LinkBack URL
About LinkBacks*سلام
نمیدونم باید چی بهت بگم که آرومت کنه
فقط اینکه منم کنکور ۹۸ ای بودم و میدونم چقدر شرایط سختیه
منم رتبه هام نجومی بوده
الانم به زور خانواده دانشجوی پیام نورم
اینارو گفتم بدونی که تنها نیستی منم تو شرایط مشابه ایم و حتی سخت تر شرایط تو چون درسای دانشگاه هم هست و باید حتما یه نمره ی خوب بگیرم تا اذیتم نکنن سر کنکور مجدد
ببین چقدر شرایطط از من بهتره؟؟
اولین کاری که باید بکنی اینه که خودت و گذشتتو ببخشی و بعدش کتابو بذاری جلوت و شروع کنی درس خوندن
سخته میدونم سخته دارم میگم منم تو شرایط تو ام
ولی هیشکی جز خودت نمیتونه دستتو بگیره
این حرفا خطاب به خودمم هست چون دارم توی باتلاق دست و پا میزنم
خود را به زندگی سپرده ام.
فقط شروع به تلاش کرده ام.
همین.
عذر میخوام اینو میگم ولی حس میکنم شما دستتون عادت کرده به تقلب
وقتی برای اولین بار تقلب میکنی دیگه هیچوقت نمیتونی ولش کنی مگر بخوای یه شروع جدی داشته باشی ک در اون صورت بازهم قبح گذشته رو نداره برات
بنظرم یه شروع از هیچ برو به مشاورت هم بگو ک دروغ گفتی اصلانم ترس چون منم مث تو بودم گفتم الان کلی غر میزنه و این چرت و پرتا
اوج واکنش این بود ک این بسیار رایجه
.. بهش بگو از اول برنامه بده پیش برو ان شاءالله اخرین کنکورت باشه با موفقیت تمومش کنی.gif "Yahoo (8)")
آدمی که همیشه با گذشته اش میجنگه! هیچ آینده ای نداره...
اینکه توی مسیر هدفت شکست بخوری بهتر از اینه که هدفت تبدیل به یه شکست بزرگ شههه....تنها کسی که میتونه نجاتت بده خودتی...خودت؟خب؟؟؟...از همین الان شیوه کارتو عوض کن و صادقانه تلاش کننن...نشه سال بعد بیای تاپیک بزنی:کنکور 5
هنووزم برای هدفت تلاااش کن.....با مشاورت رو راست باش..قرار نیست کسی تورو برا درصدات زیر سوال ببره.gif "Yahoo (15)")
ببین مشخصا از متنت میشه فهمید که ادم کله شقی هستی ....
یعنی سخت بشه یه نفر حرفی بهت بزنه و حین اینکه اون حرف رو میشنوی فکرت رو بگذاری رو اینکه ببینی حق میده یا نه . از اونایی هستی که وقتی طرف حرف میزنه از وسطاش به اینور میگی خب اینم حرفی که مراد دل من هست رو نمیزنه حرف خودم چی بود اها اون همون رو انجام میدم .از وسطاش به این ور حرفای طرف رو نمیشنوی و چیزی که قبلا خودت فکرش رو میکردی رو روش فکر میکنی
حالا از کجا میگم ؟از جمله اخرت ...تورو خدا نگین برم رشته دیگه که داغون ترم میکنه
اومدی دوتا حرف حساب بشنوی و سبک سنگین کنی یا چی؟؟
در هر حال من صحبتم رو میکنم بقیه اش خودتی و صلاح مملکت و خسروانت
ببین دو حالته...شاید چند حالتهولی چیزی که از متنت برمیاد این دوتا بولد میشه ...حالا یا تک تک ان یا کنار هم همپوشانی دارن
حالت اول اینکه اصلا هیچ گونه هدفی نداری و زندگیت الان تو یه نقطه امنه (تو روانشناسی میگن بهش safe zone مثلا ماهی رو بعد یه مدت تنگش رو بزرگتر کنی بازم بیشتر از اندازه تنگ قبلیش شنا نمیکنه چون میترسه از اون منطقه بیاد بیرون چون میگه من تو این شعاع تا حالا خطر و اسیبی نداشتم بازم تو همین شعاع میمونم)
من هیچ گونه صحبتی از اینکه هدفت چیه ندیدم تنها چیزی که دیدم این بود که تو حس حقارت داری و افسردگی ...این هدف نیست این شرح حاله .
من هیچ گونه صحبتی از این ندیدم که تو تو شرایط فعلی از منظر خانواده تحت فشار جدی باشی (جدی عزیزم نه اینکه بگن خنگی فلانی خوند رفت و این صحبتا )
من هیچ گونه حسی دریافت نکردم که تو شرایط خودت رو تو اینده شبیه سازی کرده باشی که اقا برم یه رشته دیگه اینده ام چطور میشه یا نه اگه هم شبیه سازی کرده باشی واست مهم نیست که این باشه یا اون رشته
شاید الان گارد بگیری که اقا تو چه میدونی چرا قضاوت میکنی من اینهمه عذاب وجدان دارم اینهمه فکر و خیال میکنم و ...
که میگم اره حق با توعه ...ولی ضمیر ناخوداگاهت اینو نمیگه
تو دو روز اب نخوری روز سوم نمیشینی فکر و خیال کنی که چرا دو روزه اب نخوردم دنبال اب میگردی مگر اینکه خیالت تخت باشه از اینکه سه ساعت دیگه یکی یه نیم لیوان یه دو قاشق اب میده بهت
مثال تو هم دقیقا همینه
شرایط مالی تون خوب یا متوسطه تا جایی که از متن برمیاد (مشاور و خانواده گذاشتن بمونم که با اون رتبه حتما باید میرفتی دانشگاه خدا تومن پولی )
فمنیـسم ها پارم نکنند جنسیت مشخصاتت رو زدی دختر ...یعنی هیچ فشاری نه خودت رو خودت داری من باب سربازی و اینکه سرکوفت سربار بودن بشنوی تو خونه نه جامعه فشاری میگذاره روت که اقا فردا روز باید خرج خانواده بدی
(رفیق های دختر زیاد بیرون از اینجا دارم که خودشون واسه مستقل شدن و واسه هدفاشون جنگیدن یا دارن میجنگند.بحث جنسیتی نیست بحث عرف جامعه است)
این میشه که واسه خودت هدف سفت و محکم تعریف نکنی واسه خودت ددلاین تعیین نکنی که مثلا من امسال باید قبول بشم وگرنه به چوخ میرم
و در نهایت این میشه که روز به روزت رو داری از دست میدی چون خیالت از اون ابی که میاد راحته ....میگی دیگه نهایت یه نفر یه دو قاشق اب رو بهم میرسونه
حالت دوم
واقعا علاقه نداری به این تجربی یا حتی انسانی مزخرف ....داری سر همون عرف جامعه ای که بالا گفتم به اون شکل بهت ضربه میزنه و اینجا به این شکل که حتما باید وکیل یا دکتر بشی داری خودت رو تباه میکنی
و جرات اینکه علاقه واقعیت رو نشون بدی هم نداری چون با 21 سال سن میترسی خانواده قضاوتت کنه فامیل تیکه بندازه
شاید بنا به شخصیت و تیپ و استایلت اصلا علاقه ات تو رشته هنره مثلا گرافیک بازیگری یا کارگردانی یا هرچی
شاید اصلا مدل و علاقت مهندس طوره ...یه برنامه نویسی معماری چیزی
واسه حالت اول شدید پیشنهاد میکنم پاشو یه کاغذ بگذار جلوت (تا فکر و خیال نگیرتت) بشین واسه خودت هدف و ددلاین تعریف کن
واسه هدفت دلیل محکم تعریف کنه ....اینکه بشه چی میشه نشه چی میشه
میشه یه طرف یه a4
صبح ظهر شب هر 8 ساعت یه بار تا یه 2 -3 هفته بگذار جلوت با حس گویندگی و فاز دادن بخون ...یعنی مثلا مینویسی نخونم اینطور میشم رو قشنگ با حس ادا کن
تا به خودت بیای ...چون بعد 4 سال فقط با یه بار نوشتن روال نمیشه ...باید مسیر های ذهنی مغذیت رو که رو شکست و نمیشه و نمیشه قفل کردی رو بشکنی و از نو واسه مغزت و اون ضمیرناخوداگاه مغزت که بالا گفتم عریف کنی
حالا سه بار تو روزت واجبه ولی مثلا دیدی صبح شروع کردی بعد دو ساعت داری خالی میکنی اونموقع هم باید استفاده کنی و بگذاری جلوت بخونی
قشنگ بخونی ها با همون فاز مجری گری که گفتم ...هر بار سعی کن با یه زاویه جدید بخونی و حس کنی ....واسه هربار خوندنت اصلا 10 دقیقه وقت بگذار ....روزی 6 بار میشه 1 ساعت...ضرر پرت این یه ساعت واسه من
و واسه پله دوم هم باید شجاعت نشون بدی ....که این واسه پله اول هم لازمه ...اگه به یه چیز دیگه علاقه داری اگه به همین تجربی علاقه داری باید در هر دو صورت جنم و شجاعت نشون بدی ....بلند شی تو بگی من 21 سالمه رو حرف مردم زندگی نمیکنم میرم فلان رشته بلند شی بگی من 21 سالمه باید رو پای خودم وایستم چند صباح دیگه و پول در بیارم و کلیدش رو باید از همین امروز بزنم و پله هاش رو بسازم الان تو 7-8 ماه از جور کنکور نیام که فردا روز زاییدم زیر درسای دیگه ....اینا واسه من 21 ساله جوکه ..من تایم از دست دادن یه 7-8 ماه رو ندارم من امسال لحاظ میکنم قبول شم و واسش به هر اب و اتیشی میزنم ....خودمو پاره میکنم میشینم درس میخونم ...چرا ؟؟؟واسه اون باید ها و نباید هایی که تو اون a4 نوشتی
.
you can't kill spirit even if you try too
ویرایش توسط YasharUR : 15 آبان 1400 در ساعت 18:13
فقط میگم که چند تا تغییر میتونه دنیا و زندگیتو زیرورو کنه
نزار توی این دنیا با لج کردن بی نصیب بمونی از چیزی که عاشقشی
دنیاتو خود خودت باید بسازی
و این کارو خودت فقط میتونی انجام بدی با دستا و اراده خودت
فقط دست از دروغ و لج بازی و درس نخوندن بردار
فک کن همین الان کل گذشته ات پاک شده و تماااااام
اگه تا الان هرچی کردی موفق نشدی پس باید یه آدم دیگه بشی گلم
برات آرزو میکنم که هر چه زود تر به خودت بیای
اول یه بخشی از متن که نوشتی رو توضیح بدم:
کاری که شما می کنی درکش سخت نیست اصن (منظور تقلب)
کار مشاور های بازاری (90 درصدشون) تراز خواهی از دانش آموزانه. در واقع اون مشاور دانش آموز رو مجبور میکنه تراز بیاره تا نتیجه پیشرفت دانش آموزانش رو داخل کانال یا پیج لجنش منتشر کنه و با همین عکس های پیشرفت و ... دانش آموز بیشتری جذب کنه، یه جور ترفند عالی برای تبلیغات محسوب میشه. اینه که هر وقت اینستا رو باز می کنم و یکی دو تا از این پیجارو چک می کنم دائم دارن نتایج فیک یا واقعی دانش آموزان شون رو استوری و پست می کنن. (معلم ها هم همینطور البته کمتر)
حالا این وسط فقط کافیه یه دروغی هم بگی مثلا بگی: رتبه پارسالم 4000 شد ولی پشت موندم یا بگی پارسال با تراز 6800 سر جلسه کنکور حالم بد شد و خراب کردم و ... اینارو که بگی سریعا میری تو لیست دانش آموزای تبلیغی ویترینی اون مشاور و طبیعتا هر آزمون فشار روت میزاره برنامه تو سنگین میکنه ، اون آموزش و رفع اشکالی که دانش آموزان ضعیف دارن رو واسه تو کمتر میزاره یا خلاصه طوری بهت برنامه میده که انگار واقعا تو در سطح شاگردای تراز بیارشی. تو هم وقتی میبینی برنامه شو نتونستی در بیاری ناامید میشی و دو هفته رو بگ.ای سگ میدی و تهشم یه تقلب ریز میکنی تا از زیر فشار مشاور و خانواده و ... در بیای. خب طبیعتا فشاری هم که روی تو با تجربه 3 تا کنکوره بیشتر از یه دانش آموزه، خلاصه همه اینا دست به دست هم میدن تا تو هیچ موقع نتونی از این چرخه معیوب خارج بشی و نهایتا آینده تو بخاطر 1-نداشتن برنامه متناسب با وضعیت خودت 2-مشاوری که تورو به شکل یه عدد 4 رقمی (تراز) نگاه میکنه و اصلا توجه نمیکنه تو داری بد جلو میای یا خوب 3-آزمونی که بدون رسیدن بهش با تقلب رتبه شدی به فن.ا میدی.
مشاورا
از دانش آموزاتون بجای تراز خواستن ، کیفیت و تعداد تست بالا بخواید، مرور بخواید، تکلیف تستی بدین حل کنن واستون بفرستن. حتما ازشون خودتون آزمون بگیرید و گاهی غافل گیرشون کنید، اگه فهمیدین دانش آموزی تقلب میکرده بجای توی سرش زدن و زر زیادی زدن برید ریشه یابی کنید ببینید چرا افتاده تو چرخه دروغ گفتن و تقلب کردن. حتما تعیین سطح شون کنید هر به دو سه ماه تا وضعیت واقعی شون دست تون بیاد نه این که صرفا از حرفایی که میزنن استدلال کنید وضعیت شون رو !! اگه شرف داری این کارارو کامل انجام بده اگه نمیتونی و وقتشو نداره ادامه نده مشاوره دادن و بدبخت کردن بچه ها رو !
حالا در مورد مشکلی که داشتی
هیچ راه حلی بهتر از این نیست که بری پیش مشاورت و دقیق بگی وضعیت الانت اینه و میخوام تغییر کنم. اگه کمکت کرد (شرف داشت) باهاش ادامه بده و آزمونارو تا دی-بهمن که یک ماه متوقف میشن واسه جمع بندی شرکت نکن و خودتو با کیفیت عالی برسون بهشون و بعد از نیم سال دوم آزمون بده. ولی حتما یه تایمی بزار هر روز وقتی برنامه ات به آزمون قبلی رسید دوباره به صورت تک درس آزمونایی که شرکت نکردی یا کردی و توشون تقلب کردی رو از خودت بگیر. رفته رفته مشکل عقب افتادنت حل میشه به شرطی که خودتم بخوای شرایط رو تغییر بدی وگرنه واقعا چیزی تا 10 سال دیگه هم عوض نمیشه.
موفق باشی.
کسی هرگز نمیداند
چه سازی می زند فردا
چه میدانی تو از امروز،
چه میدانم من ازفردا،
همین یک لحظه رادریاب
که فردا قصه اش فرداست.
همه ادما تو زندگیشون حداقل یکبار تقلب کردن
هرکی میگه نکرده....
خب الان شاید بپرسی چرا بیشتر از یکبار نشده؟
چون عذاب وجدانشون برای آیندههههه نذاشته!!!!
آیندتو اگر میخوای بسازی باید بذاری عذاب وجدانت کارشو بکنه!
به مشاورت یکبار بگو من تمام عمرم تقلب کردم ولی دیگه نمیخوام اینکارو بکنم لطفا کمکم کن!
حتی اگه آبروت میره اینکارو بکن!
ممنون از راهنمایی تون الان یه تصمیمی گرفتم اونم اینکه خودمو به آزمون19آذر قلمچی برسونم به مشاور نمیتونم چیزی بگم چون اونوقت به خانوادم میگه و دیگه نمیذارن کنکور بدم پس تنها راهش اینه که خودم دوسه هفته تو تنهایی خودم پیش برم چون برنامه مشاورمم طبق قلمچیه فقط این وسط موندم آزمونارو چیکار کنم نمیخوام با تقلب پیش بره این آزمون که 21 ابان که نمیرسم باید یجوری بپیچونم که بگم سایت خراب بود از آزمون بعد تاجاییکه رسیدم برم شرکت کنم دیگه برا افت تراز باید یه غلطی کنم که نفهمه تقلب میکردم
سلام وقت بخیر
تقریبا شمارو درک میکنم چون در شرایط مشابهی بودم
اولین و مهم ترین قدم اینه که چشماتونو باز کنید،هم شرایط و هم مسئولیت این شرایطو بپذیرید و به جای سرزنش خودتون که باعث میشه بیشتر غرق بشید فکر راه چاره باشید
اگر دچار غرور و رودربایستی هستید سعی کنید کنار بذارید و حقایقو به خانوادتون بگید و ازشون کمک بخواید،بعضی وقتا به تنهایی نمیتونیم از پس خودمون بر بیایم
ما همیشه امراض جسمی رو میبینیم درحالی که مشکلات روحی اگر مهم تر نباشن قطعا کم اهمیت تر نیستن،در طول این 4 سال روح شما اسیب دیده،اذیت شده،شما به خودتون فشار اوردید،شاید ناکامی ها باعث شده عزت نفس و اعتماد به نفستونو از دست بدید یجورایی گوشه ی رینگ اینقدر ضربه خورده دیگه توان ادامه دادن نداره و حاصلش اینه که در حال حاضر انرژی برای ادامه دادن ندارید،هرچند دوست دارید شرایطو تغییر بدید اما هرکاری میکنید به در بسته میخورید و دوباره اون سیکل معیوب تکرار میشه،من درکتون میکنم لطفا اصلا خودتونو سرزنش نکنید ماها انسانیم اشتباه میکنیم اما همیشه وقت برای جبران هست،برای رسیدن به هدفتون باید به ارامش روحی برسید،کنکور بیشتر ازینکه چالشی درسی باشه چالش روانیه،خیلیا در این مسیر روحشون زخم دیده...
ازتون میخوام دیدتونو عوض کنید،جنبه های مثبت زندگیو ببینید،خدارو شاکر باشید که فرصت دارید تا به اهدافتون برسید،فکر نکنید وای چه اتفاقی افتاده من بدم من به درد نخورم من ضعیفم...نه...با همه ی کم و کاستی ها خودتونو دوست داشته باشید،با خودتون آشتی کنید و برای رسیدن به هدفتون متحد بشید
پیشنهاد میکنم به روانپزشک مراجعه کنید و درکنارش به یک روانشناس واقعی(نه روانشناس نما)صحبت کنید،حرفای دلتونو بزنید تا سبک بشید و راهنماییتون کنه برای رسیدن به ارامش،خیلیا اسم روانپزشک که میاد اخمشون میره توو هم ولی واقعا چرا؟؟ خب روح آدمم میتونه سرما بخوره پس نیاز به رسیدگی و درمان داره
سعی کنید گذشته رو کمرنگ کنید،به خودتون برچسب نزنید،فکر نکنید قراره گذشته دوباره تکرار بشه...انسان هر روز میتونه آدم متفاوتی نسبت به قبل باشه
در ضمن چرا شما باید به مشاور یا خانوادتون دروغ بگید هم با خودتون هم با اونا روراست باشید همینطور که گفتم شما نیاز به کمک دارید اینو با خانواده درمیون بذارید و امیدوارم اونا درکتون کنن و شرایطتونو بپذیرن
انشاالله وقتی به آرامش روحی برسید با تمام توانتون تلاش میکنید و همه چیو جبران میکنید،نگران گذشته و حرف دیگران نباشید،قطعا توانایی اینو دارید که به اهدافتون برسید و به خودتون افتخار کنید و دیگرانو به تحسین وادارید
بازم میگم سعی کنید طرز فکرتونو نسبت به خودتون و شرایط تغییر بدید،جنبه های مثبتو ببینید و اگر جنبه ی منفی ای هست نگران نباشید شما قراره درستشون کنید
قدر خودتونو بدونید خیلیا فرصت رسیدن به آرزوهاشونو ندارن خیلیا اصلا فرصت ندارن به آرزوهاشون فکر کنن...
امروز میتونه نقطه عطف زندگیتون باشه شاید یه روز بهش بگید تولد دوباره البته اگر الان شروع کنید،همه چیز بستگی به شما داره
موفق باشید
مرسی از حرفاتون من عاشق تجربی و پزشکی هستم بخدا اینو جدی میگم شاید یسری از حرفاتون راست بوده ولی اون بخشش که از سر بی علاقگی برم.تجربی نه درست نبود چون خانواده هم روم فشار نمیاوردن که حتما برم پایین نوشتم که چه تصمیمی دارم باور کنید اگه سال دوم یا اول بودم میتونستم برم رک و راست بگم نخوندم ولی حالا اخرین فرصت من برا کنکور هست اگه خانوادم بدونن نمیذارن کنکور بدم اونوقت دیگه دنیام تموم میشه بنظرتون اون تصمیم که دارم خوبه ؟پایین نوشتم. ولی میخوام پاش وایسم
نوشته اصلی توسط mahdi_artur
ممنون از راهنمایی تون الان یه تصمیمی گرفتم اونم اینکه خودمو به آزمون19آذر قلمچی برسونم به مشاور نمیتونم چیزی بگم چون اونوقت به خانوادم میگه و دیگه نمیذارن کنکور بدم پس تنها راهش اینه که خودم دوسه هفته تو تنهایی خودم پیش برم چون برنامه مشاورمم طبق قلمچیه فقط این وسط موندم آزمونارو چیکار کنم نمیخوام با تقلب پیش بره این آزمون که 21 ابان که نمیرسم باید یجوری بپیچونم که بگم سایت خراب بود از آزمون بعد تاجاییکه رسیدم برم شرکت کنم دیگه برا افت تراز باید یه غلطی کنم که نفهمه تقلب کردم
باور کن اگه به درصد امکانش بود میگفتم الان دوتا راه دارم یا برم حقیقتو بگم و برا همیشه از کنکور دست بکشم چون خانوادم نمیذارن اگه بفهمن راه دوم که حقیقت نگم ولی دیگه دروغ نگم و افت ترازامم بخاطر خراب بودن سایت و...بهونه کنم ولی دیگه تقلب نکنم میدونم این حرفا برا یه دختر 21 ساله خجالت آوره من باید الان تو ی رشته ای که دوست داشتم میرفتم دانشگاه ن اینکه تو فکر تقلب میشدم برا خودم متأسفم و حق دارید هرچی راجب من بگین
شما حق دارین که هرچی میخواین راجب من بگین من حتی خودمم دوست ندارم چه برسه توقع داشته باشم شما ملایمت کنی بخدا اصلا گارد نگرفتم در مقابل حرفات مرسی از راهنماییت پایین کامنت گذاشتم وقت داشتی بخون نظرتو بگو
خودتو بیشتر از این گیر ننداز
ببین اون مشاور هر آزمون کوتاه که نمیاد هیچ تازه بیشتر زیر منگنه میزاره تو رو چرا؟ چون به اسکرین ترازت نیازه داره تا بزاره کانالش و دانش آموز بیشتری جذب کنه، نهایتا یه جایی از کار به خودت که میای می بینی اواسط اسفندی و هنوز ترازت فیک 7000عه. اون موقع خیلی سخت تر از الآن میتونی برسونی خودتو...
یه جایی باید بالاخره وا بدی و مسیر تازه ای رو شروع کنی؟
به مشاورت بگو ترازم پایینه قبول کرد که میکنه و برات یه برنامه متناسب با خودت نوشت که هیچ برو جلو باهاش
قبولم نکرد گور باباش ،
برو واسه خودت یه برنامه بچین زودتر شروع کن تا دیر نشده.
اگه میخوای به آزمون برسی که بالاتر گفتم، تایم جبران هست و میتونی تا دی حدقل کل پایه دهم رو بخونی در کنارش فصل 2و4 زیست دوازدهم + فصل 2 شیمی دوازدهم و فصل 3 فیزیک دوازدهم رو کامل بخونی و خودتو برسونی به نیم سال دوم. رفته رفته روزی یک ساعتم بزاری به صورت تک درس آزمونایی که نرفتی رو بزاری تو برنامه ات و بزنی و تحلیل شون کنی. از نیم سال دوم هم میری آزمون و کارو خیلی خوب ادامه میدی. اگرم که کلا با آزمون اوکی نیستی میتونی تا عید وقت تو کامل بزاری روی پایه (دهم و یازدهم) و اونارو کامل بخونی یا هر برنامه دیگه که مد نظرت بود به اجرا بزاری در کنارش از خودت آزمون هم بگیری تو خونه. یا حتی میتونی کل عمومی ها + یکی دو درس تخصصی از آزمونی که قبلا ثبت نام بودی رو برسونی و شرکت کنی و دو سه تا تخصصی دیگه رو با خیال راحت طبق برنامه خودت جلو بیاری.
ببین از الآن دستت بازه واسه هر کاری
نزار تایمت به ف نا بره حیفه وقتتو صرف کارای بیهوده کنی.
کسی هرگز نمیداند
چه سازی می زند فردا
چه میدانی تو از امروز،
چه میدانم من ازفردا،
همین یک لحظه رادریاب
که فردا قصه اش فرداست.
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)
پاسخ با نقل قول
.gif "Yahoo (112)")
