قهرمان پیشرفت: مجتبی حیدری از رتبهی 22503 تا 482 تجربی
مجتبی حیدری سه سال برای موفقیتی که امروز به دست آورده تلاش و صبر کرده است. او چندین بار راه را اشتباه رفته و شکست خورده ولی باز دوباره بلند شده و از نو شروع کرده است تا اینکه امسال توانست به موفقیت برسد. مجتبی در این گفتوگوی جذاب و خواندنی از نحوهی مطالعه، تلاش و پشتکار و همچنین مشکلاتی که در این سه سال داشته است میگوید.
لطفاً خودت را معرفی کن.
من مجتبی حیدری، رتبهی 482 تجربی در سال 96 هستم. سه بار در کنکور سراسری شرکت کردم که در اولین کنکورم در سال 94 رتبهی 11111 را به دست آوردم. در کنکور 95 هم 22503 شدم. من از دوم دبیرستان به مدت 5 سال در آزمونهای کانون شرکت کردهام.
چه شد که در سال اول تصمیم گرفتی دوباره در کنکور شرکت کنی؟
چون نتیجهای را که خودم و خانوادهام انتظار داشتیم به دست نیاورده بودم.
پس چرا نتیجهات در سال دوم بدتر شد؟
در سال دوم برای موفقیت به دنبال معجزه بودم و همین خواستهی غیر منطقیام باعث شد به سراغ افراد غیر متخصص بروم که به جای رسیدن به هدفم بیشتر مرا از هدف دور کردند. در سال دوم با اینکه در آزمونهای کانون شرکت میکردم، مشاورهای غلط موجب شد نتوانم برنامهی آزمونها را کامل اجرا کنم و به همین دلیل خیلی وقتها در آزمونها شرکت نمیکردم.
چه شد که برای بار سوم تصمیم گرفتی که در کنکور شرکت کنی؟ نگران این نبودی که رتبهات بدتر از قبل شود؟ نظر خانوادهات چه بود؟
اتفاقاً همه مخالف بودند، البته حق هم داشتند؛ چون انتظار میرفت که رتبهام بدتر شود؛ ولی من چیزی برای از دست دادن نداشتم و طور دیگری فکر میکردم. من همهی راههای اشتباه را رفته بودم جز یک راه که آنهم راه صحیح بود. دقیقاً از فردای کنکور 95 مطالعه برای کنکور را شروع کردم؛ چون میدانستم نتیجهام در کنکور چگونه است. دوباره در کانون ثبتنام کردم، ولی این بار برنامهی راهبردی آزمونها را کامل اجرا کردم و در هیچ آزمونی غیبت نکردم.
چرا با اینکه چندین سال در کانون بودی اما نتیجهی خوبی در کنکور نگرفتی بودی، امسال هم کانون را انتخاب کردی؟
من میدانستم که اشکال اصلی از خود من است. در سال اول کمکاری کردم و در سال دوم با اینکه در کانون هم بودم ولی چندبرنامهای شده بودم و طبق برنامهی راهبردی پیش نمیرفتم.
به نظرت اصلیترین ویژگی آزمونهای کانون چیست؟
آزمونهای کانون ویژگیهای زیادی دارد که یکی از آنها برنامهی راهبردی است که موجب میشود دانشآموز با تکرار پیوسته، علاوه بر یاد گرفتن مطالب، آنها را در حافظهی بلندمدت خود حفظ و تثبیت کند. همچنین فاصلهی دوهفتهای آزمونها بسیار استاندارد است؛ زیرا فاصلهی یکهفتهای کم است و تعدد زیاد آزمونها موجب خستگی میشود و فاصلههای سههفتهای یا بیشتر خیلی زیاد است و باعث سستی دانشآموزان میشود.
از کتابهای کانون کدامها را میپسندی؟
به نظر من کتابهای سهسطحی و آبی کانون با توجه به اینکه در آنها از آوردن مطالب اضافی پرهیز شده است میتوانند منبعی مطمئن و استاندارد برای کنکوریها باشند. من هم از این کتابها استفاده کردم.
میانگین ساعت مطالعهات چهقدر بود؟
در تابستان 8 ساعت، در پاییز 9 ساعت، در زمستان 10 ساعت و بعد از عید تا کنکور 11 ساعت در روز مطالعه میکردم.
چالش و نقطهی قوت تو در کدام درسها بود؟
درس دین و زندگی برایم خیلی سخت بود و اصرار داشتم که نمیتوانم این درس را بخوانم ولی در آخر به این نتیجه رسیدم که برای رسیدن به هدفم مجبورم بخوانم و تصمیم گرفتم وقت بیشتری برای آن بگذارم؛ به طوری که نمرهی 3/1- کنکور پارسال را به 76 رساندم. ریاضی درس مورد علاقهی من بود. معلم ریاضی شهرمان آقای ادهم که از ابتدایی تا کنکور کنار من بود، عامل مهم این علاقه بود، تا جایی که هر وقت احساس خستگی میکردم ریاضی میخواندم.
نمرههای تو در کنکور 95 و 96 چگونه بود؟
نمرهام در عمومیها به ترتیب در کنکور 95 و 96 در دین و زندگی 1.3- و 76، در ادبیات 20 و 72، در عربی 20 و 53.4، در زبان 4 و 66.7 و در اختصاصیها در زمینشناسی 6/6- و 0، در ریاضی 35.6و 80، در زیستشناسی 7.5 و 56، در فیزیک 20 و 60 و در شیمی 12.4 و 55.3 بود.
از اوقات فراغت خود چگونه استفاده میکردی؟
من بیشتر از نقاشی کشیدن لذت میبرم. گاهی بعضی از بچهها تفریحاتی دارند که باعث عدم تمرکز آنها هنگام مطالعه میشود. به نظرم در سال کنکور باید تفریح ما هم کنکوری باشد.
توصیههایی برای دانشآموزان کنکوری داری؟
به نظر من دانشآموزان باید تلاش خود را بکنند تا همان سال اول به نتیجهی دلخواهشان برسند. دانشآموز نتیجهی خوبی نسبت به یک فارغالتحصیل میگیرد؛ زیرا مطالب را بهتازگی خوانده است؛ اما این طور هم نیست که فارغالتحصیلان نتوانند نتیجه بگیرند. در سال کنکور همهی کارها باید کنکوری باشد، حتی خواب، تغذیه و تفریح؛ یعنی باید کارها نظم مشخص داشته باشد و در سال کنکور به جای توجه به توصیهها و راههای مختلف، پیگیر راهی باشیم که قبلاً امتحان شده و نتیجه داده است و به آن اطمینان کنیم.
حرف آخر...
وقتی کسی میگوید فلان کار را نمیتوانی انجام بدهی، مطمئن باش برحسب تواناییهای خودش گفته است نه شما.