سلام خدمت همه دوستان عزیز انجمن
اول خدمتتون عرض کنم که من حدود ۴ ساله میام به این انجمن و تاپیکا رو دنبال میکنم حتی خیلی از کاربرا رو هم میشناسم و خیلیوقتا از مطالبشون استفاده کردم.
میرم سر اصل مطلب و پیشاپیش ازین بابت که گفته هام طولانیه عذرخواهی میکنم.
من در حال حاضر ۲۸ سالمه.
زمانی که ۱۸ سالم بود زیاد درس رو جدی نمیگرفتم و بخاطر همینم دانشگاه آزاد رفتم و زیست شناسی خوندم
وقتی یکی دو سال گذشت حس خیلی بدی اومد سراغم که جای من اینجا نیست و دلم میخواست تو زندگیم پیشرفت داشته باشم.
همین شد که تصمیم گرفتم بخونم واسه ارشد وزارت بهداشت (دوستانی که در مقطع کارشناسی هستن میدونن که ارشد وزارت بهداشتهم آزمون سختی داره هم ظرفیت هاش خیلی کمه).خلاصه وقتی لیسانسم رو گرفتم از همون موقع شروع کردم به خوندن و واقعا هم خوبخوندم با اینکه درسایی که برای آزمون باید میخوندم رو تو دوره لیسانس نداشتم.حتی یادمه همون سال اخر لیسانسم آزمایشی شرکتکردم و درصد زبانم ۶٪ شد ولی سال بعد که آزمون دادم ۷۵٪ زدم زبانش رو.
خلاصه نتایج اومد و من رتبهم تک رقمی شد(زیر ۵).
رفتم بهترین دانشگاه علوم پزشکی و خیلی خوشحال بودم که تو این جایگاه قرار دارم.ولی کم کم که گذشت دیدم چقدر همه چیز با اونی کهمن فکر میکردم فرق میکنه...
سرتون رو درد نیارم همین شد که تصمیم به کنکور مجدد گرفتم.اینم بگم کنکور مجدد خوندن شرایطش خیلی با دکتری گرفتن فرقی ندارهبرای من چون هم دکتری خیلی سنگینه آزمونش و مصاحبه داره و ۵ سال هم طول میکشه هم پزشکی برام همین شرایط رو داره البته کهقبولی پزشکی خیلی خیلی سخت تره.
سال ۹۷ همینجوری رفتم سر جلسه شرکت کردم رتبهم شد ۵۰۰۰۰
سال ۹۸ رفتم کلاس کنکور ولی همه روزم کلاس بودم و از فروردین دیگه کلاسامم نرفتم فقط رفتم ازمون دادم رتبهم شد ۱۹۰۰۰
سال ۹۹ خیلی خوب شروع کردم ولی چون از اول عادت داشتم کتابخونه درس بخونم اسفند که کرونا اومد دیگه کتابخونه بسته شد و چیزینخوندم و همون سال هم ازدواج کردم و اومدم خونه خودم.
دیگه سال ۹۹ رو کنکور ندادم ولی رفتم کتابای نظام جدید رو خریدم و کم کم یه چیزایی خوندم ولی بازم درس خوندن رو رها کردم رفتم سرجلسه کنکور ۱۴۰۰ که باز رتبهم شد ۱۷۰۰۰.
الان واقعا شرایطش رو دارم برای خوندن برای سال ۱۴۰۱ ولی نمیدونم چرا میترسم از اینهمه شکستی که پشت سر هم خوردم،از اینهمهرها کردن و تنبلی کردن...
من نمیدونم چرا مثل یه دختر ۱۸ ساله که این راه رو نرفته و ندیده رفتار میکنم دقیقا مدل درس خوندنم شده مثل یه دختر دبیرستانیهبازیگوش که از ترس خانوادش فقط کتاباش رو الکی جلوی خودش باز میکنه...
از طرفی هم همسر خودم الان سال آخر پزشکیه و داره برای دستیاری میخونه.اینکه میبینم همسرم داره رویای من رو زندگی میکنه خیلیحسرت میخورم.ایشون هم خیلی تشویقم میکنن که به هدفی که میخوام برسم ولی نمیدونم چرا انقدر از کنکور میترسم.
حالا من از شما سوالم اینه که چجوری از پس شرایطم بر بیام
و سوال دیگهم اینکه برای آزمون چیکار کنم.چون من دو بار تا حالا قلمچی ثبتنام کردم و تراز کلم بین ۵۴۰۰ تا ۵۸۰۰ بود ولی تراز عمومیهام همیشه ۶۸۰۰ اینا بود کلا هم تو عمومی خیلی قوی هستم و بیشترین چالشم ریاضی و فیزیکه.چون تو قلمچی همیشه ضعیف بودمخیلی ازش زده شدم.
به نظرتون باز قلمچی ثبتنام کنم یا گزینه۲ برم امسال؟
بازم عذر میخوام که طولانی بود
ممنون که وقت گذاشتید و خوندید