سلام!
راستش من همین الان، فقط اکانت ساختم توی فروم که بتونم جواب بدم، گرچه شک دارم که استارتر دیگه این تاپیک رو چک کنه حتا...ولی بازم
چند وقت پیش توی یه چنل تلگرام بود فکر کنم، یه روایت خوندم از خانم دکتری که سال 97 کنکور داده بود. دقیق جزئیاتش یادم نیست، ولی گفته بودن که کنکور دومشون بوده. اسمشون رو هم نمیدونم. وضعیتشون مثل خودم و خودت بود، سال دوم کنکور. ناامید. رنجیده. کلافه. تلاش نکرده بود و برنامه هاش رو انداخته بود واسه فردا و شنبه و اول ماه و...اینا که خودمونم میدونیم. نوشته بود که با خودش قرار گذاشته بوده از عید و شروع سال جدید دیگه شروع کنه بخونه و بازم ننشسته بود پای درس. دقیق ننوشته بودن که چی باعثش شده، ولی از اواسط اردیبهشت دیگه به خودش میاد و میشینه بکووووب در حد مرررگ درس میخونه. "اواسط اردیبهشت" الان 5 روز گذشته ازش. میگفت از ساعت 4 صبح تا 12 شب بکوب میخونده! (حالا میدونم میخواید بیاید بگید وا مگه میشه پس نظافت و غذا و خواب چی؟!) میگفت غذا خوردن و همه وعده ها نهایت نیم ساعت. غیرممکن نیست. ایشون همون سال پزشکی شیراز قبول میشن (رتبه 3 رقمی) و به قول خودشون، رمز موفقیتشون تعداد تست بسیار بالا بوده. میگفت چندتا دفتر صد برگ فقط واسه ریاضی تموم کرده. روزی بیشتر از هزار تا تست میزده.
ببین تو این 50 روز باقیمونده، رتبه 4 رقمی خوب که میشه آورد دیگه، نه؟ فقط باید عین ایشون یه چیزی درونت آتیش بگیره، تکونت بده. باید وحشی بشی. بشینی دیوانه وار تست بزنی و درس بخونی. (به نظر من الان که دیگه وقت درسنامه و کتاب خوندن نیست. باید تست بزنی تحلیل کنی. تست کنکور+آزمون) من خودم وضعیتم عین خودته. دارم فقط تست میزنم و تحلیل میکنم. هدفم هم فیزیوتراپیه. تهش هم اگه نشه نهایتا یا زبان میرم یا مرگه دیگه. حداقل میگم تلاشمو کردم. چیزی از دست نمیدی تو این 50 روز. =) نشد هم یا بشین واسه سال بعد یا انا لله...
وسلام.