خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 3 از 4 نخستنخست ... 234 آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 31 به 45 از 47
    1. Top | #31
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Eli.. نمایش پست ها


      سلام.بهتره اینو قبول کنی که ما آدما یه روزی به این دنیا میایم و یه روزی هم میریم.حتما میریم!! من ، شما ، اطرافیانمون(و این چقدر درد آوره).این زندگی خیلی غیرقابل پیش بینیه!! خیلییییی!! اما یه چهارچوب هایی هم داره!! مثل همین مرگ، مثل فرصت (تو فقط یه فرصت داری که زندگی کنی) اما الان داری باهاش چیکار میکنی!؟ بنظرت الان داری از زندگیت لذت میبری!؟یا داری از دستش میدی!؟ دوست دارم مثل این فیلمای خارجی بهت بگم: بیخیال پسر!! این فقط یه نظریه اس(خط و خطوط کف دست هم شد دلیل!!) به شخصه واسم مهم نیست که کی بمیرم و دوست ندارم بهش فک کنم! چون تهش میمیرم اما الان فرصت دارم زندگی کنم!! فک کردن بهش از نظر من مسخره اس اصلا!! تو انیمیشن پاندای کنگ فو کار استاد بزرگشون یه چیزی میگه که بنظرم یکم روش فک کن . میگه: تو خیلی نگران اتفاقات گذشته و آینده ت هستی!دیروز جزوی از تاریخه.فردا یه رازه.اما امروز یک هدیه است.به همین خاطر بهش میگن اکنون(تحفه) .این همه دکتر رفتی میدونی چرا حالت بهتر نشد!؟ چون اول از همه باید خودت بخوای تغییر کنی!! میدونم تا حالا خواستی اما نشد!! چرا نشد!؟ چون تو هنوز به این چیزایی که میگی فکر میکنی!!از سرت بندازشون بیرون و با خودت بگو حق نداری به این چیزا فک کنی!! به خودت بگو چیزای مهم تر از این مسائل هم تو زندگی دارم!! قوی باش!! از پسش بر میای.خودتو باور کن.نا امیدی رو بزار کنار.اصلا شاید همه این درگیری ها به خاطر فرار از درس باشه!! چند تا ویس خوب دارم اما بلد نیستم بزارمشون اینجا.لطفا یکی یادم بده
      بله بله

    2. Top | #32
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      من ساختم،آنچه مرا ویران کرد

    3. Top | #33
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      من ساختم،آنچه مرا ویران کرد

    4. Top | #34
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط A.Joker نمایش پست ها
      سلام
      خواهش میکنم این متن رو تا آخر بخونید
      همه چیز از یک روز کذایی در اردیبهشت ماه سال پیش شروع شد.
      اون موقع یازدهم بودم ، درسم هم خوب بود حداقل از خودم راضی بودم و میخواستم استارت جدی واسه کنکور 99 رو بزنم.
      زنگ دوم یکی از دبیرهامون اومد سرکلاس و خاطره ای تعریف کرد که واقعاً آسیب شدیدی بهم زد.
      داشت میگفت : ((( یک روزی با دوستم که جوون بودیم داشتیم قدم میزدیم که یک نفر اومد گفت بذارید کف دستتونو ببینم هم مال من رو دید هم مال دوستم.
      به دوستم گفت قدر زندگیتو بدون و برو فعلا حال کن که تا یک سال دیگه بیشتر زنده نیستی . با دوستم زدیم زیر خنده و اون گفتش که خط عمر کف دست دوستت کوتاهه.
      من و دوستم باز بهش خندیدیم اما بعد از یکسال دوستم باهام تماس گرفت که تو بیمارستان بستری شده و حالش خیلی بده و بعد از چند روز دوستم فوت شد .
      نمیدونم اون کف بین چی تو کف دست من و دوستم دیده بود ؟ هر اتفاقی که گفته بود مو به مو افتاد دوستم اونجوری شد واسه خودم هم هرچی گفت درست از آب در اومد.)))
      معلممون صحبتاش تموم شد و گفتش بگذریم و درس رو ادامه داد . اما من دچار اضطراب شدم . با خودم گفتم هرچه زودتر باید برم خونه و در مورد خطوط کف دست تحقیق کنم.
      وفتی رسیدم خونه سریع رفتم اینترنت و چندتا سایت راجع به این موضوع رو بررسی کردم . متوجه شدم که دست من خطی داره به اسم خط سلامت . این خط رو تو اعضای خانواده فقط من داشتم.
      در مورد خط سلامت تحقیق کردم و با توجه به جایگاهی که داشت به اطلاعاتی رسیدم و این اطلاعات این بود که سلامت جسمانی من در چندسال بعد به خطر می افته.
      نوشته بود احتمال بیماری قلبی و خونریزی مغزی رو در سال های بعد داری . یک دفعه کاملا انرژیمو از دست دادم حالم کامل گرفته شد . اعصابم بهم ریخت.
      به طور کامل ناامید شدم و یک هفته هم مدرسه نرفتم ، معاون مدرسه زنگ زد بهم گفت چرا نمیای مدرسه ؟ به طور اجباری بعد از اون رفتم مدرسه امیدم رو از دست داده بودم نسبت به آینده.
      فکرم بهم ریخته بود از اون موقع تا الان پیش 5 تا روانپزشک و چندتا روانشناس بالینی رفتم . روانپزشکا که هیچ حرفی نمیزدن و فقط گوش میکردن و قرص مینوشتن.
      اما قرصا هیچ تاثیری روی من نداشت . روانشناس ها هم میگفتن که اینجور چیزا غیر علمی هستش و وجود ندارن.
      من با خودم میگفتم خب ادیان الهی هم توی علم نیستن نمیشه گفت وجود ندارن که. اگه اونجوری باشه باید ادیان رو هم کتمان کرد.
      من درسهای سال دوازدهم رو به سختی پاس کردم و کنکور جالبی ندادم.
      گاهی اوقات که خوب درس میخوندم چشمم می افتاد به کف دستم و کتاب رو پرت میکردم و گریه میکردم.
      خیلی حالم داغونه الان هم به تازگی با این انجمن آشنا شدم . ببخشید سرتون رو درد آوردم.
      حال روحیم خیلی داغونه .

      دوست عزیز مشکل شما چندان حاد نیست ولی نیاز داری تحت نظر روان پزشک باشی تا بتونی این افکار آزار دهنده رو کنار بذاری. اگه از دست من کاری برمیاد پیام بده.

    5. Top | #35
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      افکار ocd هستش

    6. Top | #36
      کاربر فعال

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط A.Joker نمایش پست ها
      سلام
      خواهش میکنم این متن رو تا آخر بخونید
      همه چیز از یک روز کذایی در اردیبهشت ماه سال پیش شروع شد.
      اون موقع یازدهم بودم ، درسم هم خوب بود حداقل از خودم راضی بودم و میخواستم استارت جدی واسه کنکور 99 رو بزنم.
      زنگ دوم یکی از دبیرهامون اومد سرکلاس و خاطره ای تعریف کرد که واقعاً آسیب شدیدی بهم زد.
      داشت میگفت : ((( یک روزی با دوستم که جوون بودیم داشتیم قدم میزدیم که یک نفر اومد گفت بذارید کف دستتونو ببینم هم مال من رو دید هم مال دوستم.
      به دوستم گفت قدر زندگیتو بدون و برو فعلا حال کن که تا یک سال دیگه بیشتر زنده نیستی . با دوستم زدیم زیر خنده و اون گفتش که خط عمر کف دست دوستت کوتاهه.
      من و دوستم باز بهش خندیدیم اما بعد از یکسال دوستم باهام تماس گرفت که تو بیمارستان بستری شده و حالش خیلی بده و بعد از چند روز دوستم فوت شد .
      نمیدونم اون کف بین چی تو کف دست من و دوستم دیده بود ؟ هر اتفاقی که گفته بود مو به مو افتاد دوستم اونجوری شد واسه خودم هم هرچی گفت درست از آب در اومد.)))
      معلممون صحبتاش تموم شد و گفتش بگذریم و درس رو ادامه داد . اما من دچار اضطراب شدم . با خودم گفتم هرچه زودتر باید برم خونه و در مورد خطوط کف دست تحقیق کنم.
      وفتی رسیدم خونه سریع رفتم اینترنت و چندتا سایت راجع به این موضوع رو بررسی کردم . متوجه شدم که دست من خطی داره به اسم خط سلامت . این خط رو تو اعضای خانواده فقط من داشتم.
      در مورد خط سلامت تحقیق کردم و با توجه به جایگاهی که داشت به اطلاعاتی رسیدم و این اطلاعات این بود که سلامت جسمانی من در چندسال بعد به خطر می افته.
      نوشته بود احتمال بیماری قلبی و خونریزی مغزی رو در سال های بعد داری . یک دفعه کاملا انرژیمو از دست دادم حالم کامل گرفته شد . اعصابم بهم ریخت.
      به طور کامل ناامید شدم و یک هفته هم مدرسه نرفتم ، معاون مدرسه زنگ زد بهم گفت چرا نمیای مدرسه ؟ به طور اجباری بعد از اون رفتم مدرسه امیدم رو از دست داده بودم نسبت به آینده.
      فکرم بهم ریخته بود از اون موقع تا الان پیش 5 تا روانپزشک و چندتا روانشناس بالینی رفتم . روانپزشکا که هیچ حرفی نمیزدن و فقط گوش میکردن و قرص مینوشتن.
      اما قرصا هیچ تاثیری روی من نداشت . روانشناس ها هم میگفتن که اینجور چیزا غیر علمی هستش و وجود ندارن.
      من با خودم میگفتم خب ادیان الهی هم توی علم نیستن نمیشه گفت وجود ندارن که. اگه اونجوری باشه باید ادیان رو هم کتمان کرد.
      من درسهای سال دوازدهم رو به سختی پاس کردم و کنکور جالبی ندادم.
      گاهی اوقات که خوب درس میخوندم چشمم می افتاد به کف دستم و کتاب رو پرت میکردم و گریه میکردم.
      خیلی حالم داغونه الان هم به تازگی با این انجمن آشنا شدم . ببخشید سرتون رو درد آوردم.
      حال روحیم خیلی داغونه .

      منم سال اول دایی ومامانم بردن پیش رمال ببینن پزشکی میارم یانه که آقاهه گفت حتما قبوله شک نکن دوماه نکشید تصادف کردم کنکورم که نابودشدهیچ دوسال بعدشم قبول نشدم ..سعی کن. به این چیزافک نکنی. مم معتقدم فک کردن به این مزخرفات جذبه شون میکنه فقط بخون
      یک متجردمتجددمتحجرافسرده افسون زده انسان نمادربلادرویا/وحش/نجم

    7. Top | #37
      کاربر فعال

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      داداش ناموسا بیخیال اینا همش شعره ،بیخی برو درستو بخون شیش ماه دیگه لودینگ سایت قرمز سنجش نشه خط دستت بدو درستو بخون عه ،این تاپیکم ببندید

    8. Top | #38
      در انتظار تایید ایمیل

      نمایش مشخصات
      واقعا باید بپذیری که چیزایی که منشاء علمی ندارن وجود ندارن و ساخته ذهن انسان هستن حالا هر چی هرچی که به ذهنت میرسه همینطوره ....
      اینایی که گفتی جز خرافات چیز دیگه ای نیس ...

    9. Top | #39
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      6le9_gif-81808fedd057cfa90322312b539c20e1.gif

    10. Top | #40
      کاربر انجمن

      Ashegh
      نمایش مشخصات
      اصن گیریم ک اینا درسته و تو یه سال بعد میمیری.میخای درحالی ک پزشکی قبول شدی و باعث افتخار خانوادت شدی بمیری یا این وضعو ادامه بدی و به پست ترین روش ممکن بمیری؟

    11. Top | #41
      کاربر اخراجی

      نمایش مشخصات
      واقعا جای خنده داره اینکه همه دارند به ایشون میخندند و بهش میگن خرافاتی و ...
      دوستان یه خورده ای کاش سطح فکرتون بازتر بودش،ایشون میگن مشکل خط کف دست دارند،ولی آیا این از علل افسردگی ایشونه؟
      چرا وقتی چیزیو کامل نمیدونیم سریع قضاوت میکنیم!چرا یه نفر از شماها بجای مسخره کردن یا دلداری واهی دادن به دنبال راه حل منطقی یا اصلا علت اصلی برای افسردگی نیست؟(من نمیگم مشاورنما بازی دربیارید،لااقل نظر ندید اگر میخواید مسخرش کنید،همینطوری هم مطمئنن افرادی دوروبر ایشون هستند که مسخرشون کنند،شماها نمک به زخمش نپاشید که!)
      و اما دوست و استارتر محترم خودم:مطمئن باش علت افسردگیت یه چیزه دیگست و این موضوع رو بهونه کردی(احتمالا همینو مشاوره هایی که رفتی بهت گفتن!)،یه چیزی هم بهت رک بگم تا اون قضیه رو حل نکردی همین حس تا ابد و دهر باهاته!

    12. Top | #42
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      ما ایرانیا اول مشکل روحی و روانی بودیم بعد دست و پا و مقداری پشم در آوردیم !


      پای دوست داشتنت ایستاده‌ام...
      مثلِ درختِ کاج
      روبروی پاییز...









    13. Top | #43
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      لطفا این چیزی که الان تایپ کردین را روی یک تکه کاغذ بنویسید. بعد به آن فکر کنید. وقتی فکر می کنید می بینید که ترس ها تون چقدر بی منطق است. گاهی اوقات بعضی از ترس ها از ندانستن به وجود می آید. این کف بین ها و.. به نظرم یک عده کلاه بردار می آیند. البته بعضی از افراد بر اساس آمار ها می توانند پیش بینی کنند. اما به طور قطع نیستند و بیشتر اوقات شکست می خورند. این موضوع مثل این است که بگوییم داخل واکسن کرونا میکرو چیپ هست و وقتی با منطق اندازه می گیریم. به این نتیجه می رسیم که این یک تیتر زرد برای منصرف کردن و ترساندن مردم است. تا میزان دوابطلبین کمتری برای واکسن پیدا و به صاحب پیج زود تر واکسن برسد. امیدوارم با منطق همه چیز را اندازه بگیریید. تا درگیر این شیادین نشوید. احتمالا اون کف تا الان یادش نیست که به دوست شما چی گفته. اگر دوباره او را ببینید شاید یک حرف دیگری به دوست شما بزند.و اولین گفته ی خود را نقض کند. حافظه ی آدم دروغ گو کوتاه است.

    14. Top | #44
      کاربر انجمن

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      پس خدا چیکارس؟
      دوشیزه ببین عزیز من
      سال کنکور خودش حسابی مشکلات روحی روانی داره
      اینطوری خییلی به خودت آسیب میزنی
      اگر بازم دکتر رفتی دیدی ردست نشد حتما حتما فعلا کنکور رو بیخیال شو و برای خود ت برنامه های دیگه ای در نظر بگیر و خودتو مشغول کن که از فضای خونه و فرکر و خیال بیای بیرون
      بجنگ ...

    15. Top | #45
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      از آپ کردن پشیمون شدم...
      هر جا هست موفق باشه
      ویرایش توسط گالتیه : 25 مرداد 1400 در ساعت 01:19

    صفحه 3 از 4 نخستنخست ... 234 آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن