حال, آنچه را قبلا انجام گرفته فراموش می کنم و خویش را به سوی آن چه در پیش است می کشانم.
قدیمی ها می گفتند مادری که نگران فرزندش نباشد مادر نیست.ولی اکنون می دانیم که ترس نا به جای مادران موجب دردسر و حوادث برای بچه ها می شود.زیرا ترس, تصویر دقیقی از بیماری یا وضعیت ناخوشایند را ترسیم می کند و اگر خنثی نشود به عینیت در می آید.خوشا به حال مادرانی که می توانند از صمیم دل بگویند فرزندم را به خدا می سپارم.وبنابراین یقین دارد که فرزندش تحت حمایت الهی است.
زنی ناگهان در نیمه شب از خواب می پرد و احساس می کند که خطری برادرش را تهدید می کند.به جای این که خودش را تسلیم کند با تاکید می گوید ; انسان در ذهن الهی کامل است.و همواره در جای مناسبی قرار دارد.پس برادرم نیز در جای مناسبی قرار دارد و تحت حمایت الهی است.روز بعد فهمید که برادرش در معدن در معرض خطر انفجار بوده ولی توانسته به گونه ای معجزه آسا از مهلکه جان سالم در ببرد.
پس انسان با قدرت تفکر خود حافظ خویش است.وانسان ها باید بدانند که آن چه می خواهند در پناه خدا است.
هیچ خطری تو را تهدید نمی کند و هیچ بلایی به جایگاه تو نمی رسد.با محبت به خدا دیگر ترسی وجود ندارد.بلکه محبت کامل, ترس را از بین می برد ; زیرا ترس عذاب دارد و کسی که آن را داراست که محبت کامل ندارد.
((فلورانس اسکاول شین))