خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    نمایش نتیجه های نظرسنجی ها: بخاطر ترس از طرد شدن از طرف کسایی که دوسشون داری حاضری خ

    رأی دهندگان
    26. شما نمی توانید در این نظرسنجی رای دهید.
    • بله

      14 53.85%
    • خیر

      12 46.15%
    صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
    نمایش نتایج: از 16 به 23 از 23
    1. Top | #16
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Meti81 نمایش پست ها
      منم عشق کامپیوتر هنرستان بودم
      ولی با اصرار خونواده اومدم تجربی
      بعد از مدتی خانواده قبول کرد ولی من از ترس "طرد شدگی" خودم قبول نکردم
      مجتبی شکوری یه چیز میگف : از ترس مردن ؛ خودکشی کردن
      آدمی که همیشه با گذشته اش میجنگه! هیچ آینده ای نداره...

    2. Top | #17
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط مینا0_0 نمایش پست ها
      بعد از مدتی خانواده قبول کرد ولی من از ترس "طرد شدگی" خودم قبول نکردم
      مجتبی شکوری یه چیز میگف : از ترس مردن ؛ خودکشی کردن
      منم بابام معاون هنرستان بود
      بعد خودش با هنرستان مخالف بود
      9/9/2022

    3. Top | #18
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر
      پاسخگو و راهنما

      نمایش مشخصات
      بچه ها یه نکته ای ب گم
      اگه پستای منو ببینین، از سال 97 که قبول شدم پزشکی تا حتی 98 اینا، مدام مینالیدم از رشته ام و...
      میگفتم من استعدادم توی رشته ریاضی بود، درصدام بالا بودن و.. ولی از 98 به اینور واقعا خودم جنبیدم، و سعی کردم کنار بیام و الان خداروشکر واقعا خوب کنار اومدم. هرچند هنوز یه ناعدالتی هایی مث سهمیه دارا و اینا هس ولی خب خداروشکر واقعا بهتر شده اوضاعم.
      همه اینا درسته، ولی یه نکته ای هست
      بببینین
      مثلا شما اومدی رشته تجربی، اینکه فک کنی دنیا تمومه اشتباهه واقعا.
      هنوز خیلی جای کار داره! کسی جلوی موفقیت شما توی رشته تجربی رو نگرفته که عزیز من. میتونی و مطمئنم که میتونی توی رشته ای که در اینده از همین تجربی یا ریاضی یا انسانی یا زبان یا هنر که قبول میشی(و الان بر خلاف میلت واردش شدی) کلی موفق بشی و یک دنیا رو برای خودت بسازی.
      تازه، علاقمندی به رشته از ترم دوم سومش تازه شروع میشه. اونموقعس میفهمی هر رشته ای قشنگیای خودشو داره ^_^
      درکل، زیر بازو های خودم نوشابه نمیذارم ولی حتما مصاحبه من و کلا پستای من از وقتی قبول شدم تا الان رو به صورت روزنامه وار بخونین و خیلی چیزا امیدوارم دستتون بیاد، که راه رو میشه آدم بسازه و قرار نیس کسی منفعل باشه.
      در صورت تمایل برای "مشاوره خصوصی" پیام بدین.


      مصاحبه کنکور:
      http://forum.konkur.in/thread64595.html

    4. Top | #19
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Z3R0 نمایش پست ها
      پرسش داخل نظرسنجی ناقص ثبت شده ، پرسش این هست که : بخاطر ترس از طرد شدن از طرف کسایی که دوسشون داری حاضری خود واقعیت رو سرکوب و تغییر بدی؟


      o
      حساسیت به طرد شدن o
      این تاپیک محتوای درسی نداره اما به موضوعی اشاره خواهد کرد که نزدیک یک سال زندگی خود من رو به جهنم تبدیل کرد، دوست داشتم درموردش بنویسم تا شاید کسی این اشتباه رو داخل زندگیش مرتکب نشه یا حداقل نسبت بهش آگاه بشه.
      احتمالا یه مدت چند تاپیک بیشتر با مضامین روانشناختی بنویسم ، صرفا براساس دیدگاه و برداشت شخصی نه بعنوان متخصص یا ..

      چقدر نسبت به طرد شدن توسط اشخاص مهم زندگیت حساسی ؟
      تا حالا چقدر توی زندگیت کارایی رو انجام دادی یا نقش هایی رو به دروغ بازی کردی فقط برای اینکه توسط دیگران طرد نشی؟
      از ترسه نه شنیدن ، از ترس قضاوت شدن ، از ترس ازدست دادن یا ازترس خیلی چیزای دیگه تابه حال شده فقط بخاطر ترس از طرد شدن تصمیمی رو بگیری ؟ کاری رو انجام بدی ؟ رابطه ای رو ادامه بدی ؟ نقابی رو بزنی که رضایت دیگران رو بدست بیاری درحالی که خود تو اعتقاد تو چیز دیگه ایه... تا حالا تجربه اش کردی؟

      بطور کل در ذات آدم هست که مورد قبول و مورد توجه دیگران قرار بگیره ...انسان گرایش به پذیرفته شدن توسط دیگران داره و حساسیت هایی نسبت به طرد شدن داره ، چراکه موجوداتی اجتماعی هستیم و به میزان های متفاوت نسبت به هم حس وابستگی داریم.
      این میزان مقبولیت یا طرد شدگی تاثیر بسیار زیادی روی سلامت روان و رفتار میذاره
      شما یک اجتماع کوچیک از آدمای نزدیکت رو بصورت یک دایره درنظر بگیر ، زمانی که مورد قبول و توجه همه باشی درمرکز دایره قرار میگیری ، زمانی که این اقبال و توجه کاسته میشه شما از مرکز اون دایره به سمت مرز دایره رونده میشید و درادامه حتی از اون دایره و اجتماع طرد میشید و این در مرکز بودن و طرد شدگی شدیدا روی سلامت روان تاثیرگذاره.
      این اجتماع و این دایره میتونه جمع دوستان تو باشه، میتونه رابطه ی عاطفی تو باشه ، میتونه جمع خانواده یا فامیل و... باشه ، و رفتار و آرامش و برخورد تو زمانی که درمرکز این دایره قرار داری با زمانی که در مرز دایره ای ویا ازش طرد میشی بسیار متفاوته ... حساسیت به طرد شدگی

      همه مون دوست داریم درنظر گرفته بشیم ، همه مون دوست داریم در مرکزیت عاطفیه اطرافیانمون قرار بگیریم اما وقتی توسط دیگران طرد بشی بی اهمیت خواهی شد و از دایره ی عاطفی و توجه اون اجتماع خارج میشی.

      بذار از خودم بگم
      درناخودآگاهم بشدت از طرد شدن هراس داشتم اما ازش بی خبر بودم ، حاضر شدم برای اینکه از دایره ی عاطفی و توجه یک فرد خارج نشم و توسط اون طرد نشم ، حاضر شدم عقاید خودم رو بخاطرش فدا کنم پا روی خیلی چیز ها بذارم ، خودم رو بخاطرش 180 درجه عوض کنم و میدونی چی شد ؟ شاید اغلب اوقات اون دایره حفظ شد اما توی روح و روانم هرروز و هرشب جهنمی برپا بود ، عذاب های مختلف ، روان پریشون ، چون کارهایی میکردم حرف هایی میزدم تن به چیزایی میدادم که میدونستم این من نیستم ، اما فقط برای اینکه طرد نشم ادامه میدادم و از داخل پوچی رو بیشتر حس میکردم و نقابی که زده بودم بزرگ تر و بزرگ تر میشد..... خیلی بهای سنگینی رو پرداخت کردم که الان نسبت به این ضعف شخصیتیم آگاهی پیدا کنم نزدیک یکسال عذاب رو از سر گذروندم تا به اینجا برسم.

      نگه داشتن این دایره ی عاظفی و توجه و مقبولیت همیشه بد نیست نه ، اما زمانی آفت میشه که شما خودتون رو عقایدتون رو باورهاتون رو بطور کل دفن کنید فقط بخاطر اینکه توسط دیگران طرد نشید ، دراینصورت هست که شخصیت شما به پوچی خواهد رسید و آرامش از زندگی تون سلب خواهد شد.

      میخوای یک نوع از حساسیت طرد شدگی رو بهت معرفی کنم که این روزا بشدت نمایانه؟
      کافیه به شبکه های مجازی و اجتماع های مجازی سر زده باشید تا نمونه های ترس از طرد شدگی رو به چشم ببینید ، پر از آدم هایی که حاضرن برای کسب مقبولیت برای دیده شدن برای توجه دیگران و برای درمرکز دایره قرار گرفتن هرکاری بکنن بدون توجه به اینکه خودشون چه عقایدی دارن چه باوری دارن
      این روزا فضای مجازی پر شده از ترس از طرد شدگی و تلاش برای ارضای این نیاز ، نیاز به مقبولیت و عاطفه و توجه به هرقمیت
      همه ی این ها هویت و روان یک فرد رو میسازن

      چقدر نگرانی دیگران ازت خوششون نیاد؟
      چقدر میترسی توی یک جمعی که هستی نظرت یا شخصیتت مورد اقبال جمع قرار نگیره؟
      چقدر حاضری اعتقاد ها و باورها و شخصیت خودت رو حتی به قمیت از دست دادن دایره ی عاطفی ، حفظ کنی؟
      چقدر میترسی نظرت رو مطرح کنی و نه بشنوی یا مسخره بشی ؟
      حاضری بخاطر قبول کردن و باور داشتن به چیزی که هستی طرد بشی ؟ یا اینکه خودت رو همرنگ بقیه میکنی و شخصیتت رو به کل تغییر میدی تا توی مرکز بمونی ؟

      ادامه دارد...
      طرحواره رهاشدگی + وابستگی شدید+ عزت نفس پایین+ احساس تنهایی
      واقعا راه حلش چی میتونه باشه
      خیلی کلافم کرده و چندین ساله که درگیرشم
      روانشناس و روانپزشک هم نتونستن کاری کنند برام

    5. Top | #20
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      در یک جمله be yourself
      کسی ک موند نوش
      نموند فراموش


      بزار یچیزی اضافه کنم ،یه مثال ساده از شیمی خودمون
      اگه هر کدوم از ما به لحاظ منحصر به فرد بودن
      شبیه عناصر جدول تناوبی باشیم

      قضیه این شکلی میشه که مثلا عنصر لیتیم
      هرگز خودشو کمتر از سدیم نمیدونه سدیم واکنش پذیر تره
      اما وقتی باتری های شارژی بخواد ساخته بشه کسی
      سراغی از سدیم نمی گیره

      عنصر طلا هرگز بخاطر اینکه نمیتونه
      با اسید ها (معمولا ) واکنش بده

      خودشو تغیر نمیده ،خودشو سرزنش نمیکنه

      گاز های نجیب معمولن تنها هستن و با هر عنصری ترکیب تشکیل نمیدن اما آرزوی اغلب اتم ها اینه که یه روزی به آرایش گاز نجیب
      برسن
      هر عنصری در جایگاه خودش مفیده

      اما این حرف ها برای خود من
      هرگز کارگشا نبوده
      و نه هیچ مشاور و روانپزشکی نتونسته منو از فرار کردن
      از خودم و از آدما ی اطرافم باز بداره
      هیچ جوینده ندانست که جای تو کجاست...
      ویرایش توسط Arnold : 16 مرداد 1401 در ساعت 01:31

    6. Top | #21
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      یه کتاب به اسم زندگی خود را دوباره بیافرینید جفری یانگ وژانت کلوسکو
      اینو یه روانشناس بالینی بهم معرفی کرد
      دارم میخونمش یه فصلش در مورد طر اجتماعی هست
      کتاب خوبیه بخونید متوجه مشکلات خودتون میشید فصل های مختلف داره
      معیارای سخت گیرانه
      آسیب پذیری
      نقص وشرم
      ایثارگری
      و....
      توصیه میکنم بخونید

    7. Top | #22
      کاربر نیمه فعال

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      طرد شدگی فقط اونجا که میری تو جمع فامیل یه نفر که تا دوسال پیش به خاطر گم کردن گل سرش گریه می‌کرده حالا رتبش خوب شده همه باهاش گرم و صمیمی سلام و علیک میکنن بهش خانوم دکتر میگن ولی جواب سلام تو رو به زور میدن انگار مالشون خوردی
      به هر حال در جامعه ای تا آگاه هستیم که ارزش مارو با نمره می‌سنجند

    8. Top | #23
      در انتظار تایید ایمیل

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      ویرایش ...

    صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن