خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 3 از 4 نخستنخست ... 234 آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 31 به 45 از 56
    1. Top | #31
      پاسخگوی ارشد

      نمایش مشخصات
      سخن مُرّة بن مُنقِذ ِ عبدی (که از رحمت خدا دور باد)، قاتل حضرت علی اکبر علیه السلام:


      میروم تیغ ِ خود نمایم تَر
      بشِکافم سر ِ علی اکبر (ع)!





      همه لطف خداست.

    2. Top | #32
      پاسخگوی ارشد

      نمایش مشخصات
      ندای حضرت سیّده زینب کبری سلام الله علیها از بالای تلّ زینبیّه خطاب به حضرت سیدالشهدا، امام حسین علیه السلام در گودی قتلگاه:

      ای بی پناه و بی کس و بی یار و یاورم
      ای غرق خون برادر ِ از جان نکوترم

      جسم تو پاره پاره ز شمشیر و از سنان
      من زنده بر تو مینگرم، ...ـاک بر سرم

      یک دم اجازه ای که بیایم به قتلگاه
      رنگین کنم ز خون تو روبند و معجرم








      همه لطف خداست.

    3. Top | #33
      پاسخگوی ارشد

      نمایش مشخصات
      زمزمه ی ساربانِ شتران کاروان حضرت سیدالشهدا امام حسین علیه السلام:

      چه کربلاست عزیزان! خدا نصیب کند!
      خدا مرا به فدای شه ِ غریب کند..





      همه لطف خداست.

    4. Top | #34
      پاسخگوی ارشد

      نمایش مشخصات
      گفتار جوان ِ رشید ِ حضرت سید الشهدا امام حسین علیه السلام، شبیه ِ پیغمبر (ص)، حضرت علی اکبر علیه السلام مبنی بر گرفتن ِ اجازه ی میدان از امام:


      خدا چگونه به بابم حسین (ع) نظاره کنم؟
      روا بُوَد که از این غصه جامه پاره کنم

      پدر نه یاور و یاری، نه ابن ِ‌سعد، امان
      به این چگونه بسازم؟ به آن چه چاره کنم؟

      اگر نشینم و گویم که هرچه بادا باد،
      ببایدم که از این خیمه گه کناره کنم!

      ولی چو شوق شهادت به سر فتاده مرا
      روم به نزد پدر، عرض ِ خود دوباره کنم

      پدر! دل از علی اکبر بِبُر، به من مپسند
      به کودکان ِ جگرتشنه ات نظاره کنم!





      همه لطف خداست.
      ویرایش توسط mahdi nazari : 11 آذر 1392 در ساعت 03:40

    5. Top | #35
      پاسخگوی ارشد

      نمایش مشخصات
      ورود شمر بن ذی الجوشن به سرزمین کربلا و تصمیم او برای حمله ی شبانه به کاروان امام حسین علیه السلام، شامگاه ِ نهم محرم، شب ِ عاشورا:

      می رسم از کوفه این دم با سپاه بیکران
      من به فرمان عبیدالله امیر کامران

      حمله خواهم برد امشب بر حسین بن علی (ع)
      نِی خدا را می شناسم، نه یک از پیغمبران!!!





      همه لطف خداست.

    6. Top | #36
      پاسخگوی ارشد

      نمایش مشخصات
      رویارویی جناب حُر بن یزید ریاحی رحمة الله علیه با قمر بنی هاشم علیه السلام پیش از ورود کاروان امام به سرزمین کربلا:



      حُر
      :

      تو کیستی که سر ِ ره به حُر گرفتی تنگ؟!
      تو را نَسَب ز که باشد ایا فلک اورنگ؟!

      عجب به چهره شباهت به مرتضی (ع) داری!
      یقین نَسَب تو به آن شاه ِ لافتی داری

      به من بگو که ز نسل کدام بانَسَبی؟
      گل ِ ریاض ِ کدامین قبیله ی عربی؟!





      همه لطف خداست.

    7. Top | #37
      پاسخگوی ارشد

      نمایش مشخصات
      زبان حال حضرت سید الشهدا امام حسین علیه السلام، در کنار بدن شریف حضرت قمر بنی هاشم، اباالفضل العباس علیه السلام!


      غرقه به خون برادرم، آه ز بی برادری
      کشته شده دلاورم، آه ز بی برادری

      طفلک نورس ِ مرا وعده ی آب داده ای
      وَه که چه آب می بَری! آه ز بی برادری





      همه لطف خداست.

    8. Top | #38
      پاسخگوی ارشد

      نمایش مشخصات
      آمدن حضرت سیدالشهدا امام حسین علیه السلام بر بالین حضرت سید الساجدین، زین العابدین، علی بن الحسین، امام سجاد علیه السلام، ظهر عاشورا:


      رسیده نوبت جان بازی ام به جنگ و جهاد
      روم به سرکشی ِ نور دیده، زین العباد

      غریب و بی کس و بیمار ِ من سلامُ علیک
      ضیاء دیده ی خونبار ِ من سلامُ علیک

      دمی ز بالش تب سر برآر ای بیمار
      که روی ماه تو بینم به حال زار و نزار





      همه لطف خداست.

    9. Top | #39
      پاسخگوی ارشد

      نمایش مشخصات
      کلام زَحَر بن قیس، حامل سرهای مطهر شهدای کربلا به شام (که از رحمت خدا دور باد)، هنگام ورود به شهر دمشق:

      این تشنه ها که آب ز شمشیر خورده اند
      جان بخش ِ عالمند که خود جان سپرده اند!





      همه لطف خداست.

    10. Top | #40
      پاسخگوی ارشد

      نمایش مشخصات
      حضرت عباس، قمر بنی هاشم علیه السلام، در پاسخ به دختر خردسال و تشنه ی امام حسین علیه السلام:


      دمی بنشین برادرزاده ی من
      بمیرم، ای دل از کف داده ی من

      لبت از تشنگی تبخال بسته
      چه سازم ای عمو با دست ِ بسته؟!

      به حق باب ِ خود، ای نور عینم
      مده خجلت که اندر شور و شینم

      خجالت از تو من بسیار دارم
      که من سقایم و آبی ندارم..





      همه لطف خداست.

    11. Top | #41
      پاسخگوی ارشد

      نمایش مشخصات
      فرمان یزید بن معاویه (که از رحمت خدا دور باد) مبنی بر آوردن اهل بیت رسول خدا (ص) و کاروان اسیران به کاخ اموی:

      بیاورید به مجلس همه اسیران را
      به کنج محفل ما جا دهید ایشان را!





      همه لطف خداست.

    12. Top | #42
      پاسخگوی ارشد

      نمایش مشخصات
      زبان حال جناب حَُر بن یزید ریاحی (رحمة الله علیه) در کنار پیکر فرزندش، ظهر عاشورا:

      عجب ای جان من دلشاد گشتی!
      به دشت کربلا داماد گشتی!!

      دلم می خواست در دنیای فانی
      به روی قبر من قرآن بخوانی..

      در این دنیا اگر خیری ندیدی
      مخور غم نزد زهرا (س) روسفیدی





      همه لطف خداست.

    13. Top | #43
      پاسخگوی ارشد

      نمایش مشخصات
      مژده دادن ِ نماینده ی لشکر کوفه، هنگام ورود اسیران کاروان امام حسین علیه السلام به شهر شام، پشت دروازه ی مهم شهر دمشق، معروف به دروازه ی «ساعات»:

      شامیان! از کربلا مُشک و عبیر آورده ام!
      اهل بیت مصطفی (ص) را دستگیر آورده ام!!





      همه لطف خداست.

    14. Top | #44
      پاسخگوی ارشد

      نمایش مشخصات
      آغاز گفت و گوی عمر بن سعد بن ابی وقاص (که از رحمت خدا دور باد) با حضرت سیدالشهدا، امام حسین علیه السلام و پیشنهاد بیعت با یزید، هفتم محرم. زمزمه ی ابن سعد هنگام حرکت به سوی خیمه گاه امام:

      رَوَم این دم به درگاهی که جبریلش بُوَد دربان..





      همه لطف خداست.

    15. Top | #45
      پاسخگوی ارشد

      نمایش مشخصات
      به کنیزی خواستن ِ یزید بن معاویه (که از رحمت خدا دور باد) دختر حضرت سیدالشهدا امام حسین علیه السلام را، پس از گفت و گویی کوتاه با آن بانوی گرانمایه ی داغدیده ی خردسال؛ دمشق، کاخ اموی:

      یزید:
      راست گفتی! یتیمی آسان نیست!
      هیچ کس مثل تو پریشان نیست!

      پس بیا ای صغیره در بر ِ من
      شو از این پس، کنیز ِ دختر ِ من!!!





      همه لطف خداست.

    صفحه 3 از 4 نخستنخست ... 234 آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    موضوعات مشابه

    1. آیا از پرستاری میشه به پزشکی تغییر رشته داد؟
      توسط morteza.h در انجمن رتبه مورد نیاز قبولی در رشته و دانشگاه
      پاسخ: 23
      آخرين نوشته: 10 تیر 1396, 16:15
    2. تغییر رشته از نرم افزار به ...
      توسط fza در انجمن تغییر رشته دانشگاهی
      پاسخ: 5
      آخرين نوشته: 17 تیر 1392, 02:04
    3. تغییرات کتب درسی کنکور 92
      توسط 01234567890 در انجمن پرسش و پاسخ رشته انسانی
      پاسخ: 1
      آخرين نوشته: 29 بهمن 1391, 10:57
    4. تغییر آدرس اصلی انجمن
      توسط Araz در انجمن اطلاعیه های انجمن کنکور
      پاسخ: 0
      آخرين نوشته: 02 بهمن 1391, 13:34
    5. تغییر
      توسط armin.alba در انجمن پرسش و پاسخ زیست شناسی
      پاسخ: 1
      آخرين نوشته: 18 آبان 1391, 00:44

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن