خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 1 به 15 از 19
    1. Top | #1
      sea
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات

      دوستانی که بعد چند سال دوری از درس مجدد کنکور دادن بیان

      سلام وقت همگی بخیر
      لطفا دراین تاپیک تجربیاتتون رو دراین زمینه بفرمایید تا برای بقیه هم مفید باشه
      چند سال دوربودین؟
      رشته تون چی بود؟
      رتبتون چندشد؟چه مدت مطالعه کردین؟
      با ناراحتی و افسوس گذشته و ..کلا مشکلات روحی ممکن چطور مقابله کردین؟
      کلا هر تجربه و حرف ی که فکر میکنید مهم و موثر هست رو بفرمایید


      پیشاپیش ازهمه کسایی که تجربیاتشون رو دراین تاپیک قرار میدن متشکرم

    2. Top | #2
      کاربر فعال

      نمایش مشخصات
      کنکور ندادیم می خوایم کنکور بدیم

    3. Top | #3
      کاربر انجمن

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      سلام من دانشجو ترم اخر کارشناسی صنایع غذایی هسم و میخام ۴۰۱ کنکور بدم .... سال ۹۵ اولین کنکورم بود که خب کلا تو فاز درس نبودم وهمینطور شانسی زدم سوالارو و ی رتبه فضایی شد و بعد سال۹۶ کنکور دادم که خب مامانم منو بزور ی جا مشاور میبرد که چه عرض کنم یارو روانی بود خلاصه اون سالمم با گریه زاری و حال بعد سپری شد و فقط مهر تا اذر تونسم بخونم اونم چه خوندی کاملا روشا وهمه چی غلط و داغون اصن ی چیز فجیحی الان تازه میفهمم من چه جلبکی بودم اون موقع و ۱۷ هزار شدم .... الانم یکمی شروع کردم .... ۴۰۱ رو مطمنم قبول میشم ... ارزوها هیچ وقت نمیمیرن .... فعلا درگیرم ی مشاور خوب پیدا کنم که واقعا سخته نیس اصن

    4. Top | #4
      کاربر نیمه فعال

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط D.Farnoosh.r نمایش پست ها
      سلام من دانشجو ترم اخر کارشناسی صنایع غذایی هسم و میخام ۴۰۱ کنکور بدم .... سال ۹۵ اولین کنکورم بود که خب کلا تو فاز درس نبودم وهمینطور شانسی زدم سوالارو و ی رتبه فضایی شد و بعد سال۹۶ کنکور دادم که خب مامانم منو بزور ی جا مشاور میبرد که چه عرض کنم یارو روانی بود خلاصه اون سالمم با گریه زاری و حال بعد سپری شد و فقط مهر تا اذر تونسم بخونم اونم چه خوندی کاملا روشا وهمه چی غلط و داغون اصن ی چیز فجیحی الان تازه میفهمم من چه جلبکی بودم اون موقع و ۱۷ هزار شدم .... الانم یکمی شروع کردم .... ۴۰۱ رو مطمنم قبول میشم ... ارزوها هیچ وقت نمیمیرن .... فعلا درگیرم ی مشاور خوب پیدا کنم که واقعا سخته نیس اصن
      تقریبا شبیه همه شرایطمون جز اینکه من علوم تغذیه ام و ۳ ترم مونده تا تموم بشه درسم

    5. Top | #5
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      در کنکور ریاضی سال 95 توو رشته مهندسی شیمی دانشگاه صنعتی سهند تبریز پذیرفته شدم و سال 98 توو آزمون استخدامی آتش نشانی قبول شدم (که هیچ ربطی هم به مهندسی شیمی نداره ) !
      به هر حال امسال تصمیم دارم برا کنکور تجربی 1401 بخونم و آماده بشم؛ چرا که تازه فهمیدم فرضا خوندن درسی مثل زیست شناسی چقدر میتونه واسه آدم دلچسب باشه .
      فقط اینو بگم اگه ذهنتون هنوز آماده هست و هنوز هم کشش مطالعه و درس خوندن رو داره دیگه به هیچ چیزی فکر نکنین جز تلاش برای رسیدن به هدف؛ وگرنه که غیر این باشه صرفا با رویا پردازی همچنان دارین عمر خودتون رو هدر میدین !!!
      اینو بدونین همواره ذهن خسته در سال کنکور رویا پردازی های محال رو میتونه در لحظه واسه آدم به تصویر بکشه، اونم دریغ از ذره ای سوق دهی برای تلاش بمنظور رسیدن به هدف !
      پس برای شروع به هر کاری، قبل از هرچیزی ذهنتون رو خانه تکانی کنین و همواره اونو شاداب نگه دارین!...
      بازم گفتنیه این همیشه آمادگی روانی هست که باعث ایجاد آمادگی ذهنی و بدنبال اون اجرای برنامه های آموزشی میشه .
      آمادگی روانی که موجب داشتن مهارت توو درس خوندن و تمرکز حواس حین مطالعه و یادگیری مطلوب میشه، به شکل پیچیده ای با آمادگی ذهنی آمیخته شده .
      داشتن اعتماد به نفس نشانه بودن آمادگی روانیه ...

    6. Top | #6
      sea
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      اگه براش تلاش نکنم هم حسرتش همیشه برام میمونه و ازارم میده

      متاسفانه وسواس فکری دارم که اذیتم میکنه
      یعنی خیلی دوست دارم بخونم ولی وقتی میخونم هنه افکار منفی بهم هجوم میارن و عملکردم رو مختل میکنن
      از تکنی‌ک نوشتنم استفاده کردم فایده نداشت

    7. Top | #7
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط sea نمایش پست ها
      اگه براش تلاش نکنم هم حسرتش همیشه برام میمونه و ازارم میده

      متاسفانه وسواس فکری دارم که اذیتم میکنه
      یعنی خیلی دوست دارم بخونم ولی وقتی میخونم هنه افکار منفی بهم هجوم میارن و عملکردم رو مختل میکنن
      از تکنی‌ک نوشتنم استفاده کردم فایده نداشت
      مکالمۀ ذهنی چگونه شخصیت ما را شکل می‌دهد و سرنوشت ما را رقم می‌زند؟ (+راه‌حل تغییر)

    8. Top | #8
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      @sea
      دوست عزیز
      هیچ چیز و هیچ کس نمیتونه به شما کمک کنه به جز خودتون؛چون افکار منفی تو ذهنتون شگل میگیرن،باید سعی کنید افسار ذهنتون رو دست بگیرید و کنترلش کنید.
      و اینکه
      کتاب زیر رو در این رابطه پیشنهاد میدم:
      "نمی توانی به من آسیب بزنی"از آقای دیوید گاگینز

      موفق باشید

    9. Top | #9
      sea
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Mahrou نمایش پست ها
      @sea
      دوست عزیز
      هیچ چیز و هیچ کس نمیتونه به شما کمک کنه به جز خودتون؛چون افکار منفی تو ذهنتون شگل میگیرن،باید سعی کنید افسار ذهنتون رو دست بگیرید و کنترلش کنید.
      و اینکه
      کتاب زیر رو در این رابطه پیشنهاد میدم:
      "نمی توانی به من آسیب بزنی"از آقای دیوید گاگینز

      موفق باشید
      ممنون عزیزم
      رفتم خلاصش رو یه نگاهی انداختم
      حقیقتش کتابهایی بااین مضمون بیشتر آزارم میدن!!!بعد خواندن چنین کتابهایی بدتر حس پوچی،ناکارامدی وعجز و....میگیرم

    10. Top | #10
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط sea نمایش پست ها
      ممنون عزیزم
      رفتم خلاصش رو یه نگاهی انداختم
      حقیقتش کتابهایی بااین مضمون بیشتر آزارم میدن!!!بعد خواندن چنین کتابهایی بدتر حس پوچی،ناکارامدی وعجز و....میگیرم
      خواهش عزیزم
      هرجور راحت تری عمل کن
      خیلی خیلی هم مراقب حال دلت باش

    11. Top | #11
      کاربر فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط sea نمایش پست ها
      اگه براش تلاش نکنم هم حسرتش همیشه برام میمونه و ازارم میده

      متاسفانه وسواس فکری دارم که اذیتم میکنه
      یعنی خیلی دوست دارم بخونم ولی وقتی میخونم هنه افکار منفی بهم هجوم میارن و عملکردم رو مختل میکنن
      از تکنی‌ک نوشتنم استفاده کردم فایده نداشت

      با سلام. من رشته م روان شناسی نیست با اطلاعات محدود خودم اینا رو میگم.
      موردی که شما مشخص کردین وسواس فکری نیست و نشخوار ذهنی هست
      (Mind Rumination/Ruminating Thoughts). من درک می کنم چون خودمم هم گاها دچارش شدم. این افکار منفی شما احتمال زیاد دلیلی منطقی براش هست. مثلا مواردی از این دست (البته برای هر کس متفاوته)
      1. وقتم کمه احتمالا نتونم موفق بشم
      2. شیمی مسائلش سخته شاید نتونم خوب بزنم
      3. من تو این سن چجوری قبول شم
      4. اصلا گیرم قبول شم چجوری 7 سال دیگه بخونم
      5. الان همه درصد بالا میزنن من کی بتونم برسم به اونا
      6. من ساعت مطالعم کمه پس حتما موفق نمیشم و ....

      ساده بگم نشخوار ذهنی همون دیالوگ شخصیت گلام تو گالیوره که مدام می گفت: من میدونم کارمون تمومه
      در اکثر موارد برای دانش آمورای کنکوری وسواسی درکار نیست بلکه نشخوار ذهنی هست که دلایل ایجادش منطقی تر از وسواسه. وسواس بیشتر موارد بی منطق و بیهوده رو شامل میشه.
      برای حل نشخوارهای فکری هم دلایل منطقی تری لازمه. یعنی راهکار منطقی برای هر مسئله که میاد ذهنمون. این راهکارهای منطقی مختص هر کس هست. من فقط مثال میزنم.

      من تو این سن چجوری قبل شم؟ راهکار: علم و موفقیت و رسیدن به آرزو سن و سال نمیشناسه و بسیاری از انسان های موفق در سنین بالا استارت زدن. من هم توان خودمو میشناسم که اومدم تو این راه. حرکت و تلاش از من، برکت از خدا

      درصد همه بالاست من چیکار کنم حتما نمی رسم. راهکار: با یک برنامه منطقی و حساب شده و تلاش و همت خودم و توکل به خدا و تعداد تست بالا من هم درصدم رو بالا می برم

      سنم بالاست گیرم که پزشکی بیارم طول میکشه آخه. به نظرم فایده نداره. راهکار: من یکبار بدنیا امدم و اگه سراغ هدفم نرم ذهنم آروم نمیشه (نمیگیگیره). من چه برم سمت پزشکی چه نرم ده سال بعد سنم ده سال بیشتره. پس بهتره برم سمت هدفم.

      نمونه های نشخوار ذهنی تو دانش آموزان کنکوری خیلی زیاده. شما هم اگر صلاح می دونید با یک روان شناس خوب تلفنی یا اگر مشکلی ندارین حضوری صحبت کنید. با این شرایط ذهنی درس رو شروع نکنید. انگار مثلا ذهن شما 1 ترا حافظه داره بعد 800 گیگش با این افکار پره و شما داری با همون 200 گیگ درس میخونی. سخت میشه اینطوری.
      ویرایش توسط Rubiker : 31 خرداد 1400 در ساعت 16:12 دلیل: نمیگیگیره یادم رفته بود

    12. Top | #12
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      سلام
      من بعد یک دهه با هدف دندون میخوام وارد عرصه بشم!
      ولی واقعا نمیدونم چجوری و از کجا شروع کنم.
      خوب میشد اگه میومدید گروهی با یه برنامه خوب جلو میرفتیم

    13. Top | #13
      کاربر فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Amir_rezaa نمایش پست ها
      سلام
      من بعد یک دهه با هدف دندون میخوام وارد عرصه بشم!
      ولی واقعا نمیدونم چجوری و از کجا شروع کنم.
      خوب میشد اگه میومدید گروهی با یه برنامه خوب جلو میرفتیم
      سلام

      عزیز تجربه نشون داده با یک برنامه یا گروهی نمیشه خیلی ایده آل خوند

    14. Top | #14
      sea
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Rubiker نمایش پست ها
      با سلام. من رشته م روان شناسی نیست با اطلاعات محدود خودم اینا رو میگم.
      موردی که شما مشخص کردین وسواس فکری نیست و نشخوار ذهنی هست
      (Mind Rumination/Ruminating Thoughts). من درک می کنم چون خودمم هم گاها دچارش شدم. این افکار منفی شما احتمال زیاد دلیلی منطقی براش هست. مثلا مواردی از این دست (البته برای هر کس متفاوته)
      1. وقتم کمه احتمالا نتونم موفق بشم
      2. شیمی مسائلش سخته شاید نتونم خوب بزنم
      3. من تو این سن چجوری قبول شم
      4. اصلا گیرم قبول شم چجوری 7 سال دیگه بخونم
      5. الان همه درصد بالا میزنن من کی بتونم برسم به اونا
      6. من ساعت مطالعم کمه پس حتما موفق نمیشم و ....

      ساده بگم نشخوار ذهنی همون دیالوگ شخصیت گلام تو گالیوره که مدام می گفت: من میدونم کارمون تمومه
      در اکثر موارد برای دانش آمورای کنکوری وسواسی درکار نیست بلکه نشخوار ذهنی هست که دلایل ایجادش منطقی تر از وسواسه. وسواس بیشتر موارد بی منطق و بیهوده رو شامل میشه.
      برای حل نشخوارهای فکری هم دلایل منطقی تری لازمه. یعنی راهکار منطقی برای هر مسئله که میاد ذهنمون. این راهکارهای منطقی مختص هر کس هست. من فقط مثال میزنم.

      من تو این سن چجوری قبل شم؟ راهکار: علم و موفقیت و رسیدن به آرزو سن و سال نمیشناسه و بسیاری از انسان های موفق در سنین بالا استارت زدن. من هم توان خودمو میشناسم که اومدم تو این راه. حرکت و تلاش از من، برکت از خدا

      درصد همه بالاست من چیکار کنم حتما نمی رسم. راهکار: با یک برنامه منطقی و حساب شده و تلاش و همت خودم و توکل به خدا و تعداد تست بالا من هم درصدم رو بالا می برم

      سنم بالاست گیرم که پزشکی بیارم طول میکشه آخه. به نظرم فایده نداره. راهکار: من یکبار بدنیا امدم و اگه سراغ هدفم نرم ذهنم آروم نمیشه (نمیگیگیره). من چه برم سمت پزشکی چه نرم ده سال بعد سنم ده سال بیشتره. پس بهتره برم سمت هدفم.

      نمونه های نشخوار ذهنی تو دانش آموزان کنکوری خیلی زیاده. شما هم اگر صلاح می دونید با یک روان شناس خوب تلفنی یا اگر مشکلی ندارین حضوری صحبت کنید. با این شرایط ذهنی درس رو شروع نکنید. انگار مثلا ذهن شما 1 ترا حافظه داره بعد 800 گیگش با این افکار پره و شما داری با همون 200 گیگ درس میخونی. سخت میشه اینطوری.
      حقیقتش هم وسواس دارم هم نشخوار
      تشخیص وسواس رو پزشک داد
      متنها عمده علت همه اینا همین جو و حاشیه های موجوده اینکه معلوم نیست چه تغییراتی میدن و....

    15. Top | #15
      کاربر فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط sea نمایش پست ها
      حقیقتش هم وسواس دارم هم نشخوار
      تشخیص وسواس رو پزشک داد
      متنها عمده علت همه اینا همین جو و حاشیه های موجوده اینکه معلوم نیست چه تغییراتی میدن و....
      یه کنکور ۴۰۱ بدون تغییر و... پیش روی شماست با حدود ۱۳ ماه فرصت. بعد شما نگران تغییرات هستین؟ دیدم که تو تاپیکا پیگیر ۴۰۲ هستین. نگران مسئله ای هستین که تقریبا مربوط به شما نیست و برای بعد شماست. اونم چیزی که در حد حرفه
      من سال ۸۳ هم کنکور دادم و همون مواقع هم حاشیه بود. اصلا مسئله بزرگی مثل کنکور جدا از حاشیه باشه باید تعجب کرد.
      اصلا ماهیت کنکور و موارد اینچنینی اینه یه عده در موردش حرف بزنن تا دیده بشن. اون هم نه حرف حساب.
      چون گفتین بعد سالها دوری می خونید دارم میگم که مراقب خودتون تو این مسیر باشید چون راحتتر از یه دانش آموز از مسیر منحرف میشین. اگرم بخواین دائم ببینید و پیگیر باشید که یه عده از خدا بی خبر چکار کردن و نکردن و چه به روز جوونا میارن با مصاحبه های گاه و بی گاهشون راجع به کنکور که دیگه بحثی نیست.


    صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن