خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    نمایش نتایج: از 1 به 11 از 11
    1. Top | #1
      کاربر انجمن

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات

      Lightbulb اشتباهات من طی دوسال کنکور دادن

      سلام
      بدون مقدمه میرم سراغ اصل مطلب

      تابستانی بود که میرفتم کلاس دوازدهم و خودمو کنکوری به حساب آورده بودم و توی این تابسون کل درسای دهم و یازدهم رو هم خوندم هم تست زنی کردم هم نکاتشو توی یه دفتر نوشتم. مثلا برای زیست برای دهم و یازدهم هر کدوم یه دفتر جدا و پر از نکته از خودم نوشته بودم نکته های تست ها نکته هایی که از شکل های زیست خودم استخراج میکردم خلاصه توی ذهنم رشته های تاپ دانشگاه های خوب بود چون حداقل توی مدرسه ی ما کسی تابستونو اینجوری درس نخونده بود

      دانش آموز درس خونی هم نبودم هفتم هشتم که کلا بیرون و با رفیقا نهم هم با رفیقا ولی کنارش یکم درس خوندم و اومدم تجربی دهم در حد مدرسه خونده بودم یکم بیشتر من حتی تابستونی که میومدم یازدهم کمی از درسای دهم رو خوندم یازدهم حتی در حد مدرسه هم نخوندم

      شد اول مهر به دلایلی من حتی مدرسه هم ثبت نام نکرده بودم پدرم یادشون رفته بود چون با دوچرخه میرفتم مدرسه همون روز اول مهرم یه تصادف کردم و با صورت خونی و سر شکسته رفتم مدرسه و به خاطر ثبت نام نبودن و خوردن به تعطیلی یه چند روز اولو نرفتم مدرسه

      یه یک ماهی طول کشید تا پدرمو راضی کنم تا منو قلم چی ثبت نامم بکنه اولین تراز رویادمه شدم 5888 همکلاسیا میگفتن خوبه منم به نظرم بد نیومد تا اینکه پدرم به دلیل ادامه تحصیل از شهر ما رفت و یک ماه یک ماه برای دو یه سه روز برمیگشت و دوباره میرفت

      منم چون میرفتم کتابخونه یه هفته طبق برنامه قبلی پیش رفتم ولی بعد یه مدتی به جای کتابخونه سر از پاتوق رفیقام در میاوردم خلاصه خاطره های خوبی هم داشتم ولی به حسرتش نمیرزید

      همین روند ادامه پیدا کرد طوری که از ساعت دو بعد از ظهر تا دوازده یک دو شب بیرون بودم و مثلا کتابخونه بودم رفیق بازی کردم گیم نت رفتم هر کاری رو که میشد تو شهر انجام بدی انجام دادم

      البته چون حس بلاتکلیفی و مفید نبودن داشتم افسرده شدم و زیاد ماجرا جالب نبود

      خلاصه کنکور 99 رو دادم و رتبم اومد 75000

      از همون روز بعد کنکور کاغذ ورداشتم و مشکلاتم رو نوشتم و از همون اوایل با ساعت مطالعه کم شروع کردم

      یکی از مشکلای اساسیم نداشتن پول بود

      کار به جایی رسیده بود که این تلقینو داشتیم با یه نفر دیگه باید بعد هر پارت درس یه نخ سیگار بکشیم بعضی وقتا که پول نداشتیم و نمیتونستیم بخریم درسم نمیتونستیم بخونیم کار به جایی رسید که من یکی از کتابام رو فروختم تا بتونم این لعنتی رو بخرم تا درس بخونم

      به خاطر همین یه چهل پنجاه روزی رو رفتم سر کار و یه پول تپل گیرم اومد و شروع کردم به درس خوندن


      از اینجا به بعد خوندنش برای هر کنکوری واجب هست

      خب با خودم گفتم قلم چی غیر حضوریه چکاریه برم پول بدم و از این داستانا و نرفتم برا ثبت نام برای خودم یه برنامه نوشتم که اینجوری بود

      یک ماه دهم یک ماه یازدهم یک ماه دوازدهم
      دوباره یک ماه دهم یک ماه یازدهم یک ماه دوازدهم
      دوباره یک ماه دهم یک ماه یازدهم یک ماه دوازدهم


      یک ماهم اضافه میومد و میگفتم فقط تست دور دنیا و کنکوریوم میزنم و میرم برا پزشکی اصفهان
      برنامم اینجوری بود

      صبح ساعت هفت و نیم شروع درس و پارتای دو ساعتی وبین هر پارت یک ربع استراحت
      روزانه 12 ساعت میشد شبش هم یه نیم ساعتی برم بیرون یه سیگاری بکشم یا تنها باشم یا بچه هارو ببینم+هر شب خوندن لغات یک درس زبان

      خلاصه دو ماه اینجوری بود تا اینکه پدرم گفت تو پشت کنکوری هستی چرا میری بیرون و از این داستانا و من نادون جسارت به خرج ندادم و قبول کردم

      سه هفته که گذشت دیدم حالم زیاد جالب نیست و بازدهی و ساعت مطالعم داره کم میشه دیدم چکار کنم چکار نکنم رفتم پاکت رو به خانه اوردم و روی پشت بوم جاساز کردم و بین پارت ها میرفتم بالا و خودم رو تخلیه میکردم

      ساعت مطالعم خوب شد و یک یک ماهی رو دوباره با روزی 12 ساعت سپری کردم ولی دوباره دلم گرفت این تو خونه موندنا و نداشتن هیچ تفریح و نشاطی کار خودشو کرد من بازم افسرده شدم و هر کاری میکردم نمیتونستم درس بخونم میومدم اینستا بازی میکردم هر کاری میکردم به غیر درس

      و این اوضاع تا خود کنکور ادامه داشت و منی که پارسال چون در شانم نبود برم دانشگاه های ازاد و پیام نور و علم وهنر
      مجبورم امسال بین این دانشگاها و موندن دوباره فکر کنم چون با پارسال فرق زیادی نکردم امسالم شدم 45000


      و چقدر ناراحت میشم به اینکه نتیجه ی این همه تلاش تقریبا هیچ بوده

      البته همشم تنبلی خودم نبود پدر من دو تا عمل سنگین تعویض مفصل گوی و کاسه ای لگن داشتن
      کل کارای خونه روی دوش من بود هر روز صورت درد کشیده و گریون پدرم رو میدیدم و شرایط روحی و روانی خوانواده ی ما اصلا جالب نبود
      بعدم دنبال کارای بیمه و خلاصه کارت به اداره های دولتی بیفته میفهمی چی میگم

      دو سه ماه مونده به کنکور گفتم مشکلی نداره میرم مکانیکی ماشین یاد میگیرم و درامدشم خوبه
      بعد کنکور وقتی محیطشو دیدم گفتم جای من اینجا نیست
      سه روز رفتم در مغازه ولی نتونستم برم تو حتی نیم ساعت وایساده بودم اما یه چیزی نمیزاشت برم تو
      در نهایت رفتم و بعد یک روز کار اونجارو ترک کردم

      یه نصیحت از من توی سال کنکور هر موقع از این فکرا اومد سراغتون بندازینش دور
      برای شما هیچ کاری بهتر از درس خوندن نیست من الان فهمیدم چه اشتباهی کردم اشتباهات منو لطفا تکرار نکنین و چیزی که لیاقتش رو دارین و به دست بیارین

      اشتباهات رو لیست میکنم تا باشد که شما گمراه نشوید

      1عدم استمرار 2 نداشتن تفریح مشخص 3 نداشتن یه برنامه راهبردی 4 تنبلی 5 ندادن ازمون 6 درگیر حاشیه شدن 7 امروز و فردا کردن 8 فکر های بیجا راجب کار و زندگی
      8 توهم علاقه نداشتن به رشته های تجربی

      اگه الان برگردم به قبل این کارارو انجام میدم

      1برنامه ی کلی رو طبق قلم چی میرم و برنامه ی هفتگی و روزانم اینجوریه

      شنبه صبح=هفت و نیم تا نه . نه و ده دقیقه تا ده و چهل زیست . ده و پنجاه تا دوازده و بیست . دوازده و نیم تا دو ادبیات
      شنبه بعد از ظهر=سه و نیم تا پنج . پنج و ده دقیقه تا شش و چهل ریاضی . شش و پنجاه تا هشت و بیست دینی
      یکشنبه صبح=
      هفت و نیم تا نه . نه و ده دقیقه تا ده و چهل شیمی . ده و پنجاه تا دوازده و بیست . دوازده و نیم تا دو زبان
      یکشنبه بعد از ظهر=سه و نیم تا پنج . پنج و ده دقیقه تا شش و چهل فیزیک . شش و پنجاه تا هشت و بیست عربی


      هشت و نیم به بعد برای سرگرمی و تفریح هست و با این برنامه روزانه ده ساعت و نیم پارت درسی داریم و بین هر پارت ده دقیقه استراحت
      و این برنامه به مدت دوازده روز تا پنج شنبه یعنی یک روز قبل قلم چی ادامه داره پنج شنبه هم برای مرور
      برای ادبیات و زبان به اندازه ی تخصصی ها وقت گذاشتم چون برای ادبیات به نظرم نیاز هست و توی زبان ضعیف بودم

      2منابعی که استفاده میکردم(کاملا شخصی هست لزوما برای شما مفید نیست)

      ادبیات=ادبیات موضوعی میکروطلایی گاج
      عربی=عربی جامع خیلی سبز
      دینی=دینی جامع میکروطلایی(هر کتابی توی دینی خوبه)
      زبان=یا میکروطلایی یا میکرونقره ای یا خیلی سبز جامع

      زیست=زیست جامع میکرونقره ای(جلدش پروفسور سمیعی هست)
      شیمی=دوجلدی های بهمن بازرگانی
      ریاضی=ریاضیات جامع مهروماه
      فیزیک=پایه خیلی سبز و دوازدهم میکرونقره ای


      و همشون رو سیمی میکردم تا راحت تر استفاده کنم

      هر چی به ذهنم رسید رو گفتم امیدوارم این نوشته ها حداقل باعث بشه یه نفر اشتباهات منو تکرار نکنه و آیندش قشنگ تر بشه

      شما هم اگه اشتباهاتی داشتین بنویسین تا کنکوری ها تکرارش نکنن

      امیدوارم هر کسی نتیجه ی تلاشی رو که میکنه ببینه

      ویرایش توسط pishvaa : 15 مرداد 1400 در ساعت 19:26

    2. Top | #2
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      تو کشور رتبت این شد یا تو سهمیه ؟

    3. Top | #3
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      رتبت تو کشور شد یا سهمیه ؟

    4. Top | #4
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      رتبت تو کشور شد یا منطقه ؟

    5. Top | #5
      کاربر انجمن

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Lilamir نمایش پست ها
      تو کشور رتبت این شد یا تو سهمیه ؟
      توی سهمیه متاسفانه

    6. Top | #6
      کاربر نیمه فعال

      Ashegh
      نمایش مشخصات
      رفیق ی نصیحت برات دارم

      شرایط روحی و روانی خوبی نداری ، به نظرم موندن برای یکسال نمیتونه چیزی رو عوض کنه جز اینکه شما رو افسرده تر میکنه و میندازه توی چرخه بی نهایت کنکور دادن و قبول نشدن و افسرده تر شدن

      بهتره همین اول خودت رو نجات بدی و هر رشته ای که علاقه داری و عشق میکنی بزن برو ، من به تمام کنکوری های سال 1400 اکیدا توصیه میکنم پشت کنکور نمونید ، برید و زندگی کنید ، تهش چی؟؟؟

    7. Top | #7
      کاربر انجمن

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط thanks god نمایش پست ها
      رفیق ی نصیحت برات دارم

      شرایط روحی و روانی خوبی نداری ، به نظرم موندن برای یکسال نمیتونه چیزی رو عوض کنه جز اینکه شما رو افسرده تر میکنه و میندازه توی چرخه بی نهایت کنکور دادن و قبول نشدن و افسرده تر شدن

      بهتره همین اول خودت رو نجات بدی و هر رشته ای که علاقه داری و عشق میکنی بزن برو ، من به تمام کنکوری های سال 1400 اکیدا توصیه میکنم پشت کنکور نمونید ، برید و زندگی کنید ، تهش چی؟؟؟
      حرف شما درسته به نظروم دیگه صلاح نیست بمونم پشت و قراره برم توی یک رشته ای برای تحصیل
      ایشاالله عاقبتمون بخیر بشه

    8. Top | #8
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      قسمت برنامه ریزیت واسم خیلی خیلی جالب بود

      یک ماه دهم یک ماه یازدهم یک ماه دوازدهم
      این اسمش برنامه ریزی نیست هر کسی این کارو میتونه انجام بده

      ایشالا در ادامه زندگی موفق بشی و بتونی راهت رو پیدا کنی

    9. Top | #9
      کاربر انجمن

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط amir1376 نمایش پست ها
      قسمت برنامه ریزیت واسم خیلی خیلی جالب بود

      یک ماه دهم یک ماه یازدهم یک ماه دوازدهم
      این اسمش برنامه ریزی نیست هر کسی این کارو میتونه انجام بده

      ایشالا در ادامه زندگی موفق بشی و بتونی راهت رو پیدا کنی
      ممنون ولی اگه برگردم به قبل دیگه این برنامه رو استفاده نمیکنم طبق برنامه قلم چی جلو میرم

    10. Top | #10
      کاربر اخراجی

      نمایش مشخصات
      پیشوا حداقل واسه برنامه ریزی از یکی کمک میگرفتی مشاوری چیزی

    11. Top | #11
      کاربر انجمن

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط meghdad نمایش پست ها
      پیشوا حداقل واسه برنامه ریزی از یکی کمک میگرفتی مشاوری چیزی
      اون وقت فکر میکردم از این برنامه بهتر وجود نداره
      بعضی وقتا بعضی اشتباها رو نمیشه درستشون کرد

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن