خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    نمایش نتایج: از 1 به 14 از 14
    1. Top | #1
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات

      ۱۰ سال از سرگذشت من.میشه لطفا کمکم کنید.

      سلام خدمت همه دوستان عزیز انجمن
      اول خدمتتون عرض کنم که من حدود ۴ ساله میام به این انجمن و تاپیکا رو دنبال میکنم حتی خیلی از کاربرا رو هم میشناسم و خیلیوقتا از مطالبشون استفاده کردم.
      میرم سر اصل مطلب و پیشاپیش ازین بابت که گفته هام طولانیه عذرخواهی میکنم.
      من در حال حاضر ۲۸ سالمه.
      زمانی که ۱۸ سالم بود زیاد درس رو جدی نمیگرفتم و بخاطر همینم دانشگاه آزاد رفتم و زیست شناسی خوندم
      وقتی یکی دو سال گذشت حس خیلی بدی اومد سراغم که جای من اینجا نیست و دلم میخواست تو زندگیم پیشرفت داشته باشم.
      همین شد که تصمیم گرفتم بخونم واسه ارشد وزارت بهداشت (دوستانی که در مقطع کارشناسی هستن میدونن که ارشد وزارت بهداشتهم آزمون سختی داره هم ظرفیت هاش خیلی کمه).خلاصه وقتی لیسانسم رو گرفتم از همون موقع شروع کردم به خوندن و واقعا هم خوبخوندم با اینکه درسایی که برای آزمون باید میخوندم رو تو دوره لیسانس نداشتم.حتی یادمه همون سال اخر لیسانسم آزمایشی شرکتکردم و درصد زبانم ۶٪ شد ولی سال بعد که آزمون دادم ۷۵٪ زدم زبانش رو.
      خلاصه نتایج اومد و من رتبه‌م تک رقمی شد(زیر ۵).
      رفتم بهترین دانشگاه علوم پزشکی و خیلی خوشحال بودم که تو این جایگاه قرار دارم.ولی کم کم که گذشت دیدم چقدر همه چیز با اونی کهمن فکر میکردم فرق میکنه...


      سرتون رو درد نیارم همین شد که تصمیم به کنکور مجدد گرفتم.اینم بگم کنکور مجدد خوندن شرایطش خیلی با دکتری گرفتن فرقی ندارهبرای من چون هم دکتری خیلی سنگینه آزمونش و مصاحبه داره و ۵ سال هم طول میکشه هم پزشکی برام همین شرایط رو داره البته کهقبولی پزشکی خیلی خیلی سخت تره.
      سال ۹۷ همینجوری رفتم سر جلسه شرکت کردم رتبه‌م شد ۵۰۰۰۰
      سال ۹۸ رفتم کلاس کنکور ولی همه روزم کلاس بودم و از فروردین دیگه کلاسامم نرفتم فقط رفتم ازمون دادم رتبه‌م شد ۱۹۰۰۰
      سال ۹۹ خیلی خوب شروع کردم ولی چون از اول عادت داشتم کتابخونه درس بخونم اسفند که کرونا اومد دیگه کتابخونه بسته شد و چیزینخوندم و همون سال هم ازدواج کردم و اومدم خونه خودم.
      دیگه سال ۹۹ رو کنکور ندادم ولی رفتم کتابای نظام جدید رو خریدم و کم کم یه چیزایی خوندم ولی بازم درس خوندن رو رها کردم رفتم سرجلسه کنکور ۱۴۰۰ که باز رتبه‌م شد ۱۷۰۰۰.
      الان واقعا شرایطش رو دارم برای خوندن برای سال ۱۴۰۱ ولی نمیدونم چرا میترسم از اینهمه شکستی که پشت سر هم خوردم،از اینهمهرها کردن و تنبلی کردن...
      من نمیدونم چرا مثل یه دختر ۱۸ ساله که این راه رو نرفته و ندیده رفتار میکنم دقیقا مدل درس خوندنم شده مثل یه دختر دبیرستانیهبازیگوش که از ترس خانوادش فقط کتاباش رو الکی جلوی خودش باز میکنه...
      از طرفی هم همسر خودم الان سال آخر پزشکیه و داره برای دستیاری میخونه.اینکه میبینم همسرم داره رویای من رو زندگی میکنه خیلیحسرت میخورم.ایشون هم خیلی تشویقم میکنن که به هدفی که میخوام برسم ولی نمیدونم چرا انقدر از کنکور میترسم.
      حالا من از شما سوالم اینه که چجوری از پس شرایطم بر بیام
      و سوال دیگه‌م اینکه برای آزمون چیکار کنم.چون من دو بار تا حالا قلمچی ثبتنام کردم و تراز کلم بین ۵۴۰۰ تا ۵۸۰۰ بود ولی تراز عمومیهام همیشه ۶۸۰۰ اینا بود کلا هم تو عمومی خیلی قوی هستم و بیشترین چالشم ریاضی و فیزیکه.چون تو قلمچی همیشه ضعیف بودمخیلی ازش زده شدم.
      به نظرتون باز قلمچی ثبتنام کنم یا گزینه۲ برم امسال؟

      بازم عذر میخوام که طولانی بود
      ممنون که وقت گذاشتید و خوندید

    2. Top | #2
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط کالکانئوس نمایش پست ها
      سلام خدمت همه دوستان عزیز انجمن
      اول خدمتتون عرض کنم که من حدود ۴ ساله میام به این انجمن و تاپیکا رو دنبال میکنم حتی خیلی از کاربرا رو هم میشناسم و خیلیوقتا از مطالبشون استفاده کردم.
      میرم سر اصل مطلب و پیشاپیش ازین بابت که گفته هام طولانیه عذرخواهی میکنم.
      من در حال حاضر ۲۸ سالمه.
      زمانی که ۱۸ سالم بود زیاد درس رو جدی نمیگرفتم و بخاطر همینم دانشگاه آزاد رفتم و زیست شناسی خوندم
      وقتی یکی دو سال گذشت حس خیلی بدی اومد سراغم که جای من اینجا نیست و دلم میخواست تو زندگیم پیشرفت داشته باشم.
      همین شد که تصمیم گرفتم بخونم واسه ارشد وزارت بهداشت (دوستانی که در مقطع کارشناسی هستن میدونن که ارشد وزارت بهداشتهم آزمون سختی داره هم ظرفیت هاش خیلی کمه).خلاصه وقتی لیسانسم رو گرفتم از همون موقع شروع کردم به خوندن و واقعا هم خوبخوندم با اینکه درسایی که برای آزمون باید میخوندم رو تو دوره لیسانس نداشتم.حتی یادمه همون سال اخر لیسانسم آزمایشی شرکتکردم و درصد زبانم ۶٪ شد ولی سال بعد که آزمون دادم ۷۵٪ زدم زبانش رو.
      خلاصه نتایج اومد و من رتبه‌م تک رقمی شد(زیر ۵).
      رفتم بهترین دانشگاه علوم پزشکی و خیلی خوشحال بودم که تو این جایگاه قرار دارم.ولی کم کم که گذشت دیدم چقدر همه چیز با اونی کهمن فکر میکردم فرق میکنه...


      سرتون رو درد نیارم همین شد که تصمیم به کنکور مجدد گرفتم.اینم بگم کنکور مجدد خوندن شرایطش خیلی با دکتری گرفتن فرقی ندارهبرای من چون هم دکتری خیلی سنگینه آزمونش و مصاحبه داره و ۵ سال هم طول میکشه هم پزشکی برام همین شرایط رو داره البته کهقبولی پزشکی خیلی خیلی سخت تره.
      سال ۹۷ همینجوری رفتم سر جلسه شرکت کردم رتبه‌م شد ۵۰۰۰۰
      سال ۹۸ رفتم کلاس کنکور ولی همه روزم کلاس بودم و از فروردین دیگه کلاسامم نرفتم فقط رفتم ازمون دادم رتبه‌م شد ۱۹۰۰۰
      سال ۹۹ خیلی خوب شروع کردم ولی چون از اول عادت داشتم کتابخونه درس بخونم اسفند که کرونا اومد دیگه کتابخونه بسته شد و چیزینخوندم و همون سال هم ازدواج کردم و اومدم خونه خودم.
      دیگه سال ۹۹ رو کنکور ندادم ولی رفتم کتابای نظام جدید رو خریدم و کم کم یه چیزایی خوندم ولی بازم درس خوندن رو رها کردم رفتم سرجلسه کنکور ۱۴۰۰ که باز رتبه‌م شد ۱۷۰۰۰.
      الان واقعا شرایطش رو دارم برای خوندن برای سال ۱۴۰۱ ولی نمیدونم چرا میترسم از اینهمه شکستی که پشت سر هم خوردم،از اینهمهرها کردن و تنبلی کردن...
      من نمیدونم چرا مثل یه دختر ۱۸ ساله که این راه رو نرفته و ندیده رفتار میکنم دقیقا مدل درس خوندنم شده مثل یه دختر دبیرستانیهبازیگوش که از ترس خانوادش فقط کتاباش رو الکی جلوی خودش باز میکنه...
      از طرفی هم همسر خودم الان سال آخر پزشکیه و داره برای دستیاری میخونه.اینکه میبینم همسرم داره رویای من رو زندگی میکنه خیلیحسرت میخورم.ایشون هم خیلی تشویقم میکنن که به هدفی که میخوام برسم ولی نمیدونم چرا انقدر از کنکور میترسم.
      حالا من از شما سوالم اینه که چجوری از پس شرایطم بر بیام
      و سوال دیگه‌م اینکه برای آزمون چیکار کنم.چون من دو بار تا حالا قلمچی ثبتنام کردم و تراز کلم بین ۵۴۰۰ تا ۵۸۰۰ بود ولی تراز عمومیهام همیشه ۶۸۰۰ اینا بود کلا هم تو عمومی خیلی قوی هستم و بیشترین چالشم ریاضی و فیزیکه.چون تو قلمچی همیشه ضعیف بودمخیلی ازش زده شدم.
      به نظرتون باز قلمچی ثبتنام کنم یا گزینه۲ برم امسال؟

      بازم عذر میخوام که طولانی بود
      ممنون که وقت گذاشتید و خوندید

      سلام
      خب مطمعنن توی این جمعی که داخل انجمن هستن
      خیلی هامون شرایط شما رو بخوبی درک نمیکنیم و شاید نتونیم اونجوری که باید نظر مفیدی بدیم

      اما
      یسری چیزا و موانع میشه گفت همیشه بین داوطلبا مشترک هستن
      ترس از شکست ، اهمال کاری ، نبودن استمرار رها کردن مسیر (http://forum.konkur.in/thread76118.html)
      ازبین رفتن خودباوری و عزت نفس (http://forum.konkur.in/thread75277.html)
      صدالبته که خودتون نسبت به اشتباهاتی که درگذشته داشتید آگاه هستید ولی زمانی که از این آگاهی درجهت تغییر مثبت استفاده نشه نه روند تغییر میکنه و نه نتیجه عوض خواهد شد

      شما شدیدا نیازمند تغییر هستید = (http://forum.konkur.in/showthread.php?threadid=76215)
      گذشته تون گنجینه بزرگی هست به شرطی که ازش بخوبی استفاده بشه و باگ ها و مشکلات شناسایی و درجهت مثبت تغییر داده بشن

      من طبق تجربه خودم
      اینکه گفتید برای ریاضی و فیزیک توی قلمچی یه پیش زمینه شکست براتون ایجاد شده ، منم تجربه مشابهی رو داشتم ، سال پشت کنکوریم آزمونم رو عوض کردم و همچنین روش هام و برنامم برای مطالعه این دروس روهم تغییردادم و تونستم ریاضی رو تبدیل به نقطه قوت کنم

      ویرایش توسط Zero_Horizon : 29 مهر 1400 در ساعت 15:54

    3. Top | #3
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Zero_Horizon نمایش پست ها


      سلام
      خب مطمعنن توی این جمعی که داخل انجمن هستن
      خیلی هامون شرایط شما رو بخوبی درک نمیکنیم و شاید نتونیم اونجوری که باید نظر مفیدی بدیم

      اما
      یسری چیزا و موانع میشه گفت همیشه بین داوطلبا مشترک هستن
      ترس از شکست ، اهمال کاری ، نبودن استمرار رها کردن مسیر (http://forum.konkur.in/thread76118.html)
      ازبین رفتن خودباوری و عزت نفس (http://forum.konkur.in/thread75277.html)
      صدالبته که خودتون نسبت به اشتباهاتی که درگذشته داشتید آگاه هستید ولی زمانی که از این آگاهی درجهت تغییر مثبت استفاده نشه نه روند تغییر میکنه و نه نتیجه عوض خواهد شد

      شما شدیدا نیازمند تغییر هستید = (http://forum.konkur.in/showthread.php?threadid=76215)
      گذشته تون گنجینه بزرگی هست به شرطی که ازش بخوبی استفاده بشه و باگ ها و مشکلات شناسایی و درجهت مثبت تغییر داده بشن

      من طبق تجربه خودم
      اینکه گفتید برای ریاضی و فیزیک توی قلمچی یه پیش زمینه شکست براتون ایجاد شده ، منم تجربه مشابهی رو داشتم ، سال پشت کنکوریم آزمونم رو عوض کردم و همچنین روش هام و برنامم برای مطالعه این دروس روهم تغییردادم و تونستم ریاضی رو تبدیل به نقطه قوت کنم

      سلام و خدا قوت
      من خیلی تاپیک های شما رو میبینم و واقعا ازش استفاده میکنم
      اینم بگم که شک نکنید اینهمه کمک و همراهی که میکنید بچه ها رو حتما به خودتون برمیگرده یه روز و یه جایی که انتظارش رو ندارید
      ممنون حتما عناوینی که گذاشتید رو میرم با دقت میخونم
      یعنی شما با تغییر آزمون موافقید؟من واقعا حس بدی به قلمچی پیدا کردم هم بخاطر ترازایی که داشتم هم بخاطر پرسنل بی نهایت بی ادب و بی شخصیتش
      ولی از طرفی نمیخوام خودمو گول بزنم که بگم میرم از تلگرام آزمون انلاین میدم خودم درصد حساب میکنم چون میخوام حتما شرکت کنم تو آزمون و هزینه کنم بابتش تا دیسیپلین بهتری داشته باشم.پیشنهاد شما کدوم آزمونه؟

    4. Top | #4
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط کالکانئوس نمایش پست ها
      سلام خدمت همه دوستان عزیز انجمن
      اول خدمتتون عرض کنم که من حدود ۴ ساله میام به این انجمن و تاپیکا رو دنبال میکنم حتی خیلی از کاربرا رو هم میشناسم و خیلیوقتا از مطالبشون استفاده کردم.
      میرم سر اصل مطلب و پیشاپیش ازین بابت که گفته هام طولانیه عذرخواهی میکنم.
      من در حال حاضر ۲۸ سالمه.
      زمانی که ۱۸ سالم بود زیاد درس رو جدی نمیگرفتم و بخاطر همینم دانشگاه آزاد رفتم و زیست شناسی خوندم
      وقتی یکی دو سال گذشت حس خیلی بدی اومد سراغم که جای من اینجا نیست و دلم میخواست تو زندگیم پیشرفت داشته باشم.
      همین شد که تصمیم گرفتم بخونم واسه ارشد وزارت بهداشت (دوستانی که در مقطع کارشناسی هستن میدونن که ارشد وزارت بهداشتهم آزمون سختی داره هم ظرفیت هاش خیلی کمه).خلاصه وقتی لیسانسم رو گرفتم از همون موقع شروع کردم به خوندن و واقعا هم خوبخوندم با اینکه درسایی که برای آزمون باید میخوندم رو تو دوره لیسانس نداشتم.حتی یادمه همون سال اخر لیسانسم آزمایشی شرکتکردم و درصد زبانم ۶٪ شد ولی سال بعد که آزمون دادم ۷۵٪ زدم زبانش رو.
      خلاصه نتایج اومد و من رتبه‌م تک رقمی شد(زیر ۵).
      رفتم بهترین دانشگاه علوم پزشکی و خیلی خوشحال بودم که تو این جایگاه قرار دارم.ولی کم کم که گذشت دیدم چقدر همه چیز با اونی کهمن فکر میکردم فرق میکنه...


      سرتون رو درد نیارم همین شد که تصمیم به کنکور مجدد گرفتم.اینم بگم کنکور مجدد خوندن شرایطش خیلی با دکتری گرفتن فرقی ندارهبرای من چون هم دکتری خیلی سنگینه آزمونش و مصاحبه داره و ۵ سال هم طول میکشه هم پزشکی برام همین شرایط رو داره البته کهقبولی پزشکی خیلی خیلی سخت تره.
      سال ۹۷ همینجوری رفتم سر جلسه شرکت کردم رتبه‌م شد ۵۰۰۰۰
      سال ۹۸ رفتم کلاس کنکور ولی همه روزم کلاس بودم و از فروردین دیگه کلاسامم نرفتم فقط رفتم ازمون دادم رتبه‌م شد ۱۹۰۰۰
      سال ۹۹ خیلی خوب شروع کردم ولی چون از اول عادت داشتم کتابخونه درس بخونم اسفند که کرونا اومد دیگه کتابخونه بسته شد و چیزینخوندم و همون سال هم ازدواج کردم و اومدم خونه خودم.
      دیگه سال ۹۹ رو کنکور ندادم ولی رفتم کتابای نظام جدید رو خریدم و کم کم یه چیزایی خوندم ولی بازم درس خوندن رو رها کردم رفتم سرجلسه کنکور ۱۴۰۰ که باز رتبه‌م شد ۱۷۰۰۰.
      الان واقعا شرایطش رو دارم برای خوندن برای سال ۱۴۰۱ ولی نمیدونم چرا میترسم از اینهمه شکستی که پشت سر هم خوردم،از اینهمهرها کردن و تنبلی کردن...
      من نمیدونم چرا مثل یه دختر ۱۸ ساله که این راه رو نرفته و ندیده رفتار میکنم دقیقا مدل درس خوندنم شده مثل یه دختر دبیرستانیهبازیگوش که از ترس خانوادش فقط کتاباش رو الکی جلوی خودش باز میکنه...
      از طرفی هم همسر خودم الان سال آخر پزشکیه و داره برای دستیاری میخونه.اینکه میبینم همسرم داره رویای من رو زندگی میکنه خیلیحسرت میخورم.ایشون هم خیلی تشویقم میکنن که به هدفی که میخوام برسم ولی نمیدونم چرا انقدر از کنکور میترسم.
      حالا من از شما سوالم اینه که چجوری از پس شرایطم بر بیام
      و سوال دیگه‌م اینکه برای آزمون چیکار کنم.چون من دو بار تا حالا قلمچی ثبتنام کردم و تراز کلم بین ۵۴۰۰ تا ۵۸۰۰ بود ولی تراز عمومیهام همیشه ۶۸۰۰ اینا بود کلا هم تو عمومی خیلی قوی هستم و بیشترین چالشم ریاضی و فیزیکه.چون تو قلمچی همیشه ضعیف بودمخیلی ازش زده شدم.
      به نظرتون باز قلمچی ثبتنام کنم یا گزینه۲ برم امسال؟

      بازم عذر میخوام که طولانی بود
      ممنون که وقت گذاشتید و خوندید
      سلام دوست عزیز.
      منم تقریبا شرایطم یه جورایی شبیه شما بود و داستان خودمو میگم شاید کمکتون کنه.
      منم به شدت درس نخون بودم دو سال کنکور دادم (اتفاقا همینجاهم عضو بودم و یک میلیارد متد رو با بچه های اون دوره "سال 1391" امتحان کردیم ولی نشد که نشد) و پیام نورم به زور قبول شدم. رفتم اونجا تازه فهمیدم درس خوندن یعنی چی و منی که فیزیک پیش یک رو 10 بار امتحان دادم و بار دهم یک شده بودم وقرار بود برم سربازی که با پارتی نمرم درست شد، فیزیک 1 دانشگاه رو 16 شدم بقیه نمره هامم همین بود و گفتم اینجا جای من نیست واسه همین تصمیم گرفتم یه بار دیگه شانسمو امتحان کنم و کنکور 92 هم شرکت کردم و رتبم شد 23 هزار. خیلی خوب بود و پیشرفت فوق العاده ای بود واسه من ولی حقیقت این بود دیگه ارزشش رو برام از دست داده بود و دیگه بیخیال کنکور شدم و همون پیام نور رو ادامه دادم و منی که معدل کتبی دیپلمم 9 بود، معدل کارشناسیم شد 15.5 و کارشناسی اتفاقا یه مقاله کنگره ای هم نوشتم. رفتم سربازی و بعد اونم ارشد ژنتیک گیاهی خوندم و الان دیگه زندگیم رو روال افتاده.
      البته دروغ چرا هنوزم روزایی هست که افسوس وزارت بهداشت رو میخورم و دوست دارم اونم تجربه میکردم ولی خب تو این موقعیت حال حاضرم به چیزایی رسیدم که اگر وزارت بهداشت بودم شاید بهشون نمیرسیدم. الان یه پژوهشگر موفقم، معدل ارشدم شده 17.65، بخوام اپلای کنم باتوجه به سوابق دانشگاهی و پژوهشیم راه راحتی پیش رومه، بخوامم اینجا ادامه بدم باز واسه phd میتونم خودمو همینجا بیشتر تثبیت کنم ولی قرار باشه به سودای پزشکی کنکور مجدد بدم چی؟ باید از اول از ب بسم الله شروع کنم اونم تو سن 29 سالگی تازه اگرم سال اول قبول بشم همکلاسیام بیشترشون کمتر از 20 سال سن دارن و خودمو میشناسم و میدونم این تاثیر خیلی بدی روم میزاره. بعدشم 8 سال دیگه تازه میشم یک پزشکی که 38 سالشه و یه پزشک عمومیه و این با روحیه من سازگار نیست پس مطمئنم دوباره میشینم واسه تخصص اونم حداقلش 4یا 5 ساله و تازه تو سن 42 یا 43 سالگی میرسم به جایی که همین الانشم هستم.
      من علاقه ای به پشت میز نشستن و ویزیت کردن مریض ندارم. دوست دارم تو آزمایشگاه باشم و چیزای جدید رو امتحان کنم، مطالعه کنم، پژوهش کنم، مقاله بدم بیرون خب الان میتونم این کارا رو بکنم. الان یه مهندس ژنتیکم که سال دیگه میشم phd ژنتیک و به محض ورود به دکتری باز میشینم تو آزمایشگاه و روی ارائه یه رقم جدید یا بیان یه ژن کاربردی تو گیاه تراریخته و یا حتی بررسی بیان یه ژن کار میکنم ولی اگه کنکور مجدد بدم حداقل 6 سال دیگه تازه میتونم تو حوضه پزشکی پژوهش رو شروع کنم. کی میگه اون موقع انرژی الان رو دارم؟

      یک ساعت صغرا کبری چیدنم واسه اینه که بهتون بگم ول کنید رویاهای 18 سالگی رو. نمیگم بیخیال آرزوها بشید ولی آرزوهم باید به روز بشه. من بخوام بشینم و آرزوهای منه 18 ساله رو الان برآورده کنم خب 10 سال دیگه تازه به آرزوهای منه 28 ساله میرسم و اینجوری همیشه 10 سال عقبم. به آرزوهای منه 18 ساله نرسیدم ولی میتونم آرزوهای منه 28 ساله رو برآورده کنم و از چیزیم عقب نمیمونم و تنها چیزی که از دست رفته رویاهای یه بچه 18 سالس که اگه قرار باشه تو همون دوره بمونم زندگیم یه زندگیه درجایی و به فنارفته میشه.
      الان حرف من به شما اینه ببین توه 28 ساله چی میخواد.

      و من الله توفیق
      چرخ یک گاری در حسرت واماندن اسب
      اسب درحسرت خوابیدن گاریچی
      ومرد گاریچی در حسرت مرگ



      ویرایش توسط Joker72 : 29 مهر 1400 در ساعت 17:15

    5. Top | #5
      کاربر فعال

      Mehrabon
      نمایش مشخصات
      ی حس عجیبی بهم میگه شما هم مثل من بعد عید ول میکنید درسارو
      بنظرم مهمترین نکته برا دوستان ک تجربه درس دانشگاه دارن همون استمراریه ک زیرو بالا گفت .انشالله ک امسال وقت بزارید و ب هدفتون برسید

    6. Top | #6
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Joker72 نمایش پست ها
      سلام دوست عزیز.
      منم تقریبا شرایطم یه جورایی شبیه شما بود و داستان خودمو میگم شاید کمکتون کنه.
      منم به شدت درس نخون بودم دو سال کنکور دادم (اتفاقا همینجاهم عضو بودم و یک میلیارد متد رو با بچه های اون دوره "سال 1391" امتحان کردیم ولی نشد که نشد) و پیام نورم به زور قبول شدم. رفتم اونجا تازه فهمیدم درس خوندن یعنی چی و منی که فیزیک پیش یک رو 10 بار امتحان دادم و بار دهم یک شده بودم وقرار بود برم سربازی که با پارتی نمرم درست شد، فیزیک 1 دانشگاه رو 16 شدم بقیه نمره هامم همین بود و گفتم اینجا جای من نیست واسه همین تصمیم گرفتم یه بار دیگه شانسمو امتحان کنم و کنکور 92 هم شرکت کردم و رتبم شد 23 هزار. خیلی خوب بود و پیشرفت فوق العاده ای بود واسه من ولی حقیقت این بود دیگه ارزشش رو برام از دست داده بود و دیگه بیخیال کنکور شدم و همون پیام نور رو ادامه دادم و منی که معدل کتبی دیپلمم 9 بود، معدل کارشناسیم شد 15.5 و کارشناسی اتفاقا یه مقاله کنگره ای هم نوشتم. رفتم سربازی و بعد اونم ارشد ژنتیک گیاهی خوندم و الان دیگه زندگیم رو روال افتاده.
      البته دروغ چرا هنوزم روزایی هست که افسوس وزارت بهداشت رو میخورم و دوست دارم اونم تجربه میکردم ولی خب تو این موقعیت حال حاضرم به چیزایی رسیدم که اگر وزارت بهداشت بودم شاید بهشون نمیرسیدم. الان یه پژوهشگر موفقم، معدل ارشدم شده 17.65، بخوام اپلای کنم باتوجه به سوابق دانشگاهی و پژوهشیم راه راحتی پیش رومه، بخوامم اینجا ادامه بدم باز واسه phd میتونم خودمو همینجا بیشتر تثبیت کنم ولی قرار باشه به سودای پزشکی کنکور مجدد بدم چی؟ باید از اول از ب بسم الله شروع کنم اونم تو سن 29 سالگی تازه اگرم سال اول قبول بشم همکلاسیام بیشترشون کمتر از 20 سال سن دارن و خودمو میشناسم و میدونم این تاثیر خیلی بدی روم میزاره. بعدشم 8 سال دیگه تازه میشم یک پزشکی که 38 سالشه و یه پزشک عمومیه و این با روحیه من سازگار نیست پس مطمئنم دوباره میشینم واسه تخصص اونم حداقلش 4یا 5 ساله و تازه تو سن 42 یا 43 سالگی میرسم به جایی که همین الانشم هستم.
      من علاقه ای به پشت میز نشستن و ویزیت کردن مریض ندارم. دوست دارم تو آزمایشگاه باشم و چیزای جدید رو امتحان کنم، مطالعه کنم، پژوهش کنم، مقاله بدم بیرون خب الان میتونم این کارا رو بکنم. الان یه مهندس ژنتیکم که سال دیگه میشم phd ژنتیک و به محض ورود به دکتری باز میشینم تو آزمایشگاه و روی ارائه یه رقم جدید یا بیان یه ژن کاربردی تو گیاه تراریخته و یا حتی بررسی بیان یه ژن کار میکنم ولی اگه کنکور مجدد بدم حداقل 6 سال دیگه تازه میتونم تو حوضه پزشکی پژوهش رو شروع کنم. کی میگه اون موقع انرژی الان رو دارم؟

      یک ساعت صغرا کبری چیدنم واسه اینه که بهتون بگم ول کنید رویاهای 18 سالگی رو. نمیگم بیخیال آرزوها بشید ولی آرزوهم باید به روز بشه. من بخوام بشینم و آرزوهای منه 18 ساله رو الان برآورده کنم خب 10 سال دیگه تازه به آرزوهای منه 28 ساله میرسم و اینجوری همیشه 10 سال عقبم. به آرزوهای منه 18 ساله نرسیدم ولی میتونم آرزوهای منه 28 ساله رو برآورده کنم و از چیزیم عقب نمیمونم و تنها چیزی که از دست رفته رویاهای یه بچه 18 سالس که اگه قرار باشه تو همون دوره بمونم زندگیم یه زندگیه درجایی و به فنارفته میشه.
      الان حرف من به شما اینه ببین توه 28 ساله چی میخواد.

      و من الله توفیق
      دمت گرم

      آره این دیدگاه هم دیدگاه خوب و درستی میتونه باشه
      درکل مسیر زندگی رو باید از زاویه های مختلف سنجید و خواسته ها و اهداف روهم درکنارش درنظر گرفت

      خیلی وقتا یک سری مسیرها برای عده ای زندگی شون رو آروم و عالی میسازه ، همون مسیر ممکنه زندگی یکی دیگه رو تبدیل به شکنجه و جهنم کنه
      باید اول خوب شنید، خوب گوش کرد و باتوجه به خودشناسی و آگاهی تصمیم گرفت و وقتی تصمیم با آگاهی گرفته شد تا تهش پای اون تصمیم ایستاد حتی اگه خیلی ها بگن اشتباهه

    7. Top | #7
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      ببخشید من بلد نیستم اینجا چجوری باید کار کنم.من آقای زیرو رو نقل قول کردم ولی جوابم اینجا نیست نمیدونم چرا

    8. Top | #8
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط reza fff نمایش پست ها
      ی حس عجیبی بهم میگه شما هم مثل من بعد عید ول میکنید درسارو
      بنظرم مهمترین نکته برا دوستان ک تجربه درس دانشگاه دارن همون استمراریه ک زیرو بالا گفت .انشالله ک امسال وقت بزارید و ب هدفتون برسید
      بله من مهارت دارم متاسفانه که وسط راه ول میکنم.
      سال ۹۸ که کرونا اومد من از مرداد تا اسفند درس میخوندم نمیگم خیلی عالی بودم ولی مستمر میخوندم ولی همین که کرونا اومد و کتابخونه تعطیل شد من همه چیزو ول کردم!۶ماهم رو به باد دادم

    9. Top | #9
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط کالکانئوس نمایش پست ها
      ببخشید من بلد نیستم اینجا چجوری باید کار کنم.من آقای زیرو رو نقل قول کردم ولی جوابم اینجا نیست نمیدونم چرا
      چون تازه عضو شده بودید چندتا از پیاما و پست های اولتون با تاخیر ثبت میشن یا ثبت نمیشن

      عادیه بخاطر اینکه اول باید برسی بشه مولتی یوزر هستید یا نه

      الان فکر کنم اکانت تون تایید شده و دیگه بدون مشکل پست هاتون ثبت میشن

    10. Top | #10
      همکار سابق انجمن
      کاربر برتر
      کاربر حرفه ای

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط کالکانئوس نمایش پست ها
      سلام خدمت همه دوستان عزیز انجمن
      اول خدمتتون عرض کنم که من حدود ۴ ساله میام به این انجمن و تاپیکا رو دنبال میکنم حتی خیلی از کاربرا رو هم میشناسم و خیلیوقتا از مطالبشون استفاده کردم.
      میرم سر اصل مطلب و پیشاپیش ازین بابت که گفته هام طولانیه عذرخواهی میکنم.
      من در حال حاضر ۲۸ سالمه.
      زمانی که ۱۸ سالم بود زیاد درس رو جدی نمیگرفتم و بخاطر همینم دانشگاه آزاد رفتم و زیست شناسی خوندم
      وقتی یکی دو سال گذشت حس خیلی بدی اومد سراغم که جای من اینجا نیست و دلم میخواست تو زندگیم پیشرفت داشته باشم.
      همین شد که تصمیم گرفتم بخونم واسه ارشد وزارت بهداشت (دوستانی که در مقطع کارشناسی هستن میدونن که ارشد وزارت بهداشتهم آزمون سختی داره هم ظرفیت هاش خیلی کمه).خلاصه وقتی لیسانسم رو گرفتم از همون موقع شروع کردم به خوندن و واقعا هم خوبخوندم با اینکه درسایی که برای آزمون باید میخوندم رو تو دوره لیسانس نداشتم.حتی یادمه همون سال اخر لیسانسم آزمایشی شرکتکردم و درصد زبانم ۶٪ شد ولی سال بعد که آزمون دادم ۷۵٪ زدم زبانش رو.
      خلاصه نتایج اومد و من رتبه‌م تک رقمی شد(زیر ۵).
      رفتم بهترین دانشگاه علوم پزشکی و خیلی خوشحال بودم که تو این جایگاه قرار دارم.ولی کم کم که گذشت دیدم چقدر همه چیز با اونی کهمن فکر میکردم فرق میکنه...


      سرتون رو درد نیارم همین شد که تصمیم به کنکور مجدد گرفتم.اینم بگم کنکور مجدد خوندن شرایطش خیلی با دکتری گرفتن فرقی ندارهبرای من چون هم دکتری خیلی سنگینه آزمونش و مصاحبه داره و ۵ سال هم طول میکشه هم پزشکی برام همین شرایط رو داره البته کهقبولی پزشکی خیلی خیلی سخت تره.
      سال ۹۷ همینجوری رفتم سر جلسه شرکت کردم رتبه‌م شد ۵۰۰۰۰
      سال ۹۸ رفتم کلاس کنکور ولی همه روزم کلاس بودم و از فروردین دیگه کلاسامم نرفتم فقط رفتم ازمون دادم رتبه‌م شد ۱۹۰۰۰
      سال ۹۹ خیلی خوب شروع کردم ولی چون از اول عادت داشتم کتابخونه درس بخونم اسفند که کرونا اومد دیگه کتابخونه بسته شد و چیزینخوندم و همون سال هم ازدواج کردم و اومدم خونه خودم.
      دیگه سال ۹۹ رو کنکور ندادم ولی رفتم کتابای نظام جدید رو خریدم و کم کم یه چیزایی خوندم ولی بازم درس خوندن رو رها کردم رفتم سرجلسه کنکور ۱۴۰۰ که باز رتبه‌م شد ۱۷۰۰۰.
      الان واقعا شرایطش رو دارم برای خوندن برای سال ۱۴۰۱ ولی نمیدونم چرا میترسم از اینهمه شکستی که پشت سر هم خوردم،از اینهمهرها کردن و تنبلی کردن...
      من نمیدونم چرا مثل یه دختر ۱۸ ساله که این راه رو نرفته و ندیده رفتار میکنم دقیقا مدل درس خوندنم شده مثل یه دختر دبیرستانیهبازیگوش که از ترس خانوادش فقط کتاباش رو الکی جلوی خودش باز میکنه...
      از طرفی هم همسر خودم الان سال آخر پزشکیه و داره برای دستیاری میخونه.اینکه میبینم همسرم داره رویای من رو زندگی میکنه خیلیحسرت میخورم.ایشون هم خیلی تشویقم میکنن که به هدفی که میخوام برسم ولی نمیدونم چرا انقدر از کنکور میترسم.
      حالا من از شما سوالم اینه که چجوری از پس شرایطم بر بیام
      و سوال دیگه‌م اینکه برای آزمون چیکار کنم.چون من دو بار تا حالا قلمچی ثبتنام کردم و تراز کلم بین ۵۴۰۰ تا ۵۸۰۰ بود ولی تراز عمومیهام همیشه ۶۸۰۰ اینا بود کلا هم تو عمومی خیلی قوی هستم و بیشترین چالشم ریاضی و فیزیکه.چون تو قلمچی همیشه ضعیف بودمخیلی ازش زده شدم.
      به نظرتون باز قلمچی ثبتنام کنم یا گزینه۲ برم امسال؟

      بازم عذر میخوام که طولانی بود
      ممنون که وقت گذاشتید و خوندید
      مهم نیست کدوم آزمون رو میری
      مهم استمرار و مروره و رفع اشکالات
      عمومیتون ک اوکیه و باید برای تسلط بیشتر تست بزنید
      میمونه اختصاصیا که باید وقت بیشتری اختصاص بدید و مطالب رو کامل مطالعه کنید و با تست بخونید که خیلی موثره و همراه آزمون به رفع اشکلاتتون بپردازید و طی هر ازمون ترازتون رو ببرید بالاتر

      و اینکه :
      اگه دکتر هم‌نشدی خانم آقای دکتر هستید پس حسرت مخور
      ویرایش توسط ifZy : 27 دی 1400 در ساعت 23:09

    11. Top | #11
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Fawzi نمایش پست ها
      مهم نیست کدوم آزمون رو میری
      مهم استمرار و مروره و رفع اشکالات
      عمومیتون ک اوکیه و باید برای تسلط بیشتر تست بزنید
      میمونه اختصاصیا که باید وقت بیشتری اختصاص بدید و مطالب رو کامل مطالعه کنید و با تست بخونید که خیلی موثره و همراه آزمون به رفع اشکلاتتون بپردازید و طی هر ازمون ترازتون رو ببرید بالاتر

      و اینکه :
      اگه دکتر هم‌نشدی آقای خانم دکتر هستید پس حسرت مخور
      سلام عزیزم
      والا الان که خیلی اوضاعم بهم ریخته چون ترازای آزمون قلمچیم از ۵۸۰۰ بالاتر نمیاد.الان شیمی هم برام چالش شده.فقط تنها کاری که میکنم اینه که ادامه میدم چون راه دیگه ای ندارم.
      اتفاقا اینکه همسرم داره پزشکی میخونه و خودشو داره برای تخصص آماده میکنه خیلی حسرتم رو بیشتر میکنه
      تو خونه ما پره از کتابایی که من آرزوی خوندنش رو دارم و درواقع همسرم داره رویای من رو زندگی میکنه...

    12. Top | #12
      همکار سابق انجمن
      کاربر برتر
      کاربر حرفه ای

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط کالکانئوس نمایش پست ها
      سلام عزیزم
      والا الان که خیلی اوضاعم بهم ریخته چون ترازای آزمون قلمچیم از ۵۸۰۰ بالاتر نمیاد.الان شیمی هم برام چالش شده.فقط تنها کاری که میکنم اینه که ادامه میدم چون راه دیگه ای ندارم.
      اتفاقا اینکه همسرم داره پزشکی میخونه و خودشو داره برای تخصص آماده میکنه خیلی حسرتم رو بیشتر میکنه
      تو خونه ما پره از کتابایی که من آرزوی خوندنش رو دارم و درواقع همسرم داره رویای من رو زندگی میکنه...
      الان اوضاعت بهم بریزه تو تراز بهتر ازاینه تو کنکور اوضاع ترازت بهم بریزه !
      پس قدردان آزمونا باش و اشکالاتت رو رفع کن و در جهت افزایش تراز بکوش*.*
      پس همسرت میتونه انگیزه خوبی هم باشه واست ازش الگو بگیر و پرقدرت مسیرتو طی کن =)♥︎

    13. Top | #13
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Joker72 نمایش پست ها
      سلام دوست عزیز.
      منم تقریبا شرایطم یه جورایی شبیه شما بود و داستان خودمو میگم شاید کمکتون کنه.
      منم به شدت درس نخون بودم دو سال کنکور دادم (اتفاقا همینجاهم عضو بودم و یک میلیارد متد رو با بچه های اون دوره "سال 1391" امتحان کردیم ولی نشد که نشد) و پیام نورم به زور قبول شدم. رفتم اونجا تازه فهمیدم درس خوندن یعنی چی و منی که فیزیک پیش یک رو 10 بار امتحان دادم و بار دهم یک شده بودم وقرار بود برم سربازی که با پارتی نمرم درست شد، فیزیک 1 دانشگاه رو 16 شدم بقیه نمره هامم همین بود و گفتم اینجا جای من نیست واسه همین تصمیم گرفتم یه بار دیگه شانسمو امتحان کنم و کنکور 92 هم شرکت کردم و رتبم شد 23 هزار. خیلی خوب بود و پیشرفت فوق العاده ای بود واسه من ولی حقیقت این بود دیگه ارزشش رو برام از دست داده بود و دیگه بیخیال کنکور شدم و همون پیام نور رو ادامه دادم و منی که معدل کتبی دیپلمم 9 بود، معدل کارشناسیم شد 15.5 و کارشناسی اتفاقا یه مقاله کنگره ای هم نوشتم. رفتم سربازی و بعد اونم ارشد ژنتیک گیاهی خوندم و الان دیگه زندگیم رو روال افتاده.
      البته دروغ چرا هنوزم روزایی هست که افسوس وزارت بهداشت رو میخورم و دوست دارم اونم تجربه میکردم ولی خب تو این موقعیت حال حاضرم به چیزایی رسیدم که اگر وزارت بهداشت بودم شاید بهشون نمیرسیدم. الان یه پژوهشگر موفقم، معدل ارشدم شده 17.65، بخوام اپلای کنم باتوجه به سوابق دانشگاهی و پژوهشیم راه راحتی پیش رومه، بخوامم اینجا ادامه بدم باز واسه phd میتونم خودمو همینجا بیشتر تثبیت کنم ولی قرار باشه به سودای پزشکی کنکور مجدد بدم چی؟ باید از اول از ب بسم الله شروع کنم اونم تو سن 29 سالگی تازه اگرم سال اول قبول بشم همکلاسیام بیشترشون کمتر از 20 سال سن دارن و خودمو میشناسم و میدونم این تاثیر خیلی بدی روم میزاره. بعدشم 8 سال دیگه تازه میشم یک پزشکی که 38 سالشه و یه پزشک عمومیه و این با روحیه من سازگار نیست پس مطمئنم دوباره میشینم واسه تخصص اونم حداقلش 4یا 5 ساله و تازه تو سن 42 یا 43 سالگی میرسم به جایی که همین الانشم هستم.
      من علاقه ای به پشت میز نشستن و ویزیت کردن مریض ندارم. دوست دارم تو آزمایشگاه باشم و چیزای جدید رو امتحان کنم، مطالعه کنم، پژوهش کنم، مقاله بدم بیرون خب الان میتونم این کارا رو بکنم. الان یه مهندس ژنتیکم که سال دیگه میشم phd ژنتیک و به محض ورود به دکتری باز میشینم تو آزمایشگاه و روی ارائه یه رقم جدید یا بیان یه ژن کاربردی تو گیاه تراریخته و یا حتی بررسی بیان یه ژن کار میکنم ولی اگه کنکور مجدد بدم حداقل 6 سال دیگه تازه میتونم تو حوضه پزشکی پژوهش رو شروع کنم. کی میگه اون موقع انرژی الان رو دارم؟

      یک ساعت صغرا کبری چیدنم واسه اینه که بهتون بگم ول کنید رویاهای 18 سالگی رو. نمیگم بیخیال آرزوها بشید ولی آرزوهم باید به روز بشه. من بخوام بشینم و آرزوهای منه 18 ساله رو الان برآورده کنم خب 10 سال دیگه تازه به آرزوهای منه 28 ساله میرسم و اینجوری همیشه 10 سال عقبم. به آرزوهای منه 18 ساله نرسیدم ولی میتونم آرزوهای منه 28 ساله رو برآورده کنم و از چیزیم عقب نمیمونم و تنها چیزی که از دست رفته رویاهای یه بچه 18 سالس که اگه قرار باشه تو همون دوره بمونم زندگیم یه زندگیه درجایی و به فنارفته میشه.
      الان حرف من به شما اینه ببین توه 28 ساله چی میخواد.

      و من الله توفیق
      عالی و دیگر هیچ
      +
      وقتی میگیم خدا باید درست کنه دقیقا از چی حرف میزنیم

    14. Top | #14
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط کالکانئوس نمایش پست ها
      سلام خدمت همه دوستان عزیز انجمن
      اول خدمتتون عرض کنم که من حدود ۴ ساله میام به این انجمن و تاپیکا رو دنبال میکنم حتی خیلی از کاربرا رو هم میشناسم و خیلیوقتا از مطالبشون استفاده کردم.
      میرم سر اصل مطلب و پیشاپیش ازین بابت که گفته هام طولانیه عذرخواهی میکنم.
      من در حال حاضر ۲۸ سالمه.
      زمانی که ۱۸ سالم بود زیاد درس رو جدی نمیگرفتم و بخاطر همینم دانشگاه آزاد رفتم و زیست شناسی خوندم
      وقتی یکی دو سال گذشت حس خیلی بدی اومد سراغم که جای من اینجا نیست و دلم میخواست تو زندگیم پیشرفت داشته باشم.
      همین شد که تصمیم گرفتم بخونم واسه ارشد وزارت بهداشت (دوستانی که در مقطع کارشناسی هستن میدونن که ارشد وزارت بهداشتهم آزمون سختی داره هم ظرفیت هاش خیلی کمه).خلاصه وقتی لیسانسم رو گرفتم از همون موقع شروع کردم به خوندن و واقعا هم خوبخوندم با اینکه درسایی که برای آزمون باید میخوندم رو تو دوره لیسانس نداشتم.حتی یادمه همون سال اخر لیسانسم آزمایشی شرکتکردم و درصد زبانم ۶٪ شد ولی سال بعد که آزمون دادم ۷۵٪ زدم زبانش رو.
      خلاصه نتایج اومد و من رتبه‌م تک رقمی شد(زیر ۵).
      رفتم بهترین دانشگاه علوم پزشکی و خیلی خوشحال بودم که تو این جایگاه قرار دارم.ولی کم کم که گذشت دیدم چقدر همه چیز با اونی کهمن فکر میکردم فرق میکنه...


      سرتون رو درد نیارم همین شد که تصمیم به کنکور مجدد گرفتم.اینم بگم کنکور مجدد خوندن شرایطش خیلی با دکتری گرفتن فرقی ندارهبرای من چون هم دکتری خیلی سنگینه آزمونش و مصاحبه داره و ۵ سال هم طول میکشه هم پزشکی برام همین شرایط رو داره البته کهقبولی پزشکی خیلی خیلی سخت تره.
      سال ۹۷ همینجوری رفتم سر جلسه شرکت کردم رتبه‌م شد ۵۰۰۰۰
      سال ۹۸ رفتم کلاس کنکور ولی همه روزم کلاس بودم و از فروردین دیگه کلاسامم نرفتم فقط رفتم ازمون دادم رتبه‌م شد ۱۹۰۰۰
      سال ۹۹ خیلی خوب شروع کردم ولی چون از اول عادت داشتم کتابخونه درس بخونم اسفند که کرونا اومد دیگه کتابخونه بسته شد و چیزینخوندم و همون سال هم ازدواج کردم و اومدم خونه خودم.
      دیگه سال ۹۹ رو کنکور ندادم ولی رفتم کتابای نظام جدید رو خریدم و کم کم یه چیزایی خوندم ولی بازم درس خوندن رو رها کردم رفتم سرجلسه کنکور ۱۴۰۰ که باز رتبه‌م شد ۱۷۰۰۰.
      الان واقعا شرایطش رو دارم برای خوندن برای سال ۱۴۰۱ ولی نمیدونم چرا میترسم از اینهمه شکستی که پشت سر هم خوردم،از اینهمهرها کردن و تنبلی کردن...
      من نمیدونم چرا مثل یه دختر ۱۸ ساله که این راه رو نرفته و ندیده رفتار میکنم دقیقا مدل درس خوندنم شده مثل یه دختر دبیرستانیهبازیگوش که از ترس خانوادش فقط کتاباش رو الکی جلوی خودش باز میکنه...
      از طرفی هم همسر خودم الان سال آخر پزشکیه و داره برای دستیاری میخونه.اینکه میبینم همسرم داره رویای من رو زندگی میکنه خیلیحسرت میخورم.ایشون هم خیلی تشویقم میکنن که به هدفی که میخوام برسم ولی نمیدونم چرا انقدر از کنکور میترسم.
      حالا من از شما سوالم اینه که چجوری از پس شرایطم بر بیام
      و سوال دیگه‌م اینکه برای آزمون چیکار کنم.چون من دو بار تا حالا قلمچی ثبتنام کردم و تراز کلم بین ۵۴۰۰ تا ۵۸۰۰ بود ولی تراز عمومیهام همیشه ۶۸۰۰ اینا بود کلا هم تو عمومی خیلی قوی هستم و بیشترین چالشم ریاضی و فیزیکه.چون تو قلمچی همیشه ضعیف بودمخیلی ازش زده شدم.
      به نظرتون باز قلمچی ثبتنام کنم یا گزینه۲ برم امسال؟

      بازم عذر میخوام که طولانی بود
      ممنون که وقت گذاشتید و خوندید

      سلام دوست عزیزم

      بنظرم این تایپک رو مطالعه کن خیلی بدردت میخوره

      مقابله با افکار مزاحم شروع صفری ها ،ترس از آینده.عذاب وجدان گذشته


      هر سوالی داشتی میتونی ازم بپرسی

      حسرت نخور ، همیشه حسرت باعث میشه آدم از هدف هاش رانده بشه بیشتر سعی کن با درون خودت رقابت کنی تو 21 روز بیا 21 عادت مخرب و روتین خودتو بشکن

      کارهایی که انجام میدی و به شکست میخوره ؟! 21 عادت مخرب و سمی داری اونهارو بنویس و حالا از روز اول شروع کن و اولین عادتتو بشکن مثلا من عادت نداشتم ورزش و رقص عربی انجام بدم و واسم بعد یکسال انجام دادنش سخت بود

      اومدم لباس های ورزشیمو با دامن کوتاه عربیمو جلوی چشمم گذاشتم که تو راس نگاهم باشه و 1 ساعت که واسم عذاب بود رو روز اول 5 دقیقه کردم اینقدر مزه داد که نگو

      روز دوم 7 دقیقه کردم اینقدر بهم چسبید

      روز سوم 10 دقیقه کردم

      روز چهارم 12 دقیقه

      و .....

      که برسه به 1 ساعت

      دیگ روزای اخر یکساعت فیکس بود این شد عادت مثبت و روتین .

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن