ابَرسرباز عنوانی است که به کسانی اطلاق میشود که به دلیل ژنتیک خاص یا آزمایشات, تمرینها و تراشه های خاص که در بدنشان کار گذاشته میشود, ویژگیهای بدنی و روانی فراتر از انسان عادی پیدا میکنند و جذب برنامه های تحقیقاتی و نظامی سرّی میشوند.
      متن مصاحبه زیر در سه قسمت, و مطابق روال اینفو بدون تایید یا رد محتویات و مدعیات, منتشر می شود. به خوانندگان گرامی یاداوری میشود قربانیان چنین برنامه هایی مبتلا به اختلال تجزیه هویت و/یا اسکیزوفرنی بوده و ممکن است با توجه به وضعیت روانی شان در مدعیات شان تناقضاتی دیده شود.

      مصاحبه کننده- تو اهل بریتانیا هستی؟
      مکس اسپیرس- بله اهل بریتانیا هستم ولی نصف زندگیم در ایالات متحده گذشته.
      – دیروز توضیح دادی که در پروژه درخت بلوط شرکت داشتی, یکی از ۴۲ کودکی بودی که…
      – نه دقیقاً. منظور پروژه درخت بلوط پیدا کردن مادرانی بود که حامل این کودکان باشند, مادرانی با رحم هایی خاص که میتوانست حامل کودکانی خاص باشد که در دهه هفتاد به دنیا آمدند. پروژه های مشابه و موازی دیگری هم وجود دارند.
      – کلمه اَبَر سرباز که درباره تو استفاده میکنم برای…
      – من این کلمه را دوست ندارم.
      – تو عضو مای-لب بودی.
      – معنی مای-لب را میدانی؟ مای لب مخفف آزمایشگاه تجربی نظامی است. خیلی از کسانی که تصور میکنند توسط بیگانگان ربوده شده اند و مورد معاینه و آزمایش قرار گفته اند در واقع توسط نظامی ها ربوده شده اند اما خاطرتی در ذهن آنها کاشته شده که تصور کنند به یک سفینه فضایی یا به سیاره ای دیگر منتقل شده بودند, در حالیکه در آزمایشگاه های نظامی زیر زمین نگهداری میشدند.
      -موضوعات زیادی وجود دارد ولی اجازه بده از مریخ شروع کنیم. جایی در آریزونا هست با درگاهی در آن که برای رفتن از زمین به مریخ استفاده میشود. نام این درگاه اتاق جهش است. تو از این اتاق به مریخ فرستاده میشدی.
      – مطمئن نیستم در آریزونا باشد. فقط خاطراتی از سفر به مریخ دارم. دو خاطره مشخص دارم: در خاطره اول من در جایی شبیه به یک اتاق هتل با موکت قرمز هستم و باور کنید یا نه رئیس جمهور فعلی آمریکا روی موکت و رو به آتش شومینه نشسته. من به طرف او میروم و با هم حرف میزنیم. نمیدانم چرا ولی من با لقب محترمانه قربان صدایش میکنم. به من میگوید به طبقه بالا بروم, از دری قرمز رنگ رد شوم و با فرمانده نظامیی که در طرف دیگر در است ملاقات کنم. با من بسیار مودب و مهربان است. دنبال او راه میفتم و به اتاق فرمانده نظامی میرویم که چندان مهربان نیست و نیشخندی بر لب دارد. در قرمز رنگ دیگری هم وجود دارد. از این در رد میشوم و بعد دیگر چیزی به خاطر نمی آورم. بعد در یک پایگاه نظامی هستم و دلیلم برای نظامی بودن این مکان لباسها و نشانهای نظامی کسانی است که اطرافم هستند. این مکان جایی است که احتمال میدهم اتاق جهش باشد. در را باز میکنم, برق نور و خاطره ای از این نقطه به بعد ندارم و بعد ناگهان رسیده ام.
      خاطره دیگرم مربوط به حضور من در یک سفینه است. قطعاً داخل یک سفینه بودم و خارج از جوّ زمین, و با سرعتی بسیار زیاد حرکت میکردیم. صفحه نمایشگری سمت راست من است و روی صفحه نوشته شده یک دقیقه تا مریخ… پنجاه ثانیه تا مریخ… چهل ثانیه تا مریخ… و با پایان شمارش معکوس برق نور, و من در همان محل قبلی هستم. این خاطره مربوط به سال ۲۰۰۸ هست.
      – از خود مریخ چه خاطره ای داری؟
      – خاطره چندانی ندارم. میان یک دسته مرد جوان هستم که شباهت ظاهری زیادی با هم داریم. همه با قد و وزن مشابه, رنگ موی مشابه و ویژگی های ظاهری مشابه. همه مرد هستیم.
      – پس اجازه بده درباره موضوعات باستانی حرف بزنیم. نظرت درباره آنوناکی و الوهیم چیست؟ هنوز روی زمین هستند؟
      – هرگز زمین را ترک نکردند. اول باید الوهیم را تعریف کنیم. منظورت از الوهیم چیست؟
      – منظورم مردمی شبیه خودمان است اما با تواناهایی در دی ان ای شان که به آنها طول عمری چند صد تا چند هزار ساله میدهد.
      – اجازه بده از کلمه «ال» شروع کنیم. کلمه ال در تمام طول تاریخ استفاده شده یا معکوس شده. ال به معنای فرشته سقوط کرده نیست. ال همیشه به خدا نسبت داده میشد. به اسم فرشتگان توجه کنید, جبرئیل, میکائیل… همه کلمه ال را در پایان نام خود دارند.
      – همینطور ایل و برعکس آن, لی…
      – بله بله, یک خاندان بسیار قدرتمند در چین وجود دارد با نام لی. بروس لی هم از همین خاندان بود. بروس لی استادی بود که برای تعلیم دادن به زمین فرود آمده بود. از خوشه اوریون به زمین آمده بود و بعد کشته شد.
      – ۳۳ سال هم عمر کرد.
      – البته. اعداد بزرگ ۱۱, ۲۲ و ۳۳٫ عدد ۱۱ درک خالص است. عدد ۲۲ استاد معمار یا بنّای بزرگ است. عدد ۳۳ ترکیب این دو عدد است, ترکیب اشراق و توانایی خلق کردن. به ال برگردیم. الوهیم اصالتاً موجوداتی فرشته گون با ارتعاش بالا و از تراکم بالا هستند که اینجا آمده اند برای آزاد سازی از این زندان و ماتریس اسارت.
      – به نظر تو سیچین حقیقت را نوشته؟
      – من قبلاً سیچین را در مراسم شیطانی دیده ام. فکر میکنم حدود ۶۰ درصد نوشته هایش درست است. من در این مراسم حضور نداشتم, گاهی نظاره گری از دور *میکنم تا ببینم در جایی خاص چه اتفاقی در حال روی دادن است.
      – پس لوحه های سومری اصل بودند اما ترجمه او تحریف شده بود؟
      – بله, عمداً.
      – به این دلیل که با راتچایلدها همکاری میکرد.
      – کاملاً. او برای راتچایلدها کار میکرد. درباره الوهیم چه چیز دیگری میخواهی بدانی؟
      – فرق آنوناکی و الوهیم چیست؟
      – مطلقاً هیچ ارتباطی با هم ندارند که بتوان مقایسه شان کرد. خود کلمه آنوناکی به معنای مردمی از ستاره ها است.
      – بله. چیزی که امروز به نام بیگانگان میشناسیم.
      – بله. اما نوع خاصی از بیگانگان. داستان اوزیریس, ایسیس و هوروس را داریم, داستان سمیرامیس, نمرود و تموز را داریم, و داستان خدا, مسیح و مریم را داریم. به عقیده من این تثلیث تکراری و زیربنایی در مورد آنوناکی عبارت است از آنو, انکی و انلیل. آنو جایگاه یهوه را دارد. برای اینکه بدن فیزیکی پیدا کند و به زمین بیاید… یکی از بزرگترین اسرار فراماسونری حلول پدر در پسر است. اجازه بده از مثال مصر باستان استفاده کنم که راحت تر است. جنگ بین اوزیریس و ست ادامه داشت, بین تاریکی و روشنایی. ست هفتاد و دو تن از پیروانش را جمع کرد و به اوزیریس خیانت کردند,به او خنجر زدند و ۱۳ تکه اش کردند و تکه پاره ها را در اطراف زمین پخش کردند. ایسیس و چند تن از همراهانش که به نظر من اهمیتشان کمتر بود به جمع کردن این تکه ها پرداختند اما موفق به یافتن آلت جنسی اوزیریس نشدند. ایسیس میدانست که نسل اوزیریس باید ادامه پیدا کند. ادامه نسل اوزیریس برای وقایعی که امروز در حال جریان است اهمیت حیاتی داشت. اگر این نژاد ادامه پیدا نکرده بود امروز نمیتوانستیم کاری که در حال انجامش هستیم را انجام دهیم. با جادو آلتی از جنس طلا برای اوزیریس ساخت, با اوزیریس آمیزش جنسی کرد و هوروس حاصل این آمیزش شد. اما حقیقت مطلب این است که هوروس همان اوزیریس بود که دوباره متولد شده بود. پس هوروس همان اوزیریس بود و نه موجودی دیگر. پس جنگ بین هوروس و ست ادامه پیدا کرد. در این جنگ ست چشم هوروس را از حدقه بیرون کشید. میتوان گفت خودآگاهی ستی همان خودآگاهی خون آشامی و انگلی است که امروز موجودیت دارد.
      در صنعت سرگرمی هر وقت یکی از مشاهیر این صنعت یک چشم خود را با دستش میپوشاند دلیلش تمسخر هوروس و یاداوری این است که یک چشم او را از حدقه بیرون کشیدند. منظور تمسخر هوروس و تمسخر خوبی است. میتوانم ده ها نمونه برای این چرخه و الگو به شما نشان بدهم. خورشید در آغاز زمستان متولد میشود. در ایشتار یا ایستر (مصادف با عید پاک) به او خیانت میشود و بعد به او زندگی مجدد داده میشود. پس این چرخه عبارت است از تولد, خیانت, مرگ, و تولد مجدد. کار دین همراستا کردن پیروانش با این نیرو است به منظور بهره بردن از این نیرو. خانواده های سلطنتی و روسای جمهور و ادیان در زیر پوشش ظاهری شان مشغول پرستش ست هستند. ایسیس و هوروس همان مریم مقدس و فرزندش مسیح هستند و ست همان لوسیفر است.

      – و چشم بالای هرم؟
      – همین چشم هوروس است.
      – و منظور از آن یادواری این نکته است که ما را زیر نظر دارند.
      – چشم هوروس را بیرون کشیدند. هوروس از تمام این موجودات قدرتمند تر است. منظورشان این است که چشم هوروس قدرتمند را بیرون کشیده اند و از چشم هوروس, از چشم خوبی برای زیر نظر گرفتن ما استفاده میکنند. یعنی مسخره کردن چند برابر هوروس.
      – آنوناکی امروز چه کسانی هستند؟
      آنوناکی نیمه خزنده (رپتیلین) هستند. حدود ۶ تا ۷ نژاد رپتیلین روی زمین استقرار دارد. سیستم آنها به شدت طبقاتی است. تمام اعضا قابل از میان برداشتن محسوب میشوند اگر عملکرد درست نداشته باشند. حتی اگر عضوی عملکرد درست داشته باشد اما دیگر وجودش فایده ای نداشته باشد از میان برداشته میشود. مرگ پرینس (خواننده) مثال بسیار بزرگی از همین قضیه است, مرگی که اهمیت نمادین و روند آیینی بسیار بسیار مهمی داشت. پرینس در روز تولد ملکه الیزابت مرد. ویکتوریا وود هم که شخصیت چندان با اهمیتی نبود در همین روز مرد. ویکتوریا را از یک طرف داریم, و ملکه ویکتوریا را از طرف دیگر. من معتقدم ملکه ویکتوریا, ملکه الیزابت اول و ملکه الیزابت دوم همه یک موجود هستند. پرینس نیروی حیات زیادی داشت. پرینس, ملکه ویکتوریا و ملکه الیزابت را داریم که انرژی تثلیث است و باز کردن درگاه, و همزمان برپا کردن معبد بعل در میدان ترافالگار را داریم و میدان تایم (میدان زمان-مترجم). حروف اول اسم این دو میدان یعنی حروف تی و اس معادل عدد ۳۹ است. عدد تی ۲۰ و عدد اس ۱۹ است. خورشید از ما ۹۳ میلیون مایل فاصله دارد. اگر خورشید منبع حیات و انرژی است معکوس عدد مربوط به فاصله آن یعنی عدد ۳۹ را داریم, معکوس کردن عدد خورشید و برپایی معبد بعل. درگاه را باز کرده اند و میخواهند بعل را به اینجا بیاورند. و بعل در اصل همان لوسیفر است.
      بازسازی بخشی از معبد بعل در میدان ترافالگار
      – بعل سومری بود؟ و با تصویر فردی با سر ماهی نمایش داده میشد؟ مثل کلاه ماهی شکل پاپ؟
      – بله. میتوانید بابلی یا سومری محسوبش کنید. تمام این موجودات شیطانی بدنی مادی ندارند, بعضی از آنها دارند و بعضی نه. و من معتقدم بعضی از این پروژه ها به منظور فراهم کردن امکان حضور آنها در بدن مادی است.
      – اجازه بده به دنیای امروز برگردیم. به نظر میرسد بین مردم یهودی صهیونیست و آریایی ها یا اسلاوها درگیری همیشگی وجود دارد. نظرت چیست؟
      – توضیح میدهم اما مطمئن نیستم بتوان روشن کرد. سعی میکنم. این نژاد از یهودیان سابقه ای بیش از ۵۰ هزار سال دارند, سابقه شان به پیش از دوران آتلانتیس میرسد. در آن زمان به نام قوم یهود شناخته نمیشدند. آریایی ها همه خوب نیستند. بدهای بسیاری هم میان آنها پیدا میشود. قومی که به نام یهود میشناسیم به دنبال دی ان ای خاصی هستند که از آنها بگیرند تا در جهان سه بعدی دستکم ظاهر انسانی قابل قبولی برای خود دست و پا کنند. قومی که یهود مینامیم لموریا را داشتند و آریایی های آتلانتیس را. نخبگان و بعضی از ماسونها بسیاری از این اطلاعات را در اختیار دارند و از اینکه من در اینباره حرف میزنم آشفته شده اند. پس اجازه بده در این مورد بیشتر حرف بزنیم.
      اصالت اولیه و ریشه های من از درون زمین است. از نژادی از فرشتگان درون زمین.
      – تو در این زندگی هم زیر زمین هم رفته ای؟
      – بله خیلی زیاد.
      – توضیح میدهی چه شکلی دارد؟
      – من به منچستر زیاد رفت و آمد میکردم. منچستر درگاه مونث ورود به دنیای درون زمین است. منظور در قلمرو مادی آشنا برای ما نیست. جنگل و اقیانوس و بیشه دارد. میوه هایی که آنجا هست با میوه های زمین متفاوت است. سطح زمین بسیار آلوده است. درون زمین بخش های مختلف و مجزا از هم وجود دارد. رپتیلین های زیادی هم آنها زندگی میکنند. اما همه این بخش ها میدانهای انرژی به دور خود دارند و به همین دلیل از هم مجزا هستند. در تمام طول زندگیم احتمالاً ۲۰ بار به درون زمین رفته ام. از من دعوت میکنند و آنجا با من حرف میزنند. بیشتر اوقات حرفها درباره وقایع اخیر نیست بلکه درباره موضوعاتی بسیار قدیمی تر است. آنچه اکنون اتفاق میفتد نسبتاً جدید است. حرف از تمدنهایی با قدمت میلیون سال و میلیارد سال است. جنگی که اکنون در حال روی دادن است مربوط به زمین و مریخ است. آنچه در سیاره ما اتفاق میفتد در سیاره های دیگری در منظومه خورشیدی هم رخ داده و آنها در حال تلاش برای متصل کردن همه این سیارات به هم و ایجاد یک اَبَر زندان هستند با زمین به عنوان قلب این زندان. آنچه در کتابهای درسی از منظورمه خورشیدی به ما نشان داده اند با واقعیت متفاوت است. فریب بسیاری در این کتابها نهفته است.
      – نظر تو درباره منظومه شمسی چیست؟
      – برای مثال ونوس به عنوان سیاره عشق و زنانگی شناخته میشود اما اجازه بده نگاه دقیقتری داشته باشیم. نام ونوس ترکیبی از زنانگی و مردانگی است. ونوس به نام ستاره صبح هم شناخته میشود. چه چیز دیگری به نام ستاره صبح شناخته میشود؟
      – مسیح.
      – نه این یک تحریف است. لوسیفر ستاره صبح است. مسیح را به شدت با لوسیفر در هم آمیخته اند. برای آنها مهم نیست پیرو چه دینی هستید. همین که معتقد به دینی باشید و دیگران را در اشتباه بدانید آنها به هدفشان رسیده اند. همه چیز در حال ارتعاش است. برای اینکه ارتعاش در جهان سه بعدی را مستدام کنند لازم است سیاه و سفید داشته باشند, جنگ همیشگی بین دو چیز متضاد داشته باشند. اگر این جنگ و تضاد وجود نداشت ارتعاشات آنچه در جهان سه بعدی ما مادیت پیدا کرده بالا میرفت و دیگر هیچ ماده ای در جای خود و به شکل خود باقی نمی ماند. این خودآگاهی خاص برای ادامه حیات نیاز به جنگ و عدم توافق دارد.
      – به همین دلیل است که قوم یهود این نفرت علیه خود را حفظ میکنند و به آن دامن میزنند. «همه دنیا ضد سامی هستند. ما باید با ضد سامی ها بجنگیم.»
      – بله. روش بسیار هوشمندانه ای برای حفظ ساختار دوگانگی و ثنویت است. در بعد چهارم کنترل بسیار کمتری دارند. در این بعد اگر آب بخواهم باید بلند شوم, لیوانی را پر از آب کنم و بنوشم. در بعد چهارم اگر به دنبال حس خاصی باشم کافی است آن حس را متجلی کنم. به همین دلیل در بعد چهارم میتوانم هر چه دوست دارم باشم. اما باور کنید یا نه در بعد چهارم هم نیرویی کنترل کننده مثل نیروی پلیس یا ارتش وجود دارد, زیرا با آن همه توانایی امکان از دست رفتن کنترل و هرج و مرج زیاد است. بعد پنجم قلمرو فرشتگان است و نیروی کنترل کننده در آن بعد وجود ندارد. برای فرشتگان سخت است که در بدن مادی قرار بگیرند زیرا بدن مادی محدودیتهای زیادی دارد اما به هر حال به اینجا می آیند. هر کسی که اکنون اینجاست و قبلا هم اینجا حیات داشته برای جنگ نهایی دوباره به زمین آمده. دیگر فرصتی برای به تعویق انداختن انتخاب وجود ندارد. اینجا هستید تا انتخاب کنید به جبهه مثبت می پیوندید یا جبهه منفی.
      – جنگ برای؟
      – برای تسخیر زمین, قلب. اگر در این جنگ ببازیم نوع بشر ۵۰ هزار سال دیگر در زنجیر اسارت خواهد ماند.
      – چرا ۵۰ هزار سال؟
      – اعداد و ریاضیات اهمیت چندانی در این زمینه ندارد.
      – دیروز گفتی این ثنویت و دوگانگی در قرن بیستم و به کمک هولوکاست تقویت شد, توسط خود یهودیان, توسط کسانی مانند راتچایلدها, بائوِرها, بوش. گفتی که خانواده بوش همان خانواده بائوِر است اما راتچایلد هم همان بائوِر است. چطور این موضوع را توضیح میدهی؟
      – فریب و حیله گری بسیاری در کار است. بسیاری از کسانی که خود را یهودی میخوانند در واقع نازی هستند. در صنعت سرگرمی کسانی از رده های بالا که نمی خواهم نام ببرم ادعا میکنند یهودی افراطی هستند و ظاهر یهودی هم دارند اما در واقع یهودی نیستند, نازی هستند و برای رایش چهارم کار میکنند.
      – و رایش چهارم روی مریخ و در منظومه شمسی فعال است.
      – تقریباً ماه به طور کامل در اختیارشان است. میدانی که ماه یک قمر طبیعی نیست بلکه یک کشتی فضایی است. در واقع همان کشتی فضایی است که در جنگ ستارگان با نام ستاره مرگ تصویر شده است.





      ویرایش توسط samira-t : 26 فروردین 1401 در ساعت 18:11

    2. Top | #2
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      مای-لب, آنوناکی, و ابرسربازها در مصاحبه با مکس اسپیرس- قسمت دوم

      مصاحبه کننده- تو به ماه رفته ای؟
      مکس اسپیرس- به من گفته شده که رفته ام اما خاطره کامل و دقیقی در اینباره ندارم, به همین دلیل ترجیح میدهم بگویم نه.

      – درباره مریخ و کسانی که به مریخ رفتند…


      پروژه ای وجود داشت که در آن بچه ها به مریخ فرستاده شدند, بچه هایی که دی ان ای خاص داشتند. من با آن پروژه ارتباط داشتم. وقتی ۵ یا ۶ ساله بودیم ما را به مریخ بردند و تعلیماتی به ما دادند. این بار گروه ما اعضای مونث هم داشت, ۱۲ عضو مذکر و ۸ عضو مونث. خاطره منفیی از این برنامه ندارم. بیشتر تعلیماتی بود. از ۵ سالگی تا ۲۵ سالگی آنجا بودم.
      والدین من وقتی ۵ ساله بودم بی مقدمه به لس آنجلس نقل مکان کردند, به خیابانی که اتاق جهش به مریخ نیز در همان خیابان قرار داشت, در منطقه دره سن فرناندو در حومه لس آنجلس. ما را در ۵ سالگی به این برنامه وارد میکردند و در ۲۵ سالگی به همان سن و همان محلی که از آنجا آمده بودیم بازمیگرداندند, جوان سازی و بازگرداندن در زمان. تا هیچ خاطره ای باقی نماند, انگار هیچ اتفاقی رخ نداده.رندی کریمر و کوری گود هم درگیر همین پروژه بوده اند.
      – من بوریسکا را میشناسم. با هم کار کرده ایم
      بوریسکا پسر روسی منظور است؟
      – بله
      .– جنگ مریخ که هزاران سال رخ داد بر سر چه چیزی بود؟
      – درست مثل جنگ امروز بود.
      – یعنی جنگ بین خزندگان و پستانداران بود؟
      – بله, جنگ بی پایان. به این دلیل که ژنتیک این دو گروه کاملاً در تضاد با هم است. امکان ندارد به لحاظ ژنتیکی بتوان دو گروه دیگر را پیدا کرد که تا این حد با هم در تضاد باشند. و چیزی که اوضاع را حتی بدتر میکند این است که بدن ما به عنوان مناسب ترین بدن برای زندگی بر روی زمین طراحی شده بود اما کاری که کردند این بود که به اکثریت ۹۹ درصدی ما دی ان دی دو رشته ای دادند, ترکیب دی ان ای خزنده و پستاندار, که با هم سازگار نیستند. به همین دلیل است که همه درگیری درونی دارند. هدف این بود که دوگانگی حفظ شود.
      – جنبه مونث بودن و مذکر بودن هم؟
      – بله. دو دسته شدن جنسیت برای ایجاد میل جنسی بود. وقتی مرد و زنی با هم می آمیزند انرژی سوم ایجاد میشود. اگر این آمیختن به روشی وارونه انجام شود انرژی منفی بسیار شدیدی ایجاد میشود. اگر آمیزش جنسی با خشونت یا خشم انجام شود انرژی منفی بسیار قدرتمندی ایجاد میشود, و اگر با عشق و همدلی انجام شود نیرویی بسیاری بزرگ در هستی ایجاد میکند. آنها این را میدانند. به همین دلیل است که از جادوی جنسی استفاده میکنند. کراولی جادوی جنسی را در قرن بیستم تصفیه و معرفی کرد.
      – این رابطه جنسی منفی هم مانند خیانت عمل میکند
      .– دقیقاً. هر کاری که میکنند شکلی از حمله به قلب است. بسیار حساب شده سوزن به سوزن به قلب حمله میکنند تا تمام آن را از آن خود کنند. آنها جنگ را باخته اند. داستان به پایان رسیده ولی ما مشغول اجرای آن هستیم.
      – جنگ چه زمانی به پایان رسید؟
      – من زمان آن را نمیدانم. اول از همه باید بفهمی که چیزی به اسم زمان وجود ندارد.
      – اگر باختند چرا هنوز ادامه میدهند
      – مثل بازی است. از بازی لذت میبرند. به اینجا میگویند بازی آن پایین
      . میدانی چرا؟ هیچ لذتی مانند لذت جسمی نیست. هیچ تناسخ دیگری در جهانی هستی لذت تناسخ در بدن مادی را فراهم نمیکند. اگر در بدنی مادی و سه بعدی هستی هیچ تجربه دیگری با آن مشابهت نمیکند. آنها میخواهند این بدن مادی را حفظ کنند و به زندگی در آن ادامه دهند. چیزی که دوست دارند انجام دهند این است که هزار سال جنگ باشد, بعد جنگ متوقف شود و هزار سال در صلح باشند و بعد دوباره جنگ آغاز شود. آنها نمی خواهند پیر شوند. اگر پیر شوند در نهایت میمیرند و بعد باید با نتیجه عملشان روبرو شوند
      .
      – پیر شدن مال ما است اما آنها تکنولوژیی برای جوان شدن دارند.– تکنولوژیی برای بازگشت به جوانی دارند.– من دوستی دارم که تحقیقات زیادی درباره جنگ جهانی دوم انجام داده و با سربازان سابق آلمانی ملاقات کرده که باید حدود ۹۰ تا ۱۰۰ سال داشته باشند اما وقتی برای ملاقات به لهستان می آیند جوان و قوی هستند, ۵۰ یا ۶۰ ساله هستند.– بله درست مثل منگله. جوزف منگله باید ۱۲۰ ساله باشد اما در نیویورک زندگی میکند و ۵۰ ساله به نظر میرسد, و هنوز مشغول به کار خودش است.
      – ملاقاتش کرده ای؟
      – نه دوست ندارم ببینمش. حتی دوست ندارم به او فکر کنم. او کسی است که آزمایشات مربوط به دوقلوها را روی من انجام داد.
      – تکنولوژی بازگشت به جوانی چیست؟
      – من دانشمند نیستم ولی میتوانم حدس بزنم که ظاهری که قرار است کسی در ۱۰ یا ۲۰ سالگی داشته باشد در دی ان ای او ذخیره شده است. داخل دی ان ای میشوند و به بخش مربوط به آن سن خاص وصل میشوند و آن را بازتولید میکنند. درست مثل از دست دادن یک عضو بدن؛ میتوانند عضو از دست رفته را مجددا پرورش دهند تا باز رشد کند. شبیه سازی برای آنها قبلاً چند روز طول میکشید ولی حالا میتوانند در طول چند ساعت یک فرد را شبیه سازی کنند. چندین شبیه سازی از من انجام داده اند. دوست دخترم چند نفر از آنها را در نقاط مختلف دیده است. هدفشان ایجاد آشوب و سردرگم کردن است.
      – حتماً مورد حمله هم قرار گرفته ای
      .– به طور مداوم. باید به طور مداوم از خودم محافظت کنم. من وظیفه نگهبانی از چند نفر دیگر را نیز به عهده دارم. یکی از اهداف من از اینجا بودن محافظت از چند نفری است که میدانم باید از آنها محافظت کنم. روش محافظت من از خودم شامل تصویر سازی های ذهنی فراوان است. من از خود برترم سوال میکنم و اطلاعات میگیرم
      .– تله ای برای ارواح روی ماه وجود دارد؟
      – بله
      .– دیروز گفتی وقتی میمیریم نباید به طرف نور برویم. درست است؟
      – بله. این نور دروغی است. تله است. وقتی میمیرید اگر میتوانید چشمانتان را ببندید و به قلب خودتان بروید, نه به نوری که به شما نشان داده میشود.
      – ولی ما وقتی میمیریم بدنی نداریم که قلبی داشته باشیم.
      – وقتی میمیرید هنوز به دنیای سه بعدی وابستگی زیادی دارید, بنابراین اگرچه دردی حس نمی کنید اما هنوز مفهوم بدن برایتان معنا دارد. به علاوه, میدان انرژیی که در ناحیه قلب در بدن شما وجود دارد هنوز موجود است, پس میتوانید به قلبتان بروید. قلب منبعی خدایی است و همیشه میتوانید به آن بروید.
      – اجازه بده به دوگانگی و محافظت از خود بازگردیم. مفهوم محافظت از خود به معنای این است که هنوز دشمنی بیرونی داری, قبول اینکه دشمنی بیرونی داریم خود به این دوگانگی دامن نمیزند؟
      – متوجه منظورت نمیشوم

      .– سعی میکنم توضیح بدهم. بعضی افراد مورد حمله هستند و بعضی نه.
      – نه. همه مورد حمله هستند.
      – اگر کسی به روشنی کامل رسیده باشد…
      – چنین کسی وجود ندارد.
      پس همه باید از خودشان محافظت کنند؟–
      بله.
      – حتی پس از مرگ؟
      – مرگ چیست؟– انتقال به بعدی دیگر.– فکر میکنی بعد دیگر یکسره عشق و شادی و نیکی است؟
      جهان سه بعدی مثل لنگری سنگین بقیه ابعاد را هم پایین کشیده و سنگین کرده است. به همین دلیل است که موجوداتی با ارتعاشات بالاتر روی زمین تناسخ پیدا میکنند تا شرایط را اصلاح کنند. این وضعیت نابهنجار زمانی بسیار طولانی وجود داشته. تا این حد واضح است و هنوز بسیاری افراد نمیبینند, نمیفهمند. کودک آزاری جنسی در تلویزیون تبلیغ میشود, رابطه جنسی وارونه, گرفتن مردانگی مردها از آنها و مونث نماییشان, مذکر نمایی زنها… همه چیز تا این حد واضح است و برای من تهوع آور است که مردم هنوز نمیبینند.
      ویرایش توسط samira-t : 26 فروردین 1401 در ساعت 19:34

    3. Top | #3
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      مای-لب, آنوناکی, و ابرسربازها در مصاحبه با مکس اسپیرس- قسمت سوم, پایانی

      مصاحبه کننده- فرض کنیم با دانستن همه اینها من تصمیم میگیرم دیگر نمیخواهم در این بازی شرکت داشته باشم. میخواهم از بازی بیرون بروم.
      مکس اسپیرس- نمیتوانی
      .
      – من نمیتوانم برای خودم تصمیم بگیرم؟ مگر سیاره ما سیاره اراده آزاد نیست؟
      مکس- نه نیست.
      برای تو توهم آزادی را ایجاد کرده اند. تو آزاد نیستی.
      – پس اساتید به روشنایی رسیده چه؟
      مکس- منظورت گوروها و امثال آنها هستند. آنها در جهان چهاربعدی به استادی رسیده اند. اینجا هستند تا به کسانی که هنوز برنامه های آبکی تلویزیونی نگاه میکنند و چیزبرگر میخورند کمک کنند. اما آنها هم نمیتوانند این بازی را ترک کنند. ترک کردن تنها زمانی ممکن میشود که وضعیت اصلاح شود.– این بازی چطور به پایان میرسد؟
      مکس- این بازی مدتهای طولانی ادامه داشته, به این دلیل که داخل یک حلقه دور باطل گیر افتاده ایم. قبلاً هم گفته ام, حالا زمانی است که دریچه ای برای بیرون زدن از این دور باطل باز شده. فرصتی داریم برای بیرون زدن از این بازی. این دریچه ۱۳ هزار سال پیش نیز باز شده بود, فرصتی که در آتلانتیس از دست رفت. من در آن زمان جزو کاهنان آتلانیتس بودم. اما وقتی آن حوادث آخر زمانی در آن دوران پیش آمد من و گروهی که با آنها بودم به زیر زمین نقل مکان کردیم. در زمان مصری ها بعد از مدتهای طولانی از زیر زمین بیرون آمدیم و من به یاد دارم در مصر هم زندگی کردم. من چندین زندگی مختلفم را به یاد دارم.
      – پس ما باید چه کنیم که این بار فرصت را از دست ندهیم؟
      مکس- همین کاری که میکنیم: صحبت کنیم, در کنفرانسها حرف بزنیم, شبکه تلویزیونی داشته باشیم, گروه بزرگتری از شنوندگان و بینندگان داشته باشیم. کسانی که به حرفهای ما گوش میدهند قبلاً هم روزی در زمین حضور داشته اند, کدهایی در دی ان ای آنها ثبت شده است تا در زمان مناسب بیدارشان کند. شنیدن صدای کسانی مانند من این کدها را فعال میکند, در آنها جرقه بیداری زده میشود و میدانند چه باید بکنند. زمان زیادی باقی نمانده. سال ۲۰۱۶ سالی است که مقدمات آوردن آن موجود فراهم میشود.
      – منظورت لوسیفر است؟
      مکس- میتوانی او را لوسیفر هم بنامی.
      – برای چه او را بیاورند؟
      مکس- برای حکمرانی کردن
      – برای مدیریت یک سیستم فاشیستی؟
      مکس- نه نه نه. حکومت فاشیستی نخواهد بود. بیشتر نوعی آنارشی محلی فاسد وخشونت بار خواهد بود. قبه الصخره در اورشلیم را تخریب خواهند کرد, ساختمانی جدید در محلش خواهند ساخت و او آنجا بر تخت حکومت خواهد نشست.
      – برای برپایی نظم نوین جهانی؟
      مکس- بله. و در حالی که از داشتن چشم از حدقه در آمده هوروس میخندد.
      – در سال ۲۰۱۶؟
      مکس- امسال مقدمات آن را فراهم میکنند… یادتان باشد جام جهانی فوتبال و جام اروپایی فوتبال همه روشهایی برای درو کردن و برداشت هستند (احتمالاً منظور درو کردن انرژی است-مترجم). هر ورزشی که فکرش را بکنید در هر سطحی که فکرش را بکنید در دست انگل ها است
      .– اگر تراشه در کسی کار گذاشته شده باشد چطور میتواند آن را در آورد یا غیر فعال کند؟
      مکس- نمیدانم. میدانم کسانی هستند که این کار را کرده اند. کسانی همین کار را برای من کرده اند. در سال ۲۰۱۰ به من کمکهایی کردند که جانم را نجات داد. کسی که مرا کمک کرد میدانست برای ماموریتی که حالا انجام میدهم باید زنده بمانم. وقتی قلبم را از کار انداخته بودند قلب دیگری به من داد. حالا من دو قلب در سینه دارم.
      از من برای نسل کِشی استفاده کردند, برای تولید بچه؛ و بعد از من میخواستند با بچه ها بازی کنم تا احساسات انسانی را درک کنند و بتوانند با احساسات موجود در جامعه انسانی کنار بیایند.
      – آنها مادر نداشتند؟
      مکس- نه. بدون مادر میتوان بچه درست کرد. از اسپرم و تخمک استفاده میکنند و کودک را ایجاد میکنند. گاهی از مادر برای بزرگ کردن بچه استفاده میکنند و گاهی از پدر. انواع روشها را استفاده میکنند تا ببینند کدام یک موثرتر است. من با پسربچه ای آسیایی کار میکردم. به او جابجا کردن اشیا بدون لمس کردنشان را یاد میدادم. هر عملی که انجام میدادم با لبخند به من نگاه میکرد و بعد سعی میکرد تکرار کند. آزمایشهای زیادی انجام دادند. آزمایش آی.کیو و غیره. آی.کیو واقعاً قسمت بسیار کوچک و بی اهمیتی از توانایی ما است. همه آزمایشها را به من توضیح میدادند. توضیح میدادند چرا آزمایش را انجام دادند و نتیجه چه بود و چرا از من برای آزمایش استفاده کرده بودند. به من میگفتند نوعی انرژی خلق کننده خاص در ژنهای من هست که به من اجازه میدهد با سرعت در قلمرو واقعیت فیزیکی خلق کنم. به این ترتیب توانایی های من را دزدیدند و من را وادار به تولید چیزهایی کردند که دوست نداشتم ایجاد کنم
      .– چطور با ذهن اشیا را تکان میدهی؟
      مکس- به انرژی مخصوص آن شیء وصل میشوی و سپس جابجایش میکنی.
      – پس به این شکل میتوان کس دیگری را کشت
      .مکس- بله. همین کاری است که بارها با من کرده اند. تپش قلب من را به شدت بالا برده اند. علیه من از جادوی سیاه استفاده کرده اند. عروسک وودو درست کرده اند و به آن سوزن زده اند. فکر میکنند خیلی قدرتمند هستند. خودشان را قوی تر از چیزی که هستند میدانند اما سطح بسیار پایینی دارند. وقتی کسی از جادوی سیاه علیه من استفاده میکند از چند ساعت پیش از اقدام آنها تصاویری میبینم از کاری که میخواهند علیه من انجام دهند.
      – تو جادوی آنها را به خودشان برمیگردانی؟
      – آینه اش میکنم و برمیگردانم. میتوانم هفت برابر تقویت کنم و برگردانم ولی عواقب آن روی کارمای من تاثیر خواهد گذاشت و من نمیخواهم کارمای خودم را سنگین کنم. بعضی ها از کریستال استفاده میکنند تا صدمه بزنند. این رفتار واقعاً شریرانه است. کریستالها دارای قدرت خلق کردن هستند و استفاده از آنها توسط این موجودات با ارتعاش پایین تر مثل این است که گرفتار ساس شوی
      .
      – از عروسک وودو برای حمله استفاده میکنند.
      چطور میتوان تاثیر آن را خنثی کرد؟
      – دور خود عروسک میدانی ایجاد میکنم و آینه ای دور صورت کسی که اقدام به جادو کرده درست میکنم تا بترسد. این افراد هیچ اعتماد به نفسی ندارند و از صورت خودشان بیزارند. از خودشان بدشان می آید. این رفتارها واقعاً سطح پایین است. خیلی قدیمی و عقب مانده است. من با چیزهای بسیار پیشرفته تر سر و کار دارم. احتیاجی به آیینهای جادویی برای خلق چیزی نیست. من میتوانم همین جا در همین لحظه خلق کنم.
      پس چرا هنوز آن مراسم احمقانه را انجام میدهند؟
      – نوعی اعتیاد است. هنوز به دنیای قدیم و مراسم آن عادت و وابستگی دارند.
      – تو خسته هستی. اگر دوست داری سخن پایانی را بگو.
      – مایلم از افراد فوق العاده ای که در ۵ سال گذشته به زندگی من وارد شده اند تشکر کنم؛ کسانی که کنار من ایستاده اند, کمکم کرده اند حتی وقتی تحملم سخت بوده. اسکیزوفرنی, اعتیاد و کنترل ذهن هر سه همراه همیشگی هم هستندو لازم است درباره هر سه آنها صحبت شود. از شریک زندگیم تشکر میکنم… از مادرم تشکر میکنم و همینطور از شما آقا, به خاطر این مصاحبه.
      ویرایش توسط samira-t : 26 فروردین 1401 در ساعت 18:40

    4. Top | #4
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      رزرو3

    5. Top | #5
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات

    6. Top | #6
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      من مصاحبه این مرد رو به صورت تصویری یوتیوب دیده بودم یکی از زجر کشیده های این پروژه مونارک ( کنترل ذهن) بود که ذهنشو کلا فرمت کرده بودند و یه شخصیت جدید بهش القا داده بودند

      اینقدر افشاگری درباره هالیوود و ناسا و سیستم تاریک و پنهانش انجام میداد و مردم عادی رو آگاه و هوشیار میکرد

      و خودشم میدونست که مرگش نزدیکه ولی شجاعت داشت و میگفت این راهیه که انتخاب کردم باید مردم در جریان همه چیز باشند

      و کشتنش خیلی راحت و قابل پیشبینی در صورتی که پزشکها میگفتند مرگش طبیعیه ولی اینطور نبود


      پروژه ام کی اولترا یا مونارک قضیه ش خیلی خیلی دیپ و پیچیده س اینها واقعیته و خب سیستم دوربرگردون وجود داره همه چیو بهت نشون میدن در قالب رسانه ولی دورت میزنن و تهش برچسب توطئه یا تئوری میخوره

      هر چیزی که توطئه باشه واقعیته

      ممنونم از استارتر عزیز و آگاهی که نشر میده ولی جاش اینجا نیست چون این موضوعات طولانی و زیاده ^^
      اگر تمام دنیا هم از تو بدشان بیاید و تو را آدم بدی بدانند، تا وقتی که وجدانت تو را تایید می کند و تو را گناهکار نمی داند،تو بدون دوست نمی مانی.
      ویرایش توسط Parimah : 26 فروردین 1401 در ساعت 17:12

    7. Top | #7
      کاربر نیمه فعال

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      فیلم تلقین هم به کاشت فکر توسط افرادی در ذهن دیگران هست

    8. Top | #8
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      بعد از بر پایی نظم نوین جهانی که هرگز به طور کامل محقق نخواهد شد لوسیفر قراره بر تخت پادشاهی بشینه
      ...در واقع ما شدیم اسیر جنگ خدا و لوسی
      اینجا به لوسی ایمان نیاری تو دنیا زجر میکشی
      و اگه ایمان بیاری تو اون دنیا (شاید) توسط خدا
      زیبا نیست؟؟؟

      ضمنا کنترل ذهن در حال حاضر ب وسیله امواج
      خاص ،با تحریک دقیق مناطق مختلف مغز بسته به
      نوع تفکری که قراره القا بشه میتونه انجام بشه ..
      هیچ جوینده ندانست که جای تو کجاست...

    9. Top | #9
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط samira-t نمایش پست ها
      مای-لب, آنوناکی, و ابرسربازها در مصاحبه با مکس اسپیرس- قسمت دوم

      مصاحبه کننده- تو به ماه رفته ای؟
      مکس اسپیرس- به من گفته شده که رفته ام اما خاطره کامل و دقیقی در اینباره ندارم, به همین دلیل ترجیح میدهم بگویم نه.

      – درباره مریخ و کسانی که به مریخ رفتند…


      پروژه ای وجود داشت که در آن بچه ها به مریخ فرستاده شدند, بچه هایی که دی ان ای خاص داشتند. من با آن پروژه ارتباط داشتم. وقتی ۵ یا ۶ ساله بودیم ما را به مریخ بردند و تعلیماتی به ما دادند. این بار گروه ما اعضای مونث هم داشت, ۱۲ عضو مذکر و ۸ عضو مونث. خاطره منفیی از این برنامه ندارم. بیشتر تعلیماتی بود. از ۵ سالگی تا ۲۵ سالگی آنجا بودم.
      والدین من وقتی ۵ ساله بودم بی مقدمه به لس آنجلس نقل مکان کردند, به خیابانی که اتاق جهش به مریخ نیز در همان خیابان قرار داشت, در منطقه دره سن فرناندو در حومه لس آنجلس. ما را در ۵ سالگی به این برنامه وارد میکردند و در ۲۵ سالگی به همان سن و همان محلی که از آنجا آمده بودیم بازمیگرداندند, جوان سازی و بازگرداندن در زمان. تا هیچ خاطره ای باقی نماند, انگار هیچ اتفاقی رخ نداده.رندی کریمر و کوری گود هم درگیر همین پروژه بوده اند.
      – من بوریسکا را میشناسم. با هم کار کرده ایم
      بوریسکا پسر روسی منظور است؟
      – بله
      .– جنگ مریخ که هزاران سال رخ داد بر سر چه چیزی بود؟
      – درست مثل جنگ امروز بود.
      – یعنی جنگ بین خزندگان و پستانداران بود؟
      – بله, جنگ بی پایان. به این دلیل که ژنتیک این دو گروه کاملاً در تضاد با هم است. امکان ندارد به لحاظ ژنتیکی بتوان دو گروه دیگر را پیدا کرد که تا این حد با هم در تضاد باشند. و چیزی که اوضاع را حتی بدتر میکند این است که بدن ما به عنوان مناسب ترین بدن برای زندگی بر روی زمین طراحی شده بود اما کاری که کردند این بود که به اکثریت ۹۹ درصدی ما دی ان دی دو رشته ای دادند, ترکیب دی ان ای خزنده و پستاندار, که با هم سازگار نیستند. به همین دلیل است که همه درگیری درونی دارند. هدف این بود که دوگانگی حفظ شود.
      – جنبه مونث بودن و مذکر بودن هم؟
      – بله. دو دسته شدن جنسیت برای ایجاد میل جنسی بود. وقتی مرد و زنی با هم می آمیزند انرژی سوم ایجاد میشود. اگر این آمیختن به روشی وارونه انجام شود انرژی منفی بسیار شدیدی ایجاد میشود. اگر آمیزش جنسی با خشونت یا خشم انجام شود انرژی منفی بسیار قدرتمندی ایجاد میشود, و اگر با عشق و همدلی انجام شود نیرویی بسیاری بزرگ در هستی ایجاد میکند. آنها این را میدانند. به همین دلیل است که از جادوی جنسی استفاده میکنند. کراولی جادوی جنسی را در قرن بیستم تصفیه و معرفی کرد.
      – این رابطه جنسی منفی هم مانند خیانت عمل میکند
      .– دقیقاً. هر کاری که میکنند شکلی از حمله به قلب است. بسیار حساب شده سوزن به سوزن به قلب حمله میکنند تا تمام آن را از آن خود کنند. آنها جنگ را باخته اند. داستان به پایان رسیده ولی ما مشغول اجرای آن هستیم.
      – جنگ چه زمانی به پایان رسید؟
      – من زمان آن را نمیدانم. اول از همه باید بفهمی که چیزی به اسم زمان وجود ندارد.
      – اگر باختند چرا هنوز ادامه میدهند
      – مثل بازی است. از بازی لذت میبرند. به اینجا میگویند بازی آن پایین
      . میدانی چرا؟ هیچ لذتی مانند لذت جسمی نیست. هیچ تناسخ دیگری در جهانی هستی لذت تناسخ در بدن مادی را فراهم نمیکند. اگر در بدنی مادی و سه بعدی هستی هیچ تجربه دیگری با آن مشابهت نمیکند. آنها میخواهند این بدن مادی را حفظ کنند و به زندگی در آن ادامه دهند. چیزی که دوست دارند انجام دهند این است که هزار سال جنگ باشد, بعد جنگ متوقف شود و هزار سال در صلح باشند و بعد دوباره جنگ آغاز شود. آنها نمی خواهند پیر شوند. اگر پیر شوند در نهایت میمیرند و بعد باید با نتیجه عملشان روبرو شوند
      .
      – پیر شدن مال ما است اما آنها تکنولوژیی برای جوان شدن دارند.– تکنولوژیی برای بازگشت به جوانی دارند.– من دوستی دارم که تحقیقات زیادی درباره جنگ جهانی دوم انجام داده و با سربازان سابق آلمانی ملاقات کرده که باید حدود ۹۰ تا ۱۰۰ سال داشته باشند اما وقتی برای ملاقات به لهستان می آیند جوان و قوی هستند, ۵۰ یا ۶۰ ساله هستند.– بله درست مثل منگله. جوزف منگله باید ۱۲۰ ساله باشد اما در نیویورک زندگی میکند و ۵۰ ساله به نظر میرسد, و هنوز مشغول به کار خودش است.
      – ملاقاتش کرده ای؟
      – نه دوست ندارم ببینمش. حتی دوست ندارم به او فکر کنم. او کسی است که آزمایشات مربوط به دوقلوها را روی من انجام داد.
      – تکنولوژی بازگشت به جوانی چیست؟
      – من دانشمند نیستم ولی میتوانم حدس بزنم که ظاهری که قرار است کسی در ۱۰ یا ۲۰ سالگی داشته باشد در دی ان ای او ذخیره شده است. داخل دی ان ای میشوند و به بخش مربوط به آن سن خاص وصل میشوند و آن را بازتولید میکنند. درست مثل از دست دادن یک عضو بدن؛ میتوانند عضو از دست رفته را مجددا پرورش دهند تا باز رشد کند. شبیه سازی برای آنها قبلاً چند روز طول میکشید ولی حالا میتوانند در طول چند ساعت یک فرد را شبیه سازی کنند. چندین شبیه سازی از من انجام داده اند. دوست دخترم چند نفر از آنها را در نقاط مختلف دیده است. هدفشان ایجاد آشوب و سردرگم کردن است.
      – حتماً مورد حمله هم قرار گرفته ای
      .– به طور مداوم. باید به طور مداوم از خودم محافظت کنم. من وظیفه نگهبانی از چند نفر دیگر را نیز به عهده دارم. یکی از اهداف من از اینجا بودن محافظت از چند نفری است که میدانم باید از آنها محافظت کنم. روش محافظت من از خودم شامل تصویر سازی های ذهنی فراوان است. من از خود برترم سوال میکنم و اطلاعات میگیرم
      .– تله ای برای ارواح روی ماه وجود دارد؟
      – بله
      .– دیروز گفتی وقتی میمیریم نباید به طرف نور برویم. درست است؟
      – بله. این نور دروغی است. تله است. وقتی میمیرید اگر میتوانید چشمانتان را ببندید و به قلب خودتان بروید, نه به نوری که به شما نشان داده میشود.
      – ولی ما وقتی میمیریم بدنی نداریم که قلبی داشته باشیم.
      – وقتی میمیرید هنوز به دنیای سه بعدی وابستگی زیادی دارید, بنابراین اگرچه دردی حس نمی کنید اما هنوز مفهوم بدن برایتان معنا دارد. به علاوه, میدان انرژیی که در ناحیه قلب در بدن شما وجود دارد هنوز موجود است, پس میتوانید به قلبتان بروید. قلب منبعی خدایی است و همیشه میتوانید به آن بروید.
      – اجازه بده به دوگانگی و محافظت از خود بازگردیم. مفهوم محافظت از خود به معنای این است که هنوز دشمنی بیرونی داری, قبول اینکه دشمنی بیرونی داریم خود به این دوگانگی دامن نمیزند؟
      – متوجه منظورت نمیشوم

      .– سعی میکنم توضیح بدهم. بعضی افراد مورد حمله هستند و بعضی نه.
      – نه. همه مورد حمله هستند.
      – اگر کسی به روشنی کامل رسیده باشد…
      – چنین کسی وجود ندارد.
      پس همه باید از خودشان محافظت کنند؟–
      بله.
      – حتی پس از مرگ؟
      – مرگ چیست؟– انتقال به بعدی دیگر.– فکر میکنی بعد دیگر یکسره عشق و شادی و نیکی است؟
      جهان سه بعدی مثل لنگری سنگین بقیه ابعاد را هم پایین کشیده و سنگین کرده است. به همین دلیل است که موجوداتی با ارتعاشات بالاتر روی زمین تناسخ پیدا میکنند تا شرایط را اصلاح کنند. این وضعیت نابهنجار زمانی بسیار طولانی وجود داشته. تا این حد واضح است و هنوز بسیاری افراد نمیبینند, نمیفهمند. کودک آزاری جنسی در تلویزیون تبلیغ میشود, رابطه جنسی وارونه, گرفتن مردانگی مردها از آنها و مونث نماییشان, مذکر نمایی زنها… همه چیز تا این حد واضح است و برای من تهوع آور است که مردم هنوز نمیبینند.
      «برای آنها مهم نیست پیرو چه دینی هستید. همین که معتقد به دینی باشید و دیگران را در اشتباه بدانید آنها به هدفشان رسیده اند.»
      این جمله اش به تنهایی متقاعدم میکنه که حتی شده یک درصد هم احتمال بدم حرفاش راسته

    10. Top | #10
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      رپتلین آنوناکی ارتعاش فرکانس چاکرا انرژی و ... همش مزخرفه
      https://www.instagram.com/p/Cc9eadLL..._web_copy_link

      گول این یوتیوبرا رو نخورید


      ما چیزی بیشتر از بخشی از تاریخ نیستیم...

      ویرایش توسط CHARON IV : 16 مهر 1401 در ساعت 13:15

    11. Top | #11
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      مزخرف.....یهودی ها خوب آریایی ها بد....خدا و لوسیفر...دروازه مریخ.....از ماسون برای دروغ پردازی هرچه بگی برمیاد...فقط موندم ربطش به این وبسایت چیه

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن