ویرایش توسط _Hamid_ : 16 مهر 1400 در ساعت 16:53
اولا قانون جذب و این بولشت های متافیزیکی رو بنداز تو سطل آشغالی چون همشون چرندی بیش نیستند . مرد حسابی مثلا داوطلب تجربی هستی ها !! این چرندیات کائنات و کارما و جذب و همهههههه ی این ها رو بریز دور که چرتتتتتن.
ثانیا اگر با دور ریختن این چرت و پرت ها دوباره این مشکل وسواس رو داری حتما برو دوباره پیش روانپزشک و مطابق دستور اون یا دارویی رو دنبال کن یا اینکه شاید بفرستت پیش روانشناس یا ترکیب این دوتا . اون حس بیخیالی هم میفهمم چون خودم برای یه تایمی به دلیل تنش های بسیار شدید خانوادگی به دستور روانپزشک یکسری قرص مصرف میکردم و همین حس رو داشتم . این مشکل بیخیالی نسبت به همه چیز هم دوباره به روانپزشک بگو تا کمکت کنه .
اگر برای مراجعه به رواندرمانگر و تراپیست مشکل مالی داری به نظرم از بستر اینترنت استفاده کن ، سایت هایی هستند که با هزینه خیلی کمتر میتونی ارتباط برقرار کنی با متخصصین و مشاوره خوبی ازشون بگیری.
ستاد حمایت از حلقه حیدریون و شوهر عمه های کشور
سعی کن تیکه تیکه با خودت حلش کنی
هرروز صبح به خودت بگو من سالمم
چنتا جمله بنویس رو برگه، بچسبون به دیوار اتاقت، جایی که ببینیش
به نظر من این وسواس شما بخاطر فشار روانی کنکوره و وقتی درست میشه که دیگه به کنکور فکر نکنی
شمایی که رتبه ت 16 هزار شده بود، یه انتخاب رشته ای میکردی خب...کنتور که نمینداخت...پول که نمیگیرن ازت بخاطر پر کردن اون لیست 150 تایی
ولی خب حالا که گذشته
برای سال دیگه درس بخون، که با یه رتبه خوب بگیری(منظورم از رتبه خوب، رتبه زیر 1000 نیست، رتبه ای که خودت به اون هدفت میرسی هست)
سعی کن آرامش داشته باشی، بعضی وقتا تمرین کن که به هیچ چیزی فکر نکنی(واقعا خیلی جذابه که به هیچ چیزی فکر نکنی)
سعی کن بخندی، فیلم ببین، کتاااااب بخون(کتاب معجزه میکنه) مخصوصا رمان، باعث میشه بجای اینکه به اون بیماری فکر کنی، به داستان رمانی که میخونی فکر کنی(سعی کن داستان رو تحلیل کنی)
یه حالت عرفانی برای خودت درست کن، آروم غذا بخور، وقتی میخوای بری بیرون آروم لباس بپوش، وقتی میری حموم آروم لیف بکش و...
و توصیه آخرم اینه که بدنت رو دوست داشته باش : )
موفق باشی
نماز
قران
دعا کمیل ندبه توسل زیارت عاشورا
بهترین درمانگرهای معنوی و فراطبیعی.درمان کننده روح و روان.
ما کنکوریها بیشتر از همه چیز نیاز به ارامش داریم و چه چیز بهتر از ارتباط با خدا.
ما کنکوریها برا تحمل اینهمه فشار جسمی روحی نیاز به یک درمانگر داریم و هیچ چیزی بهتر از ارتباط باخدا نیست.
اگر میتونی مسجد هم برو که فضای مسجد یه حالت ارام کننده داره.
بهیچ وجه دنبال قرص دارو نباش که سیستم طبیعی بدن رو فقط بهم میرزن و فقط این داروهای که میدن مسکن هستن و همش عوارض دارن.
یجا رو خوب میکنن, اما ده جارو خراب میکنن.اعتیاد هم اگر بهشون پیدا کرد که دیگه هیچ.
متخصص و راوندرمان و ....هم بازهم مثل مُسکنه.امروز خوبی, فردا باز اثر صحباتشون رفته....
کلا نماز و قران و دعا به ادم انرژی ایی که میده در عین اینکه ریکاوری میشی, اما آروم شدی و نگرانی و استرس نداری.
قران بخون و معنی فارسی اون هم بخون.
کتاب مطالعه کن در مورد این مواردی که اذیتت میکنن.(من اسمه مواردی که داری رو نمیگم چون دوست دارم فک کنم خیلی زود اصلاح میشی)
ورزش هم انجام بده.چون یه حالت نشاط اور و شادی بخش داره.
طب سنتی رو فراموش نکن.چون اکثرا با گیاه هست درمانشون , عوارض نداره , درصورت زیاده روی نکردن.
یه نمونش برا ارام بخشی و نشاط; گلاب و دمنوش گل گاو زبان و عرق بیدمشک هست.
ایشالا رو به راه میشی.نگران نباش
دوصد بدرررود
ویرایش توسط omid2s : 24 شهریور 1400 در ساعت 19:29
پرنده ای که از مترسک بترسد،از گرسنگی خواهد مرد ... "ارنستو چه گوآرا"
عزیز من ، میدونم با وجود اون همه دغدغه ذهنی رتبه ۱۶ هزار آوردی اما ای کاش انتخاب رشته میکردی . ببین رتبه زیر هزار یا زیر دو هزار تجربی تمرکز بالا و ذهن آزاد میخواد . شما تا وقتی تمرکز بالا و کنترل روی ذهنت نداشته باشی و مدام در حال دعوا با خودت باشی حتی ممکنه رتبه ای بدتر از سال ۱۴۰۰ بیاری الان هم که تابستون رو از دست دادی شانست واسه قبولی تو رشته خوب خیلی اومده پایین اگه قرار باشه پاییز و زمستون و بهار هم از دست بدی که دیگه هیچی. باید ذهنت رو آزاد کنی تا بتونی درس بخونی. اگه روان درمانگر خوب پیدا کردی که خیلی کم پیدا میشه ده میلیون هم هزینه داشت بده درست شو فقط .
ویرایش توسط omid2s : 24 شهریور 1400 در ساعت 20:09
بهترین و اولین پیشنهاد رفتن پیش روانشناسه اما اگر نمیتونی رواشناس تلفنی هم هست میتونی تماس بگیری که هزینه ش کمتره در حد ساعتی 50 هزار تومن و اینا
اما به تازگی کتابی خوندم تحت عنوان قانون 5 ثانیه
این قانون به این صورته که در مورد کیس شما هر وقت افکاری که میگی به سراغت اومد و خواستی برگردی اون جملات کتاب رو دوباره بخونی از 5 تا 1 بشمار و از اون کار صرف نظر کن
اون 5 ثانیه به این دلیله که اجازه نمیده دربارهش فکر کنی و خودت رو قانع کنی که برگردی
اگه دیدی 5 ثانیه کار نکرد کوتاهترش کن مثلا از 3 بشمار تا 1
دلیل علمی این کار رو هم توضیح داده که جاش نیست اینجا بگم اما روشش واقعا جواب میده درباره خود من که اینطوری بوده و خودم رو تونستم مجبور کنم کارهایی رو انجام بدم که قبلا نمیتونستم
تو کتابش هم یه عالمه مثال آورده
فقط یادت باشه از 5 تا 1 بشماری نه برعکس چون ممکنه دلت بخواد به جای 5 تا 6 و 7 و ... هم بشماری وفرصت کافی رو به ذهنت بدی که بهانه و دلیل برات بسازه و توجیه کنه
خود نویسنده این کتاب هم استرس شدید داشته و حملات پنیک هم بهش دست میداده و 20 سال سرترالین مصرف کرده اما در نهایت تونسته خودش رو درمان کنه
امتحانش کن ضرری نداره
LEFT
4/19/2021
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)