واسه هممون احتمالا پیش اومده که حس کنیم ذهنمون سنگین شده یا اطلاعات مختلف دارن توش قاطی میشن. مثلا موقع خواب (به ویژه خواب ظهر) حس میکنیم که داریم یه مسئله رو حل میکنم یا توی مطالب داریم تناقضات رو پیدا میکنیم و سعی در حل کردنشون داریم...
مثلا من گاهی میشه که توی خواب دارم سوالای شیمی و فیزیک رو قاطی میکنم و یه تیپ جدید میسازم یا توی ناخوداگاه دارم دنبال استراتژی برای حل ارایه ها میگردم.
و حس میکنم که لازمه ذهنم یه دسته بندی و پارتیشن بندی داشته باشه که اولا قیمه هارو نریزم تو ماستا و الکی تناقض واسه خودم نسازم و دوما ذهنمو سبک کنم،اشغالاشو دور بندازم و بازدهیمو ببرم بالاتر .
ما ها غالبا موقع درس خوندن، کتابو باز میکنیم و شروع میکنیم به انتقال اطلاعات به ذهنمون بدون این که بدونیم دارن کجا میرن و صرفا تل انبار میکنیم مطالبو بدون دسته بندی و نظم خاصی... و یا بعد خوندن شیمی یه کم عربی میزنیم تنگش با چاشنی فیزیک و یکم سس دینی و سالاد ادبیات بعنوان دسر میدیم به خورد مغز ... اون جاست که ادم میگه من که همش دارم درس میخونم، پس چرا فرمول به این سادگی رو فراموش کردم سر جلسه یا ضرب دو رقمی رو نتونستم حل کنم؟؟؟؟
به نظرم یه جای کار میلنگه ولی اگه بشه درستش کرد تو همه زندگی کمک کنندس...
حرف من اینه چطور میشه موقع دریافت اطلاعات اونو سر جاش توی قسمت مربوط به خودش نشوند تا هم دسترسی بهش اسون باشه و هم سرعت انتقال از ذهن به ورقه بالاتر بره ...
از یه روان شناس شنیدم که ،ماها باید واسه ذهنمون یه دربان بزاریم ،که وایسه جلو در و اطلاعات ورودی رو براشون تصمیم بگیره که وارد بشم یا نه ،اینطوری خیلی ازاتفاقاتو مسایل روزمره نمیتونن فکرمونو مشغول کنن و انرژی مونو هدر بدن واسه یه چیز بی ارزش و اونموقع میبینیم که یه ذهن سبک بار و سنگین وزن تر داریم که راحت میتونه روی مسائل اصلی تمرکز کنه ...
ممنون میشم تجربیات و نظراتتون رو بگید.