خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
    نمایش نتایج: از 16 به 19 از 19
    1. Top | #16
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      بچه ها ببخشید اینجا میپرسم میشه بگید چطور تاپیک بزنم؟

    2. Top | #17
      کاربر فعال

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط B.R نمایش پست ها
      نمیدونم چرااینجوری شدم !!
      شاید از ناامیدیه هر چند رتبه خیلی شاخیم نمیخوام ولی خیلی ناامیدم
      هرچی با درسا کلنجار میرم نمیفهممشون انگاری تو مخم کاه ریختن
      دیگ خستم واقعااا
      کسی هست پیشنهادی داشته باشه برام همش از درس فراریم
      اگه واقعا همه شرایطت فراهم و خودت درس نمیخونی
      بیا جاتو با من عوض کن
      من هر روز با هزار تا عوضی سر و کله میزنم که فقط بذارن درس بخونم
      وای بر تو که شرایط عالی داری و نمیخونی
      خود را به زندگی سپرده ام.
      فقط شروع به تلاش کرده ام.
      همین.

    3. Top | #18
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط mahdi_artur نمایش پست ها

      تهشم هیچ لذتی نیست. زندگی برای جر خوردنه نه لذت بردن. حالا یه نفر میتونه از این جر خوردن لذت ببره بنا به دلایل مختلف که خودش جای بحث داره ولی از نظر من آدم ها میتونن خودشون رو بین این جر خوردن گول بزنن به جهت نمونه یک نفر وقتی داره پاره میشه به تهش فکر کنه که قراره برای مدتی از فشاری که در طی اون مدت روی فرد بوده کمتر بشه و چند نفر یا در نهایت انسان های زیادی برای این که زیر اون همه فشار وا نداده برای چند دقیقه براش دست بزنند و یا یک عمری بهش احترام بگذارند و اسمش به نیکی یاد بشه اما در واقع این فرد یکی از مراحل پارگی رو با موفقیت طی کرده و وارد مراحل پارگی شدیدتر بعدی خواهد شد. می بینیم که از اصل قضیه هیچی کم نشده، در نهایت اون بنده خدا پاره شده، میشه و خواهد شد. حالا هر چقدر هم که بهش احترام بگذارند و تا آخر عمرش زندگی خوبی داشته باشه بازهم پاره شده و زیاد هم شده، انقدری که بقیه انسان ها تحملش را نداشتند برای همین از دید آنها این انسان کار خفن و خاصی انجام داده مخصوصا در کنکور که نقش هوش بسیار کمرنگ میشه و بجاش عامل مهمی به اسم تلاش خودنمایی میکنه. تلاش از ارکان اصلی منتهی به پاره شدن هست. حالا تهش هم که با تمام افتخارات کسب شده به زیر خاک دفن شد باز پیکر بی جانش پاره شده. کل زندگی برای پاره شدنه و هیچ لذتی از هیچ کاری نمیشه برد مگر این که عامل درونی باعث لذت بردن از اون پارگی بشه و اون عامل درونی میتونه علاقه به یک عامل بیرونی مثل پول، شهرت و ... باشه. در هر صورت پارگی برای موفقیت در هر کاری الزامیست بویژه اگر در اون کار رقابت شدید باشه و آدم های زیادی تن به پاره شدن بدهند. اما چیزی که هست بدون علاقه نمیشه جر خوردن حین انجام کاری که بدان علاقه ای نداریم رو تحمل کرد و آدمی که علاقه نداره یا بهتر بگیم حالش از انجام کاری بهم میخوره زودتر از بقیه وا میده و پیوستگی لازم برای موفق شدن در کنکور رو نخواهد داشت. اینه که هر روز برنامه می نویسند سه روز اجرا ولی دوباره رها می کنند.

      عدم تحمل پارگی و جر داده شدن عمدتا ناشی از نداشتن هدف نیست (تقریبا تمام این افراد برای خودشون یکسری هدف مشخص دارند) ولی قطعا مهم ترین دلیلش نداشتن علاقه ست. علاقه که نباشد با پنجمین شکست، با واقع بینانه ترین حرفی که می شنوند دست از کار میکشند و خلاصه بگم وا می دهند.
      البته دلایل دیگری هم داره که خب به موضوع این گفت و گو مربوط نمیشه. حتی برای همین نداشتن علاقه بحث زیاده مثلا ممکن هست نداشتن علاقه بدلیل ترس از پاره شدن باشه (در آن هایی که اصلا کاری را شروع نمی کنند مشهوده) و یا رعایت نکردن یکسری پیش نیاز ها برای انجام درست آن کار (به جهت مثال فردی که لنگ ظهر تنه لش خود رو برای درس خواندن بکار میندازه امکان داره نتونه از درس خواندن لذت کافی رو ببره و بنابراین به انجام این کار بی علاقه میشه) و موارد دیگر...

      با اون بخشی که بولد کردم خیلی موافقم و در واقع حرفای خودمو یه جور دیگه تایید کردی.

      اما درباره لذت ببین چیزی که خودم تجربه کردم و تو رفیقام زیاد دیدم اینه که 20 درصد روزا آدم حالش رو فرمه و خوشحاله ، 20 درصد روزا حالش داغونه حالا تو بری بمب هم کنارش بترکونی فرقی نداره و داغونیه که هست. اون 60 درصد دیگه دست خودتو که بخوای چطور باشی و چیکارا کنی که خوشحال و رو فرم باشی یا نه، یکی درباره ات حرف زیادی میزنه اهمیت بدی یا ادم حسابش نکنی و دایورت کنی یکی ازت کمک میخواد کمک کنی یا پشت گوش بندازی و ... .اون پاره شدن که میگی همون تلاش خودمونه دیگه که خب هر کتاب درست حسابی موفقیتی رو بخونی یا پای حرف هر آدم درست حسابی بشینیی به دور از کلیشه اونو رکن اصلی کارش میدونه ولی این به معنی نافع لذت بودن به معنی اینکه بشینه 24 ساعت زحمت بکشه و چیز دیگه ای تو زندگیش ندیده باشه نیست یا حس دیگه ای تجربه نکرده باشه نیست ... همون زحمته حالا باز اگه نگی پاره شدن خیلی اوقات پیش میاد لذت داره . یه رفیق داشتم دوران دبیرستان المپیاد ریاضی بود میومد کتابخونه یه صفحه پشت و رو شاید 3 4 تا سوال المپ ریاضی داشت 20 30 برگ چکنویس با یه بطری بزرگ آب ، از عصر تا شب 4 ساعت 5 ساعت بدون اینکه بین انتراک ها بلند بشه رو همونا بود ، از دیوار صدا در میومد از اون نه .
      در هر صورت لذت رو بنظرم خیلی چیز شاخی میبینی فک کنم شاید تو دوران فیزیو پاتی نه ؟
      ، شاید کلیشه ای باشه ولی واقعا همون شادی و لبخند پدر و مادر بعد موفقیت فقط همین یکی کل خستگی های ادمو میبره حداقلش مال من یکی رو برد.

      گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع /سخت میگیرد جهان بر مردمان سخت کوش
      ویرایش توسط aminlmnop : 19 اسفند 1400 در ساعت 15:30

    4. Top | #19
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Nazi__ نمایش پست ها
      بچه ها ببخشید اینجا میپرسم میشه بگید چطور تاپیک بزنم؟
      بالا سمت چپ سرچ کن"ایجاد تاپیک
      اولی کلیک کن میاره
      داد میزنم بلند
      اما تو برنگرد
      اینجا برای تو
      هیچ چیز جز من و
      گیتار و گریه نیست

    صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن