خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    نمایش نتیجه های نظرسنجی ها: بخاطر ترس از طرد شدن از طرف کسایی که دوسشون داری حاضری خ

    رأی دهندگان
    26. شما نمی توانید در این نظرسنجی رای دهید.
    • بله

      14 53.85%
    • خیر

      12 46.15%
    صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 1 به 15 از 23
    1. Top | #1
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      نمایش مشخصات

      ............o طرد شدگی o............

      ...

      ویرایش توسط Zero_Horizon : 24 خرداد 1402 در ساعت 18:48

    2. Top | #2
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      نمایش مشخصات
      ...

      ویرایش توسط Zero_Horizon : 24 خرداد 1402 در ساعت 18:48

    3. Top | #3
      کاربر انجمن

      Tajob
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Zero_Horizon نمایش پست ها
      o حساسیت به طرد شدن o
      این تاپیک محتوای درسی نداره اما به موضوعی اشاره خواهد کرد که نزدیک یک سال زندگی خود من رو به جهنم تبدیل کرد، دوست داشتم درموردش بنویسم تا شاید کسی این اشتباه رو داخل زندگیش مرتکب نشه یا حداقل نسبت بهش آگاه بشه.
      احتمالا یه مدت چند تاپیک بیشتر با مضامین روانشناختی بنویسم ، صرفا براساس دیدگاه و برداشت شخصی نه بعنوان متخصص یا ..

      چقدر نسبت به طرد شدن توسط اشخاص مهم زندگیت حساسی ؟
      تا حالا چقدر توی زندگیت کارایی رو انجام دادی یا نقش هایی رو به دروغ بازی کردی فقط برای اینکه توسط دیگران طرد نشی؟
      از ترسه نه شنیدن ، از ترس قضاوت شدن ، از ترس ازدست دادن یا ازترس خیلی چیزای دیگه تابه حال شده فقط بخاطر ترس از طرد شدن تصمیمی رو بگیری ؟ کاری رو انجام بدی ؟ رابطه ای رو ادامه بدی ؟ نقابی رو بزنی که رضایت دیگران رو بدست بیاری درحالی که خود تو اعتقاد تو چیز دیگه ایه... تا حالا تجربه اش کردی؟

      بطور کل در ذات آدم هست که مورد قبول و مورد توجه دیگران قرار بگیره ...انسان گرایش به پذیرفته شدن توسط دیگران داره و حساسیت هایی نسبت به طرد شدن داره ، چراکه موجوداتی اجتماعی هستیم و به میزان های متفاوت نسبت به هم حس وابستگی داریم.
      این میزان مقبولیت یا طرد شدگی تاثیر بسیار زیادی روی سلامت روان و رفتار میذاره
      شما یک اجتماع کوچیک از آدمای نزدیکت رو بصورت یک دایره درنظر بگیر ، زمانی که مورد قبول و توجه همه باشی درمرکز دایره قرار میگیری ، زمانی که این اقبال و توجه کاسته میشه شما از مرکز اون دایره به سمت مرز دایره رونده میشید و درادامه حتی از اون دایره و اجتماع طرد میشید و این در مرکز بودن و طرد شدگی شدیدا روی سلامت روان تاثیرگذاره.
      این اجتماع و این دایره میتونه جمع دوستان تو باشه، میتونه رابطه ی عاطفی تو باشه ، میتونه جمع خانواده یا فامیل و... باشه ، و رفتار و آرامش و برخورد تو زمانی که درمرکز این دایره قرار داری با زمانی که در مرز دایره ای ویا ازش طرد میشی بسیار متفاوته ... حساسیت به طرد شدگی

      همه مون دوست داریم درنظر گرفته بشیم ، همه مون دوست داریم در مرکزیت عاطفیه اطرافیانمون قرار بگیریم اما وقتی توسط دیگران طرد بشی بی اهمیت خواهی شد و از دایره ی عاطفی و توجه اون اجتماع خارج میشی.

      بذار از خودم بگم
      درناخودآگاهم بشدت از طرد شدن هراس داشتم اما ازش بی خبر بودم ، حاضر شدم برای اینکه از دایره ی عاطفی و توجه یک فرد خارج نشم و توسط اون طرد نشم ، حاضر شدم عقاید خودم رو بخاطرش فدا کنم پا روی خیلی چیز ها بذارم ، خودم رو بخاطرش 180 درجه عوض کنم و میدونی چی شد ؟ شاید اغلب اوقات اون دایره حفظ شد اما توی روح و روانم هرروز و هرشب جهنمی برپا بود ، عذاب های مختلف ، روان پریشون ، چون کارهایی میکردم حرف هایی میزدم تن به چیزایی میدادم که میدونستم این من نیستم ، اما فقط برای اینکه طرد نشم ادامه میدادم و از داخل پوچی رو بیشتر حس میکردم و نقابی که زده بودم بزرگ تر و بزرگ تر میشد..... خیلی بهای سنگینی رو پرداخت کردم که الان نسبت به این ضعف شخصیتیم آگاهی پیدا کنم نزدیک یکسال عذاب رو از سر گذروندم تا به اینجا برسم.

      نگه داشتن این دایره ی عاظفی و توجه و مقبولیت همیشه بد نیست نه ، اما زمانی آفت میشه که شما خودتون رو عقایدتون رو باورهاتون رو بطور کل دفن کنید فقط بخاطر اینکه توسط دیگران طرد نشید ، دراینصورت هست که شخصیت شما به پوچی خواهد رسید و آرامش از زندگی تون سلب خواهد شد.

      میخوای یک نوع از حساسیت طرد شدگی رو بهت معرفی کنم که این روزا بشدت نمایانه؟
      کافیه به شبکه های مجازی و اجتماع های مجازی سر زده باشید تا نمونه های ترس از طرد شدگی رو به چشم ببینید ، پر از آدم هایی که حاضرن برای کسب مقبولیت برای دیده شدن برای توجه دیگران و برای درمرکز دایره قرار گرفتن هرکاری بکنن بدون توجه به اینکه خودشون چه عقایدی دارن چه باوری دارن
      این روزا فضای مجازی پر شده از ترس از طرد شدگی و تلاش برای ارضای این نیاز ، نیاز به مقبولیت و عاطفه و توجه به هرقمیت
      همه ی این ها هویت و روان یک فرد رو میسازن

      چقدر نگرانی دیگران ازت خوششون نیاد؟
      چقدر میترسی توی یک جمعی که هستی نظرت یا شخصیتت مورد اقبال جمع قرار نگیره؟
      چقدر حاضری اعتقاد ها و باورها و شخصیت خودت رو حتی به قمیت از دست دادن دایره ی عاطفی ، حفظ کنی؟
      چقدر میترسی نظرت رو مطرح کنی و نه بشنوی یا مسخره بشی ؟
      حاضری بخاطر قبول کردن و باور داشتن به چیزی که هستی طرد بشی ؟ یا اینکه خودت رو همرنگ بقیه میکنی و شخصیتت رو به کل تغییر میدی تا توی مرکز بمونی ؟

      ادامه دارد...

      زیرو جان رشته قبلیت روانشناسی نبوده؟

    4. Top | #4
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Mahdi7070 نمایش پست ها
      زیرو جان رشته قبلیت روانشناسی نبوده؟

      اوه نو )
      بات آیم اینترستد این ایت


      خیر
      ولی علاقه مند میباشم


    5. Top | #5
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      حس میکنم کاملا درگیر این موضوع هستم
      و خیلی ناراحت کننده اس

    6. Top | #6
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Ftm_a نمایش پست ها
      حس میکنم کاملا درگیر این موضوع هستم
      و خیلی ناراحت کننده اس
      آره خیلی خوب درک میکنم

      خیلی وقتا آدمای درونگرا بنظرم بیشتر ضربه میخورن سر این قضیه
      یعنی کافیه یجوری سرکوب یا طرد بشن توسط کسی یا جمعی ، هی چندین بار اون اتفاق رو توی ذهنشون مرور میکنن و هردفعه درد و رنجش براشون تازه میشه
      اما از اونورم اگه خودشون رو کاملا فدای همرنگ شدن با آدمای اشتباهی کنن فقط برای طرد نشدن ، اون موقع هم آدم کلی آسیب میبینه

      بنظرم باید خودمون و باورها و اعتقاداتمون رو انقدری محترم بدونیم که نخوایم از طرد شدن بخاطرشون بترسیم
      همچنین باید آدمای اطرافمون رو تا جای ممکن جوری انتخاب کنیم که لازم نباشه برای ادامه دادن باهاشون بیش از اندازه از خود واقعی مون دور بشیم یا ترس از ارائه شخصیت واقعی خودمون داشته باشیم


    7. Top | #7
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      حرف شما درسته من سر همین احساس طردشدگی و ترس از ریکشن خانواده ؛ بیخیال رشته انسانی شدم . و هنوز حسرتش رو میخورم !
      آدمی که همیشه با گذشته اش میجنگه! هیچ آینده ای نداره...

    8. Top | #8
      B.R
      کاربر فعال

      نمایش مشخصات
      تو دایره خانواده حتی اگه نخوای خودتو از جمع خانواده دور کنی باید ی چیزاییو بشنوی و تحمل کنی ک طرد شدن و تنهایی صد شرف داره ب اون حال

    9. Top | #9
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      از عنوان تاپیک هم میشد حدس زد کار زیرو باشه =))
      مثل همیشه درجه یک و عالی

    10. Top | #10
      کاربر فعال

      نمایش مشخصات
      سلام

      خسته نباشی بابت تاپیک خیلی خوبت

      از تجربیات خودم هم به محض گیر آوردن وقت آزاد خواهم گفت

      coming soon...
      الا بذکر الله تطمئن القلوب

      ***

      کاش مستی داشت هر حرامی چون شراب
      آن زمان معلوم میشد در جهان هوشیار کیست

    11. Top | #11
      کاربر فعال

      نمایش مشخصات
      درادامه این بحثی که گفتی اینکه ماها دوست داریم نقطه زوم باشیم ولی این قضیه تاوان داره.
      چند وقت پیش که اینستا داشتم تو پیج رضا امیر یه صحبت جالب ازش شنیدم.
      داشت در مورد این می گفت واقعا این اینفالوئنسر ها هستند که رو ملت تاثیر میذارن یا مردمن که رو به اصطاح اینفالوئنسرا اثر میذارن.
      کاملا مشخص هست که این مردم که رو اونا اثر میذارن (در حالی که تصور عموم اینه اونا اثر گذارن). مردم دوست دارن اونا دلقک باشن پس اونا دلقک میشن. مردم دوست دارن یه جراح زیادم خشک نباشه و با کت و شلوار حرف نزنه. جراح فردا با شلوارک و تو فضای طبیعی براشون صحبت می کنه.
      در کل این قضیه همیشه و برای همه کس در مقطعی از زندگی رخ میده. تو اشکال مختلف هم هست. افراد بر اساس تاثیر پذیری از شخصیت های مختلف عنان از دست میدن

    12. Top | #12
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط B.R نمایش پست ها
      تو دایره خانواده حتی اگه نخوای خودتو از جمع خانواده دور کنی باید ی چیزاییو بشنوی و تحمل کنی ک طرد شدن و تنهایی صد شرف داره ب اون حال
      خیلی موافقم باهات خانواده رو نمیشه کاری کرد ولی وقتی مجبوری برا اینکه حمایت شونو از دست ندیم مجبوریم جوری دیگه خودمونو نشون بدیم دروغ بگیم من خودم به شخصه تو این فضا هستم بخاطر کنکورم شده بعضی اوقات خانوادمم بهم زخم زبون زدن با اینکه خودمو پرفکت و ایدآل نشون دادم درونگرایی بد دردیه حرف زدنت هم همش تو مغزته خیلی درد داره واقعا

    13. Top | #13
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      خیلی جالبه ... به اینجور افراد میگن ساده .... اینکه حال و احساس یکی برات مهم باشه حاضر باشی برای اینکه اون تورو طرد نکنه یا احساس بدی نسبت بهت نداشته باشه هرکاری بکنی .... این ساده نیستن
      اینا فقط ادمای خوبین تو دنیای بد.............................................. .................................................. .................................................. .................................................. .................................................. .................................................. ................................
      ?why do we fall
      so that we can learn
      to pick ourselves
      up

    14. Top | #14
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Zero_Horizon نمایش پست ها
      آره خیلی خوب درک میکنم

      خیلی وقتا آدمای درونگرا بنظرم بیشتر ضربه میخورن سر این قضیه
      یعنی کافیه یجوری سرکوب یا طرد بشن توسط کسی یا جمعی ، هی چندین بار اون اتفاق رو توی ذهنشون مرور میکنن و هردفعه درد و رنجش براشون تازه میشه
      اما از اونورم اگه خودشون رو کاملا فدای همرنگ شدن با آدمای اشتباهی کنن فقط برای طرد نشدن ، اون موقع هم آدم کلی آسیب میبینه

      بنظرم باید خودمون و باورها و اعتقاداتمون رو انقدری محترم بدونیم که نخوایم از طرد شدن بخاطرشون بترسیم
      همچنین باید آدمای اطرافمون رو تا جای ممکن جوری انتخاب کنیم که لازم نباشه برای ادامه دادن باهاشون بیش از اندازه از خود واقعی مون دور بشیم یا ترس از ارائه شخصیت واقعی خودمون داشته باشیم
      چندین بار برام پیش اومده که بین چیزی که خودم دوست دارم بگم و چیزی که بقیه دوست دارن بشنون ، مورد دوم و انتخاب کردم
      حس میکنم منِ واقعی به اندازه کافی خوب نیست به اندازه کافی دوست داشتنی نیست برای همین حس تنفر از خودم روز به روز بیشتر میشه چیزی که توی ذهنمه با کاری که انجام میدم خیلی متفاوته و این دوگانگی واقعا غیرقابل تحمله

    15. Top | #15
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط مینا0_0 نمایش پست ها
      حرف شما درسته من سر همین احساس طردشدگی و ترس از ریکشن خانواده ؛ بیخیال رشته انسانی شدم . و هنوز حسرتش رو میخورم !
      منم عشق کامپیوتر هنرستان بودم
      ولی با اصرار خونواده اومدم تجربی
      9/9/2022

    صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن