خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 1 به 15 از 16
    1. Top | #1
      کاربر انجمن

      Mamoli
      نمایش مشخصات

      تو هیچی نمیشی!

      من به دلیل حماقتی که کردم دیر خواندن برای کنکور رو شروع کردم(از اول عید)امروز ساعت۴/۵بیدارشدم تا شروع کنم به خوندن،یه چیزی شد که با خواهر م بحثم شد و اون گفت تو هیچی نمیشی!گفت که برادرم هم بهش گفته من امسال هم هیچی نمیارم.من پشت کنکوری ام پارسال نصف روز های سال رو درس نخوندم نصفش هم کلا چهار ساعت خوندم،با اینحال رتبم۲۰هزار کشوری شد و از رتبه خواهرم که چندسال قبل کنکور داد و خیلی میخوند بهتر بود(اون۳۰هزار کشوری شد)دو تامونم رشتمون تجربیه،من هیچوقت این موضوع رو تو سرش نمیکوبم ولی اون یه طوری باهام رفتار می‌کنه که انگار پزشکی تهران خونده خودش،من می‌خوام این هشتاد روز رو با جون و دل بخونم اما همش حرفاش میپیچه تو سرم،کاش یکی درکم میکرد...

    2. Top | #2
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر
      پاسخگو و راهنما

      نمایش مشخصات
      آفرین

    3. Top | #3
      کاربر باسابقه

      Sarkhosh
      نمایش مشخصات
      بیخیالی طی کن
      میگه تو سکوت پیش برو و بذار تلاشت صدای تو باشه
      پس بیخیالللل کلاااا
      والا
      میخام که تقیر کنم کم کم و گاماس گاماس

    4. Top | #4
      کاربر نیمه فعال

      Daghon
      نمایش مشخصات
      اصلا بهش توجه نکن! وقته ببینه تو اصلا توجهی نداری اونم بیخیال میشه یا اینکه خودت باهاش حرف بزنی و مودبانه ازش بخوای دیگه اینطوری نگه

      اما اگر دیدی همچنان داره ادامه میده به نظرم از خانوادت مثلا پدر و مادرت یا یه نفر کمک بگیر و ازشون بخواه تا با خواهرت حرف بزنن تا دیگه اینطوری رفتار نکنه

    5. Top | #5
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط fateme12 نمایش پست ها
      من به دلیل حماقتی که کردم دیر خواندن برای کنکور رو شروع کردم(از اول عید)امروز ساعت۴/۵بیدارشدم تا شروع کنم به خوندن،یه چیزی شد که با خواهر م بحثم شد و اون گفت تو هیچی نمیشی!گفت که برادرم هم بهش گفته من امسال هم هیچی نمیارم.من پشت کنکوری ام پارسال نصف روز های سال رو درس نخوندم نصفش هم کلا چهار ساعت خوندم،با اینحال رتبم۲۰هزار کشوری شد و از رتبه خواهرم که چندسال قبل کنکور داد و خیلی میخوند بهتر بود(اون۳۰هزار کشوری شد)دو تامونم رشتمون تجربیه،من هیچوقت این موضوع رو تو سرش نمیکوبم ولی اون یه طوری باهام رفتار می‌کنه که انگار پزشکی تهران خونده خودش،من می‌خوام این هشتاد روز رو با جون و دل بخونم اما همش حرفاش میپیچه تو سرم،کاش یکی درکم میکرد...
      خواهرت خیلی زرنگه
      هیچ منظوری نداشته ولی میدونه کنکور برات مهمه اونو گفته کوتا بیای

    6. Top | #6
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      حسودی میکنه چیزی نیس

    7. Top | #7
      کاربر انجمن

      Mehrabon
      نمایش مشخصات
      خودتو بزن به نشنیدن
      تلاش کنی مطمئنم ک موفق میشی

    8. Top | #8
      کاربر نیمه فعال

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      آدم ها موقع عصبانیت شخصیتشونو نشون میدن. حرفشونو از ته قلبشون زدند.منم همینطورم بهم گفتن هیچی نمیشی به خصوص معلمم .سر کارنامه گرفتن معاون و مدیر به من خندیدند گفتن با این کارنامه می خواد کنکور قبول بشه.در حالی که نمی دونستند من دارم برای کنکور می خونم و به تشریحی اهمیت نمیدم.برای اینکه نشون بدم اشتباه کرده خیلی دارم می خونم.تلاش کنید نشون بدید.اینکه بیاید اینجا بگید خواهرم اینو گفته چیزی درست نمیشه.فقط حرفشو به واقعیت تبدیل می کنید.
      من هزاران تجربه تو زندگیم کردم ،اگه بخوام یکی از مهم ترین تجربه هامو بهت بگم ،این هست که هیچکی برات نمی مونه جز پدر و مادرت ،حتی اون دوستت که جونتو براش میدی و مثل خواهر/برادر برات می مونه. حتی خواهر و برادر واقعی خودت هم به محض اینکه زندگی خودشون به خطر بیفته ،پشتشونو میکنند و میرن و انگار نه انگار اصلا کسی وجود داشته تو زندگیشون.پس برای زندگی خودت بجنگ ،نزار آرزوهات بمیرن

    9. Top | #9
      کاربر اخراجی

      نمایش مشخصات
      اولین باره چون شنیدی ناراحت شدی...
      یه چند بار دیگه بشنوی عادی میشه برات!
      بیخیال باش حتی اگر به زبان هم نیارن باز همینو تو دلشون به شما میگن

    10. Top | #10
      کاربر نیمه فعال

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط fateme12 نمایش پست ها
      من به دلیل حماقتی که کردم دیر خواندن برای کنکور رو شروع کردم(از اول عید)امروز ساعت۴/۵بیدارشدم تا شروع کنم به خوندن،یه چیزی شد که با خواهر م بحثم شد و اون گفت تو هیچی نمیشی!گفت که برادرم هم بهش گفته من امسال هم هیچی نمیارم.من پشت کنکوری ام پارسال نصف روز های سال رو درس نخوندم نصفش هم کلا چهار ساعت خوندم،با اینحال رتبم۲۰هزار کشوری شد و از رتبه خواهرم که چندسال قبل کنکور داد و خیلی میخوند بهتر بود(اون۳۰هزار کشوری شد)دو تامونم رشتمون تجربیه،من هیچوقت این موضوع رو تو سرش نمیکوبم ولی اون یه طوری باهام رفتار می‌کنه که انگار پزشکی تهران خونده خودش،من می‌خوام این هشتاد روز رو با جون و دل بخونم اما همش حرفاش میپیچه تو سرم،کاش یکی درکم میکرد...
      تمام افرادی که منو میشناسن ، میدونن که من اصلا آدم عقده ای و کینه ای ای نیستم
      چند سال پیش یکی از آشنایان به نسبت نزدیک بهم همچین حرفی زد
      هنوزم ک با هم برخورد داریم ، میگه تو نمیفهمی و یه روزی بخاطر کاری ک نکردی پشیمون میشی
      این قسمت اولشو گفتم ک بدونی درکت میکنم و کامل میفهمم که چی میگی
      اما قسمت دومش
      اول اینکه یکم عقده ای باش
      بیا و یکم رو خودت کار کن
      هر موقع ک اونا چیزی میگن ، از همون حرف برای خودت انگیزه بساز و تلاشتو بیشتر کن
      اینجوری میرسه روزی که آبجی خانم گرامی ، میاد واس رفقاش از خواهرش که با تلاشش اون چیزی ک اون حتی تو مغزش هم نمیگنجید رو عملی کرده
      چرا گفتم عقده ای باش؟ خب موفقیتت همینجوریش کوبیده میشه تو صورتش دیگه جیگرت حال میاد
      تو تلاشتو بکن ، تهش شرمنده خودت نباشی
      بقیه رو ولش
      پ.ن: دخترا که اصولا دس به گریشون خوبه ، بشین یکم گریه کن خالی کن خودتو موضوع حل میشه
      پ.ن2 : اصن پزشکی دوس داری ک میخوای واسش وقت بذاری؟
      دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ
      ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ
      دانی که پس از از عمر چه ماند باقی
      مهر است و محبت است و باقی همه هیچ
      ویرایش توسط mojtabay : 26 فروردین 1400 در ساعت 19:58

    11. Top | #11
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      Daghon
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط fateme12 نمایش پست ها
      من به دلیل حماقتی که کردم دیر خواندن برای کنکور رو شروع کردم(از اول عید)امروز ساعت۴/۵بیدارشدم تا شروع کنم به خوندن،یه چیزی شد که با خواهر م بحثم شد و اون گفت تو هیچی نمیشی!گفت که برادرم هم بهش گفته من امسال هم هیچی نمیارم.من پشت کنکوری ام پارسال نصف روز های سال رو درس نخوندم نصفش هم کلا چهار ساعت خوندم،با اینحال رتبم۲۰هزار کشوری شد و از رتبه خواهرم که چندسال قبل کنکور داد و خیلی میخوند بهتر بود(اون۳۰هزار کشوری شد)دو تامونم رشتمون تجربیه،من هیچوقت این موضوع رو تو سرش نمیکوبم ولی اون یه طوری باهام رفتار می‌کنه که انگار پزشکی تهران خونده خودش،من می‌خوام این هشتاد روز رو با جون و دل بخونم اما همش حرفاش میپیچه تو سرم،کاش یکی درکم میکرد...
      همیشه دردناکترین سنگهارو کسی به روت پرتاب میکنه که براش سنگ تموم گذاشتی ولی یاد بگیر از سنگهایی که به روت پرتاب میشه واسه راهت کوه نسازی یاد بگیر ازشون برا خودت خونه بسازی
      " دردا که بپختیم در این سوز نهان
      وان را خبر از آتش ما نیست که خامست "

    12. Top | #12
      کاربر نیمه فعال

      Mashkok
      نمایش مشخصات
      عه به منم خیلی میگفتن اینو

    13. Top | #13
      کاربر نیمه فعال

      Mehrabon
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط fateme12 نمایش پست ها
      من به دلیل حماقتی که کردم دیر خواندن برای کنکور رو شروع کردم(از اول عید)امروز ساعت۴/۵بیدارشدم تا شروع کنم به خوندن،یه چیزی شد که با خواهر م بحثم شد و اون گفت تو هیچی نمیشی!گفت که برادرم هم بهش گفته من امسال هم هیچی نمیارم.من پشت کنکوری ام پارسال نصف روز های سال رو درس نخوندم نصفش هم کلا چهار ساعت خوندم،با اینحال رتبم۲۰هزار کشوری شد و از رتبه خواهرم که چندسال قبل کنکور داد و خیلی میخوند بهتر بود(اون۳۰هزار کشوری شد)دو تامونم رشتمون تجربیه،من هیچوقت این موضوع رو تو سرش نمیکوبم ولی اون یه طوری باهام رفتار می‌کنه که انگار پزشکی تهران خونده خودش،من می‌خوام این هشتاد روز رو با جون و دل بخونم اما همش حرفاش میپیچه تو سرم،کاش یکی درکم میکرد...
      شاید نمیخواد تو هم مثل اون شی!!!!!!
      واقعا رو این موضوع هم که گفتم فک کن...ساید از دوست داشتن زیاد هست میخواد خ موفق بشی....
      شاید ب احتمال اندک حسودی کرده....
      راستی شاید خواهرت خ کمتر از تو خونده...شاید ادای درس خوندن در آورده باشه....
      در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست / مست از می و می خواران از نرگس مستش مست

      ایشاالله؛خدا پای همه خواسته هاتون مهر استجابت بزنه.آمین

    14. Top | #14
      کاربر نیمه فعال

      Mehrabon
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Arezou9520 نمایش پست ها
      شاید نمیخواد تو هم مثل اون شی!!!!!!
      واقعا رو این موضوع هم که گفتم فک کن...ساید از دوست داشتن زیاد هست میخواد خ موفق بشی....
      شاید ب احتمال اندک حسودی کرده....
      راستی شاید خواهرت خ کمتر از تو خونده...شاید ادای درس خوندن در آورده باشه....

      چقدر شاید نوشتم!!!!!!
      در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست / مست از می و می خواران از نرگس مستش مست

      ایشاالله؛خدا پای همه خواسته هاتون مهر استجابت بزنه.آمین

    15. Top | #15
      کاربر نیمه فعال

      Ashegh
      نمایش مشخصات
      نمیدونم چرا ولی حس میکنم فضای انجمن دیگه داره خیلی شبیه نی نی سایت میشه

    صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن