سلام بچه ها
اول از همه مرسی از کاربر @BRUH که در تاپیک بهترین عادتی که میتونید توی خودتون ایجاد کنید ایده ی پرداختن به این موضوع رو تو ذهنم انداختن.
از نظر علمی ثابت شده که همه آدما حداقل یه بار تو زندگیشون با مشکلات روحی و نوعی افسردگی مواجه میشن. آقایون حدود سه برابر بیشتر از خانوما دچار افسردگی میشن ولی احتمال مراجعه به روان پزشک و روان شناس در اونها نصف خانوماست!
جدای از روانشناسی زرد مثبت نگر که میگه به مشکلات فکر نکن، به روزهای خوب فکرکن، به آرزوهات فکرکن، خودتو تصور کن که بهش رسیدی! این آقایون کت و شلوار پوش و دندون لمینت شده رو دیدین که سمینارهای هزارنفری برگزار میکنن، با پیشونی عرق کرده داد میزنن: اگه تو نتونی پس کیییی بتونه؟ جمعیتم به هیجان میوفته و با این آقا یک صدا میشن ولی وقتی میرن خونه شون اثری از اون همه انرژی دیده نمیشه.
حتما خیلیاتون تاحالا ویدیوهاشون رو دیدید و واسه چند ساعت یا چند روز جوگیر شدید! و دوباره به خونه ی اول برگشتید و دوباره روز از نو و روزی از نو!
میدونید مشکل این مدل حرفها و سمینارها کجاست؟ وقتی به جای رفتن به عمق یه مشکل و پرداحتن بهش و پیدا کردن ریشه هاش، فقط بخوایم به مشکلات فکر نکنیم! و به نوعی اونها رو دور بزنیم، مسئله اینه که شاید به نظر برسه که بهشون فکر نمی کنیم ولی ذهن ناخودآگاه ما مدام درگیرشونه و تا راه حلی براش پیدا نکنه آروم نمیگیره. شبایی که چندشب پشت سرهم خوابهای پراکنده و پریشان میبینیم، درگیری ناخودآگاه ما با یک معضل حل نشده رو نشون میده و ما نه تنها توی خواب بلکه توی بیداری هم کنترلی روش نداریم!
(ذهن ناخودآگاه بسیار پیچیده هست و هنوز برای روانشناسان یک سرزمین عظیم ناشناخته به حساب میاد و موصوع مورد بحث این تاپیک هم نیست.)
این جور سمینارها یک نوع مسکن های موقتی هستن، دقیقا مثل این میمونه یه عالمه سوسک مرده رو به جای انداختن توی سطل آشغال زیر فرش یا تو کمد قایم کنید
ولی اگه بخوایم به فکر درمان اصولی باشیم، روشهای متنوعی هست که من میخوام یکی از ساده ترین و در عین حال ریشه ای ترین هاشو باهاتون مطرح کنم، روشی که اگر دسترسی به روان درمانگر ندارید میتونه خیلی براتون موثر باشه؛ حتی اگه به روانکاو هم مراجعه کنید، بهتون توصیه میکنه این کار رو در کنار جلسات مشاوره ای انجام بدید تا جلسات اثربخشی بیشتری داشته باشند و اون کار این هستش: نوشتار درمانی!!
آزمایشها و تحقیقات زیادی در جهان انجامشده که فواید نوشتاردرمانی رو بر افزایش سلامت روانی و جسمانی بهوضوح نشان میدن. نوشتاردرمانی برای کسانی که از شرایط دشوار زندگی رنج میبرند میتونه بسیار مناسب باشه.
جملۀ معروفی از بائر هست که میگوید: «قلم از قرص قویتر است.»
حالا قبل اینکه چگونگی نوشتار درمانی رو توضیح بدم میخوام چند نمونه از نتایج علمی شگفت انگیزش مثال بزنم:
۱
بررسیها نشان داده حتی ضربان قلب و تنفس یک جنایتکار بعد از اعتراف، بلافاصله نسبت به قبل به میزان زیادی کاهش مییابد. همین باعث شده تحقیقاتی انجام شود که نشان میدهد همه ما بعد از مواجهه با گذشته در هنگام نوشتن احساس بهتری داریم.
۲
طی یک پژوهش، شش هفته بعد از نوشتن پیاپی دربارۀ رویدادهای پراسترس، مراجعۀ دانشجویان به مرکز بهداشت بسیار کمتر شده بود.
۳
نمونه خون افراد، شش هفته بعد از نوشتن دربارۀ موضوعاتی که آنها را از دیگران پنهان میکنند، افزایش پاسخ ایمنی و لنفوسیتها (گلبولهای سفید از بین برنده باکتریها و ویروسها) را نشان داد.
۴
از عدهای با بیماری آسم و عدۀ دیگری با بیماری آرتروز (ورم مفاصل) خواسته شد که دربارۀ پراسترسترین تجربۀ زندگیشان در ۲۰ دقیقه طی ۳ روز متوالی بنویسند. چهار ماه بعد محققان دریافتند که تقریباً نیمی از آنها در علائمشان بهبودهای بالینی نشان دادند. اما در گروهی که فقط دربارۀ نقشههای روزانهشان نوشته بودند، هیچگونه تغییری مشاهده نشد.ا و تحقیقات زیادی در جهان انجامشده که فواید نوشتاردرمانی را بر افزایش سلامت روانی و جسمانی بهوضوح نشان میدهند.
۵
بیماران مبتلا به ایدز / اچ آی وی که در مورد تجربیات منفی زندگی خود می نوشتند، تعداد لنفوسیت های CD4 بیشتری را تولید می کردند. در یک مطالعه دیگر، افرادی که در مورد تجربیات تروماتیک قبل از دریافت واکسن هپاتیت B، احساسات خود را نوشته بودند، پاسخ ایمنی قوی تری را نشان دادند و آنتی بادی بیشتری را تولید نمودند.
و...
قسمت بعدی: نوشتار درمانی چیست و چگونه می توانیم روان درمانگر خود باشیم؟